☘🌺 آزربایجان 🌺☘
عکس های #طبیعت_آزربایجان 📹عکس های جالب📷 🎥فیلم های باحال📕داستان های خواندنی📒 🎻🎵🎶آلبوم ها واهنگ های جدید🎤🎶 #اطلاعات_عمومی گوزلیک آزربایجاننان باشلانیر بیزه قوشولون👇 t.me/TorkAz کانال مشترک👇 t.me/harameyn14
إظهار المزيد579
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+37 أيام
+3130 أيام
توزيع وقت النشر
جاري تحميل البيانات...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.تحليل النشر
المشاركات | المشاهدات | الأسهم | ديناميات المشاهدات |
01 ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم
مجلس آخر شد و ما تشنه و مخمورسریم
رفت این روز دراز و در حس گشت فراز
ز اول روز خماریم به شب زان بتریم
#حضرت_مولانا | 61 | 1 | Loading... |
02 😔Dumanli Shahar | 45 | 0 | Loading... |
03 یول اوسته یولاق اوللام
آخارام بولاق اوللام
سن منیم اؤز بالامسان
اؤزوم گؤز قولاق اوللام.
@TorkAz | 45 | 0 | Loading... |
04 میدونستی که اغلب مردان در همان ۲۶ دقيقه اول از خرید خسته و ملول می شوند، در حالی که زنان قادرند تا ۶ ساعت بدون خستگی به خرید بپردازند.😁🤭 | 94 | 5 | Loading... |
05 #آتا - بابا سؤزۆ
قوجالیق گلدی گئتمه ز
جاوانلیق گئتدی گلمه ز | 89 | 0 | Loading... |
06 Media files | 85 | 0 | Loading... |
07 Media files | 81 | 0 | Loading... |
08 شبنم توزلوو
گوزل گلیپ
♡჻ᭂ࿐✰ | 91 | 0 | Loading... |
09 مکان زندگی ترکان مسیحی مولداوی بخش سبز رنگ
@TorkAz | 84 | 0 | Loading... |
10 حدود صد سال پیش ، خیابان صائب به خیابان زندان معروف بود .
قبل از آن کوچه سنگفرش شدهای بود که به کوچه « مایانلیلار » معروف بود . در انتهای خیابان زمین بایری بود که فروشندگان مصالح، سنگ و خاک و آجر و ...میفروختند . در سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ که آلمان در اوج قدرت اقتصادی و صنعتی بود در قسمتی از اراضی بایر کوچه مایانلیلار کارخانه قالیبافی دایر کردند و بهترین قالی تبریز در این کارخانه بافته و به آلمان صادر میشد .
با شکست آلمان در جنگ جهانی اول این کارخانه ورشکست شد
و دولت ایران کارخانه را مصادره و تملک کرد .
در سال ۱۳۱۳سیلاب بزرگی قسمتهای مختلف شهر را فراگرفت و زندان و زیرزمین های آن زیر سیلاب ماند . شهربانی وقت تصمیم گرفت زندانی ها را موقتا به مکان دیگری منتقل کند . آنها ساختمان کارخانه قالی بافی را به عنوان زندان جدید انتخاب کردند و دسته دسته زندانیان روبه آنجا منتقل کردند و از آن زمان این کوچه و خیابان به نام خیابان زندان مشهور شد .
در سال ۱۳۵۰ ، بعد از تأسیس زندان جدید در دروازه تهران ، این مکان به شهربانی وقت واگذار شد و در طول سالها به کلانتری پنج ، اداره گذرنامه اداره اماکن ، آموزشگاه پلیس و باشگاه ورزشی تغییر کاربری داده است .
#تبریز
#تبربزگردی
#تاریخ_تبریز
#آذربایجان | 79 | 0 | Loading... |
11 حدود صد سال پیش ، خیابان صائب به خیابان زندان معروف بود .
قبل از آن کوچه سنگفرش شدهای بود که به کوچه « مایانلیلار » معروف بود . در انتهای خیابان زمین بایری بود که فروشندگان مصالح، سنگ و خاک و آجر و ...میفروختند . در سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ که آلمان در اوج قدرت اقتصادی و صنعتی بود در قسمتی از اراضی بایر کوچه مایانلیلار کارخانه قالیبافی دایر کردند و بهترین قالی تبریز در این کارخانه بافته و به آلمان صادر میشد .
با شکست آلمان در جنگ جهانی اول این کارخانه ورشکست شد
و دولت ایران کارخانه را مصادره و تملک کرد .
در سال ۱۳۱۳سیلاب بزرگی قسمتهای مختلف شهر را فراگرفت و زندان و زیرزمین های آن زیر سیلاب ماند . شهربانی وقت تصمیم گرفت زندانی ها را موقتا به مکان دیگری منتقل کند . آنها ساختمان کارخانه قالی بافی را به عنوان زندان جدید انتخاب کردند و دسته دسته زندانیان روبه آنجا منتقل کردند و از آن زمان این کوچه و خیابان به نام خیابان زندان مشهور شد .
در سال ۱۳۵۰ ، بعد از تأسیس زندان جدید در دروازه تهران ، این مکان به شهربانی وقت واگذار شد و در طول سالها به کلانتری پنج ، اداره گذرنامه اداره اماکن ، آموزشگاه پلیس و باشگاه ورزشی تغییر کاربری داده است .
#تبریز
#تبربزگردی
#تاریخ_تبریز
#آذربایجان | 1 | 0 | Loading... |
12 Media files | 78 | 1 | Loading... |
13 Media files | 79 | 1 | Loading... |
14 Media files | 77 | 1 | Loading... |
15 Media files | 76 | 1 | Loading... |
16 Media files | 69 | 1 | Loading... |
17 Media files | 80 | 1 | Loading... |
18 Media files | 75 | 1 | Loading... |
19 *پارسی شکره، ولی بعضی وخت ها مایه دردسره!*
😂😂
آیا واقعاً در مَثَل
جای مناقشه نیست؟
از بچگی شعرها و ضربالمثل ها
را جابجا میگفتم
یا در جای نامناسبی
استفاده میکردم.
یک بار معلم کلاس دوم راهنمایی، حمید عباسی رو آورد پای تخته و اون هم مسئلهای که من نمیتوانستم حلش کنم رو به کمک خودِ معلم حل کرد.
بعد معلم برگشت سمت من و گفت:
کار هر بز نیست خرمن کوفتن، گاو نر میخواهد و مرد کهن.
گفتم: آقا به ما گفتید بز؟
گفت: عزیزم در مثل جای مناقشه نیست.
گفتم: آره آقا،
حمید عباسی
واقعاً مرد کهن هست.
با عصبانیت گفت:
منظورت اینه که من گاو نَرم؟
▪︎گفتم: آقا در مثل که جای
مناقشه نیست!
گفت: حیف که اون تَرکههای قدیم رو ازمون گرفتن،
وگرنه حالیت میکردم.
گفتم:
خدا خر را شناخت
که شاخش نداد!
با عصبانیت گفت: به من گفتی خر؟
گفتم: آقا در مثل جای مناقشه نیست.
گفت: به من توهین کردی؟
من سی ساله تو این مدرسهام
هیچ کس به اندازه من اینجا نبوده.
گفتم:
آب که زیاد یه جا بمونه میگَنده.
با عصبانیت گفت:
من دیگه نمیتونم تحمل کنم.
محمد جوادی، پاشو برو
بگو آقا ناظم بیاد.
گفتم: آقا در مثل جای مناقشه نیست.
گفت: بذار آقای ناظم بیاد،
میگم اخراجت کنه.
گفتم:
به حرف گربه سیاه بارون نمیاد.
معلم داشت
از عصبانیت خفه میشد که
ناظم اومد و ماجرا را براش گفتیم.
آقای ناظم به من گفت:
فراهانی صد بار نگفتم
آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه؟
یهو معلم گفت:
آقای ناظم به من گفتی گربه؟
ناظم گفت:
در مثل که جای مناقشه نیست
برادر، من خودم بیست سال معلم بودم، بهترین شاگردها رو پرورش دادم.
معلم گفت: خب دیگه. انگور خوب نصیب شغال میشه.
ناظم گفت: به من گفتی شغال؟
معلم گفت: در مثل جای مناقشه نیست.
خلاصه دعوایی شد بیا و ببین.
کار بیخ پیدا کرد و قضیه به دادگاه کشید.
من رو هم به عنوان شاهد احضار کردن.
داخل دادگاه، کسی که پشت میز نشسته بود، شروع کرد به نصیحت آقا معلم و آقای ناظم.
گفت: آقایون، شما فرهنگی هستید، تحصیلکرده هستید، خودتون میدونید که در مثل جای مناقشه نیست. اصلاً حرف باد هواست. آدم نباید با یه حرف ساده اینقدر ناراحت بشه که.
یهو آقای ناظم گفت: ایول. منهم از اول همین رو میگفتم.
اون آقایی که پشت میز نشسته بود گفت:
من مسئول نیستم. ایشون مسئول پرونده شما هستند.
بعد به آقایی که کنار دستش نشسته بود اشاره کرد.
آقای ناظم هم گفت: حالا چه فرقی میکنه؟ سگ زرد برادر شغاله.
یهو آقای مسئول و مرد بغلدستیش با عصبانیت گفتن: به من گفتی شغال؟
بعد آقای مسئول به مرد بغلدستیش گفت: آقای محترم ببخشید ها، به شما گفتن سگ زرد!
اون آقا هم گفت: نخیر آقای مسئول. سگ زرد رو به شما بودن. شما مثل اینه که چشم نداری ببینی منم تا چند ماه دیگه مسئول میشم.
اقای مسئول پوزخندی زد و گفت:
شتر در خواب بیند پنبهدانه.
اون آقا گفت: به من گفتی شتر؟ گزارش بکنم به مقامات؟
مسئول گفت: برادر من در مثل که جای مناقشه نیست!
یهو عصبانی شدم و گفتم: آقایون از سنتون خجالت بکشید.
دو تا حقوقدان و دو تا فرهنگی افتادید به جون هم.
شما باید الگوی جوونهای این مملکت باشید.
اون وقت از مردم چه انتظاری دارید؟
شما نمیدونید هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد؟
آقای مسئول گفت: احسنت،
احسنت به این پسربچهی باهوش.
گفتم: چه فایده؟
هرچی میگم انگار یاسین تو گوش خر میخونم.
*خلاصه*
الآن تو بازداشتگاه دارم به اژدر سه دست، حالی میکنم که وقتی وارد بازداشتگاه شدم و گفتم ما هم رفتیم قاطی باقالیها، مَثَل گفتم.
اما حالیش نمیشه که نمیشه. یقهام رو گرفته و میگه: به من گفتی باقالی.
حالا خر بيار و باقالی بار کن!! | 86 | 1 | Loading... |
20 یه شاهکار انیمیشنی که ۹۲ سال پیش ساخته شده و در آن سالها برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه شده است . | 81 | 1 | Loading... |
21 یه شاهکار انیمیشنی که ۹۲ سال پیش ساخته شده و در آن سالها برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه شده است . | 1 | 0 | Loading... |
22 Media files | 88 | 3 | Loading... |
23 روزانه بیش از ۷۰۰ مسافر از طریق فرودگاه ارومیه جابجا می شوند
▫️مدیرکل فرودگاه های آذربایجان غربی با اشاره به انجام روزانه نزدیک به هفت پرواز از فرودگاه ارومیه گفت: به طور متوسط هر روز ۷۱۰ مسافر طی سال جاری از طریق فرودگاه ارومیه جابجا شده اند. | 93 | 0 | Loading... |
24 Media files | 91 | 0 | Loading... |
25 🔻یک صف نانوایی در هریس
@TorkAz | 96 | 1 | Loading... |
26 یاغسا یاغیش دریا سویون نئینرم
گول اولماسا باغبانی من نئینرم
والاه گوزلیم اورییم ده اولان سن سن
سن اولماسان دونیانی من نئینرم
قیزیلدان اولسا قفسیم آزادلیغا وار هوسیم
اورییم ده اولان سن سن هر نقدر وار نفسیم❤️
@TorkAz | 90 | 2 | Loading... |
27 ریمیکس ابراهیم تاتلیسس❤️❤️
هاوار هاوار خدیجه🎈🎈 | 88 | 0 | Loading... |
28 آهنگ ترکمنی😍💃
🍃🌼🍃 | 96 | 1 | Loading... |
29 🔺لحظه دستگیری سارق خودرو توسط مردم در تبریز | 92 | 1 | Loading... |
30 رقص ترک های چین 😍 | 113 | 5 | Loading... |
31 ♦️طبیعت زیبای منطقه ترگور ارومیه | 132 | 3 | Loading... |
32 باش گوتوروم گئدیم هارا🚶
بلکه باشقا بیر دیارا
ایچیم چولوم یانا یانا
درد الینن قاچیرام من..
گوزل دی
❤️❤️❤️❤️❤️ | 99 | 0 | Loading... |
33 گون آیدین ☀️
@salmasnews | 125 | 5 | Loading... |
34 🎤دیکلمه-نازیلا- صفرلی
دۆننی اۇنۇت،
قۆرتاردی کئچدی، گئتدی؛
بۇگۆن وار، قیمتینی بیل هئچ بیر شئی صاباحا بۇراخما...
"صاباحا بۇراخما
باخارسان صاباح اوْلار، سن اوْلمازسان"
اۇنۇتما،
یاشانمیش بیر آن، یاشانمامیش بیر خیالدان داها گؤزلدیر.
#اؤزدمیر_آصف
سلاملار گون آیدین | 106 | 1 | Loading... |
35 4 ماه مونده تا اربعین همین الان برین کاراتونو بکنین
بعد هی استوری نذارین جا مانده ام جا مانده ام
🤣🤣🤣 | 128 | 2 | Loading... |
36 4 ماه مونده تا اربعین همین الان برین کاراتونو بکنین
بعد هی استوری نذارین جا مانده ام جا مانده ام
🤣🤣🤣
@TorkAz | 1 | 0 | Loading... |
37 4 ماه مونده تا اربعین همین الان برین کاراتونو بکنین
بعد هی استوری نذارین جا مانده ام جا مانده ام
🤣🤣🤣
@TorkAz | 1 | 0 | Loading... |
38 همسایمون نذری آورده بود اومدم تشکر کنم قاطی کردم گفتم خداروشکر!!
بیچاره فکر کرد ما داشتیم از گشنگی میمردیم : دوتا بهم داد😂😂😢
@TorkAz | 130 | 2 | Loading... |
39 همسایمون نذری آورده بود اومدم تشکر کنم قاطی کردم گفتم خداروشکر!!
بیچاره فکر کرد ما داشتیم از گشنگی میمردیم : دوتا بهم داد😂😂😢😢
https://t.me/TorkAz | 1 | 0 | Loading... |
40 وقتی لج میکنم:😁😂
| 130 | 2 | Loading... |
ای دریغا که شب آمد همه از هم ببریم
مجلس آخر شد و ما تشنه و مخمورسریم
رفت این روز دراز و در حس گشت فراز
ز اول روز خماریم به شب زان بتریم
#حضرت_مولانا
یول اوسته یولاق اوللام
آخارام بولاق اوللام
سن منیم اؤز بالامسان
اؤزوم گؤز قولاق اوللام.
@TorkAz
Photo unavailableShow in Telegram
میدونستی که اغلب مردان در همان ۲۶ دقيقه اول از خرید خسته و ملول می شوند، در حالی که زنان قادرند تا ۶ ساعت بدون خستگی به خرید بپردازند.😁🤭
😁 3
حدود صد سال پیش ، خیابان صائب به خیابان زندان معروف بود .
قبل از آن کوچه سنگفرش شدهای بود که به کوچه « مایانلیلار » معروف بود . در انتهای خیابان زمین بایری بود که فروشندگان مصالح، سنگ و خاک و آجر و ...میفروختند . در سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ که آلمان در اوج قدرت اقتصادی و صنعتی بود در قسمتی از اراضی بایر کوچه مایانلیلار کارخانه قالیبافی دایر کردند و بهترین قالی تبریز در این کارخانه بافته و به آلمان صادر میشد .
با شکست آلمان در جنگ جهانی اول این کارخانه ورشکست شد
و دولت ایران کارخانه را مصادره و تملک کرد .
در سال ۱۳۱۳سیلاب بزرگی قسمتهای مختلف شهر را فراگرفت و زندان و زیرزمین های آن زیر سیلاب ماند . شهربانی وقت تصمیم گرفت زندانی ها را موقتا به مکان دیگری منتقل کند . آنها ساختمان کارخانه قالی بافی را به عنوان زندان جدید انتخاب کردند و دسته دسته زندانیان روبه آنجا منتقل کردند و از آن زمان این کوچه و خیابان به نام خیابان زندان مشهور شد .
در سال ۱۳۵۰ ، بعد از تأسیس زندان جدید در دروازه تهران ، این مکان به شهربانی وقت واگذار شد و در طول سالها به کلانتری پنج ، اداره گذرنامه اداره اماکن ، آموزشگاه پلیس و باشگاه ورزشی تغییر کاربری داده است .
#تبریز
#تبربزگردی
#تاریخ_تبریز
#آذربایجان
👍 1