cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

گاهگفت Gaahgoft

گفتارِ گاه و بیگاه من در خلوتم و در درست‌خوانی شعر کهن ارسال پیام: @Saayeash

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
2 290
المشتركون
-324 ساعات
+187 أيام
+19030 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
شیخ گفت: «با مَلِک بگویید که حکمِ شرع این است که دزد را دست ببُرند. اکنون شما دزدانِ دین می‌باشید که به* تقویتِ* شما، کارهای نامشروع و ایذاءِ* مسلمانان وجود گیرد. و اگر از این افعالِ ناپسندیده، مُرتَدِع* نشوید، جنگ را آماده باشید.» از پیامِ شیخ حسن جوری، رهبرِ سربه‌داران خراسان به ملِک مُعِزّالدین حسینِ کَرت 🔻در زمانِ حمله‌ی سربه‌داران به هرات، ملِک مُعِزّالدین حسینِ کَرت (۷۳۲_۷۷۱ قمری) فرمانرواییِ این سلسله را بر عهده داشت. وی که در ظاهر مستقل بود، از یارانِ معتقدِ طَُغاتیمورخانِ مغول، ایلخانِ خراسان و گرگان شمرده می‌شد. #واژگان *به: به سببِ، به‌دلیلِ، به‌خاطرِ *تقویت: قُوّه دادن، نیرو دادن، پشتیبانی *ایذاء: (مصدر) آزُردن (آزَزدن، آزاردن)؛ آزار دادن *مُرتَدِع: باز ایستاده از کاری، دست‌کشیده از کاری؛ بازگردنده (از مصدرِ اِرتِداع به معنی رجوع و بازگشت) #ایران‌زمین @Gaahgoft
إظهار الكل...
2👍 1
#درست_خوانی #اختلاف_خوانش 🔅ز زلفت زنده می‌دارد صبا انفاس عیسی را ز رویت می‌کند روشن خیالت چشم موسی را سحرگه عزم بستان کن صبوحی در گلستان کن به بلبل می‌برد از گل صبا صد گونه بُشری را کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی برای گلبن وصلش رها کن منّ و سَلوی را گر از پرده برون آییّ و ما را روی بنمایی بسوزی خرقه‌ی دعوی بیابی نور معنی را دل از ما می‌کند دعوی سر زلفت به صد معنی چو دل‌ها در شکن دارد، چه محتاج است دعوی را به‌یک‌دم، زهدِ سی ساله، به یک دم باده بفروشم اگر در باده اندازد رُخَت عکسِ تجلّی را نگارینی که من دارم، اگر بُرقع براندازد، نماید زینت و رونق نگارستان مانی را دلارامی که من دانم گر از پرده برون آید نبینی جز به میخانه از‌ این‌ پس اهل تقوی را شود در گلخنِ دوزخ طلبکاری چو عطّارت اگر در روضه بنمایی به ما نورِ تجلی را #عطار متن این غزل در «گنجور»‎ #واژگان شهریور ۹۹ #سایه_اش @Gaahgoft
إظهار الكل...
قافیه‌ی مانی در غزلی از عطار 2.mp37.22 MB
7
Show comments
#پرسش ❓قافیه‌‌های این غزلِ #عطار را چگونه بخوانیم؟ 🔅ز زلفت زنده می‌دارد صبا انفاسِ عیسی را ز رویت می‌کند روشن خیالت چشمِ موسی را سحرگه عزمِ بستان کن صبوحی در گلستان کن به بلبل می‌برد از گل، صبا صد گونه بُشری را... نگارینی که من دارم، اگر بُرقَع براندازد، نماید زینت و رونق، نگارستانِ مانی را... #عطار الف. آ /:a/ /عیسا/، /موسا/، /بُشرا/، /مانا/... ب. ای /:i/ /عیسی/، /موسی/، /بُشری/، /مانی/... 👈 متن کامل غزل در گنجور #درست_خوانی #اختلاف_خوانش #پاسخ #مانی #فرید_حامد 🔸«مانی» در دانشنامه‌ی «ایرانیکا» 👈برای دیدنِ «مانائه»، به بخشِ " THE NAME "MANI، پاراگرافِ اول، سطر هفتم بروید. شهریور ۹۹ #سایه_اش @Gaahgoft
إظهار الكل...
قافیه‌ی مانی در غزلی از عطار.mp36.45 MB
5
Show comments
‍ 🔶به فرهنگ باشد روان تندرست🔶 🔶ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکی‌ها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنی‌اند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمی‌خورد. 🔶فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گستره‌یِ گسترده‌یِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین می‌کوشند. با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.                                🔶پـــــــایــنده ایــــــــــران🔶 🔶دکتر محمّد‌علی اسلامی‌نُدوشن ◼️کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته). 🔶زین قند پارسی (درست بنویسیم، درست بگوییم). ◼️کتابخانه تخصصی ادبیات 🔶بهترین داستان‌های کوتاه جهان ◼️رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز (گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران). 🔶رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه ◼️مولانا و باغ سبز عشق 🔶 حافظ // خیام ( صوتی ) ◼️بنیاد فردوسی خراسان (كانون شاهنامه فردوسی توس‏). 🔶رمانهای صوتی بهار ◼️مردم‌نامه، فصلنامه مطالعات تاریخ‌ مردم. 🔶خردسرای فردوسی (آینه‌ای برای پژواک جلوه‌های دانش و فرهنگ ایران زمین). ◼️چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر) 🔶آرخش، کلبه پژوهش حماسه‌های ایرانی (رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر). ◼️سرو سایـه‌فکن (رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی). 🔶شاهنامه کودک هما ◼️منابع تاریخ ساسانیان 🔶مطالعات قفقاز ◼️ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی) 🔶زبان شناسی و فراتر از آن (محفلی برای آموختن زبانهای ایرانی). ◼️شاهنامه برای کودکان (قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان). 🔶تاریخ اشکانیان ◼️انجمن شاهنامه خوانی آنلاین (دبی، کانادا، ایران، لندن). 🔶مأدبه‌ی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور). ◼️شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری 🔶بوستان سعدی با امیر اثنی عشری ◼️کانون پژوهش‌های شاهنامه (معرفی کتاب‌ها و مقالات و یادداشت‌ها پیرامون شاهنامه). 🔶گاهگفـت (دُرُست‌خوانیِ شعرِ کُهَن). ◼️شرح و بررسی آکادمیک تاریخ اشکانیان 🔶ملی‌گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی ◼️رهسپر کوچه رندان (بررسی اندیشه حافظ). 🔶تاریخ روایی ایران ◼️اهل تمییز (معرفی و نقد کتاب، پاسداشت یاد بزرگان) 🔶حافظ‌خوانی - محمدرضا کاکایی ◼️کتابخانه متون و مطالعات زردشتی 🔶کتاب گویای ژیگ ◼️انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) 🔶تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین ◼️سفر به ادبیات (خوانش و شرح گلستان صوتی، معرفی کتاب و...) 🔶تاریخ ترجمه(یادداشتها و جستارها دربارهٔ تاریخ‌نگاری و تاریخ ترجمه در ایران). ◼️تاریخ میانه 🔶کتاب و حکمت ◼️سخن و سخنوران (سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی). 🔶انجمن شاهنامه‌خوانی هما (خوانش و شرح بیتهای شاهنامه). 🔶کانال میهمان: 🔴بـیـــاض (عاطـفه طَیّـه، شاعر و نویسنده) 🔶فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم.🔶 🔶هماهنگی جهت شرکت در تبادل 🔶@Arash_Kamangiiir
إظهار الكل...
2
به تصحیح دکتر خانلَری ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم تا درخت دوستی کی بر دهد حالیا* رفتیم و تخمی کاشتیم گفت‌و‌گو* آیین درویشی نبود ور نه با تو ماجراها* داشتیم شیوه ی چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم گلبن حسنت نه خود شد دلفروز ما دمِ همّت بر او بگماشتیم نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد جانب حرمت فرو نگذاشتیم گفت: خود دادی به ما دل حافظا! ما محَصِّل* بر کسی نگماشتیم *حالیا: اکنون،حالا؛ فعلا، عجالتا *گفت‌و‌گو: جرّ و بحث *ماجرا: رنجش؛ دعوا و مرافعه *محَصِّل: تحصیلدار, مأمورِ وصول #حافظ #اتود #خلوت_بیغولگی #سایه_اش @Gaahgoft
إظهار الكل...
ما ز یاران چشم یاری داشتیم.mp33.60 MB
9
Show comments
👆👆ادامه👇👇 🔅من اگر خار‌م و گر گُل، چمن‌آرایی هست که از آن دست که او «می‌کشدم»، می‌رویم #حافظ 🔸#پاسخ (۲) 🔹نکاتی در حاشیه: 🔸۲. مصدرهای فارسی کهن، همگی با پسوندِ «ــدَن» یا «ــتَن» ساخته می‌شدند. مصدرهایی که از ترکیبِ «اسم +کردن» ساخته می‌شوند و به کار می‌روند، نادرست نیستند؛ ولی از نظر زبانشناسی و ریشه شناسیِ زبان فارسی، نوساخت به‌شمار می‌آیند. مثلا: کشت کردن، کِشتن بوده. درو کردن نیز، در اصل «دُرودَن» و «دِرودَن» و «دِرَویدَن» بوده است. 🔸۳. مصدرِ «کردن» به معنیِ «گادن»، مخفف و صورت دیگری از «کاردن» و «کاریدن» است؛ یعنی «تخم افشاندن»، «شخم زدن» و «شیار کردن». در ایرانیِ باستان*، ریشه‌ی «کَرــ»، به معنیِ بذر پاشیدن، و تخم کِشتن بود. در زبان سُغدی، /kyr/ ــ که ما فارسی‌زبانان، به دلیل ساکن بودنِ سه بی‌واکه‌ی پساهمِ /ک/، /ی/،/ ر/ قادر به تلفظ آن نیستیم ــ، به معنیِ بذر افشاندن و کِشتن بود. به همین قیاس، آلت مرد، در واقع آلتِ کشت و تخم افشاندن بوده؛ و به این سبب، از روزگاران کهن، «کیر» /ki:r/ (با یای معلوم)، یا /ke:r/ (با یای مجهول) خوانده می‌شده. از این‌جا درمی‌یابیم که تشبیهِ زن به مزرعه، ریشه‌ای باستانی در زبانِ اقوام دارد و مختص قرآن نیست که می‌گوید: نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ. زنان شما، کشتزار شمایند. *زبان‌های ایرانیِ باستان: پارسیِ باستان و اَوِستایی👇 به‌تقریب، از هزاره‌ی دوم پیش از میلاد تا سده‌‌های چهارم و سوم پیش از میلاد #یادداشت_های_حافظ #سایه_اش ۱۷ آبان ۹۹ #واژگان #کشیدن #کشتن #پرسش #سهیل_قاسمی @Gaahgoft
إظهار الكل...
👍 4 3🤮 1
🔅من اگر خار‌َم و گر گُل، چمن‌آرایی هست       که از آن دست که او «می‌کشدم»، می‌رویم #حافظ ❓#پرسش با توجه به فعلِ «می‌رویَم» در بیت، آیا می‌توان گفت «می‌کشَدَم» نیز، گونه‌ای صرفِ فعل از مصدرِ «کِشتن» است؟ 🔸#پاسخ (۱) اگر چه از نظر آواشناسی، و به گواه فرهنگ ریشه‌شناختی، شکل دیگری از «کِشتن»، «کشیدن» است، اما: اولا: مهجور و نامصطلح بوده، و به‌کارگیری آن، نمودی از کاستیِ توان شاعر انگاشته می‌شود. و ثانیا: مصدری‌ که فعل مضارع از آن ساخته می‌شود، «کاریدن» است؛ یعنی از ریشه‌ی «کارــ»: 🔅صد جوی آب بسته‌ام از دیده بر کنار       بر بوی تخم مهر که در دل بکارمت #حافظ پس در بیت مورد بحث هم، که فعل، مضارع است، اگر منظورِ گوینده، «کِشتن» بود، مطابق دستور زبان، ریشه‌ی کارــ به‌کار برده می‌شد. پس شاید «می‌کِشدم»، یادآور و ناظر به کِشتن هم باشد؛ ولی به گمان من، معنی اصلی نیست. 👈 در این‌جا، به نظر می‌رسد کشیدن به معنیِ بیرون آوردن و خارج کردن از زمین است: چمن‌آرا، می‌کِشد و من ‌می‌رویم. البته منظور، «از بیخ درآوردن» نیست؛ بل‌که «برآوردن» و «از دلِ خاک، بالا کشیدن» است. ترجمه‌ای ظریف، اصیل، ساده و طبیعی‌ست از لغت قرآنی برای رویاندن، در برابر روییدن: «فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ» بدان، انواع ثمرات را برای روزیِ شما برآورد. «أَنفِقُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَ مِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُم منَ الأَرْضِ» از چيزهاى پاكيزه‌اى كه به دست آورده‌ايد، و از آنچه براى شما از زمين برآورده‌ايم، انفاق كنيد. «فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُّخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا» پس به وسيله‌ی آن، از هر گونه گياه برآورديم، و از آن [گياه‌]، جوانه‌ی سبزى خارج ساختيم (رویاندیم). 👈 در عربی معاصر هم می‌گویند: ‏أخرجني من هذه! منو بکشید بیرون! می‌بینیم که برگردانی از مصدرِ «إِخراج»، «بیرون کشیدن»، یا مختصرا «کشیدن» است.‌‏ 🔹نکاتی در حاشیه: 🔸۱. این مصرع، نسخه‌بدلِ مهمّی هم دارد به این کتابت: 🔅که از آن دست که می‌پروَرَدَم، می‌رویم که متنِ نسخه‌های زیر است: ➖۸۱۳-۸۱۴ (که به فرمان یک امیر و به خط دو کاتب نوشته شده؛ کتابخانه‌ی‌موزه‌ی بریتانیا، لندن) ➖بی‌تاریخِ نیمه‌ی نخست قرن نهم (کتابخانه‌ی عزّت ‌قویون اوغلو، قونیه) ➖ ۸۴۳ (کتابخانه‌ی بادلیان، دانشگاه آکسفورد) ➖۸۷۴ (کتابخانه‌ی مرکزی دانشگاه تهران) (برگرفته از اختلاف نسخ مندرج در دو چاپ #خانلری و #نیساری) چنان‌که در بیت دیگری هم می‌گوید: 🔅مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی       چنان‌که پرورشم می‌دهند، می‌رویم 👈 (ادامه در پست بعد) #یادداشت_های_حافظ #واژگان #کشیدن #کشتن #سهیل_قاسمی #سایه_اش ۱۷ آبان ۹۹ ادامه👇👇 @Gaahgoft
إظهار الكل...
👍 6 3
❓#پرسش #پیغام_آشنا ♦️بنده دکلمه میکنم و دوست دارم ایرادام گفته بشه؛ تو کانالتون شنیدم نقد کردید. لطفا نقد کنید اگه وقت دارید. غزل ۱۷۶ از چاپ #قزوینی و #غنی سحرم دولت بیدار به بالین آمد گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد ناله فریادرس عاشق مسکین آمد مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست که به کام دل ما آن بشد و این آمد رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد چون صبا گفته‌ی #حافظ بشنید از بلبل عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد اینستاگرام https://www.instagram.com/navaye_del_06 #پاسخ 👇👇 @Gaahgoft
إظهار الكل...
سحرم دولت بیدار به بالین آمد.mp32.40 MB
221228_1404.mp37.86 MB
👍 8 3
Show comments
✅برای دوست‌داران فرهنگ، هنر، ادبیات، چندرسانه، محتوای درسی، کنکوری و امتحانات نهایی 🥇 این فهرست، از فعال‌ترین‌ها تشکیل شده 🥇 🛎 پیش از پاک شدن زودتر جوین شوید 🛎 🔴مشاوره آزمون‌های ارشد و دکتری 🆔@phd_literature ارتباط با ادمین⏬ 🔻@Rahaii_moha https://t.me/addlist/mERVQvjAI7c4Yzg0
إظهار الكل...
دبیران

A. invites you to add the folder “دبیران”, which includes 77 chats.

وقتِ بیداری‌ست اگر چه در ره هستی هزار دشواری‌ست، چو پرِّ کاه پریدن ز جا، سبکساری‌ست به پات رشته فکنده‌ست روزگار و هنوز نه آگهی تو که این رشته‌ی گرفتاری‌ست به گاهوارِ تو افعی نهفت دایه‌ی دهر مبرهن است که بیزار از این پرستاری‌ست سپرده‌ای دلِ مفتون خود به‌ معشوقی که هر چه در دل او هست، از تو بیزاری‌ست زمانه گشت چو عطار و خون هر سگ و خوک، فروخت بر همه و گفت: مشک تاتاری‌ست! گلش مبو که نه شغلیش غیر گلچینی‌ست غمش مخور که نه کاریش غیر خونخواری‌ست عمارت تو شده‌ست این چنین خراب ولیک، به خانه‌ی دگران پیشه‌ی تو معماری‌ست؟! بهل که عاقبتِ کار سرنگونْتْ کند بلندی‌ای که سرانجامِ آن، نگونساری‌ست چراغِ دزد ز مخزن* پدید شد، «پروین» زمان خواب گذشته‌ست، وقت بیداری‌ست *مخزن: انبار، گنجینه، جای ذخیره‌ی اموال #پروین_اعتصامی #خلوت_بیغولگی #سایه_اش @Gaahgoft
إظهار الكل...
وقت بیداری‌ست_پروین اعتصامی 2 (2).mp35.18 MB
8👍 1
Show comments