cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

روزنومه چی(مصطفی داننده)

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 220
المشتركون
+124 ساعات
-37 أيام
-1430 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

در ایران در صورت درگذشت یا برکناری رئیس جمهور،‌بعد از 50 روز انتخابات مجدد برگزار می شود و معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات وی را عهده می‌گیرد. در آمریکا معاون رئیس جمهور تا پایان دوران ریاست جمهوری رئیس جمهور برکنار شده، مستعفی یا فوت شده، امور را به عهده می گیرد. @mostafadanandeh
إظهار الكل...
👍 11
شکایت آموزش و پرورش از "افعی تهران"؟ تحقیر را چگونه می‌شود فراموش کرد؟ ✍️مصطفی داننده فکر می‌کردیم که دیگر دوران شکایت اصناف به بهانه توهین از فیلم‌ها و سریال‌ها به پایان رسیده است و آنها در عصر شبکه‌های اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که حرف‌ها باید زده شود حتی اگر باب میل ما نباشد. البته اشتباه می‌کردیم؛ مدیرکل حقوقی، املاک و معاضدت قضایی وزارت آموزش و پرورش از شکایت و اعلام جرم رسمی آموزش و پرورش علیه دست اندرکاران اصلی سریال‌ «افعی تهران» که این روزها از نمایش خانگی پخش می‌شود خبر داد. در قسمت هشتم سریال افعی تهران با یک سکانس تکان‌دهنده همراه بود؛ سکانسی که در آن آرمان بیانی (پیمان معادی) خاطره کتک‌خوردن‌های‌اش از ناظم را یاداوری می‌کند و قصد انتقام‌جویی از این ناظم را دارد. دیالوگ‌های رد و بدل شده بین این دانش آموز و ناظم قدیمی، در شبکه‌های اجتماعی چرخید و خیلی‌ها را یاد دوران مدرسه خود انداخت. در همین ارتباط امید رضاوند، مدیرکل حقوقی، املاک و معاضدت قضایی وزارت آموزش و پرورش گفته است:«علیرغم این مهم که معلم به عنوان مهمترین و اصلی‌ترین رکن نظام تعلیم و تربیت، از نقش و جایگاه منحصر‌به‌فردی در جامعه برخوردار بوده و نقش وی در هدایت آینده‌سازان این جامعه غیرقابل انکار است، چندی پیش در یکی از سریال‌های نمایش خانگی نسبت به این قشر فرهیخته، توهین و اهانت و هتک حرمتی صورت گرفته که این رفتار ناشایست موجب جریحه‌دار شدن احساسات عمومی جامعه به ویژه فرهنگیان شده است.» کاش می‌شد یکبار برای همیشه معنای توهین و هتک حرمت را برای اصناف مختلف جا می‌انداختیم که هر رفتار و گفتاری توهین نیست. در این سکانس معروف چه توهینی اتفاق افتاده است؟ یک مرد کامل، ناظم دوران مدرسه خود را می‌بیند و به صورت کلامی از خجالت او به خاطر کتک‌هایی که خورده است، در می‌آید. این یک امر طبیعی است که آدمی در برابر ظلمی که به او شده است، انجام می‌دهد. کدام یک از ما که در دهه‌های گذشته مدرسه رفته‌ایم، از معلم یا ناظم خود کتک نخورده‌ایم؟ به یاد می‌آورم ناظمی داشتیم که با سوت آهنی که داشت به سر بچه‌ها می‌زد، به چه جرمی؟ بازی در زنگ تفریح! خنده دار نیست؟ به یاد دارم در دوران راهنمایی یکی از معلم‌ها، چنان یکی از همکلاسی‌هایم را نواخت که پرده گوش او پاره شد. دلیل آنهم بلد نبودن یک سوال ساده بود. اگر این همکلاسی که نام او را هم فراموش کرده‌ام، این روزها در خیابان این معلم را ببیند، چه رفتاری با او خواهد داشت؟ واقعا معلم مذکور، انتظار احترام و قدردانی را دارد؟ چرا باید از ناظمی که از او خاطرات بد داریم و جای دستان بزرگ او را هنوز که هنوز است، روی صورت‌مان حس می‌کنیم، تقدیر کنیم و یا به او احترام بگذاریم؟ بله، معلمی شغل بسیار مهمی است و نقش بسزایی در ساختن آینده جامعه دارد اما نباید فکر کنیم که هر معلمی و با هر رفتاری مورد احترام است. معلمی که بچه‌ها را کتک می‌زند و یا بدتر از او به آنها آسیب روحی و جسمی وارد می‌کند، لایق هیچ احترامی نیست و اتفاقا باید آموزش و پرورش از این فیلم حمایت می‌کرد و به معلمان می‌گفت که این برخوردها در آینده اجتناب ناپذیر است. همه با معلم خود با احترام رفتار نمی‌کنند وبرخی معتقدند که« کلوخ انداز را پاداش سنگ است» آموزش و پرورش بهتر است کاری کند که معلمان مجبور به کار اضافه در کنار معلمی نباشند تا بتوانند تمام وقت خود را برای بچه‌ها بگذارند. بخشی از رفتار نامناسب معلم‌ها با دانش آموزان به شرایط اقتصادی آنها بر می‌گردد. برای آنها در جنگ نابرابر اقتصادی دیگر توانای برای سروکله زدن با بچه‌ها ندارند. این شکایت و شکایت کشی را تمام کنید و اجازه بدهید معلم‌ها و جامعه با واقعیت‌ها روبرو شوند. خاطرات بد هیچگاه از ذهن‌ها پاک نمی‌شود، به ویژه اینکه این خاطرات در دوران مدرسه اتفاق افتاده باشد. تحقیر جلوی چشمان همکلاسی‌ها و هم مدرسه‌ای‌ها، چیزی نیست که بشود به سادگی فراموش کرد. تازه اگر قرار به شکایت هم باشد، باید از جانب اتحادیه های مستقل و انجمن های صنفی انجام بگیرد. اگر آموزش و پرورش این قدر برای معلمین احترام قائل است چرا اجاره نمی‌دهد از طریق اتحادیه های مستقل صنفی فعالیت و احتمالا شکایت کنند؟ آیا همین صغیر پنداری اهانت به معلمین نیست یا این را هم تکریم آنان می دانند و برای اثبات آن دیواری کوتاه تر از هنر و اهل هنر و صنعت سرگرمی نیافته اند؟ https://www.asriran.com/files/fa/news/1403/2/18/1835795_476.jpg @mostafadanandeh
إظهار الكل...

👍 47👏 8
6 نکته در مورد پذیرش دانشجویان اخراجی دانشگاه‌های آمریکا و اروپا ✍️مصطفی داننده بعد از رفتار غیر انسانی پلیس آمریکا با دانشجویان معترض به جنگ غزه و حمایت مالی از اسرائیل، رئیس دانشگاه شیراز از مصوبه مدیریت این دانشگاه برای بورسیه کردن دانشجویان اخراجی دانشگاه‌های اروپا و آمریکا خبر داد و گفت: «دانشجویان و حتی اساتیدی که اخراج یا تهدید به اخراج شده‌اند، می‌توانند در دانشگاه شیراز به ادامه تحصیل بپردازند و گمان می‌کنم سایر دانشگاه‌های شیراز و استان فارس هم این آمادگی را داشته باشند.» اظهار نظری که بیشتر به نظر می‌رسد یک شوی تبلیغاتی است تا یک واقعیت که دانشگاه شیراز بتواند آن را محقق کند. برای راستی آزمایی بهتر است رئیس دانشگاه شیراز را با واقعیت‌های پذیرش دانشجوی خارجی به ویژه آنهایی که سابقه تحصیل در اروپا و آمریکا را دارند روبرو کنیم. اول: دانشجویان مقطع دکترا در آمریکا حدود دو هزار دلار و در اروپا نزدیک به دو هزار پانصد یا 3 هزار یورو حقوق می‌گیرند و با این پول می‌توانند در بسیاری از شهرهای آمریکا یک خانه اجاره کنند و حتی یک ماشین بخرند. آیا امکان دارد با حقوقی که به آنها می‌دهید، این شرایط را برای‌شان فراهم کنید؟ آنها می‌توانند با حقوقی که به آنها می‌دهید برای خودشان یک زندگی معمولی داشته باشند؟ دوم: دانشجویان لیسانس که احتیاج به حمایت مالی خانواده دارند، احتیاج به یک سیستم بانکی برای انتقال پول از کشور خود به ایران هستند. آیا امکان این انتقال وجود دارد؟ به طور مثال یک دانشجویی که خانواده او در لندن یا پاریس زندگی می‌کنند، چگونه می‌توانند ماهیانه، هزینه تحصیل را پرداخت کنند؟ به این نکته توجه کنید که هیچ کارت بانکی یا کردیت کارت خارجی در ایران، کار نمی‌کند و بانک‌های خارجی در ایران شعبه ندارد. سوم: همین دانشجویان در آمریکا از اینترنت پرسرعت بدون فیلتر استفاده می‌کنند. اصلا برای آنها تعریف نشده است که شبکه‌های اجتماعی فیلتر باشد یا رسیدن به سایت‌های علمی احتیاج به فیلتر شکن داشته باشد. آنها اگر بخواهند با خانواده خود صحبت کنند، باید «بله» را نصب کنند؟ چهارم: در مورد حجاب به دانشجویان چه می‌گویید؟ بسیاری از دانشجویان مسلمان ساکن آمریکا از کشورهایی مثل پاکستان، مصر و یا دیگر کشورهای غیر مسلمان، حجاب ندارند. آیا آنها وقتی به دانشگاه ایران می‌آیند، باید حجاب و پوشش اسلامی داشته باشند؟ پنجم: این دانشجویان یاد گرفته‌اند که به مسائل مختلف صنفی، سیاسی و اجتماعی اعتراض کنند؟ شما می‌توانید به آنها اجازه بدهید به مسائل مختلف در دانشگاه اعتراض کنند؟ ششم: برخی از دانشجویان معترض، گرایش‌های جنسی مختلف دارند. بعضی از آنها با پرچم‌های هم جنس گرایانه در کنار پرچم فلسطین، به اسرائیل اعتراض می‌کنند؟ با آنها چه رفتاری خواهید داشت؟ حالا از شب زنده‌داری‌ها و خوردن نوشیدنی‌های مختلف توسط همین دانشجویان در آخر هفته بگذریم. اگر رئیس دانشگاه شیراز این سوال‌ها را پاسخ داد، می‌توانیم ببینیم که می‌توانیم دانشجویان ساکن آمریکا و اروپا را پذیرش کنیم یا نه؟ https://www.asriran.com/files/fa/news/1403/2/13/1832370_409.jpg @mostafadanandeh
إظهار الكل...

👌 34👍 10😁 8👏 1💩 1
00:45
Video unavailableShow in Telegram
یک وطن را برای ما بگذارید ... @mostafadanandeh
إظهار الكل...
22😢 4👍 2👏 2
Photo unavailableShow in Telegram
إظهار الكل...
👍 65👎 16 3
02:04
Video unavailableShow in Telegram
«فستیوال کوچه بوشهر» به «دوبی» پناه بُرد... بهمن بابازاده خبرنگار حوزه موسیقی نوشت: 🔹فستیوال کوچه بوشهر ۲۲ و ۲۳ فروردین در «دوبی» برگزار خواهد شد. حالا وقتش رسیده آنهایی که بخاطر چرخاندن پرچم عربستان بعد از باخت به بحرین رگ غیرت شان باد کرد، یا دلواپسانِ «خلیج همیشه فارس» از خجالت کبود شوند. یک فستیوال مردم نَهاد که بر اساس شور و حال و انرژی خوب پایه گذاری شده، همه پتانسیل های جذب گردشگر را داراست و چندین برابر همه فستیوال های موسیقی کل سال، مخاطب دارد، چون نمی‌تواند در خاستگاه بومی خود برگزار شود، قرار است آنسوی «خلیج همیشه فارس» نوای «نی انبان» سر دهد. حالا اوباشی که کوچه را در بوشهر زمین زدند، با نیشخندی، بادی در غبغب می اندازند و از تبر زدن به ریشه های فرهنگی بندر، خوشحالند. «کوچه» در دوبی تکثیر خواهد شد. بوشهر در دوبی تکثیر خواهد شد. فرهنگ و هنر اصیل جنوب «ایران» در دوبی تکثیر خواهد شد. 🔹ما میمانیم و جهل و ارتجاع، واپسگرایی و ایستادگی در برابر تحول و پیشرفت... 🔹شما در سواحل خلیج همیشه فارس دعوتید به قشنگترین «کوچه» ایرانی.  یا به قول احسان عبدی پور در این تیزر تاریخی: «جمعه ای با مارکِ بوشهرِ قشنگ...
إظهار الكل...
👍 31😨 7🤬 4 2🔥 1👏 1
Repost from چند ثانیه
Photo unavailableShow in Telegram
مصطفی داننده: وزیر کشور :خبر تعطیلی بوستان‌ها و پارک ها را توطئه دشمنان است. 🔹‏تو این کشور چقدر دشمن قدرت داره. هم خبر تعطیلی میده و هم تعطیل میکنه. امان از این دشمن! #چند_ثانیه @chandsanieh
إظهار الكل...
😁 29👍 9🤯 3
Photo unavailableShow in Telegram
إظهار الكل...
😁 30👍 4🥴 2👏 1😐 1
ما دهه شصتی‌ها بزرگ نمی‌شویم؛ یعنی دوست نداریم بزرگ شویم ! ✍️مصطفی داننده متولدین دهه شصت که نگارنده این مرقومه هم یکی از آنهاست، ویژگی‌های عجیب و غریبی دارند که در نسل‌های بعد و قبل از آنها نمی‌شود مثل آن را پیدا کرد. یکی از این ویژگی‌ها این است که متولدین این دهه، دوست ندارند که بپذیرند بزرگ شده‌اند. بزرگ‌ترین متولد دهه شصت یعنی کسی که در سال 60 به دنیا آمده است الان 43 سال دارد و کوچک‌ترین متولد این دهه که در سال 69 به دنیا آمده 34 سال دارد. متولدین دهه‌های قبل از شصت وقتی در این سن‌ها بودند یک خانواده را اداره می‌کردند و شبیه مردان جاافتاده‌ای بودند که سال‌ها تجربه دارند. به طور مثال قیافه مرحوم حسن جوهرچی در سریال «در پناه تو» را به یاد بیاورید. یک جوان دانشجو که قشنگ شبیه مردان جاافتاده بود. دهه شصتی‌ها در برابر این بزرگ شدن مقاومت می‌کنند و اگر میان آنها باشید می‌بینید که هنوز در این سن و سال دوست دارند، بازی کنند، شوخی کنند و به اصطلاح ادای جوانان 20 یا نهایتا 25 ساله را در بیاورند. شوخی‌هایی که 20 سال پیش شما از یک مرد یا زن 34 ساله و یا 43 ساله شاهد نبودید. مثلا در یک مهمانی آنها جدی می‌نشستند و حرف‌های جدی می‌زدند و به فرزندان خود می‌گفتند این کار را بکن یا نکن. همان کارها را بعضی وقت‌ها همین الان در برخی مهمانی‌ها انجام می‌دهیم که فرزندان‌مان با خود فکر می‌کنند که چه پدر یا مادر سرخوشی دارند. ما دهه شصتی‌ها وقتی از یکی از خودمان پستی را قبول می‌کند و یا در انتخاباتی برنده می‌شود، با تعجب به همدیگر نگاه می‌کنیم که مگر می‌شود ما هم در این کشور مسئول شویم، ما که هنوز بزرگ نشده‌ایم. شاید این ویژگی به خاطر این است که ما وقت کافی برای جوانی کردن نداشته‌ایم. ما همیشه از کودکی با محدودیت بزرگ شده‌ایم. رفتیم مهمانی دست به میوه‌های نزنید. وقتی مهمان‌ها رفتند اگر شیرینی ماند، آن وقت شما هم شیرینی بخورید. تو جمع بلند نخندید. نرید تو حیاط با بچه‌ها بازی کنید و لباس‌های عیدتان را کثیف کنید. در جوانی‌ها که مدام در صف بودیم. صف کنکور، صف کار، صف سربازی و ... شاید جوان‌تر‌های امروزی باور نکنند اما ما برای کنکور دفترچه فیزیکی پر می‌کردیم و صف می‌ایستادیم تا از طریق اداره پست، آن را پست کنیم. ما در این سن و سال با همه مشکلاتی که داریم، هنوز هم می‌توانیم برای جام رمضان تیم بدهیم و فارغ از دنیا، فوتبال بازی کنیم. در جمع‌های متولدین دهه شصت، مدام حرف از خاطرات است. مدام حرف از محدودیت‌هاست. همه اینها باعث شده است تا ما دهه شصتی‌ها در برابر بزرگ شدن مقاومت کنیم. هیچ نسلی مثل ما، پیگیر دیدن کارتون یا همان انیمیشن نیست. هیچ نسلی مثل ما نمی‌توانددر 40 سالگی با یک کنسول بازی و یک فوتبال شب را به صبح برساند. خیلی دوست دارم و ببینم که 50 و 60 سالگی ما چگونه است. یا در آن زمان هم همچنان به دنبال جوانی کردن هستیم یا نه؟ که فکر می کنم هستیم و آن زمان هم شبیه میان سال‌ها و پیرمردان نخواهیم بود. ما متفاوت هستیم و این تفاوت هم به خاطر سختی‌هایی است که کشیده‌ایم. ما تا آخر عمر هم دوست نداریم قبول کنیم که بزرگ شده‌ایم. https://cdn.asriran.com/files/fa/views/1403/1/4/1797532_798-1-470.jpg @mostafadanandeh
إظهار الكل...

👍 52 8👎 4😢 3
«معین» و «بهروز وثوقی» پیش کش؛ اجازه کنسرت «عباس قادری» را صادر کنید ✍️مصطفی داننده خزاعی، رئیس سازمان سینمایی اعلام کرد: «بهروز وثوقی، بازیگر سرشناس سینمای ایران هیچ ممنوعیتی برای بازگشت به کشور ندارد.» او همچنین گفت: «من حتی میخواستم از استاد بیضایی دعوت کنم فیلم جدیدش را در ایران بسازد.» چندی پیش وزیر ارشاد هم گفته بود که «معین» خواننده هم می‌تواند به ایران برگردد. سیاست دولت رئیسی در باره هنرمندان سفر کرده به آن سوی مرزها، تقریبا شبیه همان سیاست احمدی‌نژاد است. یادمان نرفته که «حبیب» هم به خاطر همین چراغ سبزها به ایران آمد اما به او اجازه خواندن ندادند و این خواننده محبوب در گوشه‌ای از ایران دق کرد و ُمرد. نکته‌ای دیگر این است که در همین کشور هنرمندانی مثل «فردین» و «کیومرث ملک مطیعی» در ایران بودند اما اجازه کار نداشتند. برنامه مهران مدیری و ملک مطیعی در آستانه پخش از شبکه نسیم از جدول پخش حذف شد حالا چگونه می‌شود باور کرد که بهروز وثوقی به ایران بیاید و بدون مشکل فیلم بازی کند. من به وزارت ارشاد دولت رئیسی و البته شخص رئیس جمهور یک پیشنهاد ساده دارم. به جای اینکه به فکر آوردن هنرمندان ساکن لس آنجلس به ایران باشند، به هنرمندانی مثل «عباس قادری» اجازه کنسرت بدهند. قادری را که به مراسم دیدار با رئیس جمهور هم دعوت کردید و او هم که با اشتیاق با شما حرف زد، اگر راست می‌گویید و با همه نهادها هماهنگ هستید، اجازه بدهید این خواننده به اصطلاح کوچه، بازاری در تهران و دیگر شهرهای ایران کنسرت بگذارد. حتی بهتر است رئیس جمهور پیش قدم شود و مسیر حضور هنرمندانی که از صداوسیما کنار گذاشته شده‌اند را فراهم کند. در همان وزارت ارشاد، بسیار کتاب‌هایی پشت در این وزارت‌خانه مانده است و بهتر است قبل از تهیه بلیط برای عزیزان در غربت، مشکل انتشار این کتاب‌ها را حل کند. البته در ادامه یک پیشنهاد جذاب دیگر برای رئیسی و دولت او دارم. رئیس جمهور رئیسی احتمالا در این دوره هم به سازمان ملل سفر می‌کند. چه زمانی بهتر از این که با این هنرمندان دیدار کند و سیاست‌های دولتش را برای آنها توضیح دهد و به صورت رسمی آنها را به ایران برای کار دعوت کند نه تنها زندگی. زندگی هنرمند بدون کار، مرگ است؛ درست مثل سرنوشت حبیب و فردین. ما که چشم‌مان آب نمی‌خورد و به نظر می‌رسد بیشتر برای پنهان کردن کم کاری‌ها این مسائل مطرح می‌شود. البته اگر رئیسی بتواند این هنرمندان را به ایران برگرداند و غربت نشینی آنها پایان دهد و اجازه کار آنها صادر شود، یک نمره مثبت در کارنامه دولت رئیسی ثبت خواهد شد. https://www.asriran.com/files/fa/news/1403/1/2/1796530_773.jpg @mostafadanandeh
إظهار الكل...

👍 27👎 1😁 1