cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

پروانگی

داستان نویس‌ام پروانه سراوانی کتابها: رقصیدن نهنگ‌ها در مینی‌بوس پرتقال‌خونی پشت کوچه‌های تردید خواب عمیق گلستان صبحانه‌ی دونفره پیج بوک‌مارک‌های پارچه‌ای و گلدوزی من https://instagram.com/kook.pari?igshid=

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
642
المشتركون
+224 ساعات
-37 أيام
-330 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Photo unavailableShow in Telegram
جادوی نور😍 قدرت خاک‌نرمه😒😒
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
همین دیروز داشتم فکر می‌کردم ‌چندساله خواهرجان این گل رو بهم داده و تا الان پاجوش نزده. امروز موقع عوض کردن خاک گلدونهای دیگه، دیدم وااااای جوجه درآورده😍😍😍😍😍
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
این خانوم توی گلخونه، یک دونه گل قشنگ داشت با چندتا غنچه. ظهر آوردیمش خونه. عصری گلش پژمرده شد و دوتا غنچه‌ش باز شد. فکر کنم می‌خواد تمام هنرهاش رو یکباره رو کنه و بعد کل سال بدون گل منو نگاه کنه.
إظهار الكل...
اونقدر پیراهن‌مردونه اتو کدوم که الله و اکبر😵‍💫 گویا کارگر خط اتوکشی تولیدی پیراهن مردونه بودم + نذار پیراهنهاشون چندهفته بمونه روی هم‌جمع بشه.
إظهار الكل...
عجیبه... توی این سن و سال خیلی دلم می‌خواد خرافه باور باشم. یعنی میگم کاش منم بودم. مثلا باور داشته باشم فلان‌چیز کار فرشته‌هاست، فلان کار، انتقام اهریمنه، فلان دعا در فلان وقت و تحت فلان شرایط مستجاب میشه، چه میدونم بسیاری مشنگ‌بازیها که مرتبط با پدیده‌های طبیعی مثل بارون و باد و ... باشه. دارم فکر می‌کنم شاید علاقه‌ی شدیدم به رئالیسم جادویی از همین تمایل پنهان سرچشمه گرفته. شاید هم از بس حالم با این سبک خوب میشه، نهانی آرزوی اینو دارم که کار جهان با این باورها و اعتقادات رو به بهبود بره. مثلا چی می‌شد به آسمون ‌نگاه می‌کردی و یهو توی ابرها پرواز می‌کردی؟ یا روی آب راه می‌رفتی؟ یا زیر آب زندگی می‌کردی؟ یا روح رفته‌ها برات خبر می‌آوردن؟ میدونم همه‌ی اینها رو در حکایات عرفانی داریم. اما خب از اونجایی که من زیر دست‌ مادری ( سلام‌مامان) بزرگ شدم که به هیچگونه دعا و جادویی باور و اعتقاد نداشت و همه رو از دم با تمسخر و استهزایی کمرشکن!! و خانمان‌برانداز!!! رد می‌کرد و به ریش کوچیک تا بزرگش می‌خندید، هیچ وقت این چیزها باورم نشده. توی این سالها هم در قالب قصه و صرفا قصه عاشقشون هستم و دوست‌شون دارم. ولی فکر کن... هم‌باور داشته باشی، هم بشه. خیلی جذابه.
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
ادریسی منور به نور آخر بهار
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
اجتماع آهارها
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
Photo unavailableShow in Telegram
سرکار خانوم یاس رازقی دختر جدید قشنگم😍
إظهار الكل...
یک کلمه( فعل) از فارسی کلاسیک هست که بطرز شگفت‌انگیزی از آهنگش خوشم میاد. معنی منشوری قوی‌یی داره البته🫣 اما خیلی خوش‌آهنگه. هم مضارعش هم ماضیش. یکبار بچه اومد کلمه رو بهم گفت و معنی خواست. بین نگفتن و به بیراهه زدن، زدم به بیراهه.🤫
إظهار الكل...