مجله علمی، ادبی و فرهنگی ژیوار
فصلنامه فرهنگی، اجتماعی، ادبی #ژیوار #کوردی_فارسی صاحب امتیاز و مدیر مسئول: محمد رحیم غلامویسی @jivar_j 🔸 🔸راههای ارتباطی: @jiwar1970
إظهار المزيد216
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
-17 أيام
-130 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
بیست ارگان دست بە دست هم دادن تا عنبر رو نوشتن انبر😡😡 یعنی بیت المال اینقدر بی صاحبە کە خرج همچین چیزایی میشە😢😢 التماس تفکر
جالبه بدونید که انسان در یک آن میتونه فقط از 10 درصد مغزش استفاده کنه و انسان میتونه کنترل اجسام و پرواز رو فقط و فقط با 50 درصد مغزش انجام بده.
📖 بارقەهای مطبوعات در جهان
✅ به شهادت تاريخ اولين روزنامه را «چيني ها» نوشتند اين روزنامه موسوم بود به روزنامه «كين بان» در سال (911 ق.م) منتشر شده و فاصله انتشار آن ماهانه، و زبان حال حكومت آن زمان چين بوده است.
چنين روزنامه اي با چنين نامي هنوز هم در حال انتشار است. بعداً «يوناني ها» هم براي انعكاس اخبار يوميه و ثبت حوادث جنگ ها و بيان افتخارات حماسه ها و بهادري هاي ملي خود، نياز به رسانه اي داشته و به گونه اي چنين ابزار ارتباط جمعي را سامان بخشيده و حتي مي توان گفت داستان هاي حماسي و رمان هاي قهرماني-تخيلي خود را بر بنيان چنين بستري به وجود آورده اند.
در شكل نوين تر، اولين روزنامه ي رسمي در اروپا روزنامه اي بود به نام (āctā Diurnā) يعني: اخبار يوميه، كه از طرف (يوليوس قيصر) شاهنشاه در سال (58 ق.م)، چاپ و منتشر شد كه ابتدا شرح نشست هاي كنگره ملي رُم در آن منتشر مي شد.
اين رسانه بعداً به (āctā Populic) يعني اخبار مردم مشهور شد و پس از آن اين روزنامه كليه اخبار متنوع جامعه را منعكس مي ساخت و از آن فراتر به عوامل ارتباطي ديگر مثل خبرنگار نياز پيدا كرد و براي آن در جاهاي ديگر خبر مي فرستادند به اين ترتيب اين پديده حوزه وسيع تري به خود گرفت .
در پايان سير قهقرايي قرون وسطي، با اختراع چاپ توسط «گوتنبرگ آلماني» در سال 1436 ميلادي انقلابي عظيم در ارتباط سريع جمعي دنيا به وقوع پيوست. در ابتداي سدهي هفدهم (1609 م) و (1631 ميلادي) با انتشار اولين روزنامه مدرن اروپايي(ستراسبورگ ريلش) در آلمان و روزنامهاي به نام (لاگازيت) در فرانسه تبلور چنين تحولي در دنيا به نمود واقعي رسيد.
«صنعت چاپ براي اولين بار در سالهاي پاياني قرن پانزدهم(1494 م) توسط يهوديان سفاردي((Sephārdi كه از دست آزار مذهبي از اسپانيا و پرتقال به سرزمينهاي امپراطوري عثماني گريخته بودند؛ وارد قلمرو امپراطوري عثماني شد. بعد از آن ارامنه در سال (1565م) به استفاده از اين صنعت روي آوردند. استفاده از چاپ با رسمالخط ويژه مسلمانان در سرزمينهاي اسلامي با تأخيري بسيار معمول شد و اين را بايد ناشي از سياستهاي سلاطين از يك سو و از سوي ديگر ريشه در عقب ماندگي مردم منطقه دانست.»
به هر ترتيب در سدههاي بعد در اروپا و تمام دنيا و به ويژه خاورميانه ، پديده روزنامه و روزنامه نگاري به شكل معاصر و نوين يك امر لاينفك ارتباطات جمعي و رسانگي تبديل شد و اكنون به ركن چهارم دموكراسي مشهور و با ديجيتاليزه شدن آن حكم «جهان مجازي» به خود گرفته است.
🔻 کتاب راهنمای مطبوعات كُردی؛ سير تاريخي و بازشناسي ساختاری،
✍عادل محمدپور، ص ۷ و 6
✅کدخدای چین هم آمریکاست!
هر وقت عنبرنسا جای فایزر را گرفت شانگهای هم جای واشنگتن را خواهد گرفت
✍ مجید مرادی
چین به علت تحریمهای ایالات متحده روابط بانکی خود را با روسیه متوقف میکند.
🔺این خبر شاید آب سردی به چشمان خوابآلوده بعضی در ایران بپاشد. همانها که سرخوشانه بعد از پیوستن ایران به پیمان شانگهای آواز میخواندند من و یاران به هم سازیم و بنیادش براندازیم، غافل از آن که خود شانگهای هم تحت اراده واشنگتن است.
🔺 کمکم خواهند فهمید یارانی در میان نیست و خیالات جای خود را به دیدن واقعیات و گردن نهادن به واقعیات خواهد داد. صخره واقعیت را نمیتوان تکان داد و چارهای جز کاستن از برخوردها نیست. سیاست و روابط بین الملل امروز به اقتصاد گره خورده و عداوت های ایدئولوژیک قدیمی و خصومتها به رقابت و رقابت به همکاری میان قطبهای متضاد سابق تبدیل شده است. نمونه اش چین و ویتنام وحتی ژاپن!
🔺 کسانی که روحانی را برای کلمه کدخدا ملامت میکردند و به او طعنه میزدند کمکم درمییابند کدخدا کیست هرچند این حقیقت بدیهیتر از آن بود که نیاز به استدلال داشته باشد و اساسا دعوا بر سر کدخدا بودن یا نبودن کاخ سفید نبود، دعوا بر سر پاستور بود. راستی چرا چین به اندازه ایران به پیمان شانگهای امید ندارد؟ هر وقت عنبرنسا جای فایزر را گرفت شانگهای هم جای واشنگتن را خواهد گرفت.
🌍
من ئا پیرنا کە ماچانێم قەلەندەر
نە یانەم هەن نە لانەم هەن نە لەنگەر
درێژی ڕۆی مەگێڵوون دەوری دنیا
شەوەیچ ئاما تەوەنێ، سەر وزووش سەر
*
مو ئان پیروم کە خانەندوم قەلەندەر
نە خانوم بی نە مانوم بی نە لەنگەر
ڕۆ هەمە ڕۆ وەرایوم گەرد گیتی
شەو دەرایو، ئەو سەنگی نەهوم سەر
"بابا تاهیری عوریان"
✍ج.#قەقنەس
بهترین و بدترین آدم ها را در بین دینداران دیدم؛ بهترین آنها کسانی بودند که میخواستند خودشان به بهشت بروند، سرشان به کار خودشان بود و بی آزار بودند و بهترین مشوق من به دین بودند.
و بدترین آنها کسانی بودند که میخواستند غیر از خودشان بقیه را هم به بهشت ببرند.
چقدر وحشتناک بود برخورد با آن ها، تظاهر و ریا، خشونت و توحش در بین آنها موج میزد.
👤 ماهاتما گاندی
🔶گردشگری یا تخریبگری؟
✍ اسماعیل شمس
🔻پیشتر درباره تٲثیرات خطرناک کولبری بر زیستبوم و زندگی مردم کردستان به ویژه هورامان نوشته و تٱکید کردهام که کولبری و درآمد فوری آن سبب بیعلاقگی جوانان به تحصیل و رهاکردن کارهای تولیدی شده است؛ به نوعی که مردم برای آبیاری و دامداری ناچارند از کارگر غیربومی استفاده کنند. در گذشته، چشمانداز زیست و معیشت در هورامان بهسبب جغرافیا و تنوع آب و هوایی، ترکیبی بود. مردم بهشکل همزمان کشاورزی،دامداری،باغداری،زنبورداری،مرغداری و حتی صید ماهی میکردند و مازاد محصول خود را در نقاط دور و نزدیک میفروختند. آنان صدها گیاه و محصول خودروی زیر و روی زمین و جنگلها و مراتع را میشناختند و بخش اعظم خوراک خود و دامهایشان را از جنگلهای منطقه به دست می آوردند. در این جنگل، یک درخت و درختچه و گیاه و بوته بیفایده نبود و از هر وجب آن استفاده مطلوب میشد و آسیبی هم به محیط زیست و چرخه طبیعت وارد نمیگردید. ۴۰سال پیش در هرکدام از روستاهای هورامان حداقل ۴۰۰ رٲس بز، صد گاو شیرده و دهها گوسفند وجود داشتند و نه تنها کسی از شهر لبنیات نمیخرید، بلکه مازاد آن هم به شهر فرستاده میشد. با کمال تٲسف امروز در بیشتر این روستاها دامداری سنتی دیده نمیشود و جنگلها یا طعمه آتش میشوند و یا توسط برخیگردشگران و افراد بیمسئولیت از بین میروند و برای تهیه زغال فروخته میشوند.
🔻موضوع این یادداشت و در ادامه یادداشت قبلی، گردشگری افسارگسیختهای است که اینروزها در حال اتمام کار ناتمام کولبری است و در آیندهای نزدیک آخرین میخ را بر تابوت چشمانداز ترکیبی هورامان خواهد زد. هورامان منطقهای کوهستانی است و آب و خاک و جنگل آن بسیار محدود است. متٲسفانه شمار زیاد گردشگران، بافت جنگلی منطقه را تخریب و زباله و پسماند آنان به سبب شیب بالای زمین، آب و محیط زیست را آلوده میکند. همین الان بیشتر فاضلاب و زبالههای موجود بازیافت نمیشوند و در گودالهای پایین و کنار شهر و روستا دفن میشوند که سبب آلودگی آب چشمههای پایین دستی و گسترش انواع بیماریها شده اند. افزون بر آن هورامان موزه تاریخ و فرهنگ و گنجینه لغات و اصطلاحات این سرزمین است. نابودی زبان و فرهنگ و میراث مادی و معنوی هورامان تنها به فرهنگ کرد آسیب نمیرساند، بلکه به کلیت فرهنگ ایران و اسلام هم صدمه میزند.برخی کتیبهها و کتابهای کهن فارسی بدون آشنایی با زبان مردم هورامان که تنها بازمانده زبانهای باستانی این سرزمین است، به هیچ وجه قابل خواندن نیستند. فلسفه و عرفان و برخی آثار اسلامی را هم نمیتوان بدون درک میراث معنوی هورامان بازخوانی کرد.همچنین جمعیت گویشوران هورامی بسیارکم و زبان آنها در حال انقراض است و اگر روند خرید املاک و سکونت مردمان مختلف در هورامان ادامه یابد،این زبان از تاریخ حذف خواهد شد. هورامان منطقه خاص و نادری است که نظیر آن در ایران وجود ندارد و بنابراین باید آن را حفظ کرد. من نمیفهمم که چرا باید این همه جشنواره در هورامان برگزار شود؟ مراسماتی که قبلاً نبودند یا محلی بودند و صبغه عمومی و عامهپسند کنونی را نداشتند. بهراستی کجای ایران اینگونه است؟ گردشگران و تورلیدرها هم بیشتر به خاطر این مراسمها به هورامان میآیند و از فرهنگ و تاریخ منطقه بیخبرند و با آن هم آشنا نمیشوند.
🔻این یادداشت به منزله مخالفت با اصل گردشگری و دفاع از جامعه بسته نیست،بلکه خواهان توجه به زیرساختها و حفظ میراث مادی و معنوی هورامان است.گردشگری بدون زیرساختهای لازم هرچند سود کوتاهمدتی به بخشی از ساکنان میرساند،اما بهای آن نابودی زیست بوم و میراث معنوی در بلند مدت است.این فاجعه در حالی در هورامان رخ میدهد که در پیشرفتهترین کشورهای جهان هم حتی با وجود زیرساختها مقررات ویژهای برای گردشگران گذاشتهاند و در عین حال سنتیترین لایههای زندگی خود را حفظ کرده اند.چند سال پیش در سفر به سویس در روستاها و فاصله بین شهرها گلههای بزرگ گاو و گوسفندی دیدم که مشغول چرا بودند. در این کشور مدرن در کنار دامداری صنعتی، دامداری سنتی هم به شکل گسترده رایج بود و دولت آن را تشویق و تسهیل میکرد. یکی از بزرگترین کارخانههای لبنیات سویس که پنیر آن یک برند مشهور جهانیست در روستای گرویر قرار داشت و روزانه هزاران توریست از مراحل تولید آن بازدید میکردند.در روستاهای دامنه آلپ هم که سالانه محل گردهمایی بزرگان سیاست، اقتصاد و هنر دنیاست، یکی از سنتیترین شکلهای دامداری و کلبههای عشایری وجود داشت که نظیر آن در میان عشایر ما هم کمتر یافت میشود.
🔻میشد در هورامان هم چنین کرد، اما زهی افسوس، نهتنها چنین نیست، بلکه ما از تولیدکننده اصلی محصولات دامی، باغی وکشاورزی ارگانیک به مصرفکننده تبدیل شدهایم و حالا هم محیط زیست، معماری سنتی،زبان کهن،فرهنگ تاریخی و میراث معنوی خود را فدای گردشگری میکنیم.
موفقیتهای آهسته و آروم، کاراکترت رو میسازه !
موفقیتهای سریع، غرور و خودشیفتگیت رو میسازه .
👍 1
آشنایی با هنر دقیق خواندن (1)
خواندن نوعی کار فکری است و کار فکری مستلزم تلاش و کوشش است. بعضی از افراد فقط چشم را روی متن عبور می دهند تا به شکلی نامعلوم معنا ها خود به خود و بدون هیچ تلاشی وارد ذهن بشوند. اما درست و دقیق خواندن اینگونه نیست. خواندن باید هدفمندانه و اندیشمندانه باشد. ذهن باید برای تفکر به کار افتد و همزمان احساسات برخاسته از متن شناسایی گردد.
گاهی فقط برای کسب لذت چیزی را می خوانیم. این نوع خواندن مهارت خاصی لازم ندارد. گاهی برای درک اجمالی یا کسب اطلاعات خاص، بدون توجه به جزئیات گزیده خوانی می کنیم. اما زمانی هم برای ورود به یک جهان بینی جدید و فهم و شناخت آن مطالعه می کنیم تا بتوانیم به پرسش ها و مسائل پاسخ دهیم، وسعت ذهن پیدا کنیم و بر نظامی مدون از معنا ها تسلط و اشراف پیدا نماییم. به این ترتیب ما می توانیم در درون نظامی که متن به ما ارائه می دهد تفکر کنیم. زمانی که بتوانیم در درون آن نظام بیندیشیم آن نظام در ذهن ما معنادار خواهد شد. بنابراین با فهم ایده ها، فرضیات، چهارچوب های فکری، الگوها و منطقِ یک نظام دانش و اشراف بر آن ما یاد می گیریم از منظر یک نظام دانشی تفکر کنیم و به تدریج رابطه آن را با دیگر نظام های دانش تجزیه و تحلیل نماییم.
منبع: آشنایی با هنر دقیق خواندن بر اساس مفاهیم و اصول تفکر انتقادی- لیندا الدر، ریچارد پل
برگرفتە از: آکادمی تفکر
https://t.me/zayelebook