cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

ذکرالله - محمدجهانی

دوستان جهت ارتباط با ادمین میتوانید با ای دی زیر در ارتباط باشید @jahani17

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
565
المشتركون
-224 ساعات
+27 أيام
-630 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

گزارش(2551) ترانه های جاودان ایرانی 17 " کن فیکون " ترانه "مرا ببوس" زمانیکه خداوند اراده میکند که "روشنائی بشود" پس ،روشنائی شد! یا زمانیکه مریم گفت : خدایا چگونه مرا فرزندی باشد درحالیکه هیچ مردی مرا لمس نکرده جوابش دادند که : آنگاه که خداوند، اراده امری کند فقط میگوید " "کن فیکون "(آل عمران-47) یا زمانیکه خداوند آسمانها وزمین را آفرید وامر الهی واقع شد فرمود"کن فیکون"(بقره -117) درتمام موارد فوق ، اراده الهی در "یک ثانیه" محقق نشد بلکه نیاز به زمان های لازمی داشت تا امر الهی محقق شود گاهی نیاز به 6 دوره زمانی ( 13 میلیارد سال) وگاهی برای حامله شدن مریم نیاز به 9 ماه بارداری است ترانه های جاودان از روی این حقایق الهی است که میتوانیم پی ببریم که چگونه در زندگی مردم ایران زمانیکه خدا اراده به امری چون" ایجاد ترانه های جاودان" بکند نیاز است زمانی لازم طی شود وهمه نیروهای لازم ومقدماتی طی شود و "سویته" انجام شود(ص-72) تا خداوند هم از روح خود در آن ماجرا ، دمیده شود وحیاتی تازه به آن موضوع بدهد چنانچه ترانه "مراببوس" هم شامل همین قانون الهی شد وبا وجودیکه این ترانه توسط خانم "پروانه " اجرا و خوانده شد ، هنوز هیچ "روح خدائی" به درون این ترانه دمیده نشده بود ومیبایست 2 مرحله بزگ دیگر هم طی کند تا ترانه "مراببوس" به یک افسانه ملی وهنری درتاریخ موسیقی ملی ایران تبدیل بشود پس مرحله اول این افسانه یا حضور عشقی پاک وانسانی ، بین آقای حیدر رقابی و آن دختر هم دانشگاهی اش اتفاق افتاد واز آن مرد یک" هنرمند عاشق" ساخت که ترانه "مرا ببوس" را سرود وبه دست آقای مجید وفادار داد تا آهنگ را بسازد وخانم پروانه آنرا بخواند مرحله دوم افسانه شدن ترانه مراببوس با حضور اتفاقی آقای حسن گلنراقی رخ داد که ترانه را شنید وحس کرد که میتواند آن را به بهترین حالت ممکنه بخواند (تماما اراده الهی درکار بوده است ) بقول آقای پرویز خطیبی درسال ۱۳۳۵ زمانیکه حسن گلنراقی به استودیو ۸ رادیو میرود برای دیدن پرویز یاحقی که درحال نواختن ترانه مراببوس بودند وترانه را می شنود وازآنها میخواهد که آهنگ را بنوازند تا او نیز آن رابخواند وترانه ضبط میشود وبدون آنکه اسمی از آقای گلنراقی بیاورند در رادیو پخش میشود (به اسم ناشناس) که شدیدا از طرف مردم مورد استقبال واقع میشود گوئی که همینک "روح خدا" در درون ترانه دمیده میشود (حجر-29) مرحله سوم افسانه شدن ترانه پخش ترانه مراببوس در رادیو ایران همزمان میشود با فضای سیاسی سال های ۳۳ تا۳۶ که تعدادی ازافسران حزب توده ،اعدام شده بودند که شایعات فراوانی ساخته میشود که سرهنگ مبشری(یاسرهنگ سیامک) در شب اعدام ،این ترانه را برای دخترش می سراید وبدینسان ، ترانه مراببوس بسوی افسانه شدن بیشتر، پیش میرود یعنی طی 3 مرحله مهم وبا مقدماتی که طی میکند این ترانه جاودان "مراببوس" همان اراده امر الهی میگردد تا من بعد هرایرانی که میخواهد به "روح خدا" دست بیابد کافیست این ترانه را گوش دهد ویا خودش بخواند وزمزمه کند وبدینسان است که "کن فیکون" در زندگی مردم ایران بوجود می آید وبیش از 114 ترانه جاودان ،شکل میگیرد (گوئی قرآن ایرانیان است)تا مردم با شنیدن ترانه های نیکو وزیبا وعاشقانه به شادی وبه آگاهی وبه حیات الهی دست بیابند ومعراج را از این ترانه ها بگیرند چنانچه معراج در ترانه "غوغای ستارگان " دیده شد وتوضیح داده شد که چگونه یک عشق انسانی میتواند انسان را به صعود وبه معراج برساند درحقیقت هر ترانه جاودان ایرانی برای ما ایرانیان بمثابه فرود آمدن یک "کتاب" از لوح محفوظ است چنانچه تمامی پیامبران هم یک کتاب از لوح محفوظ الهی دریافت کردند وحیاتبخشی در زمان خودشان کردند نتیجه: خداوند مهربان در هرزمانی برای هر ملتی درحال هدایتگری ودرحال کمک ویاری رساندن به مردم میباشد(ذات الهی، هدایت دائم را اقتضا میکند) منتهی باید با"چشم الهی" به ماجراهای زندگی خودمان نگاه کنیم وحجاب هارا کنار بزنیم تا نور و روشنائی بیاید(منحصرکردن هدایت الهی به کتب قدیمی وبه ادیان قدیمی به معنای ازدست دادن خدا درزمان حاضر است و انحصارطلبی دینی ،چشم انسان هارا کور میکند!) بایدببینیم که در زندگی مردم ،چگونه هر روز خداوند ظاهر میشود ومارا نصرت میبخشد ونجات می آورد و نور دهی میکند(که دین بخشی میکند) ترانه های جاودان ایرانی یکی از مهمترین راه های امید و شادی بخشی و نجات وهدایت و آگاهی دادن (کتاب وانذار) به مردم میباشد ونورالهی هستند محمدجهانی
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
Hasan Golnaraghi - Mara Beboos (128).mp35.81 MB
ترانه "مرا ببوس" https://www.aparat.com/v/j8UyN
إظهار الكل...
ترانه "مرا ببوس"

حیدر رقابی از طرفداران دکتر مصدق، ترانه ای به نام مرا ببوس سرود. این ترانه همزمان شده بود با اعدام افسران حزب توده. کم کم با اجرای حسن گلنراقی و تنظیم موسیقی برروی آن، ترانه جنبه سیاسی پیدا کرد و در شهر بسیار محبوب شد. حسن گلنراقی هم بواسطه این ترانه به شهرت رسید. اما این اولین و آخرین ترانه گلنراقی بود. khaterenegari.com

إظهار الكل...
Minoram - Mara Beboos - مرا ببوس

إظهار الكل...
اجرای زنده و کامل مرا ببوس ، حسن گل نراقی

مرا ببوس ، مرا ببوس ، برای آخرین بار...تو را خدانگهدار...که می روم به سوی سرنوشت...بهار ما گذشته ، گذشته ها گذشته...

گزارش(2550) افسانه ترانه " مرا ببوس" 16 اینک شما در برابر ترانه ای قرارمیگیرید که حکایت از قدرت "عشق" یک مرد ایرانی به دختری زیبا میکند که شگفتی ها آفریده است وبسیاری از استادان موسیقی وشعر را به صحنه کشیده است وحتی ترانه ای سیاسی شده است وبرای اینکه این ترانه بصورت جاودان در نزد ایرانیان بماند و افسانه ای شگرف در تاریخ موسیقی ایران بشود می بایست نیروهای ماورائی خدائی دست به دست هم دهند وهمه را تشویق وترغیب به "خلق افسانه مراببوس" کند زیرا این اراده الهی بود که هرکسی گوشه این کار را بدست بگیرد تا به نقش جاودانه این ترانه در زندگی ایرانیان ختم شود "عشق ، هزاران راه نرفته است" وبقول حافظ: مرا ازتوست هردم تازه عشقی تورا هرساعتی حُسنی دگر باد هنرمندی عاشق بارهاگفته ام که بهترین معیار وملاک برای اینکه بفهمیم آیا یک عشق حقیقی در زندگی عاشقان، شکل گرفته است این است که : انسان عاشق باید "هنرمند " بشود یعنی از ویژگی های عاشق شدن همین است که انسان را به ساحتی از وجود میرساند که از او یک انسان خلاق ومبتکر و یا طراح میسازد(وبه تعلیم اسماء کلها توسط خدا میرسد-بقره-31) زیرا خداوند هم" عاشق" است که این جهان وانسانهارا خلق کرد وشما با تجربه" عاشقی"، به خدا نزدیک تر میشوید وخداوند درشما ظاهر میشود واز "خدای ظاهر به خدای باطن "میرسیم واین ابتکار هنری عاشق ، میتواند به شیوه های مختلفی نمایان شود مانند اینکه : شعر بگوید ویا ترانه و شعری بی نظیر وبیتا بسراید یا کتابی و رومانی عاشقانه بنویسد یا نقاشی یا مجسمه ای بیتا خلق کند وبسازد یا فیلمی و نمایشی عاشقانه ترتیب دهد ویا خدمتی انسانی برای مردم از سرعشق تازه اش بکند و"فرشته خو" بشود چون خداوند این نیروی عظیم وبی نظیر عشق را درانسان قرارداده که بکمک این استعداد ، از وضعیت معمولی و منطقی وعقلانی و یا از وضعیت پوچ وبیهوده وکسالت آور بیرون بیاید عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی عشق داند که دراین دایره سرگردانند عشق ،چشمان عاشق را به "جهان دگر "(مینوی) باز کند واز وجود وحضور معشق یک دنیا معرفت و عرفان می سازد گوئی که عاشق ما با "خدای زیبا" (جمال وجلال خدا)ملاقات کرده است وخداهم با تمام قدرتش ، چنان کشش وجذبه و زیبائی در زن بعنوان" معشوق" قرارداده که یارای هیچگونه مقاوتی برای انسان نیست وسریعا وهمانجا "دل به معشوق" میدهد واز "دلشدگان جهان" میشود بطوریکه حاضر است برای معشوق وبرای این عشق عظیم همه دین وایمان را بدهد بلکه جان خود را آماده تقدیم وهدیه(فدیه) به معشوق بکند بقول حافظ: دل ودین بردند قصد جان کنند الغیاث از جور خوبان الغیاث قدرت عشق ،عظیم است وانرژی عظیمی را در انسان بوجودمی آورد : من از آن حُسن روز افزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخارا بنابراین براحتی میتوانیم عشق حقیقی را با معیار "هنرمندشدن" تشخیص دهیم و خامان و مدعیان دروغین را کناز بزنیم عشقی که آقای" حیدر رقابی" با آشنائی یک دختر زیبا در دانشگاه قبل از سال 1332 ،نصیبش شد و موجب شد که اکثر اساتید هنرو موسیقی وشعررا پیرامون خود جمع کند وهرکسی به فراخور شخصیت و استعدادش از این عشق نصیبی ببرد واسم خودرا در خلق این افسانه مراببوس ، جاودان کند ودرتاریخ موسیقی ایرانی ثبت شود همچنانکه استاد شهرام ناظری گفت: ترانه" مراببوس" یک استثنا در تاریخ هنر وموسیقی ملی ایرانی ما شده است این ترانه ابتدائا بکمک ملودی آقای "مجید وفادار " ساخته شد و توسط خانم "پروانه" خوانده شد و آنچنان شهرتی پیدانکرد ودر فیلم "اتهام " بکمک لب خوانی خانم" ژاله علو" که متهم به قتل شوهرش (ناصرملک مطیعی ) شده واکنون راهی زندان میشود برای دخترش میخواند اقای حیدر رقابی انسانی شریف و ملی ومصدقی است که درحین مبارزه سیاسی اش با دختری که هم عقیده او بود در دانشگاه آشنا میشوند و سخت , عاشق یکدیگر میشوند اما بخاطر توصیه بزرگ خاندان یعنی شوهر خاله اش که صاحب چلوکبابی شمشیر در تهران بود ناچار میشود برای حفظ جانش به آمریکا برود واینجاست که اولین جرقه هنری آقای رقابی در قلبش زده میشود ودرهنگام خروج از ایران ، این ترانه عاشقانه و زیبا وسوزناک را می سراید و دیداری مخفی وخطرناک با معشوق میکند وآخرین بوسه های عاشقانه را تجربه میکند وترانه ،شکل میگیرد وبه آخرین دیدار ،وآخرین بار ، میرسد ومتاسفانه این عشق هرگز به ثمر و ازدواج نمی انجامد و عاشق ومعشوق ازهم جدا میشوند وهریک زندگی جداگانه ای را طی میکنند انگار که خدا میخواست این عشق بتواند چنان ترانه افسانه ای را (تو بگو انگار یک "کتاب" از عالم بالا)بسازد وهمه دست اندرکارِ این ترانه شدند دومین گام افسانه شدن ترانه پس ازچندسال (سال 1335)با حضور خواننده ای جوان وتاجر بنام "حسن گلنراقی" آغاز میشود که درتمام عمرش همین یک ترانه را خوانده بود ! ادامه دارد... محمدجهانی
إظهار الكل...
ترانه "اله ناز" با صدای معین محمدجهانی
إظهار الكل...
35.moinelahe_naz.mp34.42 MB
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.