cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

کانال اخبار امیران

اطلاعات ، اخبار ، تصاویر ، بیان مشکلات امیران اخبار شهرستان اردستان ، اخبار ایران و جهان □ پل ارتباطی @MohammadbagheriA ‌■لینک کانال اخبار امیران 🅰 @AmiranNews ‌┄┄┄❅✾❅┄┄┄

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
611
المشتركون
-124 ساعات
+157 أيام
+1930 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
⚽️ اسپانیا ۲ _ ۱ فرانسه 🔹 اسپانیا با شایستگی گام به فینال گذاشت. 🅰️ @AmiranNews
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🔴 هشدار سطح دو برق از سوی توانیر 🔹شرکت توانیر در پیامکی که ساعتی پیش برای برخی مخاطبان ارسال شده، اعلام کرد: مصرف برق در منطقه شما شدیدا افزایش یافته است. با استفاده از دور کند کولر و عدم استفاده از وسایل پرمصرف و غیرضروری، امکان برق‌رسانی به تمام مشترکان منطقه را میسر نمایید. 🅰️ @AmiranNews
إظهار الكل...
✳️ رقابت بیش از ۵۹ هزار داوطلب کنکور در استان اصفهان 🔸دبیر ستاد آزمون‌های استان اصفهان: 🔹 از مجموع این تعداد داوطلب کنکور نوبت دوم (تیر) در استان اصفهان ۳۷ هزار و ۶۵۰ نفر دختر و ۲۱ هزار و ۴۵۲ نفر پسر هستند. 🔹 صبح روز پنجشنبه ۲۱ تیرماه، آزمون سراسری علوم انسانی و علوم ریاضی و عصر همان‌روز آزمون سراسری زبان و هنر برگزار می‌شود، صبح روز جمعه ۲۲تیرماه، آزمون سراسری علوم تجربی برگزار خواهد شد. 🅰️ @AmiranNews
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🔺خبر بد را چگونه انتقال بدیم؟! 🅰️ @AmiranNews
إظهار الكل...
✳️ حسنک روزگار ما ... گاو ما ما میکرد، گوسفند بع بع میکرد، سگ واق واق میکرد؛ و همه با هم فریاد میزدند حسنک کجایی ... شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن میکند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل میزند. موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت میزند. دیروز که حسنک با کبری چت میکرد. کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است. کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس دوست شده بود. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت میکرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد میکرد چون زیاد چت کرده بود. او نمیدانست که سد تا چند لحظه ی دیگر میشکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد! برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود. ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت. ریزعلی سردش بود و دلش نمیخواست لباسش را در آورد. ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله دردسر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد. کبری و مسافران قطار مردند. اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود .الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند. او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد. او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد. او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت ... اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد؛ به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد... 🅰️ @AmiranNews
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
تهیه شام امشب با تشکر از عزیزان دست اندرکار
إظهار الكل...
👍 2
Photo unavailableShow in Telegram
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.