cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

تفکر موثر

احمد خلیلی مدرس دانشکده مدیریت دانشگاه تهران موسس و مدیرعامل استارت آپ JadooBI.com ارتباط با ادمین @ahmadkhalily

إظهار المزيد
إيران359 788لم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
153
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

پول تنها روش برای نگه داشت مشتریان نیست ! در چند سال اخیر استارتاپ های زیادی در ایران به منظور ایجاد بستری برای مشارکت کاربران راه اندازی شده است. به عنوان مثال یکی از این استارتاپ ها پلت فرم تبلیغاتی را راه اندازی کرده بود که با مشاهده تبلیغات به شما مبلغی به عنوان پاداش نقدی پرداخت می‌کرد. در ابتدای راه اندازی این پلت فرم به مدیرعامل این شرکت پیامی دادم و بیان کردم که بزرگترین چالش در توسعه پلت فرم طراحی شده، رشد متوازن عرضه و تقاضا است. به بیان دیگر گذاشتن تبلیغ در این سایت هنگامی جذابیت دارد که به میزان کافی دیده شود و اگر تعداد مشاهده کننده تبلیغات به اندازه کافی نباشد، برای شرکت‌ها تبلیغات در این پلت فرم جذابیتی ندارد. همین اتفاق در سمت مشاهده کنندگان نیز وجود دارد و اگر تبلیغی برای دیدن وجود نداشته باشد و یا تعداد تبلیغات جذب شده نیز به اندازه کافی نباشد برای مخاطبان حضور در این پلت فرم جذابیتی ندارد. اما پس از بررسی بیشتر به این نکته رسیدم که این پلت فرم ذاتا مشکلی در رشد خود دارد که هیچ ارتباطی به میزان عرضه و تقاضا ندارد. مشکل اصلی در شیوه پاداش دهی یا مشوق های طراحی شده برای این سیستم است. برای درک بهتر این موضوع به پلت فرمهایی مثل کوئرا (Quora)، یوتیوب (Youtube)، استک اور فلو (Stackoverflow) فکر کنید. برای کاربرانی که با این سایت ها آشنایی ندارند باید عرض کنم که اینها همگی پلت فرمهایی برای مشارکت اجتماعی هستند. اولی برای پرسش و پاسخ، دومی برای ویدئو و سومی برای پاسخ به سوالات برنامه نویسان است. نکته مهم این است که هیچ کدام از این سایت ها مشوق مالی مستقیم برای کاربران خود ندارند. به عبارتی شما برای پاسخ دادن به یک سوال یا دیدن یک ویدئو هیچ پولی دریافت نخواهید کرد. اما این طراحی به دلیل ندانستن و یا کشف نشدن این ایده توسط مدیران این سایت ها نیست. بلکه آنها به نکته ای بسیار مهم دست یافته اند! مشوق های مالی اگر چه در نگاه اول بسیار کارامد به نظر میرسد اما به سرعت جذابیت خود را از دست می‌دهند. هنگامی که برای یک کار مشوق مالی در نظر میگیرید، افراد به سرعت وارد محاسبه هزینه و فایده کار خود می شوند و پاسخ دادن به پرسش، دیدن ویدئو، دیدن تبلیغات و … را به عنوان یک شغل و به نوعی اجبار در نظر میگیرند. هنگامی که درآمد ناشی از این کار را با درآمد عادی خود مقایسه می‌کنند به این نتیجه می‌رسند که این کار توجیه اقتصادی ندارد و از ادامه کار سر باز می‌زنند. در عوض سایت‌های دیگر به سراغ مشوقهای اجتماعی حرکت کرده‌اند. تعداد بازدید از ویدئوی ارسالی شما، میزان پسندیده شدن توسط دیگران، بازخورد گرفتن از دوستان، شناخته شدن و کسب اعتبار از جمله محرک هایی هستند که در این سایت ها استفاده می شوند. نکته بسیار مهم دیگری که در مورد این محرک‌ها وجود دارد این است که این پاداش ها تکراری نیستند و در هر بار ورود ممکن است پاداش متفاوتی دریافت شود. به عبارت دیگر در طراحی مکانیزم های پاداش دهی در سیستم خود، که از جمله مهمترین مکانیزم های قابل طراحی در کسب و کار هستند، حتما به این نکات دقت نمایید: پول الزاما بهترین مشوق قابل استفاده نیست و حتی ممکن است منجر به شکست ایده کسب و کار شما شود. به عنوان مثال نمونه پولی، کسب و کارهایی مانند کوئرا یا پلت فرم تبلیغاتی که در ابتدای متن ذکر شد در دنیا ایجاد و با شکست مواجه شده است! مکانیزم پاداش دهی شما باید بتواند جذابیت خود را برای کاربران حفظ نماید که این کار با تغییر یافتن و پیش بینی ناپذیر بودن بازخوردها امکان پذیر است. به عنوان مثال با هر پاسخ در استک اور فلو شما می توانید بازخوردهای متفاوتی از برنامه نویسان زبده دریافت کنید و یا در ماشین های قمار از همین مکانیزم استفاده می کنند. پاداش باید به میزان نامحدودی قابل دریافت باشد و کاربران را برای مدت طولانی در کسب و کار شما حفظ نماید. به عنوان مثال سیستم پاداش دهی یوتیوب برای تولید کنندگان محتوا به این صورت است که ممکن است یک تولید کننده به درآمد چند ده هزار دلاری به ازای یک ویدئو دست یابد. بسیاری از کسب و کارهای نوپای ایرانی و یا استارتاپ ها به خیال این که نقصانی را در این شرکت‌ها کشف کرده اند شروع به طراحی سیستم های مشابهی می‌کنند. مانند پلت فرمهای ویدئویی، سایتهای پرسش و پاسخ و … که در سالیان اخیر در کشور ایجاد شده اند. غافل از اینکه پولی کردن این پلت فرم ها نتیجه ای جز محدود کردن رشد آن ها نخواهد داشت. پی نوشت: این مطلب را برای انتشار در سایت اکوموتیو نوشتم.
إظهار الكل...
✳️⭕️تلنگر ۹.۵ دقیقه ای سر کار بودم مادرم زنگ زد حدود ده دقیقه باهم حرف زدیم بعدش پیام داده: "۹/۵دقیقه باهات حرف زدم، اضافه تر وایسا تا حقوقت حلال باشه" برگرفته از کانال شهر مهربان @Shahr_Mehraban
إظهار الكل...
🔍 هجوم شومن‌ها ❇️ تجارت نیوز -۲۱ مهر ۱۳۹۷ ✍️ خشایار قدیری نژاد ✍️ همه چیز از MBA شروع شد. در سال ۱۳۷۸ به همت استاد گرانقدر دکتر علینقی مشایخی، دانش‌ آموخته دانشگاه MIT آمریکا، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف اولین دانشکده وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود که با هدف آموزش علوم مدیریت و اقتصاد با رویکردی نو و متفاوت از سایر مراکز آموزشی و تحصیلی، تاسیس شد. احساس نیاز مبرم سازمان‌های مختلف کشور به افرادی که علاوه بر دانش کاربردی خود در رشته‌های فنی-مهندسی و رشته‌های تجربی، نیاز به فراگیری دانش مدیریت دارند و خلایی که توسط مدیران رده‌بالا و رده‌های میانی حس می‌شد، انگیزه اصلی برای ایجاد رشته MBA در این دانشگاه شد. ✍️ این دانشکده در مدت زمان کوتاهی توانست دانشجویان با کیفیت دانشگاه‌های مطرح ایران را که اغلب در دوره کارشناسی مهندسی خوانده بودند را جذب کند و فارع‌التحصیلان خوبی را تحویل صنعت و سازمان‌ها بدهد. با گذشت زمان در نیمه دهه ۸۰ شمسی برخی دانشگاه‌های دیگر نیز این رشته را به دانشکده‌های مدیریت و فنی مهندسی خود اضافه کردند، که عبارت بودند از دانشگاه تهران، خواجه نصیر، مالک اشتر، سمنان، تبریز، امام خمینی قزوین و دانشگاه علوم و فنون مازندارن که این دوره را با همکاری دانشگاه کانپور هند برگزار می‌کردند. ✍️ با گذشت زمان در اوایل دهه ۹۰ دانشگاه‌های دیگری نیز به ارائه این رشته علاقه‌مند شدند. فارغ‌التحصیلان دهه ۸۰ به بازار کار اضافه شده بودند و عمدتا موفق و برند بودند و همین باعث شده بود که در دهه ۹۰ کنکور MBA جز کنکورهای با رقابت زیاد تلقی شود. موفقت چشمگیر این دانش آموختگان در بازار کار و رقابت شدید در کنکور کارشناسی ارشد، باعث توجه ویژه دلال‌ها و شومن‌ها به این رشته شد. ✍️ اندک اندک موسسات خصوصی و واحد آموزش آزاد دانشگاه‌های مطرح نیز به ارائه دوره‌های کوتاه مدت MBA روی آوردند. بازار خوبی ایجاد شد و در این بین عده‌ای بی‌کیفت و بی‌دانش که هرگز نمی‌توانستند از طریق کنکور سراسری به دوره‌های کارشناسی‌ارشد این رشته ورود کنند توانستند با شرکت در کلاس‌های تفریح‌گونه آخر هفته این دوره‌ها خود را دانش آموخته MBA بنامند. دوستانی که از طریق کنکور کارشناسی ارشد سازمان سنجش وارد دوره MBA شدند می‌دانند که این دوره چه دوره سخت و زمان بری است، پاس کردن ۵۷ واحد درسی در ۲ تا ۳ سال، همراه پروژه‌های متعدد برای هر درس. البته از سال ۹۴ دروس دوره MBA از ۵۷ واحد به ۴۸ واحد کاهش پیدا کرد. ✍️ شومن‌هایی که با شرکت در دوره‌های یک ساله خود را دکتر و یا MBA خوانده می‌نامند و از افراد کم اطلاع سواستفاده می‌کنند. کمتر هفته‌ای هست که این شومن‌ها کارگاه و همایشی نداشته باشند. ✍️ اما این روزها با پدیده بسیار خطرناکی مواجه هستیم، تعدادی از موسسات و واحدهای آموزش آزاد دانشگاه‌ها دوره DBA برگزار می‌کنند که افرادی که دانش‌ آموخته این دوره‌ها هستند نیز خودشان را دکتر معرفی می‌کنند. هر چند دوره‌های کوتاه‌مدت MBA و DBA که ورود به آنها از طریق کنکور سازمان سنجش نیست اعتباری از نظر سیستم آموزشی ایران ندارند، ولی بستری را برای کلاه‌برداری شومن‌ها مهیا کرده‌اند. ✍️ شومن‌هایی که با شرکت در دوره‌های یک ساله خود را دکتر یا MBA خوانده می‌نامند و از افراد کم اطلاع سواستفاده می‌کنند. کمتر هفته‌ای هست که این شومن‌ها کارگاه و همایشی نداشته باشند. در بین گرایش‌های MBA، گرایش بازایابی و برندینگ بیشتر از همه مورد حمله شومن‌ها قرار گرفته است و در بین زیر مجموعه‌های بازاریابی، مظلوم‌ترین حوزه، بازاریابی دیجیتال است. شومن‌ها عموما از کلید واژه‌های خاصی در معرفی خود استفاده می‌کنند، دانش‌ آموخته DBA، دانش‌ آموخته مدرسه آمریکای …، پدر بازاریابی، پدر استراتژی، نابغه بازاریابی، آقای استارتاپی، آقای هوش کسب‌و‌کار و…. . ❇️ در این بین حساسیت کم دانش‌ آموختگان واقعی MBA نیز به این افراد کمک کرده. انشالله در آینده نزدیک با اتحاد دانش آموختگان واقعی MBA، سواستفاده شومن‌ها کمتر شود. tejaratnews.com/insight/مروری-بر-هجوم-شومن‌ها
إظهار الكل...
مروری بر هجوم شومن‌ها - تجارت‌نیوز

همه چیز از MBA شروع شد. در سال ۱۳۷۸ به همت استاد گرانقدر دکتر علینقی مشایخی، دانش‌ آموخته دانشگاه MIT آمریکا، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف اولین دانشکده وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود که با هدف آموزش علوم مدیریت و اقتصاد با رویکردی نو و متفاوت از سایر مراکز آموزشی و

مدیریتِ داده محور سازمان یک موفقیت واضح است. اما کارکنان مختلفی هستند که از این کار ترس دارند. نکته اصلی در تفاوت بین عملکرد ادراکی و عملکرد واقعی است! @ahmad_khalily
إظهار الكل...
آسیب بی تصمیمی بیشتر از فیلترینگ تلگرام است! سلام. این پست کوتاه رو برای روزنامه فناوران نوشتم که امیدوارم برای شما هم جذاب باشد. مقاله اصلی از اینجا قابل مشاهده است. آمارهای مراجع مختلفی مانند سایت جادوبی یا آزمایشگاه شبکه اجتماعی دانشگاه تهران نشان دهنده این است که میزان بازدید از تلگرام پس از اعمال فیلترینگ، نه تنها کاهش پیدا نکرده است که حتی رشد نیز داشته است. با آغاز فیلترینگ تلگرام در روزهای نخست شاهد کاهش بیش از 50 درصدی بازدید کلی تلگرام بودیم که این مقدار به سرعت با گسترش فیلترشکن ها کاهش یافت و در کمتر از یک ماه به میزان قبلی بازگشت. همچنین با وجود فیلترینگ، تعداد کانال های با بیش از یک میلیون عضو نیز افزایش چشمگیری داشته و به بیش از 33 کانال رسیده است. برخی از کارشناسان این موضوع را به شکست پروژه فیلترینگ نسبت می دهند و تصمیم مردم را بر خلاف خواست حاکمیت تعبیر می کنند. فارغ از این که این تحلیل ها تا چه حد درست است، یک بازنده قطعی در این ابهام فیلترینگ وجود دارد و آن هم کسب و کارها هستند. این رشد بازدید و عدم ریزش بازدید به معنای نرسیدن آسیب به کسب و کارها نیست. کسب و کارهای حوزه شبکه های اجتماعی سطوح مختلفی را در بر می گیرد که ساده ترین و سطحی ترین آن خرید و فروش آنلاین است که نسبت مستقیمی با بازدید دارد. اما کسب و کارهای متعددی مانند تبلیغات، تحلیل های هوشمند، تحلیل برند، کشف الگوهای اجتماعی و کسب و کارهای پلتفرمی نیز هستند که نیازمند سرمایه گذاری بالا و کار فنی پیچیده برای موفقیت هستند. نبود شفافیت و نامشخص بودن تصمیمات سیاست گذاران جلوی سرمایه گذاری بخش خصوصی در این بخش را گرفته است. اگر به آمارهای این حوزه توجه کنید اسامی شرکت های نوپای مختلفی را خواهید دید که یا در معرض تعطیلی قرار گرفته اند یا در جذب سرمایه ناموفق بوده اند. هنگامی که آینده یک حوزه در کوتاه مدت نامشخص است، بیشترین آسیب متوجه کسب و کارهای مرتبط با آن خواهد بود. به عبارت دیگر حتی فیلتر کردن نیز بهتر از ابهام است چرا که تکنولوژیست ها در صورت فیلتر شدن به فکر سرمایه گذاری برای نسخه بومی خواهند افتاد. این همان اتفاقی است که برای دیجی کالا، آپارات، اسنپ و بسیاری از کسب و کارهای موفق ایرانی افتاده است. برای عضویت روی لینک زیر کلیک کنید: 🆔@ahmad_khalily
إظهار الكل...
🔶 پشت پرده موفقیت چهار غول تکنولوژی جهان چیست؟ 🔹 بررسی دلایل موفقیت شرکت‌های گوگل، فیسبوک، اپل و آمازون 📃 اطلاعات بیشتر: 🔗 bit.ly/2wQAK6A 🖋 #تحلیل 🆔 @Ecomotive
إظهار الكل...
خندوانه و بهره‌گیری از نفرین دانش برای جذابیت به احتمال زیاد مسابقه پانتومیم خندوانه یا بازی رامبد با شرکت کنندگان برای حدس کلمات را دیده اید. یکی از افراد چیزی را میخواند و یا اجرا میکند و فرد دیگر باید حدس بزند او چه گفته است. آزمایشی مشابه این بازی منجر به دریافت دکترای روانشناسی از دانشگاه استنفورد برای خانم الیزابت نیوتن شده است. http://vrgl.ir/PSjzU
إظهار الكل...
خندوانه و بهره‌گیری از نفرین دانش برای جذابیت

به احتمال زیاد مسابقه پانتومیم خندوانه یا بازی رامبد با شرکت کنندگان برای حدس کلمات را دیده اید. یکی از افراد چیزی را میخواند و یا اجرا میکند و فرد دیگر باید حدس بزند او چه گفته است. آزمایشی مشابه این بازی منجر به دریافت دکترای روانشناسی از دانشگاه استنفورد برای خانم الیزابت نیوتن شده است.بازی طراحی شده توسط الیزابت نیوتن به این صورت بو...

چطور در گرفتن سهم بازار استارتاپ موفقتر باشیم این مطلب رو برای دوستان خودم در استارتاپمون(جادوبی) نوشته بودم و به نظرم رسید شاید مشکلی از سایر گروههای نوپا حل کنه. قبل از شروع هم عرض کنم که ما هم مثل خیلی از فعالان این حوزه در حال یادگیری هستیم و نوشتن این متن به معنای خالی از اشتباه بودن ما نیست! این رو گفتم که نگید خودت فلان و بهمانی!!! پیش از اینکه وارد بحث بشیم مقدمات زیر رو بخونید: 1. مالکوم گلدول در کتاب تیپینگ پوینت توضیح میده که نقطه عطف چیه. قضیه از این قرار است که اگر شرکتی بخواد کل یا بخش قابل توجهی از بازار رو بگیره یه جایی وجود داره که نقطه عطف شرکت محسوب میشه. یعنی اگر شرکت به اونجا رسید میشه امیدوار بود تقریبا کل بازار رو بگیره! 2. یه نمودار از انواع مخاطبان وجود داره که در شکل زیر نمایش داده شده. این نمودار کاربران رو به پنج دسته تقسیم میکنه که از اون آدمهای نوجو که همش دنبال ایده ها و محصولات جدید هستن شروع میشه تا برسه به اونایی که دیرپذیر هستن و خیلی دیر و به سختی میان از یه محصول استفاده کنن. مثلافرض کنید آدمهای عشق گوشی تا ادمهایی که فقط چون گوشی دکمه دار نیست میرن و لمسی میخرن! 3. اقای سایمون سینک تو کتاب با چرا شروع کن میگه که آدمها چرایی شما رو میخرن ولی خیلی از شرکتها همش دنبال این هستن که چیستی محصولشون رو به مردم بفروشن. مثلا میگه به جای اینکه روی مخاطب زوم کنه روی محصول زوم میکنه. تو این کتاب کلی بحث میکنه که تفاوت این دو نگاه چیه و به چه دلیل باید با چرایی شروع کرد!. حالا ربط این سه مقدمه به هم چیه: ما برای اینکه بتونیم به اون نقطه عطف دست پیدا کنیم باید روی اون گروه نوجو که عاشق محصول ما هستن تمرکز کنیم. محققان میگن اگر روی نوجوها تمرکز نکنی و مستقیم بخوای وارد بازار افراد عادی بشی یا خیلی باید هزینه کنی یا شکست میخوری. چون اونا فقط بر اساس توصیه دیگران میخرن!. پس باید روی یه گروه خاص برای تبلیغات تمرکز کنیم و نوجویان رو به سیستم وارد کنیم و بعدش اونها بار تبلیغات رو به دوش خواهند کشید! نکته دیگه اینه که به جای اینکه از محصول خودمون بگیم از مخاطب خودمون صحبت کنیم. یعنی اول از چرایی ساخت محصول صحبت کنیم. مثلا به این مثالها از این کتاب با چرا شروع کن دقت کنید: مثال بد1: ما محصول جدید ساختیم. میتواند پخش زنده را متوقف کند. تبلیغات را جلو بزند. پخش زنده را دوباره پخش کند. عادتهای شما در مشاهده ی برنامه ها را به یاد بسپارد و بدون اینکه تنظیماتی انجام دهید برنامه های مورد علاقه شما را ضبط کند. مثال خوب 1: اگر از آن آدمهایی هستید که میخواهید کنترل کاملی روی تمام جنبه های زندگی تان داشته باشید، ما محصولی برایتان داریم. میتواند پخش زنده را متوقف کند. تبلیغات را جلو بزند. پخش زنده را دوباره پخش کند. عادتهای شما در مشاهده ی برنامه ها را به یاد بسپارد و بدون اینکه تنظیماتی انجام دهید برنامه های مورد علاقه شما را ضبط کند. مثال بد 2: ما کامپیوترهای عالی میسازیم. آنها به زیبایی ظراحی شده است و به راحتی قابل استفاده هستند و کاربرپسند هستند. میخواهید یکی را بخرید؟ مثال خوب2: هر کاری که میکنیم اعتقادمان این است مه باید وضعیت موجود را به چالش بکشیم. باورمان این است که باید متفاوت فکر کرد. طراحی زیبای محصولات، سهولت در استفاده و کاربرپسند بودن روش ما در به چالش کشیدن وضعیت موجود است. اتفاقا کامپیوترهای خوبی هم میسازیم. میخواهید یکی را بخرید؟ نتیجه گیری من این است که باید روی یک گروه مخاطب تمرکز کنیم و بهشون بگیم چرا ما بهشون فکر میکنیم و دوست داریم از محصول ما استفاده کنن. مثلا ما برای جادوبی این رو در نظر گرفتیم که ما هستیم تا به افراد کمک کنیم کنترل و نظارت بهتری روی زندگی خود داشته باشند. برای همین شعار جادوبی به شکل زیر درآمد. (البته این یک نمونه هست و اگر نقدی به ما دارید حتما بهمون بگید) اگر از آن مدیرانی هستید که میخواهید همه چیز را تحت کنترل داشته باشید ما برایتان یک پیشنهاد ویژه داریم. با جادوبی میتوانید با گزارش گیری دقیق از تمام بخشهای سازمانتان همه تغییرات را تحت کنترل داشته باشید. همین حالا یک ماه رایگان تست کنید
إظهار الكل...
رتبه ای هرگز ندیدم بهتر از افتادگی، هرکه خود را کم ز ما میداند از ما بهتر است “صائب تبریزی” 🆔 @ufolove
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.