cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

یکشنبه های داستانی

شعر و داستان

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
455
المشتركون
+424 ساعات
+27 أيام
+130 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

زمستان و....m4a1.83 MB
Photo unavailableShow in Telegram
زمستان‌ و دیگر... گنجشکی‌ به پَر‌هاش دمید‌ سر جنباند‌ لرزید‌ خرمنی شبنم‌ به هر‌سمت پاشید‌. جیک‌جیکی کرد نُک به شاخه سایید‌ سیاه‌سایه‌ای دید‌ قار‌قاری شنید‌ هراسان قوز کرد‌ یک‌باره جهید‌. نرم‌پَری‌ خواب‌گونه‌ لغزید‌ چرخید و رقصید‌ از پیرهن‌ِ‌‌ِ مه گذشت‌ آرام فرو نشست‌. قندیلی از یخ‌ افتاد‌ شکست‌. شاخه‌ای لرزید‌. اسماعیل زرعی 30/ 8/1370
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
زمستان‌ و دیگر... گنجشکی‌ به پَر‌هاش دمید‌ سر جنباند‌ لرزید‌ خرمنی شبنم‌ به هر‌سمت پاشید‌. جیک‌جیکی کرد نُک به شاخه سایید‌ سیاه‌سایه‌ای دید‌ قار‌قاری شنید‌ هراسان قوز کرد‌ یک‌باره جهید‌. نرم‌پَری‌ خواب‌گونه‌ لغزید‌ چرخید و رقصید‌ از پیرهن‌ِ‌‌ِ مه گذشت‌ آرام فرو نشست‌. قندیلی از یخ‌ افتاد‌ شکست‌. شاخه‌ای لرزید‌. اسماعیل زرعی 30/ 8/1370
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
زمستان‌ و دیگر... گنجشکی‌ به پَر‌هاش دمید‌ سر جنباند‌ لرزید‌ خرمنی شبنم‌ به هر‌سمت پاشید‌. جیک‌جیکی کرد نُک به شاخه سایید‌ سیاه‌سایه‌ای دید‌ قار‌قاری شنید‌ هراسان قوز کرد‌ یک‌باره جهید‌. نرم‌پَری‌ خواب‌گونه‌ لغزید‌ چرخید و رقصید‌ از پیرهن‌ِ‌‌ِ مه گذشت‌ آرام فرو نشست‌. قندیلی از یخ‌ افتاد‌ شکست‌. شاخه‌ای لرزید‌. اسماعیل زرعی 30/ 8/1370
إظهار الكل...
ساحل.pdf0.79 KB
ساحل.m4a33.30 MB
Photo unavailableShow in Telegram
🌻 🌻   ... صدای سايش و خُرد‌شدن شن‌های جاده‌، آهنگ‌ِ يك‌نواختِ طبيعت را خط می‌زند‌. از پشت تپه‌ بلند‌، ماشين كورسی آلبالويی‌رنگی بيرون می‌آيد‌. آرام پیش می‌خزد‌. نور آفتاب به شیشه و بدنه‌اش می‌تابد و منعكس می‌شود‌. موسيقی شادی كه از راديوی آن پخش می‌شود لحظه‌به‌لحظه بلند و بلندتر می‌شود‌؛ به‌قدری كه نزديك ساحل که می‌رسد همهمه‌ی برخوردِ امواج و هياهوی مرغ‌های دريايی را خفه می‌كند‌. ماشين می‌ايستد‌. شيشه‌های كنارش بالا می‌رود. راديو و موتور خاموش می‌شود‌. محيط‌ در سكوتی سنگين فرو می‌رود‌؛ که پایدار نیست. ابتدا درِ سمتِ راست باز‌، و بی‌درنگ‌، محكم بسته می‌شود‌. بعد‌، درِ سمتِ چپ آهسته باز و همراه‌ِ تقه‌‌ای خفه‌ بسته می‌شود‌. دو پرنده‌، بال‌بال‌زنان از بالای ماشین می‌گذرند و پيش می‌آيند‌. آن‌كه جلوتر است‌، طلايی‌رنگ‌، كشيده و كوچك است‌. روی پرهای براق سينه‌اش سه خال‌ِ سفيد به‌رديف و به‌شكل هلال نقش شده‌؛ خال وسطی از دوتای ديگر بزر‌گ‌تر است‌. پرنده‌... 🌻 برای دانلود فایل‌های پی‌دی‌اف و صوتی داستان کوتاه (ساحل) روی لینک یکشنبه‌های داستانی کلیک کنید. سپاسگزارم ۱۴۰۳/۳/۲۷ #یکشنبه‌_های_داستانی
إظهار الكل...
حسرت.m4a3.30 MB
فایل صوتی در حال لود شدن است
إظهار الكل...
حسرت.pdf1.10 KB