cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

قشقایی‌های اصفهان شهرضا

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
246
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

هنر یک کلمه‌ تورکی هست هنر(اونر) یا اینجه کلمه‌ای #تورکی هست یعنی ظرافت که در اطراف شبستر  روستایی هست بنام ال اینجه و علت این نام در آن روستا این است که همگی سنگتراش هستند و ال اینجه یعنی ظریف دست، هنرمند! شما لطف کنید این نام هنر را بشکافید ببینیم این نام چه ریشه‌ای دارد و به چه منظور گفته شده!! ما به جای فرهنگ، اویغار(تورکی) و کولتور(فرانسوی) به کار میبریم و خدا را شکر هلیکوپتر نیست آن را چرخبال کنیم در رابطه با این موارد بایستی بعضی موضوعات را به عرض برسانیم. اینکه ادعا کنیم فلان واژه فارسیست اما نتوانیم ریشه‌ی کلمه را در خیلی از لغات ارایه بدهیم پس اصولا نمیتوان ادعا نمود فلان کلمه مختص فلان زبان است مثل واژه‌ی کند که در تورکی به معنی روستاست و در فارسی بدون هیچ کاربردی ادعای فارسی بودنش را کنید و گاها نیز مراجعه کنید به پهلوی که معلوم نیست با اطلاعات کم موجود از این زبان و تحریفات شکل گرفته این کلمات را به پهلوی نسبت داده و تنها اشاره از پهلوی کنید و اما ریشه مشخص نباشد که کدام ریشه به کدام دلیل به کدام معنی واژه‌ی کند را به فارسی نسبت میدهد! بعضی از این واژه‌ها در عرض یکصد سال وارد زبان عامه و فارسی شده‌اند، شهرداری که قبلا بلدیه بود و‌ بعدها به نام شهرداری تغییر یافت و واژه‌ای نو‌ محسوب میشود. اما بعضی کلمات نیز ریشه‌ی تورکی دارند و با اینکه بارها توضیح داده شده اما مشخصا جهالت نمیگذارد تا مطالعه کنند و بفهمند زیرا قصد این اشخاص گمراه کردن مردم است نه آگاهی دادن و اطلاعاتشان ویکیپدیاییست. در بالا بسیاری از این کلمات ریشه در تورکی دارند و ما بقی نیز معادل تورکی دارند که به چند نمونه اشاره خواهیم کرد. اسامی چون دادگاه، شهرداری، بیمارستان، ورزش، شهربانی، پزشک، نیمکت کلماتی هستند که در قرن اخیر برای فارسی واژه‌سازی شده‌اند همچون عوض کردن نام هلیکوپتر به چرخبال و یا کامپیوتر به رایانه که مشخص است کسانی که این واژه‌های بی دلیل را میسازند نمیدانند که وقتی وسیله‌ای مربوط به ساخت کشور دیگر باشد چرا بایستی نامی برای آن به غیر از نام اصلی درست شود و این نشان از نوعی کمبود در زبان و صاحبان آن زبان است نه به مفهوم برتری‌ات، در حالی که بسیاری واژه‌ی عربی تورکی دارد! نامهای باغ، کوچه، ساروج( ساریش) چراغ، چک، گنبد، خانه، گل و گلخانه، آباد همگی نامهای تورکی و ریشه‌های تورکی دارند. باغ از ریشه‌ی باغلی و باغلانماق یعنی محیط بسته، چراغ از ریشه‌ی چئرئماق به معنای سو سو زننده، ساروج از ساروش یا ساریش یعنی رنگی که مایل به زرد است و خاصیت چسبندگی دارد و همین امر باعث شده در فارسی کنایه از سیریش (ساریش) شدن نیز به معنی شخصی که ول کن نیست وارد شود. تمامی کلماتی که به چه، چا و جه، جا ختم میشوند ریشه‌ی تورکی دارند همچون تاقچه از ریشه اتاقچه، اتاق از ریشه‌ی اوتورماق و اوتراق یعنی نشستن،  گل کلمه‌ای تورکیست که به صورت گول نوشته و تلفظ میشود در تورکی به خندیدن گولماق (گول اولماق) گفته میشود و نوعی صفت تشبیه‌ایست به معنای مبدل شدن به گل و زیبایی که به انسان به حین خنده نسبت داده میشود و گولدی، گولدولر، گولدوک... خانه از ریشه خان تورکیست و خانه یا خانا یعنی منسوب به خان، چک از ریشه‌ی چئک به معنی کشیدن است، گنبد از ریشه گون، بز به معنی بزک و آرایش خورشید ... آباد از ریشه‌ی اوبا، اووا، یووا که در تورکی به معنی محل سکونت میباشد که در فارسی به صورت آباد معنی پیدا کرده و جایی که انسانها در آنجا سکونت کنند کلمه‌ی آباد استفاده میشود. کلمه‌ی خیابان از نام محله خیاوی‌ها (‌مشکین‌شهری‌ها در تبریز) به اسم خیاوان که جزو خیابانهای‌ اولیه مورد آسفالت ایران بود گرفته شده است و خیابانیها اکثرا اصالتشان تبریزیست. کلماتی چون آجر (کئرپیج) آسیاب (دئییرمان) خشت(کئسجک) معادلهای تورکیشان واضحترین است. لطفا بجای طراحی ناقص و غلط به جای جواب و به جای عوض کردن اسم کامپیوتر به رایانه و یا هلیکوپتر به چرخبال فکری به حال کلمات تورکی و عربی در فارسی بکنید که کلمه‌ای همچون زورخانه و ... نباشد باز هم میتوان صحبت کرد اما کلماتی همچون بشقاب، اجاق، چکمه، ییلاق، قشلاق، بشکه، قایق، قاشق، قابلمه، باتلاق، یالتاق، قورباغه، قرقی، تُشک و ... بیش از هزار کلمه تورکی در فارسی و هزاران کلمه‌ی عربی در فارسی و مابقی انگلیسی فرانسوی فکری بکنید. ✍ مطب فوق از کانال تلگرامی تورک میللتلری برداشته شد @Qashqaei_Shahreza
إظهار الكل...
Türk Millətləri1

☪ آشنایی با تاریخ تمدن ،فرهنگ وادبیات تورکان پیج اینستاگرام turk.millatlari

تعدادی از کلمات ترکی در عربی معرب👇 فارسی👇 تورکی👇 البقلاوە:باقلوا>باغلاوا البرغل:بلغور>بولقور البوظه:بستنی،یخ>بوز القشله:پادگان>قیشلاق الیطق:خوابگاه>یاتاق القاؤرمه:قرمه>قووورما الکباب:کباب>کاباب القیمار:قیماق>قایماق الیوغورت:ماست>یورغورت البقجه:بقچه>بوغچا التبّان:شلوارک>تومان الطربوش:نوعی کلاه>تارباش الفوطه:لنگ>فیته الکرک:پوستین>کورک الیاقه:یقه>یاخا الیشمق:روبند زنانه>یاشپاق المرودیه:گلابی>آرمود،امرود البنجر:چغندر>پانجار،چوغوندور التتن:توتون>توتون الجاریزک:آلو>آلچازیره الجاودار:چاودار>چاودار القاؤون:طالبی>قاوون،قووون الأزمه/القازمه:کلنگ>ازمه،قازما البارود:باروت،تفنگ>باروت البرغی:پیچ>بیرقی البرمق:پره چرخ>بارماق البغمه:گردن‌بند>بوْغما البلطه:تبر>بالتا البوری:شیپور>بورو البویه/البویا:واکس>بویاق البیرق:پرچم>بایراق الجزمه:چکمه>چکمه،چیزمه الدقماق:تخماق>توخماق الدوشک:تشک>دوشک الدبّوس:گرز>توْپوز السنجق:پرچم>سانجاق السؤنکی/السنکو:سرنیزه>سونگو السوتن:سینه‌بند زنانه>سودیئین الشاکوش:چکش>چکیش،چکیج الشبک/الشب:چپق>چوپوق،چوبوق الطبنجه:تپانچه>توپانچا الفرشه:فرچه>فیرچا الفشک : فشنگ>فیشنگ القاشوقه/غاشقچی: قاشق>قاشیق القایش:چرم>قاییش القبا :قپان>قاپان القزان:پاتیل،دیگ>قازان القبلق:کلاه>قاپاق،قالپاق القونداقچی:تفنگ‌ساز>قونداقچی القیطان:قیطان>قایتان الکریک:پارو>کورک الیطقان: نوعی شمشیر>یاتماق الأوزی:بره>قوزو السنقر/السنقور:سنقر>سونقور العاشق:قاپ،عشق>آشیق القرقوز:خیمه شب‌بازی>قاراگؤز الادبسیر:بی‌ادب>ادب‌سیز الأورنیک:پرسشنامه>اؤرنک البصمه:اثرانگشت>باسما الدغری:درست>دوْغرو الویرکو:مالیات>وئرمک الیاظ:خط>یازی جوراب:جوراب>جوراب الاتابك: اتابك>آتا بیک الآغا:آقا>آغا الافندي:سرور<افندی البك/البيك:بک،بگ>بی،بیگ الخاتون:بانو>خاتین الخاقان:سلطان>خاقان الخان: خان>خان الهانم:خانم>خانیم الانباشي:سرجوخه>اولان باشی الباشا:پاشا>باشا،پاشا الباشبوزوق:چريك>باشی پوزوق الباشجاويش:گروهبان يكم>باشچاووش الدمانجي:سكّاندار>دومانچی الطوبجي: خدمه توپ>توپچو اليلكنجي:كشتيبان>یئل کن چی اليوز باشي:سروان>یوزباشی الخوجه:استاد>خوجا،قوجا اليازيجي:نويسنده>یازیچی اليمكخانه:غذاخوري>یئمکخانا الاجاق:اجاق>اوجاق البوغاز:تنگه>بوغاز التوبجيّه:توپخانه>توپخانا الكوبري:پل>کؤرپو،كؤپرو القرقول:قراول>قاراول القاووش:بندزندان>قاووشما غساق:استفراغ>قوساق تتیک:ضامن>تئتیک ماشه:انبر>ماشا آلاجه:دورنگ<آلاجا قشلاق:قشلاق>قیشلاق اوده:اطاق>ائو زیغ:گل>زیغ غلام:بنده>قولام قطمیر: بخیل>قیتمیر برداشت از کانال بابک میرزا قاجار @QASHQAEI_SHAHREZA
إظهار الكل...
همگام با شاهزاده بابک میرزا قاجار

تلاش برای آزادی ملت های تحت ستم ممالک محروسه #حق_تعیین_سرنوشت ارتباط با مدیریت کانال جهت ارسال اخبار مردمی و تبادل @babekpeterpadar .

إظهار الكل...
داستانهای رستم و سهراب شاهنامه از افسانه‌های ساکاها گرفته شده است ✍ #دکتر_توحید_ملک‌زاده در بررسی شاهنامه متاسفانه آن چیزی که به عمد گفته نمی شود (بجز چند مقاله پایین) برداشت ابوالقاسم فردوسی از افسانه ها و داستانهای ترکان ساکا می باشد که امروزه عده ای به غلط آنرا اساطیر ایران میگویند. جالب اینکه نام باستانی سیستان به نام سگزستان / سگستان / سجستان گرفته شده از ساکاها میباشد. فردوسی پاره ای از این اساطیر را بر پایه افکار مسموم خود بر علیه مردمان اطراف خود استفاده نادرست کرده است. دکتر خالقی مطلق نیز بر مبنای گزارش هردوت درباره اسکوت‌ها روایت رستم و سهراب را دارای ریشه‌ای «سکایی» می‌داند و بیان می‌کند: روایت رستم و سهراب و اصولا تمام روایات رستم سگزی دارای اصل سکایی است شیوه زندگی و سوگواری ساکاها، تدفین مردگان در کورقان (مزاراتی به شکل تپه که در آن اسب و مایحتاج و زیورآلات نیز دفن می شد)، مقدس بودن اسب، اعتقاد به مظاهر طبیعت مانند خورشید و ... همگی از اعتقادات ترکان ساکایی گرفته شده است. برای اطلاع بیشتر از جزئیات، به مقالات زیر مراجعه شود: http://journals.ui.ac.ir/article_19321.html http://ensani.ir/file/download/article/20161221175457-9971-95.pdf https://jpnfa.riau.ac.ir/article_1660.html کتاب افسانه های ایران و چین باستان، کویاجی @QASHQAEI_SHAHREZA
إظهار الكل...
جایگاه و تأثیر قوم سکایی در تاریخ و شاهنامه فردوسی

قوم باستانی سکا در تکوین تاریخ و شکل‌‌گیری اساطیر ملل مختلفی؛ از جمله یونانیان، ایرانیان، هندیان و چینیان نقشی اساسی داشته‌ است. سکاها که طوایفی بیابانگرد و مهاجم بودند، در اوان تاریخ، همچون سایر قبایل آریایی درشرق و غرب وجنوب جهان مسکون آن زمان پراکنده‌ شدند و هرچند همواره با همسایگان خود در ستیز بودند، سرانجام در میان آنها مضمحل شدند و تنها نامی از ایشان در صفحات تاریخ باقی ‌ماند. به دلیل خصلت بیابانگردی سکاها منابع تحقیقی در باب احوال و فرهنگ این قوم، منحصر به مقبره‌های بزرگان سکایی و اشارات پراکنده در تواریخ همسایگان آنهاست. بررسی احوال قوم سکایی و تحقیق راجع به نحوة انتشار آنها، حاکی از اصل مشترک سکایی برای خاندان زال و رستم و تورانیان مذکور در شاهنامه است؛ هرچند لقب سگزی تنها قرینة لفظی موجود دال بر پیوند خاندان رستم با قوم سکایی می‌باشد. روایات این قوم فراموش شده نیز در اسطوره شناسی ملل نام برده، دارای اهمیتی بسزاست و ریشة بسیاری از افسانه‌ها و اساطیر مشترک ایرانیان و هندیان وچینیان را باید در روایات قوم سکایی جستجو نمود. همچنین بعضی از آداب و رسوم و شیوة زندگی و سلوک سکاها در بعضی داستان‌های شاهنامة فردوسی…

Photo unavailableShow in Telegram
کتیبه‌های تورکی در یمن مربوط به کنگرها و دوره حکومت بلقیس (بیلگه قیز) Yəmən'də Kəngərlər və Belqeis hakimiyyəti dövrünə aid Türk Yazıları (Bilgə Qız) @QASHQAEI_SHAHREZA
إظهار الكل...
مرکز ایران؛ سرزمین تاریخی توران ✍️ ن. اینانلو - شیراز 🔹اصفهان: توپونیم اصفهان با این ساختار فرمی و ظاهری و تلفظی در زبان دری- تاجیکی فاقد هرگونه معنا و مفهوم مشخص و معین می باشد . ویرانشهری ها نام "اصفهان" را از هر طرف که بخوانند و از هر طریقی که بخواهند آن را منتسب به دری_تاجیکی کنند قطعا در علم زبانشناسی به درِ بسته خواهند خورد چراکه مسیر آنها از اول اشتباه بوده و میباشد. 🔹بدون شک، نام و آوازه اصفهان مدیون ترکان و حکومت های مقتدر  سلجوقیه و صفویه ی تُرک می باشد. پان ایرانیستها خیلی دوست دارند که نام اصفهان را غیر تُرکی معرفی کنند ولی خورشید برای همیشه زیر ابرهای جعل و دروغ و جهالت و حماقت پان ایرانیست ها نخواهد ماند. به قطع یقین می توان گفت که جزء اول عنصر اصفهان یعنی " آس / اس " با نام قومی ترک به نام "آس/ آز" قرابت تاریخی و هویتی داشته و دارد. کما اینکه فرم " آس / آز" را  در ائتنوتوپونیم محتشم آذربایجان ( آس/آز + آر + بای+قان/ جان "  و همچنین در نام رود " آراس = آر+آس " نیز می بینیم. 🔹عنصر  تاریخی آس/ آز در معنا و مفهوم قوم آس در نام بسیاری از شخصیت ها و قهرمانان تاریخی و خاتون های تُرک نیز می بینیم مانند اسمیهان/ آسمیهان /  نام مادر سلطان علاء الدین سلجوقی و  آسبیخان/  آسبیهان و... با توجه به قانون تغییرات فونتیکی در لسان سماوی تُرکی تبدیل حروفی مانند "ب - م"  و " پ-ف" به یکدیگر از رایج ترین و پذیرفته ترین قانون زبان ترکی می باشد مانند توپونیم اسمیهان به اسبیهان و اسپیهان به اسفیهان 🔹اگر ریشه و اصل لغت  و املای صحیح اصفهان را به صورت آسبیهان کتابت نموده و آن را مرکب از عناصر " آس/ اَس + بیَ +هان  -یا - آس+پی+هان" باز تعریف کنیم در این صورت توپونیم ترکی " آس بی هان = اس پی هان" چهره واقعی خود را نشان خواهد داد که "آس" در معنای نام قومی ترک و یا نام پادشاه نمود پیدا کرده که با عنصر " بَی " در معنای بیگ و بزرگ و  و "هان" نیز همان "هان، خان،قان" قرابت و ارتباط زبانشناختی داشته که در نام بسیاری از سلاطین تاریخی تُرک نیز به وفور دیده میشود. 🔹اگر بحث تاریخی جنگ ایرانیان و تورانیان را پیش بکشیم و با استناد به اشعار شاهنامه فردوسی مرز تاریخی توران را بازشناسی نماییم می بینیم که در شاهنامه فردوسی نیز جغرافیای ایران همان مرزهای امروزی افغانستان را شامل می شود. چنگ ایرانیان و تورانیان در واقع همان تجاوز آریایی ها از مرزهای شرقی و از کوههای هندوکش و افغانستان به شرق و مرکز ایران و دفاع تورانیان در مقابل تهاجم وحشیانه آریایی ها می باشد که به غلط  جنگ تورانیان و ایرانیان در تاریخ مشهور شده است. 🔹تجاوز هندوها به سرزمین تورانیان منجمله "آسبیهان/ اسبیهان/ اسمیهان/ اسپیهان= اصفهان" و  " قَرَمان/ گَرَمان / کَرَمان و نهایتا کرمان " و... دیگر شهرهای تاریخی در مرکز ایران کنونی به مرور زمان بافت جمعیت آنها را تغییر داده  ولی توپونیم ها و ائتنوتوپونیم کماکان صورت تُرکی خود را حفظ کرده اند. و از جمله دیگر توپونیم های تُرکی در مرکز ایران:🔻 🔸#کاشان یا کُشان نام«طایفه از تورکان» - شهری در شمال غربی استان #اصفهان 🔸#جوشقون با نام جعلی #جوشقان ،یعنی«چابک سوار-در شمال شرقی استان اصفهان 🔸 #آی_دوغمیش با نام جعلی #زرین_شهر - شهری در غرب استان اصفهان 🔸#قره_آغاج  - در جنوب غربی استان اصفهان 🔸شهر #سامان - در شرق استان چهار محال و بختیاری 🔸شهر بُل_داش با نام #بلداجی ، در شرق استان چهار محال و بختیاری 🔸 قوردکندی/ کُورد کند با نام جعلی #شهر_کُرد 🔸 شهر بُلاغلی یا بلاغی با نام جعلی #پاسارگاد - در شمال استان فارس واقع 🔸آرتا کند با نام جعلی #سپیدان- در شمال غربی استان فارس 🔸شهر #قره_بلاغ - در مرکز استان فارس واقع 🔸شهر خَلَج با نام جعلی #خنج خلج نام یکی از طوایف تورک در جنوب استان فارس 🔸 شهر بایرام با نام جعلی #بیرم  در جنوب استان (فارس) 🔸 شهر #اوز  از ریشه کلمه اُغوز / اُوُز - در جنوب استان  (فارس) 🔸شهر #آغاجاری (آغاج اری). در استان خورستان @QASHQAEI_SHAHREZA
إظهار الكل...