سکوت

سلام خوب هستین درباره فیلم دیدگاه من این میباشد ابتدا فرد توسط ایگو یا هرچیز دیگری مثل باورهای منفی پدر ومادر جهان دستانش بسته شده بود وباورهای منفی که سرباز درگوش اومیگفت ولی زمانی که به صحبت سرباز توجه کردوپذیرفت مثل باورهای کودکی که پذیرفتیم توجه آن به زندان افتاد چشم یک دروازه دیگر خب الان گوش او پرشده از باور تو خوب نیستی وخودش متاسفانه آگاهانه به زندان نگاه کرد وتوجه کرد وجذب کرد در زندان میز مطالعه ای برای او وجود داشت وکتابی روی تخت نشانه راه رهایی اگر کتاب میخواند اوضاع بهتر میشد ولی تا ایگو گفت این را استفاده نکن کنار گذاشت مثل اینکه تا باشگاه می‌رویم خسته میشویم بااولین مشکل کنار میزاریم یادرس یا آموزش جدید ولی درمورد جعبه هرچقدر گفت دست نزن تاثیر نداشت مثل مخدر همه میدونیم بد هست وهرچقدر هم اذيت بشیم سمت‌ آن میریم در آخر با توهم دنیا روبه رو شد ولی باور کردم ولمس کرد این آخر حرکت قانون جذب هست لمس حتی به این توجه نکرد که بیرون جعبه بادرون آن چه تفاوتی دارد یا از تجربیات زندانی قبلی استفاده کند که فقط مشاهده میکرد در نهایت همه‌ی افراد با توجه به باورهای منفی خودشان را درون جایی که تمام قدرت های آنها را می‌گرفت تا ابد محبوس کردند

این زندان همان این دنیاست که ما داخلش زندانی هستیم حالا یکی آرام و رهاست داخل این زندان یکی هم در گیره ولی بالاخره باید همه اون رو طی کنند و یک امتحانه و در زمانی که به آگاهی رسیدیم و دوره خودمون رو طی کردیم می‌توانیم خلاص شویم ولی کسانی که میخوان قوانین این دنیا را دور بزنن(تا به اون آرامشه برسن حالا یکی این آرامشه رو تو پول میبینه یکی تو مقام میبینه و هر کسی تو ی چیزی ولی در نهایت باید رها باشی تا به اون آرامشه برسی و آزاد بشی) نه تنها موفق نمی‌شوند آزاد بشن بلکه بدتر گیر میوفتن، مثل کسی که میخواد تو بورس یکدفعه ثروتمند بشه و کل پولشو داخلش میریزه که قوانین دنیا رو دور بزنه و ثروتمند بشه ولی برعکسش سرش میاد نه تنها ثروتمند نمیشه بلکه اونی رو که داره هم از دستش میره و هر بار که بخوایم قوانین رو دور بزنیم کار خودمون رو سخت تر میکنیم همونطور که از زندان رفت داخل جای بدتر کبریت

این زندان همان این دنیاست که ما داخلش زندانی هستیم حالا یکی آرام و رهاست داخل این زندان یکی هم در گیره ولی بالاخره باید همه اون رو طی کنند و یک امتحانه و در زمانی که به آگاهی رسیدیم و دوره خودمون رو طی کردیم می‌توانیم خلاص شویم ولی کسانی که میخوان قوانین این دنیا را دور بزنن(تا به اون آرامشه برسن حالا یکی این آرامشه رو تو پول میبینه یکی تو مقام میبینه و هر کسی تو ی چیزی ولی در نهایت باید رها باشی تا به اون آرامشه برسی و آزاد بشی) نه تنها موفق نمی‌شوند آزاد بشن بلکه بدتر گیر میوفتن، مثل کسی که میخواد تو بورس یکدفعه ثروتمند بشه و کل پولشو داخلش میریزه که قوانین دنیا رو دور بزنه و ثروتمند بشه ولی برعکسش سرش میاد نه تنها ثروتمند نمیشه بلکه اونی رو که داره هم از دستش میره و هر بار که بخوایم قوانین رو دور بزنیم کار خودمون رو سخت تر میکنیم همونطور که از زندان رفت داخل جای بدتر کبریت

منم فکرکردم منظورش کنترل افکارمزاحمه اگه به افکارمزاحم بها بدیم توش گیرمیفتیم ،هرچه بیشترتلاش کنیم بیشتر عرصه برامون تنگ میشه اول تومحوطه بود بعد وارد سلول شد بعد جعبه بعدشم قوطی کبریت اون شخص که میگفت زندانی بعدی، بعدهوشیارم میتونه باشه که چون به افکارمسلطه ،رهاست حتی به اون شخص گفت سراغ جعبه نرو ،منظورش شاید همون کنترل ذهن و سراغ هرفکری نرفتن باشه

منم فکرکردم منظورش کنترل افکارمزاحمه اگه به افکارمزاحم بها بدیم توش گیرمیفتیم ،هرچه بیشترتلاش کنیم بیشتر عرصه برامون تنگ میشه اول تومحوطه بود بعد وارد سلول شد بعد جعبه بعدشم قوطی کبریت اون شخص که میگفت زندانی بعدی، بعدهوشیارم میتونه باشه که چون به افکارمسلطه ،رهاست حتی به اون شخص گفت سراغ جعبه نرو ،منظورش شاید همون کنترل ذهن و سراغ هرفکری نرفتن باشه

غزل شماره ۳ دیوان شمس مولانا موضوع غزل : بنده عاصی و کرم پروردگار ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها... کانال غزلیات دیوان شمس @ghazaliyateshams