1 121
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
خیالِخوشِرِسیدنبه «تُـــــــو»
هَمان «لبخَنـــــدِ» شیرینِاَناریست
کِدرهنگامِفکرکردنبه «تُـــــــو»
بررویِلَبانِ «مَـــــن» مینِشینَد.. :)♥️➰🥂✨
@shb_dlger
92200
آتش بیش از حد #وحشی و #ترسناک شده بود که از ترس دخترک سو استفاده کرد و با صدایی #خشدار که ابهتش را به رخ می کشید، گفت: سعی نکن #عصبانیم کنی که بد می پیچم به پر و پات باده... پس #سگم نکن تا تیکه پارت نکنم...!
باده نتوانست بی ادبی و #گستاخی آتش را تحمل کند و با آنکه می ترسید اما تمام شجاعتش را جمع کرد و با نفرت #آب دهانش را توی صورت آتش انداخت.
برای لحظه ای زمان ایستاد و آتش با تعجب و جا خورده نگاه باده کرد.
بعد با #انزجار چشم بست و با عصبانیت آن ها را باز کرد.
چشمان سرخش ترس را بیشتر به جان باده ریخت.
آتش دستانش را برداشت و با نگاهی گستاخ و پر خشم به باده گفت: #گفتم کاری نکن تا سگ بشم...؟!
باده #جرات به خرج داد: مگه تا الان غیر از این بودی...؟!
#خشم آتش شعله کشید و به موهای دخترک چنگ زد که سرش به طرف بالا آمد.
- #سگ شدنم و ندیدی باده! ندیدی که دهن باز می کنی و #غلط اضافی می کنی...
سر آتش زیر #گردن باده رفت و آتش با تمام خشم و عصبانیتش ابتدا #بو کشید و بعد #دندان هایش را با تمام #قدرت توی گردن باده فرو برد و #گاز گرفت.
صدای #جیغ دلخراش باده هوا رفت اما آتش دست بردار نبود و با #مکی که به جای گازش زد، زهر درد را بدتر به تن باده ریخت.
دخترک از درد #ضعف کرد و آتش با حس #تحریک شدگی که از این حرکت بهش دست داده بود و برجستگی پایین تنه اش برخلاف میلش کنار کشید و با چشم هایش خط و نشان کشید.
https://t.me/joinchat/TdyVDDE2wFr1Boe2
♨️🔞باده می خواد از ایران بره ولی چون آتش عاشقشه و جواب رد ازش شنیده، باده رو می دزده و تهدیدش می کنه... 🙈♨️
❌رمانش به خاطر صحنه های نابش فیلتر شده بود که دوباره نویسنده داره بازنویسی می کنه...
❌عضو گیری محدود و سریع جوین شو که تا نیم ساعت دیگه لینکش باطل میشه❌
17100
-فکر کنم #پریود شدی...؟
باده خجالت کشید و لبش را گزید: وای خاک به سرم الان که موقعش نبود...؟!
آتش با لذت به چهره سرخ شده باده نگاه کرد: خب خیلی چیزا وجود داره تا سیکل ماهانه رو عقب جلو بندازه... مخصوصا اینکه فهمیدم اینجور مواقع #اخلاقتم زیادی خوشگل میشه...!
باده با #خجالت و #حرص نگاهش کرد: نه مثل اینکه شما بیشتر از من می دونی...
آتش شانه بالا انداخت: خب هر مردی این و می دونه که خانوما #پریود میشن و این یه امر #طبیعیه! البته صد در صد هم روی اخلاقشون #اثر میذاره...!
باده با حرص قدمی سمت آتش برداشت و با پرخاش گفت: آره روال #طبیعی داره اما اگه گیر یه #بیشعوری بیفتی که حرصی و عصبانیت کنه کلا #سیکل_ماهانه ات بهم می خوره و زودتر از #موعدش پریود میشی و اخلاقت بدتر از اون میشه...!
#خببهتوچهکهپریودشده😂
#کلکلی
#لجبازی
https://t.me/joinchat/TdyVDDE2wFr1Boe2
❌باده بعد از هفت سال به ایران برمی گرده که با مرگ خواهرش رو به رو میشه و بچه ای که نارس به دنیا اومده... بعد مدتی کم کم باده متوجه جریاناتی از گذشته میشه و شوهر خواهری که باده رو نامزد خود می دونه و ازش خواستگاری می کنه اما.... ❌
#مخصوصبزرگسال
6.99 KB
16700
200
#لزبین_هات💜
از #سفت شدن #نوک سینه هاش میتونستم بفهمم #تحریک شده وقتش بود یه #حال اساسی بهش بدم..
با دو انگشتم #نوکشونو تو دستم #فشار دادم و..
#بمال_روش_خالی_بشی❌⛔️
https://t.me/joinchat/WILo-T4Mb1xgh8YA
https://t.me/joinchat/WILo-T4Mb1xgh8YA
900
💦👅💦👅💦👅💦👅💦👅💦👅💦👅💦👅💦👅💦👅💦
منو بلند کرد و #شورتمو جر داد #بهشت سفیدم مطمعنم تو #چشم بود
نگاهی بهم انداخت با #لباش رون پام و #لمس کرد #ناله ریزی زدم و ملافه رو #چنگ زدم
+خب #دخترکم دوس داری چجوری #بکنمت؟
-هرجو که شما دوست دارین #مامی
#اینجا_خبری_از_بچه_نیست📛📛
نویسنده بخاطر بسته نشدن چنل لینک و باطل میکنه زود‼️‼️
https://t.me/joinchat/WILo-T4Mb1xgh8YA
4_5807808717869023487.mp40.41 KB
2000
با #عصبانیت به #سی_نههام و #گردن و #بازوهای #کبودم نگاه کردم و رو به مهراد گفتم:
-خیلی #بیشوری مهرداد ببین یه #بلایی سرم اوردی که همه جام #کبوده...
#چپ چپ نگاهم کرد و گفت:
-میخوای منم بکشم #پایین ببینی چقد #دندون زدی و چه #بلایی سرش اوردی؟؟
#جیغی از سر #حرص کشیدم که...😂😂💦💦🔞🔞
#دوستدخترش_بلد_نبوده_دندون_زیاد_زده😂😂😐💦
https://t.me/joinchat/AAAAAElkhwqaLZTJQF-Tww
https://t.me/joinchat/AAAAAElkhwqaLZTJQF-Tww
#صحنه_های_ناب🔞💦
2000
رمان #ددی-لیتل #مستر-اسلیودوست داری #بزن روی#لینک
لیتل کیوت و لال که دوتا ددی داره مثل کوه پشتشن
#خشن
#دارای صحنه های اهم اهم
#خشن
#مستر اسلیو
#پت سگ
🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊
-آآآآااااااااه #ارباب محکم تر
-توله سگ حشری
حامد همونطور که یکی از دستای ماهان رو روی کمرش قفل کردع بود داخلش تند تر کوبید.
صدای قیژ قیژ تخت بلند شده بود
#ارامش-من
#ددی-لیتلبوی
ددیه لیتلشو می#فروشه😱😱😱
مامیش می فهمه و دنبالش می#گرده ولی......
داستان سه زوج با گرایش های مختلف🤙🤞
با چالش های بانمک
فایل پی دی اف شده یرمان قبلی کامآن
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
https://t.me/joinchat/TZ8B1EPdJXszTB_e
1600
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.