cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

فروش رمان دست دوم

فروش رمان نو و دست دوم

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
3 931
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
-487 أيام
-18730 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
رمان #معشوقه‌ماه نوشته‌ی #فرشته‌تات‌شهدوست معشوقه ماه، داستان دختری زیبارو به نام مهگل است که برای نجات خودش و مادرش از فقر و تنگدستی از ادامه‌ی تحصیل منصرف می‌شود و به عنوان منشی به استخدام یک شرکت درمی‌آید، اما پسر رئیس شرکت با نزدیک شدن‌های بیجا و رفتارهای نادرست او را از آن جا فراری می‌دهد. این درحالی است که مادرش به تازگی به سرطان خون مبتلا شده و او بیش از هروقت دیگری به پول احتیاج دارد. چند روز بعد از استعفا از شرکت او در عین ناباوری با خانواده‌ی رئیس شرکت که برای خواستگاری آمده‌اند، مواجه می‌شود. اما جواب مهگل منفی است تا وقتی که بهزاد به او پیشنهاد کمک‌های مالی در قبال ازدواج می‌دهد. پیشنهادی که می‌تواند سلامتی را به مادرش برگرداند. او که از خلاف‌های این خانواده و اقدام پلیس برای به دست آوردن مدرکی جهت اثبات جرم آن‌ها بی‌خبر است، ناگزیر وارد مهلکه‌ای می‌شود که پایش را به زندان باز می‌کند. جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
👍 4
Photo unavailableShow in Telegram
#ربه‌کا نوشته‌ی #دافنه_دوموریه با ترجمه‌ی #سعید_اختری‌زاده ربه کا داستان رذیلت در مقابل معصومیت است؛ اینکه هیچ امر اخلاقی در نگاه اول آن چیزی نیست که به چشم می آید و تنها گذر زمان است که به ما می فهماند، چه کسی در نقش شیطان و چه کسی فرشته است. ربه کا روایت زندگی دخترصادق و بی آلایشی است که به ازدواج مرد ثروتمندی درآمده و با این ازدواج، ناخواسته وارد سرنوشت عجیب و پیچیده همسر خود، آقای ماکسیم دووینتر شده است. ماکسیم دووینتر فرد ثروتمند و اصیلی است که به تازگی همسر خود را از دست داده است و در املاک شخصی خود به تنهایی زندگی می کند. این دختر جوان که در طول قصه نام وی به روشنی بیان نمی شود، در آغاز، ندیمه زنی ثروتمند و خوشگذران به نام خانم وا هاپر بوده است که در طی یکی از سفرهای خود به همراه مخدوم خود، با آقای دووینتر آشنا می شود. آقای دووینتر که با دیدن وی، به او دل می بازد از این دختر جوان خواستگاری می کند. ادامه داستان در واقع اوج روایت است... #نشر_آتیسا کتاب‌ نو و ورق نخورده می‌باشد. جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
#ربه‌کا نوشته‌ی #دافنه_دوموریه با ترجمه‌ی #سعید_اختری‌زاده ربه کا داستان رذیلت در مقابل معصومیت است؛ اینکه هیچ امر اخلاقی در نگاه اول آن چیزی نیست که به چشم می آید و تنها گذر زمان است که به ما می فهماند، چه کسی در نقش شیطان و چه کسی فرشته است. ربه کا روایت زندگی دخترصادق و بی آلایشی است که به ازدواج مرد ثروتمندی درآمده و با این ازدواج، ناخواسته وارد سرنوشت عجیب و پیچیده همسر خود، آقای ماکسیم دووینتر شده است. ماکسیم دووینتر فرد ثروتمند و اصیلی است که به تازگی همسر خود را از دست داده است و در املاک شخصی خود به تنهایی زندگی می کند. این دختر جوان که در طول قصه نام وی به روشنی بیان نمی شود، در آغاز، ندیمه زنی ثروتمند و خوشگذران به نام خانم وا هاپر بوده است که در طی یکی از سفرهای خود به همراه مخدوم خود، با آقای دووینتر آشنا می شود. آقای دووینتر که با دیدن وی، به او دل می بازد از این دختر جوان خواستگاری می کند. ادامه داستان در واقع اوج روایت است... #نشر_آتیسا جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
❌️فروخته شد❌️
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
رمان #حاکم نوشته‌ی #فرشته‌تات‌شهدوست پریزاد، دختر قصه‌ی "حاکم" بی توجه به خواسته‌ی دوست برادرش که مردی است شرور و قلدر به نام امیربهادر، برای اینکه از برادرش پیمان خبری بگیرد با یک پسر قرار می‌گذارد. این کار پریزاد، امیر بهادر را عصبانی و مشکوک می‌کند اما پریزاد بی اطلاع از اینکه کارش، خشم و سوظن امیربهادر را برانگیخته، به درخواست او به خانه اش می رود و در تله‌ی او گرفتار می شود. امیربهادر که فکر می کند پریزاد، دختری ناپاک و بدسیرت است، برای اینکه او را تنبیه کند، قصد دست درازی به او را دارد. ولی بعد از گوش سپردن به حرف هایش و پی بردن به این مساله که حرف های نامزدش نازیلا، درباره‌ی دخترک دروغی بیش نبوده، خشمش را فرو می خورد و تصمیمی قاطع می گیرد. او عزمش را جزم کرد که پریزاد را همه جوره از آن خود کند. اما این وسط پای یاشار به داستان "حاکم" باز می شود؛ یاشار پسرعمه‌ی پریزاد است و از او خواستگاری کرده است؛ با توجه به مقبولیت یاشار نزد خانواده‌ی پریزاد، شرایط به نحو دیگری پیش می رود و باید دید در نهایت در بازی عشق که حکم آن دل است، بالاخره چه کسی حاکم می شود. جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
رمان #حاکم نوشته‌ی #فرشته‌تات‌شهدوست پریزاد، دختر قصه‌ی "حاکم" بی توجه به خواسته‌ی دوست برادرش که مردی است شرور و قلدر به نام امیربهادر، برای اینکه از برادرش پیمان خبری بگیرد با یک پسر قرار می‌گذارد. این کار پریزاد، امیر بهادر را عصبانی و مشکوک می‌کند اما پریزاد بی اطلاع از اینکه کارش، خشم و سوظن امیربهادر را برانگیخته، به درخواست او به خانه اش می رود و در تله‌ی او گرفتار می شود. امیربهادر که فکر می کند پریزاد، دختری ناپاک و بدسیرت است، برای اینکه او را تنبیه کند، قصد دست درازی به او را دارد. ولی بعد از گوش سپردن به حرف هایش و پی بردن به این مساله که حرف های نامزدش نازیلا، درباره‌ی دخترک دروغی بیش نبوده، خشمش را فرو می خورد و تصمیمی قاطع می گیرد. او عزمش را جزم کرد که پریزاد را همه جوره از آن خود کند. اما این وسط پای یاشار به داستان "حاکم" باز می شود؛ یاشار پسرعمه‌ی پریزاد است و از او خواستگاری کرده است؛ با توجه به مقبولیت یاشار نزد خانواده‌ی پریزاد، شرایط به نحو دیگری پیش می رود و باید دید در نهایت در بازی عشق که حکم آن دل است، بالاخره چه کسی حاکم می شود. جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
#زنان_توی_دیوار نوشته‌ی #ایمی_لوکاویکس با ترجمه‌ی #صبا_ایمانی لوسی آکوستا وقتی سه ساله بود، مادرش را از دست داد. او در عمارتی ویکتوریایی وسط جنگلی همراه با پدر سرد و گوشه‌گیرش زندگی می‌کند و همراه با دخترخاله‌اش مارگارت در راهروهای تاریک عمارت پرسه می‌زند. لوسی و مارگارت جدایی‌ناپذیر هستند... درست مثل یک خانواده. وقتی خاله‌اش پنه‌لوپه، تنها کسی که به عنوان مادر می‌شناسد، هنگام قدم زدن در جنگل اطراف خانه به طرز دردناکی ناپدید می‌شود، لوسی احساس ناراحتی و تنهایی می‌کند. مارگارت بیشتر وقتش را در اتاق زیرشیروانی می‌گذراند. او ادعا می‌کند که می‌تواند صدای مادر مرده‌اش را از درون دیوارهای عمارت بشنود. لوسی که پدرش احساساتش را نادیده گرفته است، با ناامیدی دخترخاله‌اش را تماشا می‌کند که کم‌کم سلامت روانی‌اش را از دست می‌دهد. ولی وقتی خودش هم صداهایی را از توی دیوارها می‌شنود، متوجه می‌شود که با میراثی باستانی و مرگبار روبه‌رو است که نسل‌هاست زنان خانواده‌اش را زیر نظر دارد. #ژانر_ترسناک #نشرباژ جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
🔥 1
کتابا رو یکی در میون ترجمه، تالیفی بذاریم؟😁
إظهار الكل...
👍 4❤‍🔥 1
Photo unavailableShow in Telegram
رمان سه جلدی #تباهکار نوشته‌ی #فرشته‌تات‌شهدوست اهورا افشار؛ مرد با اصالت و جوانی که در بالای یک روستا در عمارت اجدادی خود به همراه خواهر کوچکش رها و پدرش زندگی می‌کند و صاحب برند یکی از بهترین رستورانهای شهری در آن منطقه است. اصالتا خان زاده است و با وجود اینکه زمان خان و خان زادگی به پایان رسیده اهورا نزد مردم روستا احترام بسیار زیادی دارد و از هیچ کمکی دریغ نمی کند. در این میان قلب سنگی و سرد مرد مغرور قصه ی ما زخمی و افسارگسیخته است. برای گرفتن انتقام از بزرگترین دشمنش، خسرو، دختر او لیلی را به خانه اش می آورد! خسرو سالها پیش قانونا اجازه ی ازدواج لیلی را به پدر اهورا می دهد و حالا این شده بزرگترین بهانه ی اهورا افشار تا به این دختر نزدیک شود اما ورود غیر منتظرهی لیلی با آن روحیه ی جسور و بی پروایش به روستا حسابی جنجال آفرین میشود! یک طرف اهورایی که برخلاف دل انتقام جویش جوانمردانه به فکر مردمش است... و از سوی دیگر لیلی که دلبرانه پا به حریم او میگذارد و چیره می شود بر قلب سرمازده ی دیو قصه ی ما ... اهوراخان افشار! کتاب‌ها نو و ورق نخورده هستند. جهت خرید به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
👍 3
Photo unavailableShow in Telegram
📚مجموعه: #سه_تاج_شوم 🖋نوشته‌ی #کندارا_بلیک 📝با ترجمه‌ی: #محمدصالح_نورانی_زاده 🚨رده سنی: ۱۶ سال به بالا 🔖 #پشت_جلد: در میان هر نسل از مردم جزیره‌ی فنبرن، خواهرانی سه‌قلو به دنیا می‌آیند: سه ملکه، که همگی سهمی یکسان از سلطنت و موهبتی جادویی دارند. میرابلا، ملکه‌ی عنصری خشن و مغرور که فقط با چند حرکت انگشت، شعله‌های گرسنه و طوفان‌های کشنده را فرا می‌خواند. کاترینِ مسموم‌کننده که می‌تواند مرگبارترین سموم را بی هیچ مشکلی هضم کند. آرسینوئه‌ی طبیعت‌گرا که می‌گویند او می‌تواند سرخ‌ترین گل‌های رز را رشد بدهد و ترسناک‌ترین شیرها را به کنترل خود درآورد؛ اما در این جزیره، ملکه شدن فقط بر اساس حق تولد سلطنتی نیست. هر کدام از این سه خواهر باید برای به دست آوردن این جایگاه مبارزه کنند؛ مبارزه‌ای که نه فقط بر سر برد و باخت، که مرگ و زندگی است. شبی که این دختران شانزده ساله شوند، نبرد آغاز خواهد شد و آخرین ملکه‌ای که زنده بماند، به سلطنت خواهد رسید. #کتاب_فانتزی #نشرباژ جهت خرید مجموعه به آیدی: @Mikelby مراجعه فرمائید.
إظهار الكل...
🔥 3👍 2😍 1