چکامه های نامیرا(شعرها و دست نوشته های علی گودرزیان ع پایدار)

رییس جمهور نماد جمهوریت مردم است. حادثه سقوط بالگرد باعث شهادت هموطنان ما از جمله رییس جمهور کشورمان حجه الاسلام ابراهیم رییسی و چنعی مسئولین شد. این مصیبت را به پیشگاه ملت ایران تسلیت می گویم!

#جنگ_دفاع جنگ و آغاز کنندگان جنگ را دوست ندارم! آغازکنندگان جنگ را نمی بخشم! آنان مسئول هزاران آسیب اجتماعی، عاطفی. فرهنگی در جامعه هستند که با هیچ مکانیسمی و هیچ گذشت زمانی قابل جبران نیست!! جنگ طلبان، بی شعورترین انسان های خردمندند آنان فقط در گروه انسان خردمند بُر خورده اند! با این که دل خوشی از جنگ ندارم با این که جنگ آفت زندگی ما بود با این که از جنگ و آثار آن هنوز در رنجم اما جانم را فدای ایران می کنم و اگر امروز یا هر زمانی دیگر کسی به وطنم هجوم ببرد اگر توان داشته باشم در برابر آن می ایستم و می جنگم! به پاس  هر  وجب  خاكي  از اين  ملك چه بسيار است ، آن  سرها که رفته رزمندگان دفاع از میهن، این روزها عکس خود را بارگذاری می کنند شاید می خواهند خلوص نیت، یکرنگی، صمیمیت و همدلی دوران دفاع را یک بار دیگر با هم مرورکنند! به همین خاطر با این که دل خوشی از یاد جنگ ندارم و از آرواره ی جنگ می ترسم اما به احترام دوستانم از عکس های جبهه ام رونمایی کردم! این عکس ها از زمان برگشت از عملیات برون مرزی شمال سلیمانیه گرفته شدند! علی گودرزیان ع پایدار

♦️رفتار گله‌ای یا توده‌ای (Herd behavior) رفتاریست که افراد در یک گروه بدون تفکر و بدون برنامه‌ریزی قبلی انجام می‌دهند و از عملکرد گروه تبعیت می‌کنند، ریشهٔ این اصطلاح مربوط است به رفتاری که حیوانات در گله‌ها، رمه‌ها از خود بروز می‌دهند. 🔻جان مینارد کینز در کتاب نظریهٔ عمومی در سال ۱۹۳۶ می‌گوید:خرد دنیوی به شما می‌آموزد که به خاطر حفظ آبرویتان همرنگ جماعت شوید و شکست بخورید تا اینکه بر خلاف جریان آب شنا کنید و موفق شوید. 🔻این نقل قول نشان‌دهندهٔ این مشاهدهٔ کینز است که شکست خوردن به همراه جماعت شما را از انتقادات دور می‌کند. اگر همه یک اشتباه یکسان را مرتکب شوند، برای ارتکاب این اشتباه سرزنش‌تان نمی‌کنند؛ بنابراین، پیروی از جمع شما را در زمین بازی یکسانی با دیگران قرار می‌دهد. Clean.minded 🖊سهند ایرانمهر 🆔️@tahkimmelat

📚کتاب، بهترین دیپلماسی پیونددهنده ایران و تاجیکستان گلرخسار صفی اوا، شاعر تاجیکستانی، از کتاب به عنوان پیوند دهنده فارسی زبانان در گفت‌وگو با ستاد خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، می‌گوید: 🔹در خلق کتاب‌های ایرانی کسانی مشارکت دارند که خود اهل کتاب هستند و آن را می‌شناسند. 🔹 وقتی ما در روزهای سخت، فقر و محرومیت کشورمان، بنای کتابخانه ملی تاجیکستان را گذاشتیم، برخی گفتند که ما گرسنه هستیم و شما کتابخانه تاسیس می‌کنید؟ ما در جواب گفتیم کسی که کتاب می‌خواند گرسنه نمی‌ماند چون کتاب همه را سیر می‌کند. 🔹دیپلماسی میان ایران و تاجیکستان، دیپلماسی عشق، محبت، صداقت، هم‌جواری و خواهر و برادری است. 🔹کتاب برای من از دیپلماسی بالاتر است. در نمایشگاه کتاب ایران حتی تاجیکستانی‌هایی که زبان فارسی نمی‌دانند برای خود کتاب می‌خرند. 🔹 ما در مقابل ایران یک سیاست داریم، سیاست عشق میان فرزند و مادر. ادامه دارد @irtaj

نظر مردم و جوانان تاجیکستان نسبت به ادبیات ایران از دید شاعر برجسته تاجیکستان، گلرخسار صفی اوا 🔹ما خیلی به ادبیات ایران علاقه‌مند هستیم. استادان ما در دانشگاه‌ها، مدارس و مکتب‌ها از بزرگان ادبیات فارسی صحبت می‌کنند. اگر شما به یکی از روستاهای تاجیکستان بروید می‌بینید که مردم چگونه اشعار رودکی را از بر هستند. بسیاری از آنها نمی‌دانند در دنیا چه خبر است اما با شعر و ادبیات ایرانی از «بوی جوی مولیان» تا شعر امروز آشنایی دارند. 🔹قیصر امین‌پور از شاعران بزرگ ایرانی یکی از دوستان عزیز من بود. کتاب او با پیشگفتار بنده در تاجیکستان منتشر شد. اکنون قیصر امین‌پور به عنوان یکی از شاعران ملی تاجیک شناخته می‌شود. 🔹 اینکه بسیاری از شاعران و نویسندگان مثل قیصر، در تاجیکستان شناخته شده نیستند به این دلیل است که تیراژ کتاب‌ها کم است. مردم ما بسیار مردم شعر دوستی هستند. ملتی هستیم که از گهواره تا تابوت با شعر زندگی می‌کنیم. چون شعر همان خرد عالی انسانی است. 🔹به همین خاطر می‌خواهم بگویم که ندانستن ما نخواستن نیست، نداشتن و نتوانستن است. این تاجیکستان کوچک که ده میلیون جمعیت دارد ایران را بسیار می‌شناسد تا ایران ما را. 🔹البته ما وقت و زمان زیادی برای آشنایی با شما نداشتیم، ولی شما می‌توانستید ما را بشناسید. ادامه دارد @irtaj

📚کتاب; بهترین ره‌آورد تاجیکان از ایران 📝گلرخسار صفی اوا، شاعر تاجیکستانی: 🔹اولین باری که به ایران سفر کردم و بعد به تاجیکستان بازگشتم از من پرسیدند از ایران چه آورده‌ای؟ من گفتم دیوان حافظ آوردم. 🔹به همین خاطر می‌خواهم بگویم «از ایران گل بیارید و بکارید، گلی همرنگ و بوی شعر حافظ، از ایران هدیه‌ای دیگر نخواهید، به جز جام و سبوی شعر حافظ» بهترین هدایایی که مردم از نمایشگاه می‌آورند همین دیوان حافظ و دیگر شاعران برجسته مانند مولانا است. 🔹 چون کتاب‌های نفیس با نقاشی‌ها و طرح‌های اصیل طراحی شده است. 🔹من می‌دانم وقتی با حجم بالای کتاب روبرو میشوی انسان جدیدی متولد می‌شود چون او می‌فهمد که زندگی فقط خوردن و خوابیدن نیست. اینجاست که می‌فهمد این ملت آریایی چه ملتی است. @irtaj

حیدری مقدم خاطره مشترک ما بود علی گودرزیان ع پایدار به نیابت از نسلی که با نام و نشان حیدری مقدم بزرگ و در آرزوی پیروزی قهرمانشان پیر شدند، می نویسم. مردی که وجودش و نامش، خاطره ی مشترک همنسلان ما بود، در ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ چنان که آیین زندگی است، یاران خود را تنها گذاشت. وکیل دادخواه و قاضی دادگستر ماشاءاله حیدری مقدم، تنها یک شخص نیست، او بهانه ی هیجان هزاران قلب تپنده است. او نام یک جغرافیاست. او شاهد اشک ها و لبخندهای ملتی بود که به عشق آنان، هرچه داشت در طبق اخلاص گذاشت و هفت بار حاضر شد به قربانگاه شورای نگهبان برود. او فصل مشترک ما و خاطره ی نجیب نسلی است که پای آرزوهای خود، پیر شد. صبر بسیار ببایدمان که یک بار دیگر مردی چنین جسور، شجاع، خوش روی و خوش نام از میان ما، برخیزد. او ادیبی فرهیخته بود که وقتی سخن می گفت، واژه ها را به زنجیر می کشید و چون صدایش در گوش خلق می پیچید، روح آدم ها را به هیجان، دل ها را پرتبش و جان های بسیاری را بی قرار می ساخت. سایه ای سنگین داشت. واژه ها را گزینش می کنم برای آن که سوگنانه ی یکی از گزین ترین آدم هایمان را می نویسم. حیدری مقدم امروز، یک المان فرهنگی و یک نشانه است. یک الگوی خاطره انگیز برای همه ی کسانی است که می خواهند، تحسین هزاران نفر را برانگیزانند. برای همه ی کسانی که می خواهند مجموعه ای از غیرت و قدرت و ادب و آداب و اخلاق و انسانیت باشند. او یکی از نام آورترین شخصیت های نامی لرستان بود که نامش با زبان آوری، خبرگی، صلابت و قدرت بیان گره خورده است. فریادهای دادخواهانه و جسورانه ی او پشت تریبون مجلس شورای اسلامی در دفاع از حقوق مردم، هنوز در خاطره های سیاسی همنسلان ما، طنین انداز است. چهار سال وکالت او در مجلس ایران و رسیدگی و پیگیری امور و حقوق مردم بدون توجه به نژاد و جغرافیا و قومیت و آیین و سلیقه های شخصی آدم ها، از ایشان در ذهن مردم، چهره ای گره گشا و مهربان و وطن پرست و عاشق مردم ساخته بود. حیدری مقدم، مردی نژاده و دارای خانواده ای بی حاشیه بود که در تمام عمر گرانمایه چه در عرصه وکالت مردم و چه در دیگر عرصه های اجتماعی، چهارچوبه داشت و پای از حریم اخلاق بیرون ننهاد، پاک زیست و زندگی خود و خانواده را به مال حرام آلوده نساخت. زندگی و کُنِش ساختارمند و احترام آمیز و عاشقانه ی ایشان با مردم و هماهنگی با سلوک و منش گوناگون آنان از یک طرف و از طرف دیگر موضع گیری ها و کنشگری های سیاسی و اجتماعی پرقدرت ایشان چه در سطح مجلس و چه در کف جامعه، از او چهره ای "کاریزما" ساخته بود که همواره در سمت مردم می ایستاد، به شکلی که محبوبیت ایشان تا عمق لایه های اجتماعی مردم، نفوذ کرده بود. همه ی این ویژگی ها باعث شده بود نام ایشان برای مردم، همواره ترجمانی از حق طلبی، همبستگی و همگرایی باشد. وکیل حیدری مقدم، پر سر و صدا ترین شخصیت حقوق دان مجلس بود که با یک دوره ی حضور در مجلس و خدمت فرا منطقه ای و فرا قومیتی به همه مردم لرستان که به ایشان رجوع می کردند، نامش فراتر از منطقه ی سلسله و دلفان در استان لرستان، طنین افکن شد. این فرزند شایسته ی لرستان، از سرمایه های اجتماعی مردم بود که در عین خبرگی و جوانی، دقیق در آن هنگامی که پر از انگیزه و توانایی و کاربلدی بود، قربانی بدسلیقگی و تنگ نظری تصمیم گیران سیاسی لرستان گردید و دریغا! و دردا! این انرژی ذخیره شده که در مسیر توسعه ی لرستان افتاده بود با تصمیم های نادرست هدر داده شد. حدود هفت بار به عشق مردم تمام سرمایه ی اجتماعی خود را به میدان آورد و هربار ناجوانمردانه ایشان را رد صلاحیت کردند! خودش می فرماید"جرم من تنها مردمداری و عشق به مردم بود" آنان که مردم را از حضور گره گشای او در عرصه ی وکالت و پاسداری از حقوقشان محروم کردند بدون شک در پیشگاه خدا، روزی باید پاسخی مستدل داشته باشند!! شک ندارم همه ی عاشقان این مرد بزرگ، روی سینه ی خود سنگینی غم کوچش را احساس می کنند. ما همه خود را سوگوار حقوق دانی زبرست، سیاستمداری باشرف، نماینده ای خاطره انگیز، برادری بِشمار، مردی از جنس مردم، آگاه، وطن پرست، ملی و فرا ایلی و قومیتی می دانیم. حیفم آمد در این کارزار از "رنجی بی نشان" یاد نکنم، زنی که بخش زیادی از موفقیت های حیدری مقدم در عرصه ی اجتماعی، مرهون تلاش های پنهان و از خودگذشتگی های او بوده است. همسر گرانسنگ و با وفای ایشان، بانو محمودی در تمام سال های حیات اجتماعی این مرد بزرگ، دوشادوش ایشان حضور داشت و در کوران حوادث -که کم هم نبودند- هرگز خم به ابرو نیاورد. در آیین خاکسپاری حیدری مقدم که همه آمده بودند، سخنان خوبی در توصیف ایشان ایراد شد و همچنین سخنانی شنیدم که سنخیتی با مرام آزادیخواهانه و کنش اجتماعی و منش سیاسی این مرد مردمدار و مردم نواز نداشت! https://telegram.me/goodarziyan96

ما این روزها در سوگ حقوق دانی زبرست، سیاستمداری باشرف، نماینده ای خاطره انگیز، مردی از جنس مردم، آگاه، وطن پرست و چهره ای ملی ماشاء اله حیدری مقدم نماینده مردم در مجلس سوم نشستیم

دو رباعی تقدیم همراهان چرخیدن فلک با این که مدام، روی زین می چرخی! گاهی به هوای مفلسین می چرخی! هم نخوت دی برفت هم شد نوروز ای چرخ فلک! تو بهترین می چرخی! سناتور سلزی من زاده شدم به فصل دلقک بازی طی شد همه ی عمر، به بی آوازی بیهوده گرفتار شدیم ای مردم! در دام پدیده ی سناتور سازی