شعر یعنی زندگی
شعر٬داستان ونقد آثار ادبی در دورهمی ارتباط بامدیر[email protected] 09189139037nezamslamy
إظهار المزيد197
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
محفل ادبی یاد یاران به مناسبت سوم خرداد سالروز آزاد سازی خرمشهر
@artnahavand
۲۸ اردیبهشت
روز بزرگداشت خیام
تقدیم به روح بزرگش :
گویند که روز محشری خواهد بود
بر کذب ؛ عذاب و شرری خواهد بود
با این همه آموزه ی پر ضد و نقیض
آن روز چه روز محشری خواهد بود!
روح پدرم شاد که می گفت به استاد
فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ
روز معلم مبارک
" خداوندا "
برگ در هنگام زوال مي افتد و ميوه به هنگام کمال
اگر قرار بر رفتن است ميوه ام گردان و بعد ببر
" بارالها "
زمين تنگ است و آسمان دلتنگ
بر من خرده نگير اگر نالانم...
من هنوز رسم عاشقي نمي دانم
" خداوندا "
کمکم کن پيماني را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفان هاي زندگي با " خدا" باشم نه ناخدا
" بارالها "
به دل نگير اگر گاهي "زبانم " ازشکرت باز مي ايستد
تقصيري ندارد
قاصر است کم ميآورد دربرابر بزرگي ات....
لکنت مي گيرد واژه هايم در برابرت!
در دلم اما هميشه
ذکر خيرت جاريست
من براي بندگي تو هزار و يک دليل مي خواهم
ممنونم که بي چون و چرا برايم " خدايي " ميکني....
امکان ندارد که کسی
چراغی برای دیگران
روشن کند و خودش
در تاریکی بماند...
خدايا : پنجره اي براي
تماشا و حنجره اي براي
صدا زدن ندارم ،
اميدم به توست ،
پس بي آنکه
نامم را بپرسي و
دفترهاي ديروزم را
ورق بزنى، رحمتت را
برای عزیزان همه جاري کن
#آمین
به سرهنگ سلطان چنین گفت زن
که خیز ای مبارک در رزق زن
برو تا ز خوانت نصیبی دهند
که فرزندکانت نظر بر رهند
بگفتا بود مطبخ امروز سرد
که سلطان به شب نیت روزه کرد
زن از ناامیدی سر انداخت پیش
همی گفت با خود دل از فاقه ریش
که سلطان از این روزهگویی چه خواست
که افطار او عید طفلان ماست
خورنده که خیرش برآید ز دست
به از صائم الدهر دنیاپرست
مسلم کسی را بود روزه داشت
که درماندهای را دهد نان چاشت
وگرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری؟
اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی گرامیباد
رفتی و در دل هنوزم حسرت دیدار باقی
حسرت عهد و وداعم با دل و دلدار باقی
آمدی و رفتی اما با که گویم این حکایت
غمگسارا همچنان غم باقی و غمخوار باقی
#شهریار
⚡️🌳⚡️
ای سلسلهی شوق تو بر پای نگاهم
سرشار تمنّای تو ، مینای نگاهم
روی تو ز یک جلوهی آن حسن خداداد
صد رنگ، گل آورده به صحرای نگاهم
تو لحظهی سرشار بهاری که شکفتهست
در باغ تماشای تو ، گلھای نگاهم
بی روی تو، چون ساغر بشکسته تراود
موج غم و حسرت، ز سراپای نگاهم
تا چند، تغافل کنی ای چشم فسون کار
زین راز که خفتهست، به دنیای نگاهم
سرگشته دود ، موج نگاهم ز پی تو
ای گوهر یکدانه دریای نگاهم
خوش میرود از شوق تو با قافلهی اشک
ای ره سپر بادیه پیمای نگاهم
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی