روزی روزگاری كتاب
279
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
دومین شماره مجله ادبی صوتی «نردبان» منتشر شد.
☘️🎧☘️🎧☘️🎧☘️🎧☘️🎧
این مجموعه ، حاصل تلاش دوستان فرهیخته ام در موسسه باغ حکمت ترشیز ست، که به مناسبت روز بزرگداشت حافظ تهیه شد ، و در لحظات پایانی ضبط ، داغ سوگ سترگ درگذشت خسرو آواز ایران بر پیشانی اش نشست.
سپاسگزارم از همراهی بیدریغ دکتر حامد خاتمی پور(سردبیر و گردآورنده مطالب )، مهندس رضا یوسفی و جناب کاظم آبی( انتخاب موسیقی) ، مهندس احمد داودیان و سرکار خانم مرتضایی ( گویندگان) ، و فضای عالی صدابرداری ، میکس و تدوین کار در استویو دلنواز ترشیز به مدیریت جناب آبی .
شما را به شنیدن این پادکست ۸۰ دقیقه ای دعوت میکنم، که فایل آن در لینک تلگرامی زیر ، در کانال «باغ حکمت ترشیز و کتابکده نردبان آسمان» بارگزاری شده، و از بیستم مهرماه ۹۹ قابل دسترسی ست.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://t.me/baghehekmat
جان شیرین تان از گنجینه شعر و موسیقی ایران زمین گرم و روشن باد.
باغ حکمت ترشیزوکتابکده نردبان آسمان
خوشبخت آنکه به2چیزدسترسی دارد،کتابهای خوب ودوستان اهل مطالعه." ویکتور هوگو " موسسه باغ حکمت ترشیزوکتابکده نردبان آسمان. کاشمر ، ابتدای خیابان بهبودی . 051- 55243444
👆👆ایشان سعیده قدس هستند
"بنیانگذار موسسه محک"
صحبتهای ایشان پیرامون شکلگیری موسسه محک را امروز دیدم و برای من جالب و قابل تامل بود، پیشنهاد میکنم اگر فرصت کردید ببینید حتما.
إظهار الكل...
زنان موفق ایران؛ سعیده قدس کیست؟
برای دیدن متن این ویدئو و سایر متن ها و ویدئوهای مشابه به این آدرس مراجعه کنید: goo.gl/JEQqi6
🔸️ اعتقادی که جای هیچ تردیدی باقی نمیگذارد، اعتقاد نیست؛ خرافه است.
اساساً هیچ قولی، به طور مطلق و به خودیِ خود، خرافه نیست. در واقع، خرافه بودن یک قول، به کیفیتِ باور داشتن قائلِ آن قول مربوط میشود. خرافهپرستی بدین معنا نیست که به اندیشههای «کهنه» یا «باطل» اعتقاد داشته باشیم، بلکه یعنی به اندیشههایی، ولو بسیار «تازه» یا کاملاً «بدیهی»، چونان اعتقاد ورزیم که در بابِ آنها بابِ هر تردیدی را مسدود کنیم و دیگر نه بر خود، و نه بر هیچ بنیبشری، روا نداریم که نسبت به آن هیچ چونوچرایی بکند. باری، خرافه اعتقادِ باطل نیست، بلکه اعتقادی است که از نظرگاه ما قابل ابطال نیست، چراکه اساساً نزد ما تردیدناپذیر است. هر اعتقاد که نسبت به آن «تصلّب» و «تعصّب» بورزیم و برایمان «انتقادناپذیر» و «انعطافناپذیر» شود خرافه است.
@rozi_rozgari_ketab
▫️تفکر سریع و کند
دانیل کانمن، که تخصص اولیهاش روانشناسی بوده است، جایزه نوبل در رشته اقتصاد را در سال ۲۰۰۲ دریافت کرده که این مسئله، خود به جذابیت آکادمیک او میافزاید.
این کتاب شامل سه بخش از مراحل کاری اوست: کارهای اولیه، یعنی سوگیریهای شناختی، سپس نظریه چشم انداز و پس از آن پژوهشهایی در زمینهی شادی است.
محور اصلی کتاب، بررسی دو سیستم در نحوه تفکر ما است: سیستم یک که سریع، شهودی و هیجانی است، در صورتی که سیستم دو آهسته تر، خودخواستهتر و منطقیتر است. این کتاب ترسیم سوگیریهای شناختی در ارتباط با هر نوع تفکر است که با پژوهشهای خود کانمن درباره نفرت از باختن آغاز میشود.این کتاب برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۲ شده است.
______________________________________________
▫️نابخردیهای پیشبینیپذیر
یکی از پیشفرضهای اولیه در اقتصاد این است که مجموعهی افراد فعال در یک اقتصاد دو ویژگی مشخص دارند: ۱. به دنبال حداکثر کردن سود هستند و ۲. منطقی عمل میکنند.
اما آیا واقعاً ما در تصمیمگیریهایمان –نه فقط دربارهی تصمیمهای اقتصادی- این قدر منطقی عمل میکنیم؟
در کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر نویسنده با مستندات و آزمایشهای مختلف به ما نشان میدهد که چقدر رفتارها و تصمیمهایمان به دور از منطق هستند.
______________________________________________
▫️کج رفتاری
شاید با تکیه و تمرکز بر عبارت «کجرفتاری» تصور کنید که ریچارد تیلر در کتابش قصد دارد رفتارهای انسانها را ذاتاً غلط و کج بپندارد و بکوشد در رفتار انسانهای عادی تغییر ایجاد کند. درحالیکه اینطور نیست.
ریچارد تیلر در کتاب «کج رفتاری» از اختلاف علم اقتصاد امروز با رفتارهای واقعی انسانها حرف میزند و معتقد است اقتصاد، بهجای انسانهای واقعی، فرضیات و نظریههایش را براساس انسانی خیالی بهنام انسان اقتصادی بنا گذاشته است.
بههمین دلیل خیلی جاها پیشبینیهایش نادرست از آب درمیآید و به دردسر میافتد. انسان اقتصادی انسانی است که هیچگاه انتظار هدیه برای سالگرد ازدواج یا کادوی تولد ندارد. رفتارهایش هیچگونه سوءگیری ندارد و کاملا با دلیل و عقل و منطق تصمیمگیری میکند. احساسات و همینطور هواهای نفسانی در زندگی او هیچ جایگاهی ندارد. اما بیایید بپذیریم که ما در دنیای انسانهای اقتصادی زندگی نمیکنیم، بلکه در دنیای انسانها زندگی میکنیم. حتی خودِ اقتصاددانها هم انساناند.
.
.
.
.
🔰 ترس از داستایوفسکی
(تعریف گناه در داستان های داستایوسکی)
نویسنده: بختیار علی
ترجمه: عباس وحدانی
همه جا صحبت از ترسی است که آدمها از خواندن داستانهای داستایوسکی دارند. یکی می گوید سال ها است به سمتش نرفتم چون هر بار از او قصه ای می خوانم انگار درباره من نوشته است. یکی می نویسد نباید از او زیاد خواند چون داستانهایش غم انگیز است.
هرمان هسه نویسنده سوئیسی و برنده جایزه نوبل می گوید: «زمانی شروع به خواندن داستایوفسکی کنید که غمگین هستید و احساس درماندگی می کنید. زمانی که زندگی را همچون زخم سر باز کرده بزرگی می بینید، زمانی که به تردید دچار شده و ناامیدی وجودتان را فرا گرفته… زمانی که در اوج اندوه تنهائی به زندگی نگاه می کنید و دیگر مایل نیستید هیچ بهره ای از این زیبائی بی رحم ببرید. تنها آن زمان است که می توانید به سوی داستایوفسکی بروید.»
در نوشته های داستایوفسکی آدم نرمال وجود خارجی ندارد. نرمال بودن یک دروغ بزرگ است. با اینکه از نظر داستایوسکی انسان موجود گناهکاری است ولی همیشه به قهرمانان داستان هایش فرصت می دهد به جای اثبات بی گناهی، بتوانند ثابت کنند که انسان هستند.
گناه از نظر داستایوفسکی عاملی است که ما را به سمت بهتر شدن سوق می دهد. گناه عاملی است که بشر را به هم نزدیک می کند، آنها را یکسان می سازد. به نظر او ما نمی توانیم در برابر انسانی دیگر، خود را داور بپنداریم. او این اندیشه را در داستان «برادران کارامازوف» صریحاً ابراز می کند: « در این دنیا هیچ کس نباید گناه دیگری را قضاوت کند تا مادامی که اعتراف کند خودش نیز گناهکار است و یا شاید حتی از کسی که مورد قضاوت قرار می گیرد گناهکارتر است.»
به عقیده او تا زمانی که حتی یک انسان گناهکار وجود داشته باشد همه گناهکاریم. اگرچه خود او دیندار است اما دیدگاه او با تعریف گناه مذهبی فرق دارد. از نظر داستایوفسکی اعتراف به گناه به جهت پاک شدن انسان در برابر خدا انجام نمی شود. بلکه این اعتراف در برابر انسانهای دیگر است تا بدین وسیله ابراز کند من هم همچون شما هستم، با همان درد و عذابی که در آن به سر می برید. گناه در اینجا پلی است برای ارتباط انسانها تا بدین طریق کسی خود را از دیگری بهتر، پاک تر و برتر نبیند.
پاکی ریاکارانه در فلسفه فکری او جایی ندارد، همان احساس پاکی که باعث می شود تا حدودی وجدان آسوده ای در قضاوت دیگران داشته باشیم. تنها راهی که ما را به سمت عدالت می برد این است که وقتی در برابر گناهکاری قرار می گیریم بدانیم خود نیزگناهکاری . از نظر او شرط لازمه اثبات وجود انسانی اعتراف به گناه است، بدون محقق شدن این شرط هرگز به جایگاهی مستحق عشق، دوست داشتن و ترحّم نمی رسیم.
کمتر کسی به اندازه وی انسان را تا به این شدت شکافته و عریان کرده است. او بی رحمانه همه نقابها را می درد و فرصتی برایمان نمی گذارد تا از زیباییِ دروغین انسان صحبت کنیم. ترس از داستایوفسکی، ترس از همین عریانی وجودِ انسان است. او نویسنده ای مردم آزاری نیست که از عذاب دادن خواننده اش لذت ببرد و آنها را با شوک و حیرت رو در رو کند آنگاه وجه ترسناک و پنهانی انسان را در برابر خودش قرار دهد. هدف اصلی وی این است که بگوید انسان شایستهٔ دوست داشتن و یا شاید ترحّم است.
او به ما می گوید هر که را همان گونه که هست دوست داشته باشید. انسان بی گناه موجودی است که توانایی زیستن ندارد. کسی هم ارزشی برایش قائل نیست.
تمام راهکارهایی که داستایوفسکی در برابر شخصیتهای قصه هایش می گذارد همگی به شک و گناهی عمیق منتهی می شوند. او شخصاً برای رهایی از این گرداب مسیحیت را برگزیده بود. اما باید گفت تفسیر گناه و گناهکار داستایوفسکی تا حدودی از تعالیم مسیح عدول کرده بود. در مسیحیت گناه مایهٔ عشق نیست، اما از نظر داستایوفسکی بشر فقط زمانی می تواند به معنای واقعی بشر باشد که اعتراف به گناه کند.
او در قصه هایش برحذرمان می دارد که تسلیم پاکی دروغین خود شده و از این رهاورد به قضاوت دیگران بنشینیم. اما به راستی کدام یک از ما این جرأت را دارد که بگوید بین من و گناهکارترین انسانها آنقدر تفاوتی نیست؟ آیا کسی پیدا می شود از این مسأله وحشتی نداشته باشد؟ آیا کسی هست که از داستایوفسسکی فراری نباشد؟ چه کسی می تواند دیگران را با گناهانش دوست داشته باشد یعنی آنگونه که هستند؟ اندیشیدن به داستایوفسکی و خواندن آثارش درس اخلاقی دشواری است که همواره ناآرام مان نگه می دارد و وادارمان می کند خود را به زیر پرسش ببریم.
@rozi_rozgari_ketab
پیشنهادهایی برای خانه نشینی این روزها.pdf.pdf
پیشنهادهایی_برای_خانه_نشینی_این_روزها_pdf.pdf5.80 KB
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.