کانال علی اکبر شریفی رهگذر

با انتحار، تو صاحب ایمان نمی شوی

هرکس به سهم خویشتن تقصیر کردیم برجان روبه پوستین شیر کردیم بی صاحبش صد سر تراشیدیم هردم از راهزن رهبر ترا شیدیم هردم از دانش و قانون فراری گشته‌أیم ما چون هرزها هرسوی جاری گشته‌أیم ما دسته؛ ز دشمن می زنیم بر تیشه‌ی خود با تیشه‌ی خود می‌زنیم بر ریشه‌ی خود از ریشه خود را می زنیم تا مرز مردن بس سال‌ ها آموختیم این طرز مردن باخود زنی بس سالها، سر کرده‌ أیم ما این ننگ را، خود، نقش دفترکرده‌أیم ما : پیر و جوان و پیرو و فرزانه رهبر قوم جهول خود کش بیگانه پرور بیگانه را بر اوج عزت می‌ نشانیم خود را ولی بر خاک ذلت می کشانیم بس خود زنی کردیم و ازهم دور گشتیم تا دسته، دسته، طعمه‌ های گور گشتیم چون گله های بی شبان گوسفندان تک تک شکار گرگ های تیز دندان نه مرد میدان تفنگ و صلح و جنگیم هردم شکار گرگ و کفتار و پلنگیم * * *. * هرچند بالبخند، ما گل، هدیه کردیم گلواژه های سبز سنبل هدیه کردیم تا هموطن را همدل و همراز، سازیم تا صد گره کور با هم ، باز، سازیم تا این وطن را خانه‌ی خورشید سازیم این خاک غم را مأمن امٌید سازیم گلشن کنیم ویرانه های این وطن را بیرون کنیم ازاین چمن زاغ و زغن را اما به جز نا مهر بانی ها ندیدیم جز حیله و مکر و تبانی ها ندیدیم گل هدیه کردیم آتش باروت دادند برشانه‌ی زخمی مان تابوت دادند گل دادیم و دادند نعش پاره پاره یعنی که اینست سهم تو، قوم هزاره سهمت ازین ویرانه جزگور و کفن نیست جز تکه های سوخته؛ از یک بدن نیست حتی تبسم های ما را سر بریدند گلبخت و گلثوم های ما را سربریدند ششماهه طفل بی گناه شیر خواره از بی پناه، قوم نگون بخت هزاره در آتش جهل و تعصب سوخت اما چشم تمنایش بهر سو دوخت اما اندک تکان بر با زوان کس نیامد حتی خمی بر ابروان کس نیامد دست نجاتی زآستین بیرون نیامد آه از نهادی راستین بیرون نیامد هر روز و هردم سوگمند صد عزیزیم گویا به عصر بردگی؛ عبد و کنیزیم روی گلیم غم نشسته، چشم گریان با سینه‌‌ أی لبریز آتش، قلب بریان در سوگ دلبندان مان خون گریه کردیم درکوی‌وبرزن، دشت‌وهامون‌گریه کردیم بایک پیام غمهای خود تسکین کردیم هرچه به ما گفتند، ما تمکین کردیم **** ****. **** شد قتلگاه نو نهالان مکتب شان دوشیزگان، قربانیان مذهب شان جرمی بغیر ازدانش و دفتر نداشتند هرگز هوای منصبی بر سر نداشتند تبعیض را از بیخ و بن باور نداشتند جز عزم خدمت مقصدی دیگر نداشتند پس با کدامین جرمشان پر کاله گشتند؟ با دفتر و کیف و قلم جزغاله گشتند؟ با خون شان نوروز را رنگین نمودند جرم سیه رویان را سنگین نمودند سال جدید باخون کودک رنگ گردید سال هزار و چارصد یک ننگ گردید تاریخ، شرمنده، ز نیرنگ بشر شد سال هزار و چار صد ننگ بشرشد جمعی پرستو های عاشق پر کشیدند زین خاکدان‌ تاعرش‌حق شهپر کشیدند دوشیزگان سرخ رو؛ قربانیی حق در ماه حق رفتند در مهمانیی حق در محضر جانان چه خوب رفتارکردند با جرعه‌ی خون روزه را افطار کردند!! اسدالله وفایی، مشهد مقدس ۱۴۰۰/۳/۱

بسم الله الرحمن الرحیم { إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ} خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر اینکه آنها خود برای تغییر سرنوشت خود اقدام کنند. هموطن عزیز! همانگونه که می‌دانید، دشمنان دین و انسانیت با حمله به #مکتب_سیدالشهدا(ع) در دشت‌برچی بار دیگر صدها خانواده را سوگوار نمودند، تا به خیال خام خود کاروان دانایی و آگاهی ملت ما را متوقف کنند؛ اما مردم همیشه در صحنه و بیدار ما ثابت کرده‌اند که این آگاهی جمعی و این اراده‌ی مستحکم هیچ گاه تحت تاثیر حملات کوردلانه‌ی دژخیمان و ددمنشان روزگار قرار نمیگیرد. ما تسلیم نخواهیم شد و آزادی خود را در مسیر دانایی جستجو خواهیم کرد. فرزندان ما تا رسیدن به قله های افتخار، حمایت همه جانبه‌ی ما را دارند و ایمان و باور، همراه و یاور راهشان است. همچنین کمک‌های مادی شما ملت غیرتمند می‌تواند مرهمی بر زخم بازماندگان باشد و در راستای اهداف عالیه و انسانی این ملت غیور که حرکت در #مسیر_دانایی است، استفاده شود؛ امید که خداوند متعال بهترین تقدیر را برای این ملت شجاع و آگاه رقم بزند. در همین راستا «ستاد مردمی» که توسط جمعی از فعالین اجتماعی و فرهنگیان مهاجر با هدف جمع آوری و ارسال کمکهای مردمی، به ناحیه‌ی دشت‌برچی تاسیس شده است، متعهد است طی یک روند شفاف و با نظارت دفاتر مراجع عظام تقلید، کمکهای خداپسندانه شما را به دانش آموزان و بازماندگان حادثه‌ی تروریستی حمله به #مکتب_سیدالشهدا رسانده و در قبال نحوه‌ی هزینه کرد آن مسئول و پاسخگو باشند. و من الله التوفیق جهت واریزی مهربانی‌های شما هموطنان عزیز، حساب مشترک بنام علی دانشی، محمد حسن ناطقی و جان محمد اکبری در نظر گرفته شده است. شماره کارت نزد بانک سپه: 5892101321424125 شبا:220150000003101008548943 🔆🔆🔆🔆🔆 🔴 #توجه_خیلی_مهم: چت کردن و نشر هرگونه مطلبِ نامربوط با اهداف گروه ممنوع است؛ اگر سوال داشتید، لطفا پی وی مدیران مراجعه نمایید. 🌻 لطفا پس از واریز مبلغ مورد نظر، اسمتان را روی فیش بنویسید و جهت حسابرسی به گروه یا آی‌دی مدیران ارسال نمایید. ( اگر دوست نداشتید اسم تان در لیست ذکر شود بنویسید ناشناس درج شود) آی دی های پاسخگو: @Jafer_mh استاد جعفری @h_bayani خانم حوریه بیانی @mortezaabdi2016 آقای عبدی @jafari12376 اقای جعفری @gharjestani آقای غرجستانی @Alidanesh18 علی دانش لینک گروه ستاد مردمی: https://t.me/joinchat/tkiiJJEn86c0ZDlk

کودکان سیگرت فروش هزاره ! مزار ۱۳۷۷ «فرحناز فروتن » وقتی طالبان شهر مزار را تصرف کردند و ملا نیازی، در کنار برخی دیگر از فرماندهان طالبان، فرمان قتل عام هزاره‌ها را صادر کرد، خانهٔ ما در جوار ساختمان گمرک شهر مزار موقعیت داشت. در برابر خانهٔ ما، میدان نسبتا وسیعی بود که عصرها در آن فوتبال بازی می‌کردیم. دو تا پسربچهٔ ده، یازده سالهٔ هزاره که فکر می‌کنم برادر بودند، از صبح تا شام در جوار همین میدان سگرت می‌فروختند. گاهی که از کار فارغ می‌شدند، دمی با ما یکجا فوتبال بازی می‌کردند. پس از حاکمیت طالبان، هرچند بازی ما در این میدان به دلیل رعب و وحشت حاکم بر شهر متوقف شده بود، اما این دو برادر، از سر وظیفه‌شناسی، و یا هم از سر ناگزیری، کماکان کراچی سگرت خود را به میدان می‌آوردند و شاید نانِ بخور و نمیری به خانه می‌بردند. در یکی از نخستین روزهای حاکمیت طالبان بر مزار، افراد مسلح طالبان طی توقف کوتاهی در میدان جلو خانهٔ ما، هر دو برادر را - هر دو کودک را - در کمال خونسردی به گلوله بستند. بعد تمام خانه‌هایی را که در کنار میدان بود، در زدند و هشدار دادند که اگر کسی اجساد را به خاک بسپارد، با عین سرنوشت‌ روبرو خواهد شد. من آن زمان، دوازده یا سیزده سال داشتم و حوالی شام همان روز، از پشت پنجرهٔ خانهٔ ما، دو تا سایه را می‌دیدم که کنار کراچی سگرت‌فروشی بر زمین افتاده اند. مخلوطی از ترس و خشم، بدنم را کرخت کرده بود. یادم نیست که پس از چند روز، بالاخره چه کسی شهامت به خرج داد و این کودکان را به خاک سپرد. طی چند روزی که قتل عام هزاره‌ها در شهر مزار جریان داشت، موترهای طالبان کوچه به کوچه می‌گشتند و هر کسی را که هزاره به نظر می‌رسید، سوار می‌کردند و می‌بردند به زندان شهر. خانهٔ ما، فاصلهٔ کمی از زندان مرکزی شهر مزار داشت و شبانه روز، هر چند دقیقه بعد، صدای شلیک‌های منفرد در فضا پخش می‌شد که معلوم بود در پشت دیوارهای زندان، هر گلوله یک انسان را نقش بر زمین می‌کند. مجری چنین کشتار دسته‌جمعی انسان‌های این سرزمین، و خط فکریِ او، این روزها در زیر سایهٔ حکومت و در زیر شعارهای دهن‌پر‌کن امریکا و جامعهٔ جهانی، اعزاز و تکریم می‌شود و از هیچ‌یکی از مدافعان کذایی جمهوری، چه در ارگ و یا در کاخ سپیدار، و یا هم از متحدان منفعت‌طلبِ بین‌المللی‌شان، صدایی برنمی‌خیزد. در این میان، آنچه کاملا از یاد رفته، مرگ هزاران انسان بی‌گناه این سرزمین است که ‌در فجیع‌ترین شکل ممکن، بی آنکه هیچ تقصیری داشته باشند، سلاخی شدند. https://www.facebook.com/189879061148940/posts/2216051308531695/

هزینه ۱۰ دالری تذکره الکترونیکی برای مهاجرین افغانستانی در ایران؛ خواتی در گفتگو با شفقنا: با توجه به درآمد مهاجرین هزینه سنگین است/ مراکز توزیع شناسنامه و پاسپورت افزایش می‌یابد/ دسترسی مهاجرین به واکسن کرونا محدود است https://af.shafaqna.com/FA/453868

بسمه تعالی: نشست علمی بررسی ابعاد حقوقی حمله تروریستی به مکتب سید الشهدا(ع)، غرب کابل (چهل دختران) سخنران: حجت الاسلام والمسلمین احمدی تبار (دام عزه)، کارشناسان: دکتر محمد علی جویا: استاد و عضو هیأت علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه سرکار خانم عادله مشهدی: ارشد حقوق دبیر نشست علمی: دکتر محمد علی اعتمادی مرکز فرهنگی – اجتماعی بشارت، مجمع علمی – فرهنگی بُشری با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) نشست به دو صورت: حضوری با رعایت پروتکل بهداشتی و آنلاین برگزار می گردد. لینک نشست : https://vc.miu.ac.ir/ahl

‏عکس از علی اکبر شریفی

بسمه تعالی: نشست علمی بررسی ابعاد حقوقی حمله تروریستی به مکتب سید الشهدا(ع)، غرب کابل (چهل دختران) سخنران: حجت الاسلام والمسلمین احمدی تبار (دام عزه)، کارشناسان: دکتر محمد علی جویا: استاد و عضو هیأت علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه سرکار خانم عادله مشهدی: ارشد حقوق دبیر نشست علمی: دکتر محمد علی اعتمادی مرکز فرهنگی – اجتماعی بشارت، مجمع علمی – فرهنگی بُشری با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) نشست به دو صورت: حضوری با رعایت پروتکل بهداشتی و آنلاین برگزار می گردد. لینک نشست : https://vc.miu.ac.ir/ahl