cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

آسمانه

آسمانه: در تاریخ و تئوری معماری و هنر ــــــــــــــــــــــ با این نشانی با ما تماس بگیرید: [email protected] ــــــــــــــــــــــ نقل مطالب آسمانه در صورت ذکر نام این کانال و درج پیوند (لینک) آن مجاز است.

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 462
المشتركون
-124 ساعات
+257 أيام
+5730 أيام
توزيع وقت النشر

جاري تحميل البيانات...

Find out who reads your channel

This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.
Views Sources
تحليل النشر
المشاركاتالمشاهدات
الأسهم
ديناميات المشاهدات
01
🖋️ معرفی مقاله‌: «عبدالعزیز بن عبدالقادر مراغی و ابداعات او در موسیقی» بابک خضرائی عبدالعزيز بن عبدالقادر مراغی، پس از افول تیموریان، از زادگاه خود، هرات، به بورسا و دربار سلطان محمد بن مراد عثمانی رفت و رساله‌ی موسیقی خود، نقاوة ‌الادوار، را به او تقدیم کرد. با‌ اینکه کلیات مطالبی که عبدالعزیز در رساله‌ی خود آورده برگرفته از رسالات پدرش است، گاه توضیحات مفیدی در رساله‌ی او دیده می‌شود؛ به‌ علاوه، او از برخی ابتکارات خود در این کتاب سخن گفته است؛ مثلاً از دو شعبه‌ای که خود ابداع کرده و آنها را «شاهی» و «صفا» نامیده است. نیز دست‌نوشته‌ای از او یافته‌ایم که تصنیفی را در شعبه‌ی صفا، در دور مخمس، با حروف و اعداد نت‌نویسی کرده است. در این مقاله، برای یافتن وزن این تصنیف و شیوه‌ی پیوند هجاها با دور ایقاعی آن گمانه‌زنی شده است. ◽️مشخصات مقاله: خضرائی، بابک و محمدرضا آزاده‌فر. «عبدالعزیز عبدالقادر مراغی و ابداعات او در موسیقی (بر اساس نقاوة‌الادوار و دست‌نوشته‌هایی از او)»، در آینه‌ی میراث، ش۶۲، ص۱۷۳-۱۸۴. ▫️اطلاعات بیشتر: https://www.am-journal.ir/issue_8901_8902.html #معرفی_مقاله @asmaaneh
1958Loading...
02
📢برگزاری نشست: بازشناسی باغ تاریخی چشمه‌علی دامغان بر اساس اسناد و مکتوبات دوره‌ی قاجار 🔹میزبانان نشست: دکتر میترا آزاد حسین افخمی 🔹مهمان نشست: دکتر کاوه منصوری 🔸زمان: دوشنبه، ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴-۱۶ 🔸مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، سالن دفاع دکتری #خبر @asmaaneh
3234Loading...
03
📢انجمن علمی معماری منظر با همکاری شرکت متن آویس برگزار می‌کند: نشست چهارم باغ‌خوانی؛ ویژگی‌های باغ‌های ایران اندازه‌ها؛ مساحت   🔹گفت‌وگو با دکتر علی علائی با پرسشگری دکتر حمیدرضا جیحانی 🔸زمان: یکشنبه، ۲۰ خردادماه، ساعت ۱۷:۰۰ 🔸مکان: سالن دفاع شیشه‌ای، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، دانشگاه شهیدبهشتی 🔸لینک شرکت به صورت مجازی: https://www.skyroom.online/ch/matnavis/bagh-khani-masahat #خبر @asmaaneh
60316Loading...
04
📝واژه‌ی هفته: bay 🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ▪️bay 1 ▫️دهانه ـ تعریف: فاصله یا گشودگی بین عناصر عمودی مکرر، مانند فواصل مکرر بین سه یا چند ستون، پایه، جرز، یا روزن (opening)های مشابه و مکرر. ـ مثال کاربرد واژه در جمله: نمای جنوبی میدان نقش جهان اصفهان ۲۴ دهانه دارد. ▪️bay 2 ▫️چشمه ۱ - تعریف: فضاها، طاق‌ها، قبه‌ها، یا سقف‌های مکرر بین عناصر افقی مکرر مانند تیر، تویزه، خرپا - مثال کاربرد واژه در جمله: بازار بزازها در هر طرف چهارسو پانزده چشمه دارد. ▪️bay 3  ▫️چشمه ۲ ـ تعریف: فضاهای خُردِ مشابه و مکرر در درون فضایی بزرگ‌تر با سقفی مشترک - مثال کاربرد واژه در جمله: آنجا دفتری بزرگ با طراحی باز بود که هر چشمه را به دفتر کار یک یا دو نفر اختصاص داده بودند. آبریزگاه آن مسجد پانزده چشمه دارد. ▪️bay 4 ▫️لته ـ تعریف: در تقسیمات پنجره، قطعات بزرگ و اصلی پنجره که ممکن است بازشو باشد یا نباشد. ـ مثال کاربرد واژه در جمله: از تغییرات بارز معماری ایران از اواخر دوره‌ی قاجاریان، زوج شدن تعداد لته‌های پنجره‌هاست. ▪️bay 5 ▫️پنجره‌ی بیرون‌نشسته ـ تعریف: پنجره‌ای که، به شکل بخشی از استوانه یا منشور یا مانند اینها، از بدنه‌ی بنا بیرون نشسته باشد ـ مثال کاربرد واژه در جمله: با توجه به تعریف دهانه، پنجره‌ی بیرون‌نشسته همواره مکرر است؛ یعنی دو یا چند پنجره در درون دهانه‌ها در یک ردیف قرار می‌گیرند. ▪️bay 6 ▫️دهانه‌بندی ـ تعریف: نظام و طرز انتظام دهانه‌ها ـ مثال کاربرد واژه در جمله: دهانه‌بندی در نمای جنوبی میدان نقش جهان طوری است که رواق‌ها در دو سوی جلوخان مسجد متقارن‌اند. ▪️bay 7 ▫️چشمه‌بندی ـ تعریف: نظام و طرز انتظام چشمه‌ها ـ مثال کاربرد واژه در جمله: شاخصه‌ی چشمه‌بندی در بازارهای نواحی مرکزی ایران نورگیرهای مکرر وسط طاق‌هاست؛ به‌طوری که هریک از آنها نماینده‌ی یک چشمه است. 🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهده‌ی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید: https://vazhgar.com/lexicon/word/3742 #واژه_هفته #واژگار #نوروزگان @asmaaneh
3604Loading...
05
Media files
3181Loading...
06
📘کتاب تازه: «صنف بنایان و معماران دوران اسلامی؛ آداب، اندیشه‌ها و حیات حرفه‌ای» جعفر طاهری انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۲ #کتاب_تازه @asmaaneh
39117Loading...
07
📘کتاب تازه: «صنف بنایان و معماران دوران اسلامی؛ آداب، اندیشه‌ها و حیات حرفه‌ای» جعفر طاهری انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۲ بیش از دو قرن از مطالعه‌ی علمی تاریخ معماری دوران اسلامی و بررسی زمینه‌های مختلف شکل‌گیری این میراث کهن می‌گذرد؛ اما اصحاب معماری و تشکیلات صنفی آنها کمتر در کانون توجه پژوهشگران بوده‌اند. اصحاب معماری غالباً از دریچه‌ی میراث گسترده‌ی آثار معماری در سراسر جهان اسلام برای ما شناخته شده‌ و در پشت همین میراث هم پنهان مانده‌اند. شواهدِ اندکِ تاریخی، فقدان نوشته‌ای درباره‌ی معماری، و کتمان و حفظ اسرار حرفه‌ای از جمله‌ی دلایلی است که بر این گمنامی افزوده است. این کتاب مقدمه‌ای بر شناخت آداب، اندیشه‌ها، و روش زندگی حرفه‌ای بنّایان و معماران ایران در این دوران است. در این تحقیق، برآنیم تا از دریچه‌ی متون تاریخی، پیشینه‌ی اصناف پیشه‌وری در جهان اسلام، آداب و اندیشه‌های اصحاب معماری و سرشت درونی صنف بنّایان و معماران را بررسی کنیم. انتظار می‌رود بررسی ابعاد فرهنگی- اجتماعی این صنف، فهـم وسیع‌تری از راه و رسم نانوشته‌ی معماری و معماری‌ورزی پیشینیان فرا روی محققان بگشاید. #کتاب_تازه @asmaaneh
3809Loading...
08
📢هفتصد و چهل و پنجمین شب از شب‌های مجله‌ی بخارا: شب کارت‌پستال‌های تاریخی ایران عصر طلایی کارت‌پستال‌های تصویردار از ۱۸۹۰م. آغاز شده بود و عکس‌ها یا نقاشی‌هایی که روی کارتها چاپ می‌شدند آنها را فراتر از یک وسیله‌ی ارتباطی، به یک ابزار تبلیغاتی و نیز یک کالای سرگرم‌کننده‌ی لوکس و لذتبخش تبدیل کرده بود که بازار پرسودی در جهان غرب داشت. ذائقه‌ی این بازار موضوع‌های متنوعی را می‌طلبید و بازنمود مشرق‌زمین با همه‌ی رازآلودگی و کهن‌جامگی‌اش یکی از محبوبترین و اصلی‌ترین موضوعات به شمار می‌آمد. ایرانِ عصرِ قاجار که پاره‌ای از همان دنیای شرقی دانسته می‌شد، مناظر طبیعی و انسانی فریبنده‌ای برای ناشران اروپایی کارت‌پستال داشت و ابتدا هلندی‌ها در ۱۸۹۷م. با همین رویکرد و به قصد کسب موفقیت در این بازار، پیشنهاد چاپ کارت‌پستال‌هایی با عکس‌هایی از ایران را دادند و سپس آلمانی‌ها در ۱۸۹۹م. اولین کارت‌پستال‌های عکس‌دار ایرانی را چاپ کردند. 🔸زمان: شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۵ 🔸مکان: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سالن خلیج فارس https://t.me/bukharamag #خبر @asmaaneh
3966Loading...
09
📢برگزاری رویداد: «از سلطانیه تا فلورانس (۳): تاریخ معماری از پنجره‌ی تاریخ ساخت» ◽️برنامه‌ی روز نخست رویداد 🔸 برگزاری سخنرانی «بازشناسی ساختار سازه‌ای و فنون ساخت گنبد سلطانیه»| هادی صفایی‌پور؛ استادیار مرکز مستندنگاری، مطالعات و مرمت معماری، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی 🔸 برگزاری سخنرانی «مبادلات دیپلماتیک، فرهنگی، و هنری در راه ابریشم بین ایران ایلخانی و ایتالیا»| لورنتسو ویگوتی؛ دکتری تاریخ معماری دانشگاه کلمبیا و دانشجوی پسادکتری دانشگاه شهید بهشتی 🔹 زمان: دوشنبه ۲۱ خرداد، ساعت ۱۴ 🔹 مکان: زنجان، سلطانیه، پایگاه میراث جهانی سلطانیه ◽️برنامه‌ی روز دوم رویداد 🔸 آیین معرفی «مرکز مطالعات تاریخ ساخت معماری ایرانی»، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی 🔸 برگزاری سخنرانی «معماری مسکونی در فلورانس بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰م: سازه‌ها، نوآوری‌ها، سبک زندگی»| لورنتسو ویگوتی 🔹 زمان: سه‌شنبه ۲۲ خرداد، ساعت ۱۰ 🔹 مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، سالن اجتماعات بخش دکتری #خبر @asmaaneh
1 79061Loading...
10
📢برگزاری همایش: چرا زنان معمار بزرگی وجود نداشته‌اند؟ دیدگاه‌های فمینیستی درباره‌ی فضاهای جنسیت‌زده در تاریخ هنر و معماری مدرن Why have there been no great women architects? Feminist Perspectives on Gendered Spaces in Modern Architecture and Art History. Technische Universität Wien/Architekturzentrum Wien, Jun 14–15, 2024 Our conference will explore the intricate linkages between society, gender and space from a decidedly feminist perspective. In so doing, it seeks to emphasize both the productivity of women across all architectural and planning dimensions, as well as art historical discourses regarding the gendered perception and use of space. Notwithstanding decades of feminist research, monographs and exhibitions on women architects, and reference to gender issues in the history of architecture and art, there still remains a lack of mainstream visibility. A further issue to be addressed is what constitutes feminist or gender-sensitive architecture. How can “gendered spaces” be defined, who declares them as such, what role do social constructions, cultural or ethnic differences play? What approaches did women architects and planners of the 19th and 20th centuries pursue and what theoretical discourses were conducted by them or about them? Where did their contributions already become canonical and why? Who is doing research on “gendered spaces” and how is this research anchored in universities? 🔸زمان برگزاری: ۱۴ و ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴| ۲۵ و ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر درباره‌ی سخنرانی‌ها به پیوند زیر مراجعه کنید: https://arthist.net/archive/41960 #خبر @asmaaneh
4309Loading...
11
📖 ۱۶. زبان تاریخ هنر [ص ۲ از ۲] 🔺در مقاله‌ی ششم، زبانْ حایزِ نقش بنیاد‌گذار شی‌ء هنری می‌شود. هاوسمان برای زبان تاریخی هنر سرشتی استعاری قایل شده است که آن را از زبان معیار متمایز می‌کند. در فصل هشتم، شیف آثار پل سزان را با زبان استعاری تحلیل می‌کند. سامرز، در گفتار نهم، به زبان شأنی مستقل و مقدم بر هنر داده است که اوضاع و احوال پدید آمدن اثر هنری را ایجاد می‌کند. اندرو هریسون در گفتار نهایی برآن است که پس از توجه به همه‌ی مسائل زبانیِ اشیای هنری، باید به کیفیت فرازبانی آنها نیز بپردازیم. در این کتاب، زمینه‌ی جدال‌های دیرینه‌ی نقد و تاریخ هنر و تمایزات و اشتراکاتشان تا حدودی روشن می‌شود. نویسندگانِ مقالاتْ بسیاری از زوایای ارتباط زبان و هنر را کاویده‌اند. مقالات کتاب از چشم‌اندازی آغاز می‌شود که در آن زبان و هنر را کاملاً جدا از هم درک می‌کنند و شأن هنر را به زبان ترجیح می‌دهند؛ سپس به جایی می‌رسد که زبان و هنر را لاینفک می‌شمرند؛ و آن‌گاه، در مقالات انتهایی، زبان را مقدم بر فهم هنر می‌شمرند؛ تا آنکه در آخرین مقاله، دوباره پای وجوه استعلایی هنر به میان می‌آید. به این ترتیب، گویی در کل کتاب دوری هست که نه تنها باطل نیست؛ بلکه دایره‌ی وسیعی به دور همه‌ی نظریه‌های ارتباط هنر و زبان می‌کشد و هر نوع نظری را در بر می‌گیرد. ▫️ فهرست کتاب List of plates List of contributors Editors' acknowledgments 1. Art history and language: some issues, Salim Kemal and Ivan Gaskell 2. Presence, Jean-Francois Lyotard 3. Writing and painting: the soul as hermeneut, Stanley Rosen 4. Correspondence, projective properties, and expression in the arts, Richard Wollheim 5. The language of art criticism, Michael Baxandall 6. Baxandall and Goodman, Catherine Lord and Jose A. Benardete 7. Figurative language in art history, Carl R. Hausman 8. Cezanneʼs physicality: the politics of touch, Richard Shiff 9. Conditions and conventions: on the disanalogy of art and language, David Summers 10. A minimal syntax for the pictorial: the pictorial and the linguistic - analogies and disanalogies, Andrew Harrison Index ‌‌▫️ترجمه‌ی فهرست کتاب فهرست لوحه‌ها فهرست نویسندگان تشکر ویراستاران ۱. تاریخ هنر و زبان: چند موضوع، سلیم کمال و ایوان گَسکل ۲. حضور، ژان‌ـ فرانسوا لیوتار ۳. نوشتار و نقاشی: روح چون مفسر، استنلی روزن ۴. تناظر، ویژگی‌های روشنگر، و بیان در هنرها، ریشارت وولهایم ۵. زبان نقد هنر، مایکل بکسندال ۶. بکسندال و گودمن، کاترین لرد و خوزه ا. بناردت ۷. زبان تصویری در تاریخ هنر، کارل ار. هاوسمان ۸. جسمانیت آثار سزان: شگرد لمس، ریچارد شیف ۹. موقعیت‌ها و قراردادها: درباره‌ی قیاس‌ناپذیری هنر و زبان، دیوید سامرز ۱۰. ترکیب مینیمال امر تصویری: امر تصویری و امر زبانی ــ شباهت‌ها و غیریت‌ها، اندرو هریسن نمایه ▫️مشخصات منبع مهرداد قیومی بیدهندی و دیگران، کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۴، فصل۳. ▪️برای مشاهده‌ی مشخصات و بخشی از کتاب زبان تاریخ هنر به پیوند زیر مراجعه کنید: https://www.google.com/books/edition/The_Language_of_Art_History/ih8v4qPkwf4C?hl=en&gbpv=0 #مهرداد_قیومی #گزیده @asmaaneh
3680Loading...
12
📖 ۱۶. زبان تاریخ هنر (پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر) ‌▫️مشخصات کتاب Kemal, Salim & Ivan Gaskell (eds.). (1993). The Language of Art History. Cambridge: Cambridge University Press, 245 pages. کمال، سلیم و ایوان گسکل (و.). زبان تاریخ هنر. ‌▫️بررسی کتاب سلسله کتاب‌های «مطالعات دانشگاه کیمبریج درباره‌ی فلسفه و هنرها» میدان بحث مشترک فلسفه و رشته‌های مرتبط با نقد تاریخ هنر و ادبیات و فیلم و موسیقی و نمایش است. هدف این مجموعه پیش‌برد هر دو حوزه‌ی نقد و دستاوردهای فلسفی است. زبان تاریخ هنر، نخستین مجلد از این مجموعه، حاصل تأملات شماری از فیلسوفان و مورخان نام‌دار هنر درباره‌ی پرسش‌هایی است که از تلاقی و پیوند زبانِ تاریخ هنر و اثر هنری ناشی شده است. هریک از فصول کتاب پاسخی است محققانه به پرسش‌های نظری و عملی‌ای که به‌کار خوانندگان در همه‌ی رشته‌های علوم انسانی می‌آید. این مباحث خواننده را به بازاندیشی در برخی از نظریه‌های صلب معاصر وامی‌دارد. مقاله‌ی نخست را ویراستاران مجموعه، سلیم کمال و ایوان گَسکل، نوشته‌اند و در آن، چشم‌اندازی به کل بحث گشوده‌اند. ویراستارانْ نخست مسئله‌ی کشمکش دیرین «تاریخ هنر» و «نقد هنری» را پیش کشیده و اذعان کرده‌اند که اختیار کردن اصطلاح «تاریخ هنر» به جای «نقد هنر» در عنوان و جای‌جای کتاب نیاز به توضیح دارد. به قول بان، تاریخ هنرْ تکوین و تقدیرِ شی‌ء هنری را (در طول زمان) دنبال می‌کند؛ در حالی که نقد هنرْ شیء را ارزیابی فرازمانی می‌کند. تاریخ هنر تبیین اوضاع و احوالی است که اثر هنری در آن پدید آمده و فهم شده است؛ و چون از موضع فرهنگی ویژه‌ای نوشته می‌شود، شامل نقد هم هست. بیشتر مورخان دانشگاهیِ هنر در حاشیه به نقد هنر پرداخته و آن را بیرون از حیطه‌ی آکادمیک و بیشتر از قبیل روزنامه‌نگاری شمرده‌اند. در مقاله‌های دیگر این کتاب نیز قول به جدایی‌ناپذیری نقد و تاریخ هنر آشکار است؛ تا جایی که معتقدند نقد هنر «حضور» اثر هنری را به بوته‌ی آزمون می‌گذارد و سبب نزدیکی تاریخ هنر و دقایق فلسفی می‌شود. بعضی از نقادان برای اثر هنری وجودی متمایز قایل‌اند که پا را از حیطه‌ی زندگی روزانه (از جمله زبان) فراتر گذاشته است. ژان فرانسواـ لیوتار در مقاله‌ی دوم، «حضور»، به ناهماهنگی زبان و شیء هنری پرداخته و نفس عدول و تفوق اثر هنری بر روزمرگی را در وجهی از آن جسته است؛ مثلا در سرزندگی، دینی بودن و ارتباط با خدا. لیوتار می‌گوید هنر با «حضور [بی‌واسطه]» (در معرض قرار گرفتن) سروکار دارد، نه «ارتباط»؛ هنر شی‌ء را ورای مرتبه‌ی زبانی عرضه می‌کند. نویسنده‌ی مقاله‌ی سوم هر تلاش هرمنوتیکیِ زبانی برای فهمیدن شی‌ء هنری را مردود می‌داند و تضاد روش‌های هرمنوتیکی با حضور بی‌واسطه در محضر شیء هنری را روشن می‌کند و نشان می‌دهد که فقط آغوش گشودن به هر دریافتی از شی‌ء است که منجر به انسجام تجربه(ی ما از اثر) و ذهن می‌شود [و نه گفتار و نوشتار]. نویسنده‌ی گفتار چهارم، برخلاف نویسندگان قبل که حساب هنر و زبان را کاملاً جدا کرده‌اند، طرحی نو از ارتباط زبان و شی‌ء هنری درانداخته است؛ او اندیشه‌ی «واتابش» را برای درک «گویایی»‌ (زبان داشتن) شیء هنری بسط داده، و برای گویایی آثار هنری، باب زبان را نیز باز کرده است. استفاده از زبان برای فهم شی‌ء هنری محل توجه بکسندال، نویسنده‌ی پنجمین مقاله، نیز هست. مهم‌ترین مسئله‌ی او این است که سخن گفتن درباره‌ی هنر، که او بیشتر متوجه جنبه‌های مادی‌اش است، باید تنویری (تمثیلی) باشد، نه توصیفی. بحث درباره‌ی زبان تمثیلی و استعاری در فصل‌های بعد کتاب دنبال شده است و هاوسمن و شیف و سامرز به جست‌وجوی کیفیات بصری لاینفک زبان تاریخی هنر پرداخته‌اند؛ یعنی کیفیتی از هنر که از نظر نویسندگان فصول اول، نمی‌شد آن را به مرتبه‌ی زبانی فروکاست؛ سپس ولنهایم آن را به مرتبه‌ی دسترس زبان و بیان کشید؛ و آن‌گاه، در اینجا و در میانه‌ی کتاب آن را از زبان جدانشدنی شمرده‌اند.🔻 #مهرداد_قیومی #گزیده @asmaaneh
3331Loading...
13
✏️آرنای لوتِسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۳) آرنای باستانی پس از احیاء بالا: آماده‌سازی آرنا جهت اجرای نمایش در سال ۱۹۱۲ پایین، چپ: برگزاری مسابقات ورزشی در آرنا، سال ۱۹۲۷ مأخذ: Gallica Digital Library #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
4153Loading...
14
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۳) [ص ۴ از ۴] 🔺آرنا امروزه چندان به نامش شبیه نیست. فقط گاهی میزبان مسابقات محلی فوتبال ساکنان کارتیه لتن یا کنسرت‌ها است؛ اما در کل بیشتر به پارک یا محلی برای گذران اوقات شباهت دارد. در سال ۱۸۹۲، یعنی حدود یک دهه بعد از احیای آرنا و ادامه‌ی حفاری‌ها، این محوطه به روی مردم باز شد. برنامه‌هایی برایش داشتند؛ می‌خواستند برای مسابقات ورزشی، تمرین و اجرای ارکسترها و برای میزبانی از پانزده هزار تماشاچی آماده‌اش کنند. ایده‌ی دیگر هم تبدیلش به یک تئاتر روباز بود: «به این ترتیب قدیمی‌ترین تئاتر پاریس دوباره به بزرگترین تئاتر پاریس تبدیل خواهد شد.»[۵۵] در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ تلاش‌هایی شد برای تبدیل این مجموعه به یک تئاتر روباز مردمی و ارزان‌، تا هنرمندان جویای نام بتوانند در آن خود را معرفی کنند و مردمی هم که توان مالی تماشای نمایش‌های سالن‌های مشهور و گران‌قیمت را ندارند در آنجا سرگرم شوند.[۵۶] اما نشد. عملاً بخش‌هایی از محوطه احیا نشده بود و تحقق این خواسته‌ها آسان نبود. روپریش روبرتی که قرار بود دستی بر این مجموعه بکشد، در اواخر قرن ۱۹ از دنیا رفت. پیشبرد کارهای این پروژه بسیار کند بود. شاید چون دیگر نه هوگویی در قید حیات بود و نه شارل ریدی که بتواند حامی چنین مداخلات یا متقبل هزینه‌هایش شود. نهایتاً یک باستان‌شناس در بازه‌ی ۱۹۱۷-۱۹۱۸ نقطه‌ی پایانی بر احیای این محوطه گذاشت و آن را به‌مانند یک عرصه‌ی عمومی به شهر اهدا کرد.[۵۷] گرچه فرانسه در آن دهه از جنگ جهانی اول هم متأثر بود، گویی آنچه پایان باشکوهی برای این مجموعه رقم نزد، بحث‌های تکراری بر سر ارزش سرمایه‌گذاری بر محوطه، یا همان ارجح دانستنِ تولید دست‌خط‌های فردی جدید، به جای غبارزدایی از دست‌خطی قدیمی بود؛ همان که اولویت همیشگی دولت‌مردان است. [پایان] 🔹پی‌نوشت‌ها: [44] Charles Read [45] Henri Martin [46] Duban, Labrouste, Viollet-le Duc [47] Charles Normand, Nouvelles Antiquites Gallo-Romaines De Paris: Les Arenes De Lutece Ou Le Premier Theatre Parisien, 43 [48] Le Couvent des Filles de Jésus-Christ [49] Saint-Jacques-de-la-Boucherie [50] Victor Duruy [51] Ruprich Robert [52] Le Figaro, 12 Mai 1883 [53] Charles Normand, Nouvelles Antiquites Gallo-Romaines De Paris: Les Arenes De Lutece Ou Le Premier Theatre Parisien, 66 [54] Ibid, 67 [55] Fernand Bournon, Les Arenes de Lutece (Arenes de la rue Monge), 33 [56] Le Temps, No 11712, 5 Avril 1902 [57] Colin Jones, Paris; Biography of a City, 45 —————————————————————— Bournon, Fernand. Les Arenes de Lutece (Arenes de la rue Monge), Paris: Bibliotheque Du Vieux Paris, 1908 Normand, Charles. Nouvelles Antiquites Gallo-Romaines De Paris: Les Arenes De Lutece Ou Le Premier Theatre Parisien, Paris: Bureaux De L’Ami Des Monuments et Des Arts. * مشاهده‌ی قسمت اول یادداشت: https://t.me/asmaaneh/6109 مشاهده‌ی قسمت دوم یادداشت: https://t.me/asmaaneh/6124 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
3161Loading...
15
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۳) [ص ۳ از ۴] 🔺پیوستن ویکتور هوگو به کمپین اعضای انجمن دوستداران آرنا دیگر قصد تسلیم نداشتند. آنها به‌خوبی پی برده بودند که سخنان و دغدغه‌هایشان خریداری ندارد و برای رسیدن به مقصود تنهایند. بنابراین تصمیم گرفتند از چهره‌های مورد تقدیر و مقبول دولت تقاضای کمک کنند؛ چهره‌هایی که با آنها هم‌زبان و همدل باشند. سابقه‌ی ویکتور هوگو مشخص بود؛ او نه‌تنها نویسنده و سیاست‌مداری خوش‌نام بود، بلکه دوست همیشگی آثار تاریخی و دشمن ابدی چکش‌های تخریب بود و حتی پیش‌تر، از ویران کردن کلیسای قرون وسطایی سن ژاک دو لا بوشری [۴۹] جلوگیری کرد. لذا انجمن از او دعوت کرد تا ریاست افتخاری انجمن را بر عهده گیرد؛ به این امید که شاید این بار بتواند به جای جلوگیری از تخریب، به کالبدی ظاهراً مخروب جانی دوباره دهد. رییس اصلی انجمن نیز همراه همیشگی شارل رید، آنری مارتن بود و بعد از مرگش، ویکتور دوروی [۵۰] جانشینش شد که خود سیاست‌مدار و مورخی برجسته بود که در بازه‌ی زمانی چهل‌ساله‌ای چندین جلد کتاب درباره‌ی تمدن روم و یونان باستان نگاشت. اعضایی از شورای شهر، انجمن‌ باستان‌شناسان فرانسه و روپریش روبرت [۵۱] از معماران کمیسیون بناهای تاریخی نیز به آن انجمن پیوسته بودند و روبرت را به عنوان معمار احیاکننده‌ی محوطه انتخاب کردند. با وجود حضور این افراد و فراهم آمدن طرحی از آمفی‌تئاتر، تصمیم شورای شهر بار دیگر بر این بود که حفاظت از این محوطه فایده‌ای ندارد. حتی در گزارشی که از انجمن تاریخ پاریس در روزنامه‌ی فیگارو منتشر شد، در عین شرح تاریخ دور و دراز این محوطه، یافته‌ها ناچیز خوانده شد.[۵۲] اعضای این انجمن که دیگر در کسب موافقت شورای شهر و دپارتمان سن عاجز شده بودند، ابتدا از رییس اصلی انجمن ویکتور دوروی تقاضا کردند تا نامه‌ای به یکی از اعضای شورای شهر بنویسد. وی نامه‌اش را با این جمله تمام کرد: «می‌خواهم خواهش کنم که پاریس شکوهمندِ امروزِ ما، همانند یک فرد ثروتمندِ بدخو، لوتسیای بی‌نوای گذشته را فراموش نکند.»[۵۳] گویا این نامه که خود به‌دست یکی از مورخان مشهور عصر نگاشته شده بود، اهمیت خاصی در چشم شورای شهر نداشت؛ شاید هم چون خطاب به رییسی نبود که هیچ‌گاه پاسخی جز «نه» در برابر حفظ آرنا نداشت، بی‌اهمیت جلوه می‌کرد. بنابراین انجمن یک ماه بعد، در ۲۷ ژوئیه ۱۸۸۳ باز نامه‌ای نوشت؛ این بار خطاب به رییس شورای شهر، و البته به قلم ویکتور هوگو: «آقای رییس، این غیر ممکن است که شهر آینده‌نگری چون پاریس، شاهدی را نادیده بگیرد که متعلق به شهرِ گذشته است. گذشته آینده را خواهد ساخت. این میدان نشانی باستانی از شهری بزرگ و میراث تاریخی بی‌همتایی‌ است. شورای شهری که آن را تخریب کند، خودش را تخریب کرده. آرنای لوتسیا را حفظ کنید؛ به هر قیمتی آن را حفظ کنید. شما کاری پرسود انجام خواهید داد و بانی کاری بزرگ خواهید شد. دستتان را می‌فشارم.»[۵۴] شورای شهری که تا پیش از نامه‌ی هوگو سرسختانه مقابل شارل رید و همکارانش می‌ایستاد، تسلیم هوگوی هشتاد ساله شد. هوگو به چشم شورای شهر مورخ یا حافظ میراث باستانی نبود؛ قهرمان ملت بود. ملتی او را می‌شناخت و می‌ستود. آیا جمهوری سوم می‌توانست زیر بار مقاومت در برابر شخصی برود که از مخالفان سلطنت بود و مدافع آزادی؟ چگونه می‌توانست بی‌توجهی به خواسته‌ی کسی را توجیه کند که خود در دهه‌های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ بر مناصب سیاسی گماردش؟ نه، نمی‌شد. توانش را نداشت. پس پذیرفت. معبر جدیدی ساخته نشد و محوطه‌ی آرنا حفظ شد. بالأخره کارتیه لتن توانست شناسنامه‌ی حقیقی‌اش را به نمایش بگذارد. آرنا را نمی‌توان فقط نمایشی از پاریس رومی، یا به قول برخی محققان پاریس گالی ـ رومی، خواند؛ آن را می‌توان تجسم کالبدی مقاومت هوگو در برابر ناپلئون سومی که از وطن به بیرون راندش نیز خواند؛ همین‌طور تجسم کالبدی تمام آنچه که هوگو از ۱۸۲۰ تا پایان عمر درباب اهمیت شناخت و حفظ تاریخ نوشت و گفت. آرنای پاریس از مهم‌ترین شواهد دغدغه‌مندی و تاریخ‌دوستی هوگوست.🔻 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2190Loading...
16
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۳) [ص ۲ از ۴] 🔺تحمل شرکت حمل و نقل نیز دیگر تمام شده بود و به سهام‌دارانش باید پاسخ می‌داد. پس کم‌کم از حاشیه به میدان آمد و ابتدا خواست تا بازدیدهای عمومی قطع شود. مدافعان آرنا هم بیکار ننشستند و انجمنی شکل دادند با عنوان انجمن آرنا، برای حفاظت از محوطه و یافته‌ها و در عرض چند روز مبلغ قابل توجهی فراهم کردند و از دولت درخواست کردند تا مابقی مبلغ مورد نیاز را تأمین کند؛ اما نهایتاً دولت کاری نکرد. زمین به شرکت حمل و نقل بازپس داده شد. انجمن دوستداران آرنا از هم پاشید؛ با این حال مقر جلساتشان را منتقل کردند به آپارتمانی در خیابان مونژ، در نزدیکی محوطه، تا تحولات را ببینند و ثبت کنند. شاید هنوز اندک امیدی برای حفظ این محوطه داشتند. اما باز هم ضربه خوردند و این بار از طرف مجلس و به بهانه‌ی صرفه‌جویی مالی، تا روزنه‌ی نوری گشوده نمانَد. «فرانسه‌ی خراب‌شده هشتصدهزار فرانک ندارد!»[۴۷] جنگ نزدیک می‌شد و آن‌هایی که صرفه‌جویی در هزینه‌ها را تشویق می‌کردند، همان‌هایی بودند که جنگ با پروس را هم تشویق می‌کردند. نهایتاً با شروع جنگ و بمباران پاریس، محوطه‌ی انبار شرکت حمل و نقل و یافته‌های باستانی زیر آوار دفن شد. مرحله‌ی دوم نجات آرنا بعد از خاموش شدن جنگ و روی کار آمدن جمهوری سوم، انجمن آرنا دوباره فعالیت خود را از سر گرفت. این بار شارل رید اسناد و گزارش‌های مورد نیاز را به انجمن مرکزی معماران تحویل داد. درآوریل و مه ۱۸۷۲ مجوزی برای ادامه‌ی حفاری‌ها صادر شد. در آن سال این آرنای باستانی موضوع سخنرانی کنگره‌ی معماران فرانسه بود و پس از آن مطالعات تاریخی گسترده‌ای بر آن آغاز شد. چهار سال بعد، در حین مطالعات پراکنده و حفاری‌ها مشخص شد قسمتی از محوطه‌ای که در اختیار شرکت حمل و نقل بود، فقط نیمی از محوطه‌ی آمفی‌تئاتر رومی را دربرگرفته بود و نیمه‌ی دیگر آن هنوز در زیر محوطه‌ی صومعه‌ی نیمه‌مخروب دختران مسیح [۴۸] (صومعه‌ای در محوطه‌ی آرنا) مدفون. بعد از مرگ مدیر/ مالک صومعه در ۱۸۷۸، شورای شهر تصمیم گرفت تا طی مذاکراتی با ورثه‌، صومعه را تخریب و از زمین آن در جهت احداث شاهراهی عمومی استفاده کند؛ همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره شد، ادامه و تکمیل طرح‌های ناتمام اوسمان در دست کار بود. شارل رید با کسب اطلاع از این تصمیم شورای شهر، بیم آن را داشت که ماجراهای سال ۱۸۷۰ دوباره تکرار و به آرنای مدفون بی‌توجهی شود. به همین علت او خود این بار در تلاش بود تا کل مبلغ مورد نیاز برای خرید صومعه را تأمین کند و منبع مالی‌اش را هم یافت. اما بدبختانه بیمار شد و نظارت بر تکمیل خرید را بر عهده‌ی همان منبع مالی نزدیکش گذاشت. جانشینِ رید موفق به خریداری صومعه شد، اما چندان دنبال کار او را نگرفت. وی در سال ۱۸۸۲ از دنیا رفت و ورثه‌اش به دنبال تقسیم اموال بودند و حال چه کسی می‌خواست آنها را دغدغه‌مند تاریخ و آرنای رومی پاریس کند؟! نهایتاً در این بین سودجویی برنده شد و ملک به یک آژانس املاک فروخته شد. شورای شهر هم احتمالاً به‌واسطه‌ی نزدیکی با آن آژانس، در فوریه‌ی ۱۸۸۳ مجوز ساخت خیابانی بر این محوطه را صادر کرد. در این بین از غیبت و بیماری شارل رید نیز سخت سوء استفاده شد؛ اما به محض بازگشتش به جریان کار، از فروش ملک و خرابکاری مطلع شد و کمپین دیگری برای حفظ آرنا به راه افتاد. مرحله‌ی سوم نجات آرنا همکاران شارل رید در کمپیل اول، این بار نیز به او پیوستند و نگارش مقالات و مطالبات تند و نقادانه را از سر گرفتند. سر و صدای این انتقادات بالا گرفت. در نتیجه مدیر آثار و ابنیه‌ی پاریس میان دوراهی ماند و کمیسیون آثار تاریخی که در ۱۸۷۰ کمر شارل رید را شکانده بود، این بار اخبار اکتشافات را زیر نظرِ تئودور واکر که خود پیش‌تر در کشف آثار رومی نقش داشت پی گرفت. در حالی که آنها ورودی آرنا، آب‌راه‌ها، و اشیاء و نشان‌های امپراتوری‌های گذشته‌ی رومی و فرانسوی را در طی این حفاری‌ها یافته بودند، مسئله‌ی اصلی کماکان خرید و تصرف محوطه بود.🔻 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2460Loading...
17
✏️آرنای لوتِسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۳)* مهسا پوراحمد مرحله‌ی نخست نجات آرنا از عصری صحبت می‌کنیم که یافته‌های باستان‌شناسی چندان برای افکار عمومی مهم نبود و بیشتر توجه باستان‌شناسان، کلکسیونر‌ها و عتیقه‌فروشان و سکه‌شناسان را جلب می‌کرد. در آن زمان، محققی به نام شارل رید [۴۴] اصلی‌ترین بازیگر میدان برای جلب توجهات به این محوطه و برانگیختن مباحث مرتبط با آن و انجام تلاش‌های بسیار برای حفظش بود. مورخانی دیگر نیز نظیر آنری مارتن [۴۵] از اصلی‌ترین همراهان شارل رید در نگارش مقالاتی در باب شناساندن و احیای آرنا بودند. شارل رید با اندک همراهانش گزارش‌های روزانه‌ای از بازدیدهای میدانی تهیه می‌کرد و توانست با ارائه‌ی مدارکی به انجمن باستان‌شناسان فرانسه، این بقایا را متعلق به یک آرنای باستانی معرفی کند. این اقدام او زمینه را برای بازدید اعضای انجمن از محوطه، ارزیابی آن، و اطلاع‌یافتن وزیر علوم و هنر از این محوطه فراهم کرد و بنا شد تا موضوع به اطلاع ناپلئون سوم برسد. ناپلئون سوم بازدید چنددقیقه‌ای و بی‌تفاوتی از محوطه به عمل آورد. نقل است که او حتی پرسشی از این بنا نکرد و اشتیاقی از خود برای شناخت و بررسی‌اش نشان نداد؛ شاید چون نگران تأمین هزینه‌ی خرید زمین بود. عموم جامعه هم که چون بنایی مجلل مقابل چشمانشان نمی‌دیدند و فقط خرابه‌ای کاوش‌نشده را مشاهده می‌کردند چندان حامی حفظ این زمین و احیای بنا نبودند. اما به هرروی، همین اطلاع‌رسانی‌ها منجر به متوقف ساختن عملیات شرکت حمل و نقل در بازه‌ای کوتاه و انجام حفاری‌های متعدد در محوطه شد. به‌طور کلی پیشنهادات روی میز برای حفظ محوطه این‌ها بود: خرید زمین از شرکت حمل و نقل، تبادل زمین با زمینی دیگر جهت بنای انبار شرکت، تصرف قانونی زمین تا تکمیل حفاری‌ها. شارل رید و همراهانش به نامه‌نگاری‌ها ادامه دادند و وزارت‌خانه‌های حامی نیز در حد وسع خود انجمن‌ها و کمیسیون‌هایی برای پژوهش بر این محوطه تشکیل دادند تا بتوانند به شارل رید یاری برسانند. مهم‌ترین مسئله‌ای که رید با آن مواجه بود، اثبات ارزش این محوطه به منظور حفظ، یا بهتر بگویم، به منظور تأمین مخارج خریدش از طرف دولت بود. این موضوع همراه با فشارهای شرکت حمل و نقل موجب شد تا حفاری‌های رید و همراهانش فشرده‌تر و بیشتر شود. به تبع این اهتمام، در لایه‌های زیرین آرنا، اسکلت آدم‌ها و اشیاء باستانی بسیاری پیدا شد که گویا به جهت انجام مراسم تدفین در این محوطه در قرون وسطی یا همجواری محوطه با گورستانِ مقابل آمفی‌تئاتر بود. این استخوان‌ها و اشیاء می‌توانست از آیین خاکسپاری باستانی پرده بردارد. همچنین یافتن این بقایا دوستداران آرنا را به فکر راه انداختن کمپینی برای احیای این بنا و جمع‌آوری مبلغ مورد نظر انداخت. آنها بازدیدهایی عمومی را با دریافت هزینه‌ی ورودی از اراضی حفاری‌شده ترتیب و یافته‌ها را در همان محوطه به شکل نمایشگاهی در معرض دید عام قرار دادند. پس از استقبال فراوان از این نمایشگاه باستانی، شورای شهر تصمیم گرفت خودی نشان دهد؛ اما پس از اطلاع از هرینه‌ی لازم، دولت را مستلزم به همکاری دانست. دولت هم برای اینکه در مقابل افکار عمومی و مطالبات باستان‌شناسان و مورخان بیکار ننشیند کمیسیونی تشکیل داد با عنوان کمیسیون بناهای تاریخی که اعضایش را از رؤسای موزه‌ها، اعضای اکادمی هنرهای زیبا، اعضای سازمان راه و ساختمان، بازرسان آثار تاریخی و معمارانی نام‌آشنا نظیر دوبان، لابروست و ویوله لو دوک [۴۶] انتخاب کرده بودند و تعداد باستان‌شناسان در آن اندک بود. معماران کمیسیون بقایای موجود را درخور بازسازی ندیدند و لذا امثال ویوله لو دوک به خرید زمین و حفظ محوطه رأی منفی دادند و گویا با تخمین هزینه‌های غیر واقعی جهت خرید زمین، دولت را نیز از مداخله ترساندند. کمیسیونی که ظاهراً به جهت حفظ این محوطه ایجاد شده بود، برخلاف انجمن‌های بسیارِ دیگر که از قضا ربطی به معماری و ساختمان نداشتند، سعی داشت داستان را خاتمه دهد. این در زمانی بود که روز به روز بر تعداد اسکلت‌ها و اشیاء باستانی یافته شده افزوده می‌شد. با پافشاری‌های شارل رید و انجمن‌های هم‌رأی با او و البته انتشار اخبار کشف یافته‌های متعدد، بحث به مجلس رسید. دوستداران آرنا تلاش می‌کردند تا با اشاره بر سودآور بودن این محدوده در صورت نجات و تبدیلش به کانونی جذاب برای دانش‌پژوهان و مورخان و افزایش قیمت این زمین‌ها در صورت تسطیح برخی مناطق پیرامونی در جهت احیای این محوطه، بر مجلس اثرگذار باشند. خیلی از مقامات حمایت کردند اما نهایتاً عدم توان پرداخت هزینه را دلیل اصلی عدم حمایت از این پروژه عنوان می‌کردند؛ شاید چون سال، سالی بحرانی بود و مجلس از قبل می‌دانست که قرار است به جنگ با پروس رأی مثبت بدهد.🔻 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2800Loading...
18
📢فراخوان ارسال مقاله برای شماره‌ی ۵۳ سالنامه‌ی تخصصی دپارتمان معماری دانشگاه ام آی تی (Thresholds): نسبت هنر و معماری با مفهوم بطالت در محدوده‌های جغرافیایی و ادوار تاریخی گوناگون Thresholds, the annual peer-reviewed journal produced by the MIT Department of Architecture and published by the MIT Press, is now accepting submissions for Thresholds 53. In a world that prioritizes activity and circulation, idleness has become untenable, even criminal. The significance of “idleness” has over time oscillated between a neutral state of “not doing work” to the negatively charged notion of “laziness.” Evoking waste, Victorian moral values and Lockean concepts of property come to mind. Yet if positioned as leisure, the privilege of being idle can take on many architectural forms from the pavilion to the shopping mall. Interpreted as rest, it can situate resistance against the subordination of the laboring–and often racialized–body. Declaring a stasis, it reminds us of the deeper material history one may find in geological time. If idleness is simultaneously intolerable and desirable, what can this tension mean in art and architectural practices? Thresholds 53: Idle invites scholarly writing, artistic interventions, and criticism from the realms of architecture, art, and related fields to delve into the complexities of idleness. We aim to unravel how art and architecture have historically engaged, harnessed, or resisted the concept of idleness across different geographies and in different historical periods. From challenging idleness’ implied passivity to exploring its resiliency and emancipatory potential, Thresholds 53: Idle seeks to uncover the visible and invisible ways in which idleness shapes our disciplines. We encourage contributors to critically examine idleness as both a discourse and a tactic, acknowledging its potential for societal critique while exploring how embracing moments of stillness and inertia can foster connections across scales of being, praxis, and types of representation. 🔸مهلت ارسال: یکشنبه، ۹ ژوئن ۲۰۲۴ | ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ 🔸برای ارسال آثار به پیوند زیر مراجعه کنید: https://thresholdsjournal.com/Submissions 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر: https://www.sah.org/jobs-opportunities/opportunities/recent-opportunities/2024/05/24/default-calendar/mit-thresholds-journal-issue-53-call-for-papers?utm_source=Informz&utm_medium=email&utm_campaign=SAH&_zs=5wHoe&_zl=3QU64 #خبر @asmaaneh
39812Loading...
19
🎙 پای درس استاد پیرنیا: سنت‌های ساخت رها‌شده (ستون‌های مادی) ستاره صابری‌نژاد شکل ستون و سرستون‌ها در برخی بناهای دوره‌ی مادها مبنایی یکسان با شکل ستون‌های یونان باستان دارند. این ویژگی مشترک در یونان در طول تاریخ به تکامل و نهایت زیبایی رسید اما در ایران به دلیل نامرغوب بودن مصالح، در دسترس نبودن مصالح مناسب یا متناسب نبودن با شرایط اقلیمی در دوره‌های بعدی تکرار نشد. ویژگی یکسان در شکل ستون‌های این دو منطقه در برخی از بناهای به‌جای‌مانده در کردستان و فارس وجود دارد مانند فخریکه و سکاوند در کردستان، داو دختر در فارس و گیزقاپان در خارج از مرزهای کنونی ایران. به جز داو دختر و گیزقاپان، دو بنای دیگر در دل کوه کنده شده‌اند و ستون‌های تراشیده در این بناها به شیوه‌ی توسکان، دوریک و با اندک تغییراتی به سبک یونیکِ یونانی است که جنبه‌ی تزیینی دارند. این سه شیوه‌ی اجرای ستون بعدها در ایران رها شد و اگر در دوره‌های بعدی در بنایی اجرا شد فقط جنبه‌ی تزیینی داشت نه جنبه‌ی سازه‌ای. در برخی بناهای دوره‌ی مادها برای اتصال تیر سقف به ستون محل اتصال را با سنگ یا چوب تقویت می‌کردند. در برخی دیگر برای استحکام بیشتر بنا از دو تیر برای قرارگیری بر روی ستون‌ها استفاده می‌کردند به طوری که در محل اتصال، تیرها را در بالا و دو سمت ستون با ریسمانی به نام کُبال به یکدیگر می‌بستند و بر روی تیرها تخته‌های چوبی جهت ایجاد چفت و بست مناسب قرار می‌دادند. این نوع اتصال تیر به ستون در قیزقاپان، داو دختر و تخت جمشید به کار رفته است که نمایی شبیه سرستون‌های یونیک یونانی دارد. #پیرنیا #ستاره_صابری‌نژاد #صداهای_آسمانه @asmaaneh
4026Loading...
20
🎙 پای درس استاد پیرنیا: سنت‌های ساخت رها‌شده (ستون‌های مادی) ستاره صابری‌نژاد #پیرنیا #ستاره_صابری‌نژاد #صداهای_آسمانه @asmaaneh
37811Loading...
21
📢فراخوان ارسال مقاله برای هفتاد و هشتمین همایش سالانه‌ی انجمن مورخان معماری 🔸زمان برگزاری: ۳۰ آوریل الی ۴ مه ۲۰۲۵ | ۱۱ الی ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ 🔸مهلت ارسال چکیده: چهارشنبه، ۵ ژوئن ۲۰۲۴| ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ Society of Architectural Historians 2025                     Annual International Conference   in Atlanta, Georgia The session selection committee reviewed the submitted proposals and composed a program that represents a range of time periods and will be illustrative of wide regional distribution. If your research topic is not a good fit for one of the thematic sessions, please submit your abstract to the Open Sessions; Open Sessions are available for those whose research topic does not match any of the thematic sessions. 🔸List of Paper Sessions Updated 04/02/2024 2025 Sessions : Architectural Culture of Public Health and Early Modern Adriatic  Architectural Histories of Adaptation  Architectural Histories of Building Material Reuse in Modernity Architecture and Internationalism: Beyond the International Style  Architecture and the kulturkritik  Architecture of Learning  Architectures of Precarity: Designing the Existenzminimum  Architectures of Racial Exclusion After the US Fair Housing Act  Architectures of Solidarity  Architectures of the Littoral Zone  Beyond the Postcolonial: Methods, Problems, Openings  Black Wealth: Architectures of Success and Precarity Building Manuals as a Global and Local Medium of Development  Colonial Public Works: Architecture Beyond Labor Subalternity Colonialism, Christianity, and Modern Architectures of Occupation  Contested Architectural Heritage and Literature  Counterinterpretation: Deep South African American Architecture  Cross-Border Flows, Modernization, and East Asian Inland Cities  De-Colonizing the Other: Queer Spaces Beyond the Western Canon  Dividing Lines: The Legacy of the Interstate in the American City Eco-Critical Explorations: Alternative Narratives of Pre-Modern Landscapes and Architectures  Erasure and Resistance: Indigenous Architecture and Settler Colonialism  Female Agency in Practice: Strategies, Tactics, and Maneuvers  Forest Histories: The Architectures of Amazonia and Beyond  Graduate Student Lightning Talks Green Buildings since 1970: Collaboration for Energy Conservation  Historic Buildings under Bombs: Is a Geneva Convention Possible? Histories, Politics, and Practices of Maintenance  Historiography of Muslim Modernities in Architecture  In Times of Crisis: Who Transforms the Built Environment? Indigenous Place-Making - Acts of Resistance and Sovereignty  Interaction vs. Isolation. Development of Settlements in the Mediterranean Basin  Interior Spaces of Crime and Coercion  Landscape Labor  Masculinities, Gardens, Landscapes: Negotiating Gender and Nature  Monumental Architecture Since the End of the Cold War  Movement and Migration in Early Modern Mediterranean Architecture  Open Session Paper Trails: Architectural Archives in Migration  Post-Medieval: Afterlives, Preservation and Loss of the Medieval  Reconstruction and the New “South” Revising Histories of Post-Conflict/Disaster Reconstruction  Roots to Skylines: Hybrid Labor and Planetary Building  Scarcity and Adaptation  Secular Modernity as Racial Colonial Construct  Sounding Spaces: Acoustic Legacies Across Architectural Eras Strategies of Transfer and Translation in Housing  The Architecture of the Negro Travelers’ Green Book  The Architecture of US Empire  The Multisensory, the Emotive and the Built Environment  The Publicity Spectrum: The Production of Fame and Work in Architecture  Urban Surfaces: Architectural Perspectives on Public Walls Why Infrastructure? 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید: https://www.sah.org/docs/default-source/conference/2025-atl-call-for-papers1d8c93ed-39cf-4ff6-8255-8ddbc33a4e3b.pdf?sfvrsn=ef0c2e9b_3 #خبر @asmaaneh
44715Loading...
22
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۲) ترسیمی از آمفی‌تئاتر لوتسیا. با توجه به این تصویر، بخشی از آن در لایه‌ی زیرین خیابان مونژ و بخشی دیگر در لایه‌ی زیرین محوطه‌ای بود که به شرکت حمل و نقل فروخته شد. مأخذ نقشه‌ها: Gallica Digital Library. با تصرف نگارنده. #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
3870Loading...
23
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۲) [ص ۳ از ۴] 🔺آرنای «لوتسیا» پاریس در هنگام غلبه‌ی رومی‌ها بر گال‌ها جزیره‌ای کم‌اهمیت و کم‌وسعت میان رود بود و ساخته‌ی چشم‌گیری در سواحل راست و چپش (شمال و جنوب رود سن) نداشت. رومی‌ها نام لوتسیا را برای جزیره انتخاب کردند و بیشتر عمارات مهم هم در همان جزیره بنا شد. اما سواحل چپ و راست سن، خاصه ساحل چپ (جنوب سن) در زمان شکوفایی امپراتوری روم، بناها و خیابان‌هایی را از جمله آمفی‌تئاتر در خود جای داد. آمفی‌تئاتر در نزدیکی تپه‌ی لوکوتیتیوس [۳۴] که بعدها با نام سنت ژنویو [۳۵] شناخته شد قرار گرفت؛ به دور از جزیره و حدود اصلی شهر. قبرستانی هم در نزدیکی آن محوطه وجود داشت. از این رو، از این محوطه در بازه‌ای از قرون وسطی برای تدفین و اجرای آیین‌های تدفین استفاده شد و کمی بعد هم رو به زوال رفت. سپس پرورش تاکستان‌ها بر محوطه‌اش آغاز شد و بر محوطه‌ی مقابلش نیز صومعه‌ی سن ویکتور بنا شد.[۳۶] این آمفی‌تئاتر در حقیقت در محله‌ی کارتیه لتن قرار دارد؛ محله‌ای که از قرون وسطی با دانشجویان و صحافی‌ها و کتابخانه‌ها و غذاخوری‌ها و هر فضایی که مرتبط با دانشجویان باشد شهرت یافته است؛ در همان قرون وسطی بستر بیشترین ساخت‌وسازها شد و بیش از هر منطقه‌ای متأثر از تاخت‌وتازها و حملات اقوام گوناگون به پاریس؛ همواره بستر نخستین اعتراضات و قیام‌ها و سنگرهای مقاومت شهری بوده است و در عرصه‌ی روشنگری و ادبیات و هنر نیز منزل‌گاه نخستین محافل.[۳۷] همه‌ی اینها را گفتم تا بگویم هوگو اگر حتی در نزدیکی این محله هیچ‌گاه سکونت هم نمی‌کرد، روحیه‌ و تمایلاتش بین او و این محله نسبتی برقرار می‌کرد؛ به‌ویژه که در مقاومت مردمی سال ۱۸۵۱ علیه کودتای ناپلئون سوم هم پشت سنگرهای محلاتی نظیر این محله با هم‌قطارانش ملاقات می‌کرد. شاید خود هوگو هم گمان نمی‌کرد که روزی بتواند به آرزوی دیرینه‌اش، یعنی احیای آثار گذشته، دست یابد؛ آن هم در چنین محدوده‌‌ای. ماجرای ظهور و احیای آرنا هوگو حدود سیزده سال بعد از آغاز تلاش برای شناساندن و احیای آرنا به میدان آمد. پیش از او مورخان و باستان‌شناسانی کمترآشنا برای نجات این محوطه خون دل‌ها خوردند. شاید بد نباشد ببینیم دغدغه‌مندانی مشابه هوگو، پیش از مداخله‌ی هوگو در این مسئله، چه تلاش‌هایی کردند و با چه مصائبی مواجه شدند. شاید با همین جملات بتوانیم به سختی راهی که هوگو نیز در دوران پیش از تبعیدش تلاش می‌کرد بپیماید پی ببریم. با اینکه نام و نشان یک عرصه‌ی اجرا و نمایش در اندک مکتوباتی از قرون ۱۱ و ۱۲ به چشم مورخان خورده بود، نخستین شواهد مادی از وجود چنین محوطه‌ای در پاریس در بازه‌ی ۱۸۰۹-۱۸۱۱ در زمان حاکمیت ناپلئون اول به دست آمد. در این زمان، هنگام ساخت بازار له‌آل (بازاری برای فروش شراب [۳۸]) بر محوطه‌ی صومعه‌ی سن ‌ویکتور، دیوارهای بزرگی پیدا شد که احتمال داده می‌شد متعلق به یک آمفی‌تئاتر رومی باشد.[۳۹] قرار بود مدیر آثار و ابنیه‌ی آن وقتِ پاریس با همکاری مهندسان به طرحی از این محوطه دست یابد اما این موضوع به نتیجه نرسید؛ شاید چون کسی متقبل هزینه‌های حفاری و شناخت این محوطه نشد؛ به هرحال در زمان ناپلئون اول تأمین مخارج جنگ‌ها، از تامین مخارج مورد نیاز شهر برای حکومت مهم‌تر بود. اما این محوطه، باز هم خود را نمایاند؛ در زمان امپراتوری دوم. در سال ۱۸۶۵، طی بازسازی مدرسه‌‌ای در آن نزدیکی، بقایای آثاری از چند ساختمان‌ رومی پیدا شد. یک تئاتر، اردوگاه، و حمام عمومی از جمله‌ی یافته‌ها بود که زیر انبوه خانه‌ها پنهان شده بود[۴۰] و هوگو از آنها در راهنمای پاریس بهره برد. تا سال ۱۸۶۹ بقایای بخشی از خیابان‌ها و یک فوروم رومی نیز به همت باستان‌شناسی به نام تئودور واکر پیدا شد؛[۴۱] اما این یافته‌ها در آن زمان اهمیتی برای دولت و مردم نداشت. پیش‌تر در بازه‌ی ۱۸۶۰-۱۸۶۲ خیابان مونژ را بر بخشی از این محوطه ساخته بودند. در اواخر سلطنت ناپلئون سوم نیز محوطه‌‌ای در مجاورت خیابان مونژ که آمفی‌تئاتر را در لایه‌های زیرین خود نگاه داشته بود، به یک شرکت حمل‌ونقل اسبی فروخته شد تا در آن انبار علوفه و ایستگاهی برای شرکت مذکور بنا شود![۴۲] فروش چنین زمینی که از یافته‌ها و گزارش‌های باستان‌شناسی‌ اراضی پیرامونش سخن رفته بود، گویی فقط از اوسمانی برمی‌آمد که جز ساخت‌وساز و تحولات گسترده‌ی شهری به چیزی نمی‌اندیشید و البته از آن مهم‌تر، به علت ناتوانی در حمایت مالی از پروژه‌هایش، نیازمند منابع مالی بود.[۴۳]🔻 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2600Loading...
24
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۲) [ص ۴ از ۴] 🔺عملیات شرکت حمل و نقل در اواخر سال ۱۸۶۹ آغاز شد. هنوز زمان زیادی از آغاز عملیات ساختمانی نگذشته بود که کارگران بقایای بنایی را در لایه‌های زیرین این محوطه یافتند که به آنچه در ۱۸۱۱ یافت شده بود شباهت داشت؛ یک آمفی‌تئاتر رومی که در ادبیات قرون وسطی نیز حاضر بود. باز هم سروکله‌ی یک بنای باستانی پیدا شده بود؛ انگار کارتیه‌لتن باستانی دیگر تاب ضربه‌های بی‌شمار بر پیکرش را نداشت و می‌خواست هرآنچه در سینه‌اش پنهان کرده را نمایان کند. [این نوشته ادامه دارد] 🔹پی‌نوشت‌ها: [۲۰] آندره موروا، سرگذشت ویکتور هوگو و نمونه‌هایی از آثار او، ۸۰و۸۴و۸۵و۸۶ [۲۱] همان، ۹۴ [22] Georges Eugène Haussmann [۲۳] آندره موروا، سرگذشت ویکتور هوگو و نمونه‌هایی از آثار او، ۱۲۰ [24] See: Colin Jones, Paris; Biography of a City, 452 [25] Fernand Bournon, Les Arenes de Lutece (Arenes de la rue Monge), 6,7 [26] See : Paris Guide. Par Les Principaux Ecrivains Et Artistes. Premiere Partie (La science- L’Art). Paris : Librairie Internationale, 1867. Introduction [27] Colin Jones, Paris; Biography of a City, 423 [28] Ibid, 424,427 [29] See: Ibid, 424-446 [30] Ibid, 424, 434, 435 [31] Fernand Bournon, Les Arenes de Lutece (Arenes de la rue Monge), 21 [32] Colin Jones, Paris; Biography of a City, 462 [۳۳] آندره موروا، سرگذشت ویکتور هوگو و نمونه‌هایی از آثار او، ۲۶۷-۲۸۸ [34] Lucotitius [35] Sainte Geneviève [36] Colin Jones, Paris; Biography of a City, 33,40,41; Charles Normand. Nouvelles Antiquites Gallo-Romaines De Paris: Les Arenes De Lutece Ou Le Premier Theatre Parisien, Paris: Bureaux De L’Ami Des Monuments et Des Arts, 8-11,15,16, 92-94 [37] Nicholas Hewitt. Montmartre: A Cultural History, Liverpool: Liverpool University Press, 2017, 36; Colin Jones, Paris; Biography of a City, 81, 447 [38] Halles aux vins [39] Charles Normand, Nouvelles Antiquites Gallo-Romaines De Paris: Les Arenes De Lutece Ou Le Premier Theatre Parisien, 6 [40] Fernand Bournon, Les Arenes de Lutece (Arenes de la rue Monge), 6,7 [41] Colin Jones, Paris; Biography of a City, 40-43 [42] Fernand Bournon, Les Arenes de Lutece (Arenes de la rue Monge), 11 [43] Colin Jones, Paris; Biography of a City, 43,434,448 *برای مشاهده‌ی بخش اول یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید: https://t.me/asmaaneh/6109 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2900Loading...
25
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۲) [ص ۲ از ۴] 🔺پاریس دو دهه‌ی ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰ پیداست که هوگو حین نگارش مقدمه‌ی این اثر، پس از گذشت حدود چهارده سال از آغاز مداخله‌ی ناپلئون و اوسمان بر پاریس و در سال‌های پایانی حکومتشان، از شکافته شدن پاریس، جابجایی جمعیتی، و زیر پاگذاشته شدن یافته‌های باستان‌شناسی در این سال‌ها سخت عصبانی بود؛ آن میزان که پاریس امپراتوری دوم (حکومت ناپلئون سوم) را پاریسی موجه نمی‌دانست. پاریس ناپلئون سوم شهری بود با مرزهای جدید، آرایش جدید و هویت جدید. ایده‌پردازی و ارائه‌ی پیشنهادات و طرح‌های گوناگون برای گسترش و بهبود وضع شهر منحصر به امپراتوری ناپلئون سوم نبود؛ اما در حقیقت، تهیه‌ی برنامه‌ای برای «اجرای» آن پیشنهادات و ایده‌ها فعالیت و خصیصه‌ی پررنگ ناپلئون سوم و اوسمان بود.[۲۷] مداخلات این دو بر شهر بسیار بود؛ از افزایش پروژه‌های یادمان‌سازی و میدان‌سازی بگیر تا توسعه‌ی زیرساخت‌های شهری و تخریب حصار و گسترش شهر، و هماهنگ‌سازی بدنه‌ی خیابان‌ها و میادین و ... که غالباً هم به‌منظور رفع مشکلات شهر و شهروندان و کاهش امراض شهر و اجاره‌خانه‌ها ذکر می‌شد.[۲۸] شاخص‌ترین اقدام ناپلئون و اوسمان ایجاد شبکه‌ی یکپارچه‌ای از بلوارها و راه‌های عریض و مستقیم بود که به بافت قدیم شهر هم راه می‌برد و ابایی از دخل و تصرف در آن اراضی نداشت. آنها مدعی بودند که ریه‌هایی به شهر اهدا کرده و با انتقال صنعت و مراکز صنعتی به بیرون محلات مرکزی، یا تخریب مراکز درمانی آلوده، بافت مرکزی پاریس را از آلودگی‌ها و بیماری‌ها رها ساخته‌اند. این مقصود محقق شد اما اجاره‌ی بالا و فقر را از شهر نزدود. فقر و صنعت، پس از افزایش وسعت شهر، به مناطق حاشیه‌ای جدید شهری منتقل شد و اجاره‌ و قیمت منازل هم با تغییر و مداخلات جدید بر بافت مرکزی کم نشد. بیشتر جابه‌جایی جمعیتی در شهر رخ داد و شهر پاکیزه و بهبودیافته به هر طبقه‌ای تقدیم نشد. اما همین موضوع برای ناپلئون سوم محاسنی هم داشت. او فضاهای سنگرسازی و مقاومت مردم در شهر در جریان انقلاب ۱۸۴۸ را از بافت مرکزی شهر پاک کرد و با احداث بلوارهایی پیرامونشان، به‌جز تسهیل حمل و نقل، خود را بر آنها مسلط ساخت.[۲۹] برخی از تغییرات و ساخته‌های این حکومت، خاصه بلوارها و شاهراه‌ها‌ی واقع در ساحل جنوبی رود سن، بر زمین‌هایی اجرا شد که بنا بر گزارش‌های باستان‌شناسی منزل‌گاه بناهای رومی بود و از آنجا که اوسمان اهمیتی برای تاریخ و گذشته قائل نبود،[۳۰] به آنها بی‌توجه بود. ناپلئون سوم هم گرچه گاه تاریخ‌‌نگار و علاقه‌مند به تاریخ سزار و روم بود،[۳۱] چندان دغدغه‌ی حفظ لایه‌های تاریخی شهر را نداشت. بی‌توجهی به یافته‌های باستان‌شناسی و تاریخی شهر در انحصار اوسمان نبود. پس از زوال قدرت ناپلئون سوم در ۱۸۷۰ به تبع شکست در جنگ با پروس و بعدتر هم روی کارآمدن حکومت جمهوری سوم، دولت‌مردان جدید نیز رویه‌‌ای مشابه را پیش گرفتند. گرچه اوسمان از دفترش بیرون رانده شده بود، کماکان ادامه و تکمیل طرح‌های او در اولویت دپارتمان سن بود؛[۳۲] چنانکه بسیاری از پروژه‌هایی که او آغاز کرده بود، یک یا دو دهه بعد از زوال قدرت ناپلئون سوم به سرانجام رسید. بنابراین تقریباً وضع شهر به روال سابق بود، جز در یک مورد: حضور هوگو در پاریس. هوگو با تمام مطالبات قبلی‌ و مقاومت سرسختانه‌اش برای حفظ حقوق مردم و میراث گذشته بازگشته بود. وی دیگر نه در تبعید، و نه مغضوب دولت‌مردان جدید بود. او نزد ایشان بسیار محبوب بود. در دهه‌ی ۱۸۷۰ در زمره‌ی نمایندگان مجلس ملی و داوطلب عضویت در مجلس سنا شد. در سال۱۸۸۲ نیز مراسم باشکوهی برای تجلیل از او با حضور پانصدهزارنفر از ساکنان پاریس برگزار شد. به او می‌گفتند پیر آزادی، فرشته‌ی انسانیت، روح عصر.[۳۳] بنابراین جمهوری سوم هر چه که بود، با هوگو سر لج نبود و همین برگ برنده‌ی این شاعرِ ازتبعیدبازگشته شد برای احیای آمفی‌تئاتر رومی پاریس، که بیشتر با عنوان «آرنای پاریس» معروف است؛ شاید چون از آمفی‌تئاتر، فقط آرنای میانی‌اش باقی مانده است.🔻 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2320Loading...
26
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۲) تصویر چپ: موقعیت محوطه‌ی آرنا در جوار خیابان مونژ، در نقشه‌ی سال ۱۸۶۰ پاریس، زمانی که خیابان مونژ هنوز احداث نشده و فقط مسیرش در این نقشه ترسیم شده بود. این نقشه تعدادی از خیابان‌های در دست احداث در بافت مرکزی شهر را نشان می‌دهد. تصویر راست: موقعیت آرنا در جوار خیابان مونژ و بازار له‌آل در سال ۱۸۸۹. مأخذ نقشه‌ها: Gallica Digital Library. با تصرف نگارنده. #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
3470Loading...
27
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۲) * مهسا پوراحمد سخن از تاریخ و سیاست فقط در نوشته‌های هوگو به چشم نمی‌آید؛ او سخنوری بی‌باک نیز بود، اما نه با قصد بازی با کلمات. او در پی اثرگذاری بر جامعه و سیاست‌مردان بود؛ به‌ویژه در دهه‌ی ۱۸۴۰، که هم به عضویت آکادمی فرانسه درآمده بود و هم شاه وقت، لویی فیلیپ، به سبب احترامی که برایش قائل بود، وی را روانه‌ی مجلس سنا کرد. پس از قیام سال ۱۸۴۸، و تا پیش از کودتای ناپلئون سوم در ۱۸۵۱، هوگو به جمع جمهوری‌خواهان پیوسته بود و از برچیده‌شدن بساط سلطنت خوشحال. در بازه‌ای در دولت موقتِ لامارتین وزیر فرهنگ بود و در بازه‌ای هم به عضویت مجلس مؤسسان درآمد و انجمن صلح‌دوستان پاریس را هم به منظور مقابله با جنگ میان دولت‌ها تأسیس کرد.[۲۰] او در این دوران تلاش می‌کرد تا ضمن درخواست برای توجه به قشر ضعیف و فقیر جامعه، فهوای جملاتش در آثار مکتوب خود را با صدای رسا و با کلماتی ساده و مؤثر در مجلس ادا کند؛ دوباره به وقایع تاریخی پاریس اشاره کند؛ پیوسته از اهمیت تاریخ بگوید و پیشنهاد افزایش تعداد بناهای آموزشی و فرهنگی نظیر مدارس، کتابخانه‌ها، موزه‌ها، تئاترها و ... را بدهد. او صرفه‌جویی مالی را در پروژه‌های آموزشی و فرهنگی و تاریخی روا نمی‌دانست: «از گذشته مطالعه کنید چون غالباً آینده را روشن می‌کند/ گذشته و تاریخ تکیه‌گاه ما هستند.»[۲۱] با این حال او در این مسیر همراهان زیادی در مجلس نداشت و نمی‌توانست توجه دیگر نمایندگان را به خود جلب کند. مهم‌تر از همه، اویی که از کج‌سلیقگی برخی معماران نئوکلاسیک در احداث یا مرمت‌های نادرست بناها و تغییرات پراکنده‌ی بافت قدیم شهر به ستوه آمده بود، خبر نداشت که قرار است به‌زودی تیغ جراحی ناپلئون سوم و اوسمان [۲۲] پیکر پاریس قدیم را به‌منظور درمان شهر بشکافد. اوسمان زمانی به ریاست دپارتمان سن و رسیدگی به امور شهر رسید که هوگو دیگر در پاریس نبود. از پاریس رانده شده بود. ناپلئون سوم، بُتِ اوسمان، تبعیدش کرده بود. چون مقاومت سرسختانه‌ی هوگو در برابر کودتای سلطنت‌محورانه‌‌اش و دعوت مردم به مقاومت و مخالفت علیه او به مذاقش خوش نمی‌آمد. هوگو کماکان در جبهه‌ی جمهوری‌خواهی، آزادی مردم و مطبوعات و تبعیت از قانون اساسی ایستاده بود و لویی ناپلئون (ناپلئون سوم) تازه یادش افتاده بود که قانون اساسی به تمدید دوره‌ی ریاست جمهوری‌اش مجوز نمی‌دهد و با برپایی دوباره‌ی استبداد است که می‌تواند امپراتوری کند. پس، پس از عزل و نصب‌های متعدد و همراه کردن ارتش با خود، در دوم دسامبر ۱۸۵۱ هرآنکه را که محرک مقاومت بود توقیف، مجلس را منحل، به مردم تاخت‌وتاز، و در روزهای بعد عده‌ای از نمایندگان مجلس از جمله هوگو را دستگیر و سپس تبعید کرد.[۲۳] هوگویی که دیگر دستش به پاریس نمی‌رسید، بیش از پیش دست به قلم برد. در کنار ثبت اقدامات ناپلئون سوم در کودتا و نگارش آثاری برای تحقیر او، باز تاریخ و سیاست و پاریس و غفلت از بقایای مادی را بهم آمیخت و دیگر آثارش را نگاشت. بینوایان را تکمیل کرد و مقدمه‌ای نوشت برای کتاب راهنمای پاریس در نمایشگاه جهانی سال ۱۸۶۷. هوگو و پاریس رومی ناپلئون سوم برای باشکوه نمایش دادن پایتخت و تحولات جدید زیرساختی و شهری‌اش، نمایشگاه‌ها را مغتنم می‌شمرد [۲۴] و شاید از همین رو هم به حضور هوگو در جمع نویسندگان راهنمای شهر رضایت داد؛ گرچه انتظار نمی‌رود که جملات هوگو را پسندیده باشد. هوگو در اینجا بنا نداشت از پاریس ناپلئون تمجید کند. بنا داشت نقادانه تاریخی را روایت کند که شواهد مادی‌اش دیگر در دست نیست. مقدمه‌نویسی برای این اثر، به‌مانند مختصرنویسی کل تاریخ پاریس بود. پس او می‌بایست در کنار مشغله‌ی همیشگی‌‌اش که ستایش شاهکارهای پاریس، ذکر تاریخ اجتماعی و فرهنگی و مصائب از سرگذرانده و تحلیل‌های سیاسی در همان چارچوب سابق بود، به لایه‌های زیرین پاریس هم نگاهی می‌کرد. گویا کاوش‌های سال ۱۸۶۵ پاریس [۲۵] داده‌‌هایی تازه در این باره در اختیار هوگو قرار داد که او فرصت یافت از پاریس رومی و پیشارومی هم سخنی بگوید. به باور او هرکس پاریس را بشکافد و به اعماقش برود، با جسدی روبه‌رو می‌شود که نخستین سیمای پاریس است. او در پایان منظومه‌ی تاریخی و افسانه‌مانندی که در مقدمه‌ی این کتاب نوشت، پاریسِ ناپلئون سوم را منفور و مداخلاتش بر پاریس را کم‌مقدار پنداشت؛[۲۶] پاریسی که ناپلئون سوم می‌خواست تبدیلش کند به پایتخت مدرنیته.🔻 #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
2880Loading...
28
📘معرفی کتاب: «مطالعات اسلامی چیست؟ رویکردهای اروپایی و آمریکای شمالی در حوزه‌ای پرچالش» ویراست لیف استنبرگ و فیلیپ وود What is Islamic Studies? European and North American Approaches to a Contested Field Edinburgh University Press, 2023 🔹اطلاعات بیشتر: https://edinburghuniversitypress.com/book-what-is-islamic-studies.html #معرفی_کتاب @asmaaneh
3303Loading...
29
📘معرفی کتاب: «مطالعات اسلامی چیست؟ رویکردهای اروپایی و آمریکای شمالی در حوزه‌ای پرچالش» ویراست لیف استنبرگ و فیلیپ وود What is Islamic Studies? European and North American Approaches to a Contested Field Edinburgh University Press, 2023 مطالعه‌ی اسلام و مسلمین در اروپا و آمریکای شمالی در دهه‌های اخیر بسیار وسعت یافته و در حوزه‌هایی متمایز به بحث گذاشته شده است. در این مجموعه مقالات، گسترش حوزه‌ی مطالعات اسلامی و جایگاه آن در جامعه به‌دقت ارزیابی می‌شود. هر فصل، با مقاله‌هایی از انسان‌شناسان، مورخان، و دانشوران دین، شامل مطالب تازه‌ای است که مبتنی بر تجارب اخیر دانشوران به دست آمده و رویکردهای مطالعات اسلام را در گذشته و حال به بحث می‌گذارد. در این کتاب، جایگاه مطالعات اسلامی در نسبت با مباحث وسیع‌تری از ساختار هویت و دلالت‌های سیاسی آن در اروپا و آمریکای شمالی قرار می‌گیرد. همچنین، نویسندگان به تنش‌های میان رویکردهای هنجار و نابهنجار برای مطالعه‌ی اسلام و مسلمین و به چگونگی آشتی دادن آنها نظر می‌کنند. در این کتاب، حوزه‌های گوناگون و متغیر مطالعات اسلامی در اروپا و آمریکای شمالی بررسی می‌شود؛ - شامل موضوع‌هایی متنوع است از جنسیت و سکولاریسم تا موسیقی پاپ و علوم مدرن. - درباره‌ی رویکردهای معاصر و تاریخی در مطالعات اسلامی بحث می‌شود. - شامل مقالاتی است از دانشوران موثر در حوزه‌ی مطالعات اسلام و مسلمین، همچون شهزاد بشیر، هادی عنایت، جولیان همر، آرون هیوز، کارول کرستن، سوسن السون، و جوناس اوتربک. - جایگاه مسلمان و غیرمسلمانانی که بر ساختار در حال تغییر اسلام اثرگذار بوده‌اند نشان داده می‌شود. 🔸فهرست کتاب: Introduction Leif Stenberg and Philip Wood 1. There is No Data for Islam: Testing the Utility of a Category Aaron Hughes 2. Critics as Caretakers, Religion as Critique Carool Kersten 3. Talal Asad and the Question of Islamic Secularities Hadi Enayat 4. Territory at Stake! In Defence of ‘Religion’ and ‘Islam’ Susanne Olsson and Leif Stenberg 5. Power Practices and Pop: The Islam of Zain Bhikha Jonas Otterbeck 6. History and Contemporary Discourses on Islam, the Quran and Modern Science Leif Stenberg 7. Paradigms of Religion and the Swift Birth of Islam: William Cantwell Smith Revisited Philip Wood 8. Prospects for a New Idiom for Islamic History Shahzad Bashir 9. Constructing Islamic Studies: Gender, Power and Critique as Ethical Tools Juliane Hammer 🔹اطلاعات بیشتر: https://edinburghuniversitypress.com/book-what-is-islamic-studies.html #معرفی_کتاب @asmaaneh
3743Loading...
30
📢برگزاری نشست: «فنون و روش‌های ساخت گنبد‌خانه‌های سلجوقی اصفهان» 🔸سخنران: سهیل نظری؛ پژوهشگر دوره‌ی دکتری دانشگاه برندنبرگ 🔸دبیر نشست: هادی صفایی‌پور؛ استادیار مرکز مستندنگاری، مطالعات و مرمت معماری، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی 🔹زمان: یکشنبه، ۱۳ خرداد ۱۴۰۳| ساعت ۱۷ 🔹مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، سالن اجتماعات بخش دکتری #خبر @asmaaneh
2 61633Loading...
31
📘کتاب تازه: «معماری پویا(نما)یی» وحید وحدت Animate(d) Architecture: A Spatial Investigation of the Moving Image Liverpool University Press, 2024. 🔹اطلاعات بیشتر درباره‌ی کتاب: https://www.liverpooluniversitypress.co.uk/doi/book/10.3828/9781802074451 #کتاب_تازه @asmaaneh
44911Loading...
32
📘 کتاب تازه: «معماری پویا(نما)یی» وحید وحدت Animate(d) Architecture: A Spatial Investigation of the Moving Image Liverpool University Press, 2024. معماری پویا(نما)یی عنوان کتابی است از وحید وحدت که به بررسی فضایی انیمیشن می‌پردازد. این کتاب نگاهی میان‌رشته‌ای دارد به نقش فضا در آثار پویانمایی از جمله در خلق لحظات مفرح در کارتون‌های کوتاه، ایجاد تعلیق در انیمه‌های ژاپنی، تا حتی تحریک حس اروتیک در آثار هنتای. کارتون در این کتاب به مثابه‌ی رسانه‌ای دیده شده که می‌تواند چشم‌اندازی آرمان‌شهرگونه برای معماران ترسیم کند. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه لیورپول منتشر شده؛ مقدمه‌ی آن را رفیک آنادول نوشته، و حاوی فصل‌هایی است از متفکرانی نظیر گرگ لین و گراهام هارمن. ▫️فهرست مطالب کتاب: Acknowledgments Foreword: From Animated Architecture to Living Architecture Introduction: The Undemolition of a Wall Part I. Animism 1 Shape Shifting: The Architecture of Intelligent Animism 2 Greg Lynn on Animate Form: An Object-Oriented Response 3 Animation, Simulative Motion, and Magical Realism: Worldbuilding, XR, and Simulation as Mediums for Physio-Spatial Animation 4 Construction Perseveration Disorder: The Extreme Tectonics of Urban Renewal in Post-Modern Japanese Animation 5 Radical Transformation: Bodies, Infrastructures, and Mixed Identities 6 The Architecture of Entrapment: Capturing the Body and the Mind in Anime 7 The Animated Architecture of Intimacy: Fantasy Space and Gender Relations in Japanese Pornographic Anime 8 The Slave Aesthetics of Suburbia: Animate Architecture in Howl’s Moving Castle and Up 9 Disney’s Animated Castles: History and Stylistic Practice 10 Animated Embodiments of Witnessing: An Architectural Narrative of Silence Part IV. Mediation 11 Architecture of the Imagination: Risk, Radicalism, and Reassurance in the Animated Building 12 Spatialized Animation: The Multiplane Camera and the Disney Dark Ride 13 Hidden Influences: From Rotoscoping to Deepfakes Index 🔹اطلاعات بیشتر درباره‌ی کتاب: https://www.liverpooluniversitypress.co.uk/doi/book/10.3828/9781802074451 #کتاب_تازه @asmaaneh
46016Loading...
33
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۱) آرنای پاریس در کارتیه لتن مأخذ نقشه: Gallica Digital Library. با تصرف نگارنده. #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
4403Loading...
34
✏️آرنای لوتسیا، نشانی از ویکتور هوگو بر پاریس: وجوه فراموش‌شده‌ای از هوگو (۱) بالا: آرنای پاریس در وضعیت امروزش پایین، چپ: مجسمه‌ی هوگو، اثر اگوست رودن، ابتدای خیابان هوگو پایین، وسط: نمایی از فضای داخلی خانه‌موزه‌ی هوگو پایین، راست: مجسمه‌ی استراسبورگ، اثر جیمز پرادیه، میدان کونکورد #یادداشت #مهسا_پوراحمد @asmaaneh
4213Loading...
🖋️ معرفی مقاله‌: «عبدالعزیز بن عبدالقادر مراغی و ابداعات او در موسیقی» بابک خضرائی عبدالعزيز بن عبدالقادر مراغی، پس از افول تیموریان، از زادگاه خود، هرات، به بورسا و دربار سلطان محمد بن مراد عثمانی رفت و رساله‌ی موسیقی خود، نقاوة ‌الادوار، را به او تقدیم کرد. با‌ اینکه کلیات مطالبی که عبدالعزیز در رساله‌ی خود آورده برگرفته از رسالات پدرش است، گاه توضیحات مفیدی در رساله‌ی او دیده می‌شود؛ به‌ علاوه، او از برخی ابتکارات خود در این کتاب سخن گفته است؛ مثلاً از دو شعبه‌ای که خود ابداع کرده و آنها را «شاهی» و «صفا» نامیده است. نیز دست‌نوشته‌ای از او یافته‌ایم که تصنیفی را در شعبه‌ی صفا، در دور مخمس، با حروف و اعداد نت‌نویسی کرده است. در این مقاله، برای یافتن وزن این تصنیف و شیوه‌ی پیوند هجاها با دور ایقاعی آن گمانه‌زنی شده است. ◽️مشخصات مقاله: خضرائی، بابک و محمدرضا آزاده‌فر. «عبدالعزیز عبدالقادر مراغی و ابداعات او در موسیقی (بر اساس نقاوة‌الادوار و دست‌نوشته‌هایی از او)»، در آینه‌ی میراث، ش۶۲، ص۱۷۳-۱۸۴. ▫️اطلاعات بیشتر: https://www.am-journal.ir/issue_8901_8902.html #معرفی_مقاله @asmaaneh
إظهار الكل...
AMJ_Volume_16_Issue_62_Pages_173-184.pdf3.96 KB
Photo unavailableShow in Telegram
📢برگزاری نشست: بازشناسی باغ تاریخی چشمه‌علی دامغان بر اساس اسناد و مکتوبات دوره‌ی قاجار 🔹میزبانان نشست: دکتر میترا آزاد حسین افخمی 🔹مهمان نشست: دکتر کاوه منصوری 🔸زمان: دوشنبه، ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴-۱۶ 🔸مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، سالن دفاع دکتری #خبر @asmaaneh
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
📢انجمن علمی معماری منظر با همکاری شرکت متن آویس برگزار می‌کند: نشست چهارم باغ‌خوانی؛ ویژگی‌های باغ‌های ایران اندازه‌ها؛ مساحت   🔹گفت‌وگو با دکتر علی علائی با پرسشگری دکتر حمیدرضا جیحانی 🔸زمان: یکشنبه، ۲۰ خردادماه، ساعت ۱۷:۰۰ 🔸مکان: سالن دفاع شیشه‌ای، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، دانشگاه شهیدبهشتی 🔸لینک شرکت به صورت مجازی: https://www.skyroom.online/ch/matnavis/bagh-khani-masahat #خبر @asmaaneh
إظهار الكل...
📝واژه‌ی هفته: bay 🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژه‌گزینی نوروزگان ▪️bay 1 ▫️دهانه ـ تعریف: فاصله یا گشودگی بین عناصر عمودی مکرر، مانند فواصل مکرر بین سه یا چند ستون، پایه، جرز، یا روزن (opening)های مشابه و مکرر. ـ مثال کاربرد واژه در جمله: نمای جنوبی میدان نقش جهان اصفهان ۲۴ دهانه دارد. ▪️bay 2 ▫️چشمه ۱ - تعریف: فضاها، طاق‌ها، قبه‌ها، یا سقف‌های مکرر بین عناصر افقی مکرر مانند تیر، تویزه، خرپا - مثال کاربرد واژه در جمله: بازار بزازها در هر طرف چهارسو پانزده چشمه دارد. ▪️bay 3  ▫️چشمه ۲ ـ تعریف: فضاهای خُردِ مشابه و مکرر در درون فضایی بزرگ‌تر با سقفی مشترک - مثال کاربرد واژه در جمله: آنجا دفتری بزرگ با طراحی باز بود که هر چشمه را به دفتر کار یک یا دو نفر اختصاص داده بودند. آبریزگاه آن مسجد پانزده چشمه دارد. ▪️bay 4 ▫️لته ـ تعریف: در تقسیمات پنجره، قطعات بزرگ و اصلی پنجره که ممکن است بازشو باشد یا نباشد. ـ مثال کاربرد واژه در جمله: از تغییرات بارز معماری ایران از اواخر دوره‌ی قاجاریان، زوج شدن تعداد لته‌های پنجره‌هاست. ▪️bay 5 ▫️پنجره‌ی بیرون‌نشسته ـ تعریف: پنجره‌ای که، به شکل بخشی از استوانه یا منشور یا مانند اینها، از بدنه‌ی بنا بیرون نشسته باشد ـ مثال کاربرد واژه در جمله: با توجه به تعریف دهانه، پنجره‌ی بیرون‌نشسته همواره مکرر است؛ یعنی دو یا چند پنجره در درون دهانه‌ها در یک ردیف قرار می‌گیرند. ▪️bay 6 ▫️دهانه‌بندی ـ تعریف: نظام و طرز انتظام دهانه‌ها ـ مثال کاربرد واژه در جمله: دهانه‌بندی در نمای جنوبی میدان نقش جهان طوری است که رواق‌ها در دو سوی جلوخان مسجد متقارن‌اند. ▪️bay 7 ▫️چشمه‌بندی ـ تعریف: نظام و طرز انتظام چشمه‌ها ـ مثال کاربرد واژه در جمله: شاخصه‌ی چشمه‌بندی در بازارهای نواحی مرکزی ایران نورگیرهای مکرر وسط طاق‌هاست؛ به‌طوری که هریک از آنها نماینده‌ی یک چشمه است. 🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهده‌ی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید: https://vazhgar.com/lexicon/word/3742 #واژه_هفته #واژگار #نوروزگان @asmaaneh
إظهار الكل...
واژگار :: bay

فاصله‌ی میان دو ستون یا دو جرز

Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
📘کتاب تازه: «صنف بنایان و معماران دوران اسلامی؛ آداب، اندیشه‌ها و حیات حرفه‌ای» جعفر طاهری انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۲ #کتاب_تازه @asmaaneh
إظهار الكل...
📘کتاب تازه: «صنف بنایان و معماران دوران اسلامی؛ آداب، اندیشه‌ها و حیات حرفه‌ای» جعفر طاهری انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۲ بیش از دو قرن از مطالعه‌ی علمی تاریخ معماری دوران اسلامی و بررسی زمینه‌های مختلف شکل‌گیری این میراث کهن می‌گذرد؛ اما اصحاب معماری و تشکیلات صنفی آنها کمتر در کانون توجه پژوهشگران بوده‌اند. اصحاب معماری غالباً از دریچه‌ی میراث گسترده‌ی آثار معماری در سراسر جهان اسلام برای ما شناخته شده‌ و در پشت همین میراث هم پنهان مانده‌اند. شواهدِ اندکِ تاریخی، فقدان نوشته‌ای درباره‌ی معماری، و کتمان و حفظ اسرار حرفه‌ای از جمله‌ی دلایلی است که بر این گمنامی افزوده است. این کتاب مقدمه‌ای بر شناخت آداب، اندیشه‌ها، و روش زندگی حرفه‌ای بنّایان و معماران ایران در این دوران است. در این تحقیق، برآنیم تا از دریچه‌ی متون تاریخی، پیشینه‌ی اصناف پیشه‌وری در جهان اسلام، آداب و اندیشه‌های اصحاب معماری و سرشت درونی صنف بنّایان و معماران را بررسی کنیم. انتظار می‌رود بررسی ابعاد فرهنگی- اجتماعی این صنف، فهـم وسیع‌تری از راه و رسم نانوشته‌ی معماری و معماری‌ورزی پیشینیان فرا روی محققان بگشاید. #کتاب_تازه @asmaaneh
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
📢هفتصد و چهل و پنجمین شب از شب‌های مجله‌ی بخارا: شب کارت‌پستال‌های تاریخی ایران عصر طلایی کارت‌پستال‌های تصویردار از ۱۸۹۰م. آغاز شده بود و عکس‌ها یا نقاشی‌هایی که روی کارتها چاپ می‌شدند آنها را فراتر از یک وسیله‌ی ارتباطی، به یک ابزار تبلیغاتی و نیز یک کالای سرگرم‌کننده‌ی لوکس و لذتبخش تبدیل کرده بود که بازار پرسودی در جهان غرب داشت. ذائقه‌ی این بازار موضوع‌های متنوعی را می‌طلبید و بازنمود مشرق‌زمین با همه‌ی رازآلودگی و کهن‌جامگی‌اش یکی از محبوبترین و اصلی‌ترین موضوعات به شمار می‌آمد. ایرانِ عصرِ قاجار که پاره‌ای از همان دنیای شرقی دانسته می‌شد، مناظر طبیعی و انسانی فریبنده‌ای برای ناشران اروپایی کارت‌پستال داشت و ابتدا هلندی‌ها در ۱۸۹۷م. با همین رویکرد و به قصد کسب موفقیت در این بازار، پیشنهاد چاپ کارت‌پستال‌هایی با عکس‌هایی از ایران را دادند و سپس آلمانی‌ها در ۱۸۹۹م. اولین کارت‌پستال‌های عکس‌دار ایرانی را چاپ کردند. 🔸زمان: شنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۵ 🔸مکان: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، سالن خلیج فارس https://t.me/bukharamag #خبر @asmaaneh
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
📢برگزاری رویداد: «از سلطانیه تا فلورانس (۳): تاریخ معماری از پنجره‌ی تاریخ ساخت» ◽️برنامه‌ی روز نخست رویداد 🔸 برگزاری سخنرانی «بازشناسی ساختار سازه‌ای و فنون ساخت گنبد سلطانیه»| هادی صفایی‌پور؛ استادیار مرکز مستندنگاری، مطالعات و مرمت معماری، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی 🔸 برگزاری سخنرانی «مبادلات دیپلماتیک، فرهنگی، و هنری در راه ابریشم بین ایران ایلخانی و ایتالیا»| لورنتسو ویگوتی؛ دکتری تاریخ معماری دانشگاه کلمبیا و دانشجوی پسادکتری دانشگاه شهید بهشتی 🔹 زمان: دوشنبه ۲۱ خرداد، ساعت ۱۴ 🔹 مکان: زنجان، سلطانیه، پایگاه میراث جهانی سلطانیه ◽️برنامه‌ی روز دوم رویداد 🔸 آیین معرفی «مرکز مطالعات تاریخ ساخت معماری ایرانی»، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی 🔸 برگزاری سخنرانی «معماری مسکونی در فلورانس بین ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰م: سازه‌ها، نوآوری‌ها، سبک زندگی»| لورنتسو ویگوتی 🔹 زمان: سه‌شنبه ۲۲ خرداد، ساعت ۱۰ 🔹 مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده‌ی معماری و شهرسازی، سالن اجتماعات بخش دکتری #خبر @asmaaneh
إظهار الكل...
📢برگزاری همایش: چرا زنان معمار بزرگی وجود نداشته‌اند؟ دیدگاه‌های فمینیستی درباره‌ی فضاهای جنسیت‌زده در تاریخ هنر و معماری مدرن Why have there been no great women architects? Feminist Perspectives on Gendered Spaces in Modern Architecture and Art History. Technische Universität Wien/Architekturzentrum Wien, Jun 14–15, 2024 Our conference will explore the intricate linkages between society, gender and space from a decidedly feminist perspective. In so doing, it seeks to emphasize both the productivity of women across all architectural and planning dimensions, as well as art historical discourses regarding the gendered perception and use of space. Notwithstanding decades of feminist research, monographs and exhibitions on women architects, and reference to gender issues in the history of architecture and art, there still remains a lack of mainstream visibility. A further issue to be addressed is what constitutes feminist or gender-sensitive architecture. How can “gendered spaces” be defined, who declares them as such, what role do social constructions, cultural or ethnic differences play? What approaches did women architects and planners of the 19th and 20th centuries pursue and what theoretical discourses were conducted by them or about them? Where did their contributions already become canonical and why? Who is doing research on “gendered spaces” and how is this research anchored in universities? 🔸زمان برگزاری: ۱۴ و ۱۵ ژوئن ۲۰۲۴| ۲۵ و ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ 🔸برای کسب اطلاعات بیشتر درباره‌ی سخنرانی‌ها به پیوند زیر مراجعه کنید: https://arthist.net/archive/41960 #خبر @asmaaneh
إظهار الكل...
Why have there been no great women architects? (Wien, 14-15 Jun 24)

Thomas Moser. Technische Universität Wien / Architekturzentrum Wien, Jun 14–15, 2024