cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

در جستجوی حقیقت

جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ) کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری) در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 483
المشتركون
+224 ساعات
+27 أيام
+530 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

☸️سیستم صوتی قوی تر بیارین، طبل های بزرگ تر بیارین، صحنه ها را بهتر بیارایین، نوشیدنی ها و خوراکی های بیشتر و خوش مزه تر بیارین!!! (کارناوالی شدن محرم در ایران) ✍️محمدباقر تاج الدین ✅نگاهی به وضعیت این روزهای خیابان ها و میدان های شهر های ایران و اعمال و رفتاری که هنگام شب ها تا دیر وقت صورت می گیرد ما را به این نتیجه می رساند که عزاداری محرم در ایران کاملا به کارناوالی بزرگ تبدیل شده است. تمام عرصه های عمومی شهرها و حتی برخی روستاها در تسخیر هیأت ها درآمده و بدون توجه به حقوق شهروندان هر کاری دل شان بخواهد انجام می دهند. برای مثال بیش تر خیابان ها را تسخیر کرده و یا حتی برخی خیابان ها و کوچه ها را بسته و موانع فراوان برای رفت و آمد شهروندان ایجاد کرده اند!!! صدای طبل ها و شیپورها و سنج ها و بلندگو های گوش خراش و بلکه گوش کر کن تا نیمه های شب خواب را از چشمان بسیاری ربوده اند!! ماشین سواری و موتور سواری و دور دور کردن های طولانی مدت با ویراژ ها و صداهای گوش خراش که مزاحمت های جدی برای مردم ایجاد کرده اند!!! ✳️میلیون ها و بلکه میلیاردها تومان هزینه های عجیب و غریب که اگر خرج فقرا و محرومین جامعه می شد بدون تردید امروز این همه فقر و محرومیت را شاهد نبودیم. فلان بازاری یا به قول امروزی ها بچه مایه دار مثلا 500 میلیون تومان برای فلان هیأت می پردازد اما اگر به همین آدم گفته شود تعدادی فقرا در فلان استان نیازمند تهیه ابتدایی ترین ملزومات اولیۀ زندگی شان هستند کار درخوری نمی کنند!!! بماند که برخی هیأت ها در برخی مناطق تهران میلیاردها تومان برای روضه خوان ها و مداحان خاص و طبل و سنج و شیپور و سرنا هزینه می کنند که بسیار عجیب و غیرقابل باور است!! تأسف بار این که بسیاری از این هیأت ها و جلسات نوعی مسابقۀ پر رنگ و لعاب تر برگزار کردن مجالس خود را در پیش گرفته اند که تو گویی هر چقدر بتوانند ظواهر قضیه را بهتر حفظ کنند انگار برندۀ این مسابقه محسوب می شوند!! ❇️اگر عاشورا و قیام امام حسین(ع) آن گونه که گفته می شود برای مبارزه با ستم و بی عدالتی و حق کشی بوده است الان این چنین کارناوال هایی کدام یک از این فلسفه های قیام مورد نظر را تأمین می کنند؟ کدام یک از پیام های مورد نظر را القاء می کنند؟ در واقع همان گونه که دینداری ایرانیان بسیار دچار تحول شده است عزاداری این ماه هم به شدت دچار چنین تحولی شده به گونه ای که بدل به کارناوال شده است!! به دیگر سخن تحول اساسی در دینداری ایرانیان حالا در برگزاری مراسم این ماه نیز اثرگذاری کاملا عینی و محسوس گذاشته است به گونه ای که نسل های جدید آن را در قالب های زیست جهان های جدید تجربه و اجرا می کنند! به نظر می رسد که این روند دیگر غیرقابل برگشت و تعدیل هم باشد چون نیروهای اجتماعی و حاکمیتی را خواسته و ناخواسته پشت سر خودش دارد و هر سال می بینیم که بر رنگ و لعابش نیز افزوده می شود!!! ✅می ماند این نکتۀ بسیار مهم که راه اندازی چنین کارناوال هایی در سطح شهر حقیقتاً سبب مزاحمت های جدی ای برای بسیاری از شهروندان به ویژه همسایه های ساکن در کنار آن ها شده است که نوعی لجام گسیختگی را نیز با خودش دارد!! آن دسته از افراد و گروه هایی که داعیۀ امر به معروف و نهی از منکر را داشته و دارند چرا اکنون اقدام درخوری برای اصلاح این وضعیت نگران کننده انجام نمی دهند؟ و این که چرا فقط امر به معروف و نهی از منکر را در حجاب خلاصه کرده اند؟ اگر می گویند که امام حسین(ع) برای احیای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده پس چرا این جماعت اکنون اقدام مناسبی برای جلوگیری از این روند معیوبی که گسترش یافته است نمی کنند؟ تا ساعت 1 و 2 بامداد بر طبل و سنج کوبیدن اسمش عزاداری است و پیروی از امام حسین(ع)؟!!! تمام خیابان ها و کوچه ها را به تسخیر درآوردن اسمش مبارزه با ستم و بی عدالتی است؟!! @tajeddin_mohammadbagher
إظهار الكل...
☸️رویارویی با واقعیت ها تلخ تر است یا فرار از واقعیت ها؟! ✍️محمدباقر تاج الدین ✅به طور عموم انسان ها گمان شان بر این است که هر چقدر از واقعیت ها فرار کنند تو گویی که نوعی نجات و رهایی را جسته اند اما اگر نیک بنگریم و تأمّل کنیم درخواهیم یافت که چنین نیست و از قضا وضع را بدتر و دردناک تر خواهد کرد. هزاران واقعیت عینی یا ذهنی در این جهان وجود دارند که برخی از آن ها ممکن است برای انسان ها تلخ و گزنده باشند اما به هر حال وجود دارند و راه فراری هم از آن ها نیست. البته این که گفته می شود راه فراری از آن ها نیست هرگز به معنای آن نیست که راه حلی برای شان وجود ندارد که اتفاقاً اگر با خردورزی و دانش و منطق با آن ها روبرو شویم بسیاری از این واقعیت های تلخ و دردناک قابل حل هستند. برای مثال واقعیت های تلخ و دردناکی چون فقر، تورم، گرانی، بیکاری، بی سوادی، آسیب های اجتماعی، فساد سازمانی، رانت خواری، خشونت اجتماعی، نابرابری های اجتماعی، شکاف های طبقاتی، توسعه نیافتگی و صدها و بلکه هزاران واقعیت تلخ و دردناک دیگر کم و بیش راه حل های مناسبی برای شان وجود دارند که اگر به کار گرفته شوند حتما تأثیرگذاری های مطلوبی برای شهروندان و جامعه خواهند داشت. حتی می خواهم بگویم که روبرو شدن منطقی با تلخ ترین و دردناک ترین واقعیت برای تمام انسان ها یعنی مرگ که به هر حال برای هر انسانی روزی به وقوع خواهد پیوست نیز بسی مطلوب تر است تا فرار از آن!! اگرچه ممکن است گفته شود که هیچ گریز و گزیری از مرگ وجود ندارد اما می ماند این نکتۀ کلیدی که اگر هرچقدر منطقی تر به مرگ بیندیشیم نوعی نجات بخشی و رهایی در آن دیده می شود!!(به مقالۀ اندیشیدن به مرگ نجات بخش است در همین کانال مراجعه شود). ✳️درست دیدن واقعیت ها و درست مواجه شدن با آن ها می تواند زمینه را برای حل بسیاری از آن ها فراهم سازد اما بالعکس هرگونه فرار از واقعیت ها یا ندیدن و سرپوش گذاشتن بر روی آن ها وضع را از این که هست بسی بغرنج تر و بدتر خواهد کرد. بنابر آموزه ای فلسفی نکتۀ کلیدی و بسیار مهم برای درست دیدن واقعیت های موجود این است که از سمت واقعیت های عینی و بیرونی به سمت ذهن و فکر خود حرکت کنیم و نه بالعکس چرا که جهان عینی و واقعی هزاران بار وسیع تر و بزرگ تر از ذهن و فکر ما هستند. ضمن این که اگر از فکر و ذهن خود به سمت واقعیت ها برویم آن گاه می خواهیم که جهان بی حد و حصر واقعیت ها را به اندازۀ باور و ذهن خود بسازیم و دربیاوریم که این می شود ایدئولوژی و گفتن ندارد که ایدئولوژی ها نه تنها هرگز توان درست دیدن و فهمیدن واقعیت ها را ندارند بلکه بدتر این که واقعیت ها را به صورت کج و معوج به ما نشان می دهند و راه حل های نادرست و غیر منطقی نیز برای شان ارائه می کنند و نتیجه چیزی نیست به جر تلخ کامی و حسرت و افسوس!! ❇️یکی از راه های درست و دقیق دیدن واقعیت ها این است که قوانین و قواعد موجود در پدیده های این جهانی را دقیق بشناسیم و بپذیریم. در حقیقت شناخت دقیق واقعیت ها در گام نخست و سپس پذیرش قوانین و قواعد حاکم بر آن ها در گام دوم سبب می شود که هر چه بهتر و آسان تر این واقعیت ها را به کنترل خود درآوریم و از پیامدهای تلخ و ناگوار احتمالی شان جلوگیری کنیم. برای مثال در جامعۀ ما از زمان ورود مدرنیته به کشور هم سیاستمداران و تصمیم گیران و هم عموم مردم مواجه ای نادرست و غیرآگاهانه با این پدیده داشته اند که نتیجۀ آن شکل گیری جامعه ای کژمدرن با انواع آسیب ها، مسائل و بحران ها شده است. به دیگر سخن ما عموماً از واقعیت آشکاری به نام مدرنیته فرار کرده ایم و شوربختانه این که هر چه بیش تر از آن فرار کردیم بیش تر بر ما غلبه کرد و زمانی که دربرابرش تسلیم شدیم تسلیمی غیرآگاهانه و از سرِ ناچاری بوده است که نتایج نه چندان ناخوشایندی برای مان به همراه داشت. اما اگر پذیرشی آگاهانه و منطقی با مدرنیته به عنوان واقعیتی مسلّم می داشتیم امروز روزگارمان بسی بهتر از این می بود که الان هست، اما هزاران دریغ و درد که چنین نشد!!
إظهار الكل...
✅این ها را گفتم تا به نکته ای بنیادین در این زمینه اشاره کنم که برخی واقعیت ها غیرقابل تغییر اَند و هرگونه کوششی برای تغییر یا اصلاح شان کاملاً بیهوده است و فقط بر درد و رنج مان می افزاید. برای مثال این که در کدام مکان جغرافیایی به دنیا آمده ایم دیگر به هیچ وجه تغییر پذیر نیست و باید آن را بپذیریم و عدم پذیرش این موضوع سبب افزودن بر درد و رنج های ما خواهد شد. برخی واقعیت های دیگر اما تغییر و اصلاح شان تا حد زیادی به دست خودمان است که هرگونه کم کاری در این زمینه چندان توجیهی ندارد و حواله دادن به تقدیر و سرنوشت و چرخ و فلک کاری بیهوده و غیر عقلانی و غیر منطقی است. رهایی از فقر و نادانی و فلاکت و نابرابری و عقب ماندگی و صدها واقعیت تلخ دیگر همگی به دست خودمان است و با کوشش های خردورزانه و دانش ورزانه امکان برون رفت از این مشکلات وجود دارد. اما برخی واقعیت های دیگر هستند که بخشی از آن ها در اختیار و ارادۀ ما نیستند و بخشی دیگر هستند. برای مثال نهادهای سیاسی و اقتصادی و حقوقی و سایر نهادهای موجود در جامعه ممکن است همه اش به اختیار ما عمل نکنند و در دست حاکمیت باشند اما این گونه هم نیست که شهروندان جامعه نتوانند هیچ اقدامی برای اصلاح یا تغییرشان انجام دهند. نتیجه این که فرار از این واقعیت ها هیچ دردی را درمان نمی کند و راه حل فقط و فقط در رویارویی عقلانی، علمی و منطقی با این واقعیت ها است #واقعیت #رویارویی_با_واقعیت #فرار_از_واقعیت #عقلانیت #دانش @tajeddin_mohammadbagher
إظهار الكل...
🔵برگی از یک کتاب 🟪چرا ملت ها شکست می خورند؟ ✳️نهادهای سیاسی فراگیر، نهادهای سیاسی استثماری «تمامی نهادهای اقتصادی را جامعه به وجود می آورد. برای مثال نهادهای اقتصادی کره شمالی توسط کمونیست هایی وضع شد که در دهه 1940 اداره این کشور را در دست گرفتند. به همین ترتیب نهادهای اقتصادی مستعمرات آمریکای لاتین توسط فاتحان اسپانیایی تحمیل شد. کره جنوبی نسبت به کره شمالی به نهادهای اقتصادی بسیار متفاوتی دست یافت، چرا که افرادی دیگر با منابع و اهدافی متفاوت در مورد کیفیت ساختار جامعه تصمیم گیری کردند. به عبارت دیگر، کره جنوبی سپهر سیاسی دیگری داشت. سیاست فرایندی است که از طریق آن یک جامعه قوانینی را که بر آن حکم خواهد راند انتخاب می کند. نهادهای اقتصادی در احاطه سیاست قرار دارند. گواه روشنش نهادهای اقتصادی فراگیری هستند که اگر چه برای بهروزی اقتصادی کشورها مفیدترند، اما جای خود را به نهادهای استثماری می دهند، زیرا منافع برخی افراد یا گروه ها مانند فرادستان حزب کمونیست در کره شمالی یا مالکان مزارع بزرگ نیشکر در مستعمره باربادوس چنین اقتضا می کند. وقتی بر سر نهادها درگیری به وجود می آید نتیجه بستگی به ایندارد که کدام فرد یا گروه در بازی سیاست برنده می شود، چه کسی می تواند حمایت بیشتری کسب کند، منافع اضافه تری به دست آورد و اتحاد موثرتری را شکل دهد. به طور خلاصه در جنگ نهادها نتیجه به شیوه توزیع قدرت سیاسی در جامعه بستگی دارد. نهادهای سیاسی جامعه اند که نتیجه بازی را تعیین می کنند. این نهادها عبارت از قواعدی هستند که در مناسبات سیاسی، بر انگیزه ها حکم می رانند. آنها هستند که تعیین می کنند دولت چگونه انتخاب می شود و کدام بخش از حکومت حق انجام چه کاری را دارد، به علاوه مشخص می سازند چه کسی در جامعه قدرت دارد و این قدرت برای چه اهدافی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. اگر قدرت در حلقه های محدود و به صورت غیر مشروط تعریف شود آن گاه نهادهای سیاسی مطلقه اند، مانند سلطنت های مطلقه ای که در قسمت اعظم تاریخ در سراسر جهان حاکم بودند. تحت سیطره نهادهای سیاسی مطلقه- از قبیل آن چه در کره شمالی می بینیم و در مستعمرات آمریکای لاتین رواج داشت- هر کس حکومت را در دست بگیرد قادر است با هزینه جامعه نهادهای اقتصادی را در خدمت افزایش قدرت و ثروت خویش قرار دهد. در مقابل، نهادهای سیاسی کثرت گرا هستند که قدرت را به طور گسترده در جامعه توزیع می کنند و آن را مقید می سازند. در این جوامع قدرت به جای آن که به یک نفر یا یک گروه اندک واگذار شود در دست ائتلافی گسترده و یا اکثریتی نسبی از گروه ها قرار می گیرد». ◀️چرا ملت ها شکست می خورند؟ دارون عجم اوغلو و جیمز ای رابینسون، ترجمه محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی پور، انتشارات روزنه، 1396، ص 118 @tajeddin_mohammadbagher
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🔵برگی از یک کتاب 🟪چرا ملت ها شکست می خورند؟
إظهار الكل...
sticker.webp0.34 KB
☸️تاریخ شرکت بیمه نیست ✍️محمدباقر تاج الدین ✅کارل مارکس اندیشمند آلمانی در کتاب هجدهم برومر لویی بناپارت گفته است: «این آدمیان هستند که تاریخ خود را می سازند، ولى نه آن گونه که خود می خواهند، یا در شرایطى که خود برگزیده باشند؛ بل که در شرایط داده شده‌اى که بازمانده از گذشته است و خود، یک راست با آن درگیرند». این گفتۀ مارکس از یک سو بر مسئولیت های اساسی انسان در بروز تحولات تاریخی صحّه می گذارد و از سوی دیگر نقش انکار ناپذیر تاریخ، سنت و میراث گذشته را یادآور می شود. در واقع مارکس می خواهد به انسان ها بگوید که یادتان باشد تاریخ دارای قانون مندی های خاص خودش است و این گونه نیست که مطابق با خواست و میل شما حرکت کند. در نتیجه تاریخ به هیچ فرد یا گروهی ضمانت هم نمی دهد که همواره به آنان وفادار بماند و تا ابد همراهی کند و تمامی آرزوها و خواسته های شان را آن گونه که می خواهند برآورده نماید. تاریخ برای ملت های جهان به یک شکل و شیوه رقم نمی خورد و اساساً تاریخ شرکت بیمه نیست که ضمانت خاصی به کسی یا گروهی بدهد. به عبارت دیگر، تاریخ به فرمان کسی عمل نمی کند و صدها و بل هزاران عوامل انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و در حقیقت بسیاری عوامل بیرونی و درونی باید در کنار هم قرار بگیرند تا حادثه ای در تاریخ روی دهد. ✳️نشناختن قانون مندی های حاکم بر تاریخ و همچنین نشناختن قانون مندی های حاکم بر ساحات وجودی انسان و جامعه چنین می شود که حالا عده ای گمان کنند تمام آرزوها و امیدهای شان از دست رفته است و گویی که تاریخ به آن ها خیانت ورزیده است!!!. بسیار ساده دلانه و تقلیل گرایانه است که کس یا کسانی گمان کنند که قانون مندی های حاکم بر تاریخ و جامعه و یا اساساً قانون مندی های حاکم بر این جهان همگی به دست انسان است و هر طور که بخواهند می توانند عمل کنند و هر آرزویی که داشته باشند می توانند برآورده نمایند. برای مثال انقلابیون برای توجیه بسیاری از اقدامات و عملکردهای خویش از تاریخ گذشته سود می جویند و صحنه های گذشته را برای خود شبیه سازی می کنند و قهرمانان تاریخی(چه در جبهۀ موافق و چه در جبهۀ مخالف) را به صحنه می آورند تا از این طریق دل خوش باشند برای به دست آوردن موفقیت ها و پیروزی ها یا توجیه شکست ها!! ❇️این گفته هرگز به این معنا نیست که انسان ها هیچ گونه اختیار و اراده ای برای تغییر امور این جهان را ندارند و کاملا تحت تأثیر جریانات تاریخی قرار دارند و این جبر تاریخ است که اراده و کنش گری شان را هدایت می کند، بلکه تمام سخن در این است که نباید گمان کرد تمامی امور این جهان در دست آدمیان است و هر آرزو و اراده ای که داشته باشند حتما و به ناگزیر برآورده خواهد شد. به این معنا هم نیست که انسان ها دست از کنش گری و کوشش بردارند و برای تغییر امور نامطلوب کاری نکنند و در جهت بهروزی و بهزیستی خویش و جامعه اقدامی نکنند که صد البته باید هم چنین کنند اما با آگاهی و شناخت نسبت به قانون مندی های حاکم بر انسان، جامعه و تاریخ تا بعدها دچار یأس و سرخوردگی نشوند. ✅دانستن این موضوع مهم ضرورت دارد که کنش گری های عقلانی و آگاهانه به نتایج مطلوب و سازنده ای بدل خواهد شد و کنش گری های ناشی از احساسات و خوش باشی ها و از سرِ عدم شناخت و عدم عقلانیت به نتایج نامطلوب و نادرست. تمام سخن در این است که آدمی باید هم قانون مندی های حاکم بر ساحات وجودی خویش یعنی پنج ساحت شناختی، احساسی، ارادی، رفتاری و گفتاری خود را به خوبی بداند و آگاه باشد و هم قانون مندی های حاکم بر تاریخ و جامعه و هم قانون مندی های حاکم بر این جهان را و اگر غیر از این باشد و دست به کنش گری بزند لازم است بداند که احتمال قریب به یقین به نتایجی که دنبال شان بوده است، نمی رسد. بر این اساس است که گفته می شود "تاریخ شرکت بیمه نیست". #تاریخ #انسان #جامعه #سیاست @tajeddin_mohammadbagher
إظهار الكل...
​​‌ 🔴 حکم شهرداری برای انجمن جامعه‌شناسی ایران ‌ زاکانی:‌ تخلیه کنید! ‌ ساختمان انجمن جامعه‌شناسی ایران واقع در یوسف‌آباد تهران به دستور شهرداری باید تخلیه شود. به یاد داریم شهرداری چه بر سر خانه اندیشمندان علوم انسانی آورد و حال به سراغ انجمن جامعه‌شناسی رفته تا به هر نحوی که می‌تواند بی‌توجهی خود را به نهاد‌های علمی و فعالیت‌های آموزشی نشان دهد. به نظر می‌‎رسد در شرایط موجود تسهیل‌گری برای نهاد‌های مدنی، امری سیاست‌زده شده‌است. شهرداری تهران به ریاست علیرضا زاکانی در این دوره بار‌ها بی‌توجهی خود را به این نوع از نهاد‌ها نشان داده‌است. فراز با سید حسین سراج‌زاده که مدتی ریاست انجمن جامعه‌شناسی ایران را به عهده داشته، مصاحبه کرده‌است. ‌ 🔻 تخلیه کنید! انجمن جامعه‌شناسی ایران، انجمنی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۷۰ تاسیس شده و در زمینه‌های علمی، پژوهشی، کارشناسی و مشاوره فعالیت می‌کند. دستور تخلیه ساختمان یوسف‌آباد انجمنی علمی با سابقه بیش از ۳۰ سال فعالیت صادر شده است. از سال ۱۳۹۳ یک مرکز آموزش‌های تخصصی با شرکت مخاطبان عام در حوزه مباحث علوم اجتماعی جامعه محور در منطقه یوسف آباد شکل گرفت. شورای شهر وقت در راستای فعالیت‌های جامعه محور و شهروندی طی مصوبه‌ا‌ی ساختمان مذکور را در اختیار انجمن جامعه‌شناسی قرار داد و انجمن نیز این ساختمان را به امکانات آموزشی تجهیز کرد. به عبارتی دیگر این اقدام انجمن در راستای آموزش جامعه محور است که مورد استفاده کسانی قرار می‌گیرد که به دانشگاه نمی‌روند و یا برای توسعه دانش خود به آموزش‌های بیشتر نیازمندند. حتی افراد با شرکت در کلاس‌های این مرکز گواهی دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد سال گذشته از جانب املاک شهرداری منطقه شش برای تخلیه ساختمان یوسف‌آباد اخطار صادر و مکان مذکور واگذار شده‌است. از سوی دیگر شهرداری برای مدیریت شهری اتفاقا به فعالیت این انجمن‌های علمی در حوزه اجتماعی و شهروندی نیازمند است. ‌ 🔻 حذف نهاد‌های مدنی مستقل سمیه توحیدلو جامعه‌شناس در صفحه شخصی ایکس خود نوشته است: «انجمن جامعه‌شناسی ایران، فضایی آموزشی در سطح شهر تهران دارد که امکان برگزاری کلاس خارج از فضای دانشگاه را به ما همیشه داده، زیرا وظیفه این نهاد مدنی فرادانشگاهی‌است. ۱۰ سال است آموزش‌های تخصصی این مجموعه در آن‌جا برگزار می‌شده و دسترس‌پذیری آموزش رایگان یا با حداقل شهریه ممکن بوده است. مصوبه شورای شهر پیشین برای اماکن شهرداری را هم داشته است. شهرداری بدون اطلاع شورای فعلی اقدام به پس گرفتن قضایی این مجموعه کرده است. کاری که برای خانه اندیشمندان یکبار تکرار شد. مقابله و حذف نهاد‌های مدنی مستقل که فعالیتشان نه سیاسی که تخصصی و اجتماعی است؛ نشان از دشمنی آشکار این نگرش با علوم اجتماعی و انسانی‌است. این درحالیست که وظیفه نهاد‌های شهری کمک به توسعه این مجموعه‌ها است». درج دیدگاه ‌🌏جامعه‌شناسی👇 🆔 @IRANSOCIOLOGY
إظهار الكل...
🔵همراه با شاعران پارسی گو 🟪غزلیات شمس تبریزی/مولوی ✳️گمانم بر این است که این غزل در این روزهای ما ایرانیان بسیار حرف ها دارد. تا شما عزیزان چه تفسیر کنید!!! به گِردِ دل همی‌گردی چه خواهی کرد می‌دانم چه خواهی کرد دل را خون و رخ را زرد می‌دانم یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد می‌دانم به یک غمزه جگر خستی پس آتش اندر او بستی بخواهی پخت می‌بینم بخواهی خورد می‌دانم به حق اشکِ گرمِ من به حق آهِ سردِ من که گرمَم پرس چون بینی که گرم از سرد می‌دانم مرا دل سوزد و سینه تو را دامن ولی فرق است که سوز از سوز و دود از دود و درد از درد می‌دانم به دل گویم که چون مردان صبوری کن دلم گوید نه مردم نی زن ار از غم ز زن تا مرد می‌دانم دلا چون گرد برخیزی ز هر بادی نمی‌گفتی که از مردی برآوردن زِ دریا گرد می‌دانم جوابم داد دل کان مه چو جفت و طاق می‌بازد چو ترسا جفت گویم گر زِ جفت و فرد می‌دانم چو در شطرنج شد قایم بریزد نَرْدِ شش پنجی بگویم ماتِ غم باشم اگر این نَرْد می‌دانم @tajeddin_mohammadbagher
إظهار الكل...
02:45
Video unavailableShow in Telegram
🔵قدرت جادویی موسیقی(هنر)
إظهار الكل...
50a725f24dde1b74ce28e0df1f990ba249746474-1080p.mp426.04 MB
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.