هنرنامه

چقدر جنازه روی دست هایمان مانده است.. چقدر هفتم و گلوله و باتوم چقدر رقص میان چله ها مانده است، چقدر اندوه چقدر خشم چقدر شعار در گلوی مان مانده است، چقدر زن در مشت هایمان چقدر زندگی میان این همه مرگ چقدر آزادی ... آزادی ... آزادی ... چقدر خون برای ریختن مانده است چقدر "خدا" دست بسته و تنها چقدر درد برای کشیدن چقدر رنج چقدر خاک در مشت های کوچک "باوان" چقدر باد میان موهایمان مانده است؟ چقدر یک دل سیر خنده چقدر اشک از سر شوق چقدر رویا برای خواب هایمان مانده است، بعد از این همه جنازه چقدر از ما می ماند تا معشوقه اش را روی سنگ فرش های "آزادی" ببوسد؟ چقدر مرد برای نمردن می ماند؟ چقدر زن برای زندگی؟ چقدر زندگی برای آزادی؟ چقدر آزادی برای آزادی؟ #دیار @Artletter

گریه نکن من کابوس این قاضی ام… #محمد_مهدی_کرمی #محمد_حسینی @Artletter🥀

پشت پنجره شب بود و شب خیس از بارانی که می‌بارید و ستارگانی که خاموش نمی‌شدند… 🍂@Artletter

که ما همچنان می نویسیم که ما همچنان در اینجا مانده ایم مثل درخت که مانده است مثل گرسنگی که اینجا مانده است مثل سنگ ها که مانده اند مثل درد که مانده است مثل زخم مثل شعر مثل دوست داشتن مثل پرنده مثل فکر مثل آرزوی آزادی و مثل هرچیز که از ما نشانه‌ای دارد .. "محمد مختاری" 🥀@Artletter

«باید بدانی که وسط بوی گوگرد و باروت، در این روزها که همه‌ی راه‌ها بسته است و نمی‌توانم صدایت را بشنوم یا چیزی برایت بفرستم، در این جنگ که نفس‌های آخرش را می‌کشد، هر لحظه به یاد تو بودم. این فقط یک جنگ نیست رز. این تقابل به تمام معنای خیر و شر است. دوستان‌ما بیهوده کشته نشده‌اند و من بیهوده از تو دور نیستم.» ✍🏼 نامه‌هایی از سربازانِ جنگ‌‌جهانی دوم 🕊@Artletter

«باید بدانی که وسط بوی گوگرد و باروت، در این روزها که همه‌ی راه‌ها بسته است و نمی‌توانم صدایت را بشنوم یا چیزی برایت بفرستم، در این جنگ که نفس‌های آخرش را می‌کشد، هر لحظه به یاد تو بودم. این فقط یک جنگ نیست رز. این تقابل به تمام معنای خیر و شر است. دوستان‌ما بیهوده کشته نشده‌اند و من بیهوده از تو دور نیستم.» ✍🏼 نامه‌هایی از سربازانِ جنگ‌‌جهانی دوم 🕊@Artletter

کتاب طرحی برای انقلاب

#کوردی ئەویان کوشت، ئەو کە مانای ناوی ژیان بوو، ئەوان ئەکوژن، ئەوەی کە بۆنی ژیانی پێۆ بێ، ئەوان ئەکۆژن، چوونکا جگە لە مەرگ ئیش و پێشەیان نیە… #فارسی او را کشتند، ‏او که معنای اسمش زندگی بود، ‏آن‌ها می‌کشند، هر آنچه که بوی زیستن دهد، آن‌ها می‌کشند، چون کسب‌وکاری جز مرگ ندارند… ‏⁧ #ژینا_امینی⁩ ‏⁧ #مهسا_امینی⁩ ‏⁧ #گشت_کشتار⁩ ژینا نامی کوردی به معنای زندگی است.

#تاران پەچەی بە درەخت گرتەوە عەبای دا بەسەر ئاوا و جبەی کردە بەر جادە عەمامەی کردە سەری باخچە بەزۆر ڕیشی بە گۆرانی هێشتەوە کراسی عاشوورای کردە بەر شیعر و مۆسیقای بێوەژن کرد و ژیانی کرد بە پرسە تاران بەدەم کەسەوە پێ ناکەنێ بەدەم مەرگەوە نەبێ ئەو خۆشی لە هیچ نابینێ لە مەرگ نەبێ ژنی ئەو، کوڕی ئەو، کچی ئەو هەموویان ناویان هەر مەرگە و ئەوەی لەوێ لەدایک نابێ ژیانە #شێرکۆ_بێکەس #هەست_و_نەست 💡@Artletter ▫️ #تهران بر درختان حجاب اجباری پوشاند بر تن آبها عبا پوشاند بر تن جاده ها جبه پوشاند بر سر باغچه عمامه پوشاند به زور آواز را مجبور کرد که ریش بگذارد بر تنِ شعر لباس عاشورا پوشاند موسیقی بیوه شد و زندگی را تبدیل به عزا کرد تهران به روی کسی نمی‌خندد، غیر از مرگ تهران از هیچ چیز خوشش نمی‌آید غیر از مرگ زنانش، پسرانش، و دخترانش نام همه ی آنها مرگ است و چیزی که در آنجا از مادر متولد نمی شود زندگی ست #شیرکو_بیکس 💡@Artletter

از آن‌ها که با عطرِ نانِ گرم و هیاهوی زنگِ تفریح بیگانه ماندند چرا که مجالِ ایشان در فاصله‌ی گهواره و گور بس کوتاه بود، از فرزندانِ ترس‌خورده‌ی نومید، در محله‌ی تاریک یک تن بیدار نیست... #احمد_شاملو @Artletter