کانال پریسا صالحی
ما از خودمان هم میترسیم وگرنه این همه راه فرار درصورتهامان چه میکرد؟! اینستاگرام:Http://instagram.com/parisa_salehi123
إظهار المزيد347
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+17 أيام
-330 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
We were fools you and I, Now we know it, We stood still as the days moved along
Love was ours by our eyes didn't show it, Suddenly we can see we were wrong All of a sudden this world's yours and mine, All of a sudden water tastes like wine
Now every moment there are songs to sing, All of a sudden everything Let's not talk of all the times we've been lonely
But let us speak of the times we will know
From today I will live for you only, Wish I'd said all these things long ago All of a sudden this world's yours and mine, All of a sudden water tastes like wine
Now every moment there are songs to sing, All of a sudden everything La la la la la la la la la la la la la la la la la la
La la la la la la la la la la la la la la la la la la … From the first time I laid my eyes on you
متن و ترجمه آهنگ The Music Played از مت مونرو Matt Monro
در این مطلب به بررسی متن و ترجمه آهنگ The Music Played از مت مونرو Matt Monro می پردازیم.
با ما همراه باشید.
An angry silence lay, where love had been
سکوتی تلخ برقرار بود، آنجا که عشق بود
An in your eyes a look, I’ve never seen
و در چشمانت نگاهی که پیش از آن ندیده بودم
If I have found the words, you might have stayed
شاید اگر کلمات را می یافتم، تو می ماندی
But as I turn to speak, the music played
ولی چون خواستم سخن بگویم، موسیقی آغاز شد
As lovers danced their way,around the floor
آن هنگام که عاشقان در هر سو رقصان بودند
I sat and watched you walk, towards the door
من نشسته بودم و تو را می نگریستم که به سوی در میروی
I heard a friend of yours,suggest you stayed
شنیدم که یکی از دوستان جمعتان تو را به ماندن خواند
And as you took his hand, the music played
و آن هنگام که تو دستش را گرفتی، موسیقی آغاز شد
Across the darkened room, the faintest sight I saw
در سراسر اتاق تاریک با کمترین نور تورا دیدم
He’d been something more,than friends before
او برایت بیش از اینهاست، بیش از دوستان پیشین
While I was hurting you, by clinging to my pride
آن هنگام که تو را با غرورم می آزردم
He had been waiting,and I drove him,to your side
او منتظر بود، و من بودم که او را به سمت تو فرستادم
I couldn’t say the things, I should have said
باید راز دل با تو می گفتم
Refused to let my heart,control my head
ولی نگذاشتم که قلبم ‘ عقلمو کنترل کنه
But I was made to see,the price I paid
و محکوم شدم به این دیدن، تاوانی که پرداختم
And as he held you close, the music played
و آن هنگام که تو را در آغوش کشید، موسیقی آغاز شد
And as I lost your love, the music played
و آن هنگام که عشقت را از کف دادم، موسیقی آغاز شد
Photo unavailableShow in Telegram
.
«صدا قطعاً فقط صدا نیست.»
کلمهها قدرت عجیبی دارند، وقتی از دهان گرمی بیرون بیایند یک جملهاش برای سر کردن یک زمستان کافی است. من رؤیا پردازم، رؤیا بافم، رؤیا فروشم و بیشتر از همیشه به حقیقتِ زندگی چسبیدهام. حقیقت زندگی همان است که رؤیاها میگویند. حقیقتِ زندگی همان جملههای عاشقانهی لابهلای کتابهاست. ورق بزن، داستان خودت را پیدا کن و با تمام وجود زندگیاش کن. اگر هم نتوانستی به واقعیت تبدیلش کنی، عیبی ندارد، شعرش کن، شرابش کن، به یک موسیقی وسط شبی بارانی با پک زدن به سیگار تبدیلش کن. هر کاری که دوس داری بکن، اما به رؤیاها پشت نکن. سعی کن کلماتِ خودت را پیدا کنی و بر دهانِ این زندگی سیمانی بچسبانی...
#سیزدهم_آبان 🍂🍁
#پریسا_صالحی
Photo unavailableShow in Telegram
جهان به مجلسِ مستانِ بیخرد مانَد
که در شکنجه بُود هر کسی که هشیار است
#صائب_تبریزی
Photo unavailableShow in Telegram
نمیخواستم از دستت بدهم
بارانی بیپناه بودم
که نمیدانستم
از دریا جدا ماندهام
یا آسمان...
گودالی برای خودم کندم
و تصویرِ تو را
برای همیشه از قلبم عبور دادم
#پریسا_صالحی
آدمها را
بیش از حد دوست دارم
یا بههیچوجه دوست ندارم
تا اعماق پایین میروم
در آدمها غرق میشوم
تا آنچه را هستند
واقعی
بشناسم
#سیلویا_پلات
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.