cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

سوت بلبلی! 😅

با هم بخنديم، به هم نخنديم 😊 ‌رضایت شما اعتبار ماست 🙏🏻❤

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
10 858
المشتركون
-724 ساعات
-307 أيام
-13730 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Repost from LSD
اخذ انواع ویزای کار و تحصیل و اخذ اقامت دائم کشورهای اروپایی ، کانادا و استرالیا و پرداخت هزینه های آن بعد از مهاجرت و اقامت در کشور مقصد بصورت نقد و اقساط 🔴جهت دریافت اطلاعات بیشتر، اخبار مهاجرت، نکات مفید و مشاوره در خصوص مهاجرت را از موسسه مهاجرتی دنبال کنید: ☎️ +37493884963 ☎️0037493884963 📞@immigration2to2canada کانال تلگرام موسسه☑️ ⚪️https://t.me/mohajerat2022F
إظهار الكل...
محوطه کنار دریاچه و رستوران پارک شاهنشاهی (پارک ملت) سال ۱۳۵۵... لوکوموتیو این پارک می بینید و کمی آن طرف تر هم وسایل بازی بچه ها مثل تاب، سرسره و الاکلنگ قرار داشت..
إظهار الكل...
شامپانزه 59 ساله به نام ماما، سالخورده ترین شامپانزه در میان گروه خود در باغ وحش برگرز هلند بود! همه می دانستند که مرگ او بسیار نزدیک بود. مامای پیر بسیار خسته بود و دیگر دوست نداشت که هیچ چیزی بنوشد و یا بخورد. پروفسور جان ون هووف، در گذشته از ماما نگهداری می کرد و بعد از شنیدن حال وخیم ماما، به محل نگهداری او آمده بود تا دوباره او را ملاقات نماید. در ابتدا، ماما، پروفسور جان را نشناخت. اما زمانی که او را بیاد آورد، واکنش او بسیار فوق العاده و تکان دهنده بود. صورت ماما بیدرنگ شکفت! ماما به آرامی پروفسور جان را لمس می کرد گویی که بسیار دلتنگ او شده بود... این دو یکدیگر را از سال 1972 می شناختند و از آن زمان رابطه بسیار ویژه ای با یکدیگر برقرار کرده بودند! بعد از دیدار مجدد پروفسور جان، او انرژی تازه ای پیدا کرد و شروع به خوردن غذا از دستان پروفسور نمود...
إظهار الكل...
#کوروش هخامنشى 3 امپراطوری از 4 امپراطوری بزرگ زمان خود اعم از ماد، ليديه و بابل را تصرف کرد! ولی نه تنها هیچ یک از پادشاهان آنان را نکشت بلکه به نیکی با آنان برخورد کرد.
إظهار الكل...
ماه رمضان در طهران قدیم !🌙 از اول ماه احوال و رفتار و قیافه‌ها تغییرات کلی می‌گرفت. صورت‌ها آرام و ملکوتی، چهره‌ها متین، قدم‌ها آهسته، سرها به‌زیر، چشم‌ها درویش(!)، دل‌ها تحت کنترل، راعیِ حلال و حرام و مکروه و مباح و نجس و پاک و زشت و زیبا. بهترین و مرغوب‌ترین خواروبار، با نازل‌ترین قیمت‌ها به دکان‌ها آمده، در اختیار مردم قرار می‌گرفت. هوس‌انگیزترین نان‌های سنگک یک ذرع و نیمی خشک‌ ناخنی خشخاش و سیاه‌دانه‌زده و تافتون‌های شانه‌زده کنجدی و روغنی، شیرمال‌های روغن‌دار خوش‌عطروبو و دوباره‌تنورهای سبوس‌دار پنجه‌کش خاصه، مخصوصاً کماج‌های طرشتی اعلا در نانوایی‌ها پیدا می‌شد و دلخواه‌ترین گوشت‌های شیشکِ پروار سی‌منه، با دنبه‌های چرخیِ بغل‌پرکن که قصاب‌های ماهر با سلیقه و استادیِ تمام، قلوه‌گاه‌ها و دنبه‌های آنها را *شَهله می‌کردند، در این ماه در اختیار مردم قرار می‌گرفت. ماهی که در تمام دورهٔ سال مثل و مانندی در خوبی و ارزانی و فراوانی نداشت و از این جهات کمتر ماهی به پای آن می‌رسید. *شهله: چربی قلوه‌گاه‌ها را در قسمت‌های مساوی مانند توردوزی لباس عروس جدا می‌کردند و دنبه‌ها را مانند سینه‌ریز به صورت‌های مختلف ترکیب و با رنگ و گل و جواهرات بدلی زینت می‌کردند. 📜 منبع: کتابطهران قدیم، نوشته جعفر شهری
إظهار الكل...
زندگی میچرخه عین تاس یه روز حکم میکنی یه روز التماس حواست به روزی که حکم میکنی باشه 👤 بهروز وثوقی
إظهار الكل...
تا قرن ۱۸ باور بر این بود خدا چیزی را خلق نمی کند که بعد آن را نابود کند چون با نقشه الهی اش همخوانی ندارد! تا اینکه "جورجس کیوویر" پدر دیرین شناسی این باور را رد و مفهوم انقراض شکل گرفت
إظهار الكل...
میدانستید ایرانیان نام کشور «چین» را انتخاب کرده‌اند ؟ در دوره ساسانیان کشور چین را «سین» یا «چینستان» خوانده‌اند که به احتمال برگرفته از یکی از دودمان‌ های کهن چینی به نام دودمان چین می‌باشد. خود چینیان کشور خود را تونگو می‌خوانند. نام «چین» بعدها از پارسی میانه به زبان‌های اروپایی راه یافته‌است!  
إظهار الكل...
ماجرای ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ حضرت حافظ! ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا می‌رود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ می‌ریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏ‌ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽ‌ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ! ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمی‌خیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ می‌دهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ ... ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ می‌دهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ‌می‌کند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ‌می‌شود: ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ می‌شوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ می‌افکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام می‌شود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ ...
إظهار الكل...
Repost from LSD