سرسامی از ساحلیت

❌♨️@Gay_love ❌💦#XXX میکوبمش به #دیوار و دستامو دو طرفش میزارم.لباشو شکار‌میکنم و عمیق میبوسمش.💋🫀ناله‌ای میکنه و با اون #هیکل درشتش،جلوی #جثه‌ی ریزم شل میکنه.♨️✨ دستم تو موهاش‌چنگ‌میشه،دست ازادمو رو کی*رش میزارم که #زیردستم کم کم سفت میشه.🍆🤤 پهلوهامو چنگ‌میزنه که خودشو بهم‌مالونه که #عقب میکشم.🚶🏻‍♀✨ برا ماسمالی کارم که لو نره دخترم جلوش #زانو میزنم و دکمه و زیپ شلوارشو باز #میکنم.🔥🍀🚫 کی*ر شق شده‌شو تو #دستم پمپاژ🪢 میکنم که نگران دست میکشه لای موهام؛ -:لاو،تو پارکینگیم.سر نرسن یه #وقت.🤭😰 سر بالا میندازم به #معنی نه ولیسی به‌کلاه*کش‌ میزنم که ناله ای میکنه و سرشو به دیوار‌#تکیه میده و...♨️💦⚠️ https://t.me/joinchat/TYXwMQTuP9GVCZoo دختره پسردشمنشوعاشق میکنه میخوره براش لو نره ک*یر نداره🤣👅🍆

#رمان‌هات🔥🍂 #سک.سی‌خشن #انتقا‌م❌ پرتم کرد رو #تخت و خودش #دمر دراز کشید روم!💦 با گریه گفتم: - عماد #وحشی بازی درنیار توروخدا خیلی #حشری بود، #شورت و شلوارم رو یه ضرب کشید پایین و چهارتا #انگشتش رو با #تف واردم کرد!😱💦😨 صدای #جیغم بلند شد که خودش رو بیشتر بهم فشار داد و #دستش رو .. https://t.me/joinchat/OnveB7pXy8cwMTM8 #رمان_بزرگسال🔞‼️

پسری که #دزدیده میشه و گیریه مرد #حشری و ظالم میوفته💦🔞🔞 نگاهش روی #الت #تحریک شده من از روی لباس زیر بود گفتم: -بالا بهشاد نشون بده چی تو‌چنته داری میخوام بکنی تو #دهنت و خوب #ساک بزنی #لگنم و تاب دادم و خط وی شکمم به صورتش میخورد -زودباش نشون بده چه قدر دلت براش تنگ شده...هاری اپ میخوام وقتی #ک*رم توی #دهنته نگاهت کنم و #لذت ببرم چون دستاش بسته بود باید با دندون باکسرم و پایین میکشید خودم #التم و نگه داشتم و فرو کردم تو دهن #داغ و #خیسش، تقلا کرد که #سیلی بهش زدم -اگه بخوای اینجا دووم بیاری باید هرکاری میگم بکنی وگرنه قراره با #شلاق نوازشت کنم توکه این و نمیخوای پسرخوب؟ https://t.me/joinchat/AAAAAEdZGA42li3DubxtUA

مامی و ددی ڪه تو خواب لیتلشونو دست مالے میڪنن و باهاش...😱💢🚸💦 #مستر_میسترس_اسلیو🩸 #تریسام🩸 #صحنه‌دار🩸 #ددی_مامی_لیتل🩸 #مامی دستشو رو #نوک‌سی_نم ڪشید و با #نا_له گفت: 💦🤤_اینو میخوام چیزے طول نڪشید ڪه #خی_سے #زبونشو روے #گردے #صورتے رنگ #سی_نم احساس ڪردم ڪه آروم #لیز میخورد👅🍌 ددی پاهامو از هم باز کردم و سرشو #بین‌_پاهام برد و بعد از کشیدن یه نفس عمیق گفت: 💦🤤_بهشتت از بهشت مامی‌تم خوشبوتره بعد این حرفش #لی_سی به بین‌ پام زد که بی قرار شدم اونا نباید میفهمیدن من #بیدارم و خودم و به خواب زدم وگرنه چیز خوبی در انتظارم نبود👅🍌 مامی #سی_نه دیگمو هم درآورد و با دست مشغول ور رفتم با #نو_ڪش شد و گفت: 💦🤤_هیچوقت فکر نمیکردم مزه ممه های یه لیتل ۱۶ سالم انقدر خوشمزه باشه با #گا_زی که ددی از #چو_چولم گرفت اخی گفتم که اونا متوجه بیدار شدنم شدن و...😰❌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #رعایت_رده_سنی👿🔞 https://t.me/joinchat/xjJw9Lc0eNJmYTU0 سکس ددی و مامی با لیتل حشریشون🍑🔥

هووووففف گایش دختران با انگشت فاک دارای صحنه های دلخراش اگر زیر سن قانونی هستین نخوانید اموزش سکس لب🥵👙 #کـــــــــــــــ•ــــــــ•یرش روی #چاک #باسنم میکشید #انگشت فاکش روی #چو_چولوم بود هعی #ماساژ میداد توی اوج #شهوت بودم ولی اون عاشق #التماس کردن بود دلش میخواست انقدر زیرش #بلرزم تا اوج برم #ار_ضا نشم چنگ زدم به #دیکش چرخیدم تا ته کردم #داخل خودم روش #سواری میکردم از #یهویی روش #نشستم #جرر خوردم ولی... https://t.me/joinchat/AAAAAFRtv693DDlW1mXzwg

#سوگولی_ارباب #part106 #پارت_واقعی_نبود_لفت_بده #پلاگ و به #خیسی بین پاش کشیدم دوباره روی #سوراخش‌گذاشتمو با یه حرکت واردش کردم که #جیغ بلندی کشید و‌شروع کرد گریه کردن _ددی گوه #خولدم تلوخدا جون من دلش بیال خیلی #بزرگله دلد دالم ایییی خیلی میسوزه! (ددی گوه خوردم ترو خدا جون من درش بیار خیلی بزرگه درد داره ایی خیلی میسوزه!) _ هیس نفس باید بمونه فلا! بدون‌توجه به حرفش از روی میز....... https://t.me/joinchat/Mv_8q1FtNzEzMmQ0 https://t.me/joinchat/Mv_8q1FtNzEzMmQ0 زیر۱۸ نیاد #سرچ_کن_نبود_لفت_بده🔞🔞😱 #ارباب_برده_ای

‌ #پارت‌واقعی‌رمان‌شهر‌مه‌آلود🔥 - دستمو ول کنید! - دستتو ول کنم دهنتو چیکار کنم؟ https://t.me/joinchat/QaSpz-Bc6wQ3M2Jk دخترک لب هایش رو به داخل دهانش فرستاد، ارسالان خان جان میداد برای آن لبهای نازوکش، دلبرانه راه میرفت دلبرانه سخن میگفت دلبرانه نگاه میکرد... - ارسلان خان توروخدا دست از سر من بردارید. لبهایش را وحشیانه بر روی لبهای دخترک قرار داد، دخترک آتشی بر جانش انداخت که گویی جانش رفت... بر روی تخت پرتش کرد و دست هایش رو بست روی بدن نحیفش خیمه زد، ترسیده بود، رنگ بر رخسار نداشت، حراص داشت! ارسلان نگاه پر نیازش را به دخترک ترسیده روبرویش انداخت و گفت: - فقط برای من باش، دنیارو به پات میریزم ملکه ی کوچولوی من! دستش را روی بدنش حرکت داد نفسش رفت... - من نمیتونم من.... چنگی به باسن گردش زد و با خشم غرید: - چیزی که برای منه دیگه حق نداره از برای من بودن دست بکشه! لباس های دخترک رو از تنش در آورد وقتی بدن بلوری دخترک را دید سیبک گلویش بالا پایین شد، دستش را روی سینه های دخترک قرار داد که دخترک نالید: - ارسلان خان من باکرم! - تو دیگه امشب زنه ارسلان خان میشه. لباس های خودش را هم در آورد که دخترک با دیدن مردانگی ارسلان ترسیده نگاهش را دوخت به چشم های ارسلان... - نترس دلبر عادت میکنی به این هجم و آرام خودش را روی بدن دخترک قرار داد، سینه اش را بر دهان گرفت و.... https://t.me/joinchat/QaSpz-Bc6wQ3M2Jk خلاصه رمان شهر مه آلود🔞 ارسلان خان مردی #قدرتمند، نوه ی بزرگ خاندان ملک شاهان که با ورودش همه رو #حیرت زده میکنه، #ارسلانی که همه از دیدنش #هراس دارن! و دختر #معتادی که با دیدن ارسلان #خشن روبروش خودش رو از اون #مخفی میکنه که....🚷🔥 https://t.me/joinchat/QaSpz-Bc6wQ3M2Jk #محدودیت_سنی🔞 #لینک_بعد_از_یک_ساعت_باطل_میشه❌

.

ساعت 21:40 بپاکید ادمین میشم هرسری تب بالا 50 تا جذب داری😜 بدو تا پرنشدم جذبم فوله فقط ۳تا دیگه مگیرم @Admiin_ttb_ghlb

#part8 #نسبت_سکسی #پارت_واقعی _نبود_لفت_بده خب از اول #نوک‌ #سینه هات از بس #میمالی تا #سیخ شن وقتی‌#سیخ‌شدن #گیره ها رو‌میزنی به‌#نوکشون‌ ازهر لحظه از #ویدیو میخوام‌فهمیدی؟؟؟ _ بله ددی _منتظرم ویدیوتم بعد دودقیقه #ویدیو هاش امد باز کردم ‌وقتی ‌#نوک #سینه هاش‌ سیخ شد درجا #گیره زد که صدای #اخ ارومی‌که گفت و‌شنیدم !! _خب الان #نخی‌که بهت‌گفتم‌اوردی ‌به سر #گیره ها وصل کن و #گره بزن دوتا #گیره دیگه هم‌بزن به #لبه های #بهشتت و همون‌ #نخ و‌به #گیره های #بهشتم‌ وصل کن و.... بیا ادامشو بخون ببین لیتلشو چجوری تنبیه میکنه🔞😱😱👇👇👇👇 https://t.me/joinchat/Mv_8q1FtNzEzMmQ0 https://t.me/joinchat/Mv_8q1FtNzEzMmQ0 زیر۱۸ نیاد #سرچ_کن_نبود_لفت_بده🔞🔞😱 #ددی_لیتل_گرل