『 اِلتــــیــــام 』
هر دردی | اِلتــــیــــام | می یابد جز دردِ عشق♥️ کانال روزمرگیهام: @Zahra_Sarkarrah_Channel اینستاگرام : Instagram.com/_u/zahrasarkarrah
إظهار المزيدلم يتم تحديد البلدلم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
650
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
در رسمی کهنه، معمولا پس از شستن جنازه، کسی پیدا میشود و جلوی عبور میت را میگیرد. معمولا صاحبعزایی، بزرگتری، ریشسفیدی. و به تشییع کنندگان یادآوری میکند که این لحظه، پایانِ ماجرای مرحوم یا مرحومه است. و البته تجربهای دور و نزدیک برای همگانی که حالا زندهاند. و بعد، وقتی که دل آدمها، به این هشدارِ دلهره آور به وحشت میافتد، ریش سفید از همهمیخواهد تا تازه گذشته را حلال کنند؛ بدیها و نامردمیهایش را ببخشند و چیزهایی دیگر.
من بارها در این لحظه، نزدیک تن خیس و سردی بودم که در کفن آرمیده. کسی که زمانی تکهای از من بوده. با همهی خوبیها و بدیها. با تمام زخمهایی که رد و دردش همیشه با من است. و البته که بخشیدهام. چرا که مامان بزرگ همیشه میگفت «ببخش تا خدا ببخشه.» درکی از معرفت که کیفیتی از معامله بود. بده و بستانی با خدا. یکی من، یکی تو.
گرچه، سالهاست این مفهوم را به گونهای دیگر تجربه میکنم. که بسیار بوده شبهای قدری که پیام گرفتهام از این و آن، نوشتههایی ادبینما، ملتمسانه، کپیشده و بیزحمت. پیامهایی طولانی از آنها که در تمام روزهای پیشین، به خونت تشنه بودند، آرزوی حذفات را میکشیدند، به نداشتههات حسادت میورزیدند، وادارت داشته بودند به انزوایی ناخواسته، مچالهات میخواستند زیر بار تردیدها و تهمتها و ناسزاها و چیزهای دیگر.....
پیام میدهند که ما را ببخش. قسمات میدهیم به این شبهای عزیز.... و خوب میتوانم تصورشان کنم نشسته در گوشهای از مسجد، قران بر سر، اشک به چشم، زبان به العفو. و هر چه خواستهام این فکر را دور کنم، استغفرالله بگویم، بر شیطان لعنت بفرستم، نتوانسته ام و « تصویر جنگ صفین، حیلهی عمروعاص و قرآنهای بر نیزه؛ توی سرم هیاهو راهانداخته. »
تاریخ همواره تکرار میشود؛ هر بار به گونهای. و من از تاریخ آموختهام که فراموش نکنم. چرا که زخمهای زیادی، از فراموشی بر تنام دارم. از باور سادهانگارانهی قرآنهای بر سر نیزه. من برای همهی پیامهای بخشش، مینویسم: «امید دارم خدا به دلتان نگاه کند» اما نمیتوانم زخمهای بهبود نیافتهام را التیام بدهم. نمیتوانم رنجهایم را از خاطرم بیرون کنم. نمیتوانم طنین زجههایم را، که در متکا خفه میکردم، از میانِ پرها نشنوم.
چرا که همهی آنها مرا ساختهاند؛ مرتضایی که دیگر آن پسرک سر به زیر خجالتی با چشمانی خیس در اندوه جوانمرگی مادر نیست. و رفیقی جز «لارفیق له» ندارد. آدمی که تغییر کردهاست؛ میبخشد، اما فراموش نمیکند....
#مرتضی_برزگر
خدایا
امشب تمام وجودت را،
با تمام زیبایی و عشقی که داری
درهم بیامیز،
برای رنگ زدن به تقدیرمان..
خداوندا
امشب
هرکس به زبانی، به طریقی
حاجت دلش را میطلبد
یکی جوشن میخواند
آن یکی قرآن به سر میگیرد
یکی میبخشد،
یکی طلب بخشش میکند...
الهی!
همه یک منظور دارند...
آنچه را که در طلب آنیم
در مسیر تقدیر و صلاحمان قرار بده..
آمین🙏
#زهرا_سرکارراه
#التماس_دعای_خیر
@zahrasarkarrah
...یَا صَاحِبَ کُلِّ نَجْوَى یَا مُنْتَهَى کُلِّ شَکْوَى...
#التماس_دعا 🙏🌹 | روشنــدان
@Roshandaan 🪔
•♥️•
تو را دوست میدارم
بی آنکه بدانم تو ضرورتِ منی
آب را که مینوشی
هوا را که میبلعی
نمیفهمی جیرهبندی چه مکافاتیست
تنها در نبودِ تو بود
که فهمیدم
دوست داشتنِ تو
مایهی حیات من است...
#زهرا_سرکارراه
🌼| @ZahraSarkarrah_Channel
میپرسی بعد از تو با یادت چه میکنم؟..
دریا با یادِ موجی که سینهاش را دریده
و در آغوشِ ساحل میآساید چه میکند؟...
#زهرا_سرکارراه
@zahrasarkarrah_channel
شب آشوب
خواننده سالار عقیلی
موسیقی علیرضا دریایی
شعر احسان افشاری
آلبوم کلام آخر
@ehsan_afshari
07-Salar_Aghili_Alireza_Daryaei_Ehsan_Afshari_Shabe_Ashoob.mp311.87 MB
•♥️•
باتمام جان کسی را خواستن میدانی یعنی چه؟
چه چیزی میتواند تورا ازاو جدا کند؟
کدام مانع است که جانت را ازتو بگیرد؟
کدام مشکل بین تو و جانت حایل می شود؟
می دانی
تو به جانم بسته ای...
#زهرا_سرکارراه
اختر خطة مختلفة
تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.