تاریخ و فرهنگ بهبهان

🏴 *شاه‌فضل* شاه‌فضل سیاه‌تر از هرسال بود. عزادار و سِیلِکی سیاه. در و دیوار سیاه. هفتم محرم ۱۳۵۷ آبستن آذر بود و شب ، خشکه سرما و عزا. سه سنگ *مـَمد امیدوار* تمام شد. دستمال سیاه براقش را چهارتا کرد و در جیب گذاشت. نوبت *سیفی کرّا* بود که پشت بلندگو بیاید. *شُلو*، مَلّه گردان ماهر از همان بند ِآخر ِ سه‌سنگ تمام ایوان را می‌پایید و حواسش به همه چیز بود. سیفی دقیقه‌ای پیش آخرین سیگارش را با فندک فلزی ِپایه بلند ِ سیاه رنگش گیراند. وینستون قرمز چهارخط. آرام و پشت سرهم پُک میزد، از سیگارش اما لذت می‌برد. بدن عزاداران گرم بود و نمی‌خواستند سرد شوند. تعدادی غرولند می‌کردند. شُلو بلندبلند صلوات طلب می‌کرد و *کل‌رسول* کَهخدای محل از تاخیر سیفی عصبانی بود. سیفی سه دگمه کت سیاه‌اش را بست و شال گردن کلفت پشمی دستباف‌اش را به دور گردن پیچاند. آخرین پُک سیگار را زد و ته‌مانده‌اش را زیر پا خاموش کرد و با وقار و اطمینان و تسلط خاصی پشت میکروفون ایستاد. *شُلو* با صلوات بعدی به صف‌ها نظمی ‌داد. سیفی میکروفن را امتحان می‌کرد که صدای *مُوگُول* دوست همیشگی‌اش را شنید: *عباس ِ مِی برادرم* سیفی دستش را به رسم اطاعت بر گوشه چشم گذاشت و ابتدا سربند نوحه را خواند: ــ *عباس ِ مِی برادرم* +(جواب) ــ *میر علمدارم تویی* +(جواب) ــ *سالار و سقایم تویی* +(جواب) آآه ... چون آن ناله‌ی پر شور و شین (آشنا گردید بر گوش حسین) قامت سروش دوتا ‌گشت و نشست (گفت ای خواهر بیا پشتم شکست) نوحه‌ای قدیمی (احتمالا از سروده های *جودی خراسانی*) که سینه‌زنان صدای سوزناک و زنگ‌دار سیفی را مناسب آن می‌دانستند. ‌او نوحه های دیگر را هم بخوبی می‌خواند مثل *بی پسر اُم البنین شد* که در واقع برَند او بود. زینب آمد از حرم با اضطراب (دید خم گردیده پشت آن جناب) گفت کای جانا پریشانی چرا؟ (یا حسین سر در گریبانی چرا ؟) نوحه ای کوتاه و ۸ بیتی که *سیفی کرّا* به شیوه ی خود در *مقام ماهور* می‌خواند و از سینه‌زن جواب می‌خواست. گفت خواهر رفت عباسم زدست (بی برادر گشتم و پشتم شکست) خواهرا رو جامه‌ی نیلی بپوش (ناله‌ی عباس می‌آید به گوش) حیاط بی دریاچه (حوض) آغی شاه‌فضل مملو از سینه‌زنان بود و سِیلِکی‌ها در حیاط مدرسه ایستاده بودند. دِر ِشافرزی‌ها هرساله این نوحه را از سیفی می‌خواستند ، و خود را در این نوحه‌خوانی شریک می‌کردند. مصرعی رو سیفی می‌خواند و مصرع بعد (درون پرانتز) را سینه‌زنان به وجهی با شکوه ، غمناک و آهنگین همخوانی می‌کردند. خواهرا فردا حسین سر می دهد (نوجوانی هم چو اکبر می‌دهد) خواهرا اصغر ‌بغل دارم ولی (حرمله با تیر ‌آبش می‌دهد) سیفی سالها با مَلّه‌ی شاه‌فضل بود و در مدرسه امیرکبیر معلمی مهربان. 🖋 *عطاء برکت* عضو گروه نویسندگان تاریخ و فرهنگ بهبهان كانال تاريخ و فرهنگ بهبهان؛ همراه با آدرس تلگرام و اينستاگرام https://chat.whatsapp.com/H85VKD13G871MRlg8nLJui ✅ تلگرام تاريخ و فرهنگ بيبهو https://t.me/behbahofar ✅ اينستاگرام تاريخ و فرهنگ بهبهو https://instagram.com/behbahan_tarikh?igshid=MzRlODBiNWFlZA== پ.ن : *حاج محمد امیدواری* نوحه‌خوان سه‌سنگ محل شاه‌فضل‌ع از سال ۱۳۴۲ شادروان *سیف‌الله کرّار* (سیفی کرا) معلم قدیمی و نوحه‌خوان محل شاه‌فضل‌ع از سال ۱۳۴۶ *شلو*، شادروان شکرالله متحیر. استاد مکانیکی ماشینهای سنگین و پِرت‌انداز گویش بیبهونی و بُـبُولی *کربلایی(بعدها حاجی) رسول بازی کدخدای محل شاه‌فضل‌ع *مُوگول* لقب شادروان استاد عبدالحسین سروری ، کاسب پیشکسوت بازار و عزادار قدیمی محل شاه‌فضل‌علی‌ع

نوحه سرایی: زنده یاد سیف الله کرا بهبهان- آستان مقدس حضرت امامزاده فضل(ع) محرم۱۳۸۸ رسانه مستقل| موثق #شهربهبهان https://t.me/joinchat/AAAAAD-vno7NOdInXGBeew

🫗 کلمن تصفیه آب لعابدار برکفلد انگلیسی بله این ظرف استوانه ایی که جنس اون سرامیکی بوده که از دوتا قسمت مجزا تشکیل شده که در هم رفته که ظرف اولی ‌ودرون رونده در اون سه عدد فیلتر کوزه ایی تعبیه گردیده است . آب پس از عبور از این فیلتر کوزه ایی املاح و هر چه مخلوط درون آب هست را گرفته و آب ذلال و البته همراه با محلول درون آن را عبور داده و به ظرف اصلی رفته که ظرف اصلی از طریق شیر آب 🫗 به مصرف خواهد رسید . این تصفیه آب که در محدودی از منازل خاصی در بهبهان مورد استفاده بوده است. این تصفیه آب هم زمان به جهت ذخیره آب و کلمن هم مورد استفاده بوده . این تصفیه کلمن ساخت لندن انگلستان هست . مجید بلالی عضو گروه نویسندگان تاریخ و فرهنگ بهبهان كانال تاريخ و فرهنگ بهبهان؛ همراه با آدرس تلگرام و اينستاگرام https://chat.whatsapp.com/H85VKD13G871MRlg8nLJui ✅ تلگرام تاريخ و فرهنگ بيبهو https://t.me/behbahofar ✅ اينستاگرام تاريخ و فرهنگ بهبهو https://instagram.com/behbahan_tarikh?igshid=MzRlODBiNWFlZA==

*✍🏼سیدمحمدخاتمی رئیس دولت اصلاحات بمناسبت اولین سالگرد درگذشت ماندنی جهانتاب پیامی صادر کرد. در این متن پیام آمده است* *بسم الله الرحمن الرحيم* *ماندنی جهانتاب نامی ماندگارواحساس برانگیز برای همه آنان که اسلام، انقلاب و ایران راپاس می دارند خواهد بود.* *جهانتاب عزیز، انسانی بزرگوار، متواضع وبا اخلاق بود که همه همت و تلاش خود را برای ایران و مردم بکاربست بی آنکه کوچکترین چشم داشتی و مقام و پست که برای بسیاری از آنها شایستگی داشت، داشته باشد.* *او عظمت اسلام رحمانی وعزت ایران و ایرانی را می خواست و درجریان جنگ تحمیلی و پیش وپس از آن همواره بااخلاص و ایثار به آنچه آن را خیر و صلاح جامعه میدانست می اندیشید و عمل میکرد و بزرگترین آرزوی او اصلاح امور به نفع مردم بود.* *یک سال از درگذشت این مردبزرگ میگذرد و نام و فضیلت نیک اندیشی و نیک خواهی او میراث او است که میتواند برای همه ما درس آموز باشد.* *من باردیگر این مصیبت را به انبوه دوست داران او وبه ویژه به مردم شریف مقاوم وفداکار خوزستان عزیزکه او آنها رادوست می داشت وآنها نیزاو را و به خاندان شریف جهانتاب و همه بستگان محترم بالاخص به دختر گرانقدرش تسلیت می گویم و از خداوند منان برای اوطلب آمرزش و علو درجات میکنم* *سید محمد خاتمی* *۱۴۰۳٫۴٫۲۳*

به لشکرآباد بیایند. حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا محمودی به دعوت حضرت آیت الله العظمی بهبهانی(ره) برای سخنرانی در ایام ماه های محرم و صفر به اهواز می آمدند و با شناختی که از مراسم با شکوه دهه اول ماه محرم از مشهدی نذیر آبدار داشتند برای سخنرانی به لشکرآباد تشریف می آوردند. با توجه به اینکه،منزل شادروان زنده یاد حاجی کرم‌ نژاد و برادرانش(فتح الله،رحمان و رحیم) در خیابان پارس بود، خاندان کرم نژاد به طور فراگیر و همه جانبه برای بیشتر با شکوه تر شدن مراسم روضه خوانی و عزاداری و تعزیه در کنار مشهدی نذیر آبدار قرار گرفتند. به طوری که افراد بازیگران اجرای تعزیه در خانه ی حاجی کرم نژاد مستقر و گاها از دو تا سه روز قبل، در همان منزل اقامت،اسکان و پذیرایی می گردیدند. در اینجا لازم به توضیح است که بعضی از مداحان و بازیگران تعزیه همچون،مرحومین: شادروان فضل الله فردایی(مورَک) از مداحان و ذاکرین درجه یک بهبهان و کهگیلویه و بویراحمد، استوار دلدار(آبادان) استوار پیکار(آبادان) به دعوت مشهدی نذیر آبدار و حاجی کرم نژاد، به لشکرآباد می آمدند. لازم به یادآوری می باشد که مرحومین: اسکندر احمدی(حاجتی،حاجت) استاد خلیل والی شاه میری در طی مدت بیش از ۴۰ سال در مجلس عزاداری و سینه زنی مشهدی نذیر آبدار نقش پر رنک و بسیار،بسیار تاثیرگذار داشتند و با خواندن نوحه هایی که توسط خودشان سروده می شد، با همراهی جمعیت بسیار سینه زنان لشکرآبادی و حتی نقش آفرینی این دو عزیز بزرگوار و فراموش نشدنی در تعزیه ی روز عاشورا، در تاریخ لشکرآباد و حافظه ی لشکرآبادی ها ثبت و ضبط می باشند. (روحشان شاد و یادشان گرامی و ماندگار). در طی سالهای نیمه ی دوم سال۱۳۴۰ شمسی تا نیمه ی اول سال ۱۳۵۷ شمسی، به دلیل سخنرانی تند سخنرانان و گاها پخش‌ اعلامیه و انتقاد به رژیم پهلوی، بارها مشهدی نذیر آبدار توسط ساواک احضار و پس از بازداشت موقت و گرفتن تعهد، ایشان را آزاد می نمودند. مشهدی نذیر آبدار دارای ۱۴ فرزند (۵ پسر و ۹ دختر )بودند، فرزندان پسر شان آقایان: مرحوم حاج ناصر(حاج محمد) غلامرضا، غلامحسین، غلامحسن(محمد رضا)، غلامعلی ✅شادروان زنده یاد مرحوم مشهدی نذیر آبدار در ۱۷شهریور ماه ۱۳۵۷ شمسی فوت و در بهشت آباد اهواز به خاک سپرده شدند. *گروه تاریخ و فرهنگ بهبهان* كانال تاريخ و فرهنگ بهبهان؛ همراه با آدرس تلگرام و اينستاگرام https://chat.whatsapp.com/H85VKD13G871MRlg8nLJui ✅ تلگرام تاريخ و فرهنگ بيبهو https://t.me/behbahofar ✅ اينستاگرام تاريخ و فرهنگ بهبهو https://instagram.com/behbahan_tarikh?igshid=MzRlODBiNWFlZA==

پیر غلام حضرت امام حسین(ع) پیشکسوت خوشنام منطقه ی لشکرآباد شادروان مرحوم نذیر آبدار 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅شادروان مرحوم مشهدی نذیر آبدار فرزند عوض در تاریخ ۱۲۸۹ شمسی در محله ی گودچهک بهبهان به دنیا آمد. در دوران نوجوانی در بهبهان در مغازه ی مرحوم پدرش عوض به همراه برادرش مشهدی ابراهیم به شغل نانوایی اشتغال داشت، در سال‌ ۱۳۰۵ شمسی به همراه برادرانش شادروان مرحوم مشهدی ابراهیم صبیری و شادروان نعمت الله محمدی به اهواز آمدند و در منطقه ی لشکرآباد خیابان حسینی بین خیابان پارس و ساسان، سکونت نمودند و همزمان مغازه ی نانوایی را نیز در همان مکان دائر کردند و این نانوایی جز قدیمی ترین نانوایی های لشکرآباد و منطقه ی غرب اهواز بود‌. شیرزن تکرار نشدنی لشکرآباد بانو شادروان مشهدی گلاب(ننه عبدالله) در این نانوایی فروشندگی نان به مشتریان را به عهده داشتند. پس‌از مدتی مرحوم مشهدی نذیر آبدار یک باب منزل دیگر را در همان خیابان خریداری و کارگاه قنادی و مغازه ی شیرینی فروشی ✳️(قدیمی ترین شیرینی فروشی لشکرآباد) را دائر و راه اندازی نمود. ✅مشهدی نذیر آبدار اولین مراسم مجلس روضه‌خوانی و عزاداری دهه اول ماه محرم را در(بهمن ماه ۱۳۱۵) در (لشکرآباد،خیابان حسینی بین پارس و ساسان) در خیابان محل سکونتشان برگزار می نمایند، خیابان حسینی به وسيله چادرهای برزنتی بزرگ که از اداره ی غله به صورت امانت تحویل شده بود، به صورت مسقف پوشیده می گردید. کف خیابان نیز از اولین ساعات شب با قالی و زیلوهای بزرگ مفروش می شد و همچنین با تعدادی محدود پتو و پشتی نیز در دوطرف منبر مزیّن می گشت. سیستم صوتی فضای مجلس به صورت روزانه(قبل از غروب آفتاب )به وسیله ی دو عدد بوقی بلندگو و یک میکروفون توسط همسایگان ارتشی لشکرآبادی (استوار خزایی و استوار درویش چهار لنگ) از پادگان به امانت در اختیار مشهدی نذیر آبدار قرار می گرفت و پس از پایان مراسم سخنرانی و عزاداری و سینه زنی به پادگان عودت داده می شد. این فضای معنوی و آئینی در این ابعاد و با شکوه،مثل توپ در اهواز صدا کرد. بیشتر افراد سینه زنان(۶۰ درصد) را ارتشی های لشکرآبادی تشکیل می دادند. در روز عاشورا برای اولین بار ✳️مراسم تعزیه نیز اجرا گردید که با استقبال اهالی لشکرآباد مواجه شدند. در دو روز پایان ماه صفر برای اولين بار در لشکرآباد مراسم روضه خوانی و عزاداری را در همین مکان به شکل قبلی برگزار نمودند. پذیرایی از اهالی لشکرآباد در این مراسمات با اجناسی که از بهبهان آورده بودند شامل: خرماهای درجه یک بهبهان(کبکاب و خوصی) حلوای انگشت پیچ(خوشمزه ترین حلوای بهبهان) و کلوچه و مسقطی بین عزاداران مرد، و پذیرایی از بانوان،توسط مرحومین: بانو گلابتون حسینی مقبل(ننه محمد) و بانو معصومه فرهنگی(ننه اکرم) (همسران مشهدی نذیر آبدار) به همراه خوش عطرترین،خوشمزه ترین چای دنیا (توسط شهید استاد علی اکبر لطیفی بروجردی) (معروف به اوس علی اکبر کفاش) به بهترین نحو ممکن انجام گرديد. ✳️در سال ۱۳۳۱ شمسی مشهدی نذیر آبدار یک باب منزل در لشکرآباد خیابان پارس(جنب منزل ننه کاظم) مادر شادروان زنده یاد کاظم غلامپور اصل بهبهانی(عمو کاظم) (کاظم،جواد،محمد حسین) برای همسرش مرحومه اعظم خانم خریداری نمود و به طور کامل مراسم روضه خوانی و عزاداری و تعزیه را به آنجا منتقل کرد. شادروان مشهدی کاظم(عمو کاظم) در سازمان آب و برق خوزستان کار می کرد، انسانی بود،خوش مَشرَب،شوخ طبع، مهربان،خنده رو،پرتلاش و با معرفت نزد فامیل،آشنایان،همشهریان،همکاران و بخصوص اهالی لشکرآباد مورد احترام بود. اگر ۵ کله قند را در اختیارش قرار می دادید، ظرف کمتر از نیم ساعت قندها را با قندشکن، به اندازه ی یک بند انگشت به طور مساوی بطرز معجزه آسایی خُرد می نمود و در طی بیش از ۲۶ سال،قندهای مخصوص چای روضه‌خوانی مشهدی نذیر را تأمین و در این امر خیر مشارکت می نمود. حتی منزل عمو کاظم هرشب در اختیار بانوانی که در دهه‌ی اول ماه محرم در مراسم روضه خوانی شرکت می نمودند، قرار داشت. مرحومین ننه کاظم و عروسش(همسر عمو کاظم) یعنی شادروان مرحومه دلشاد عباسی(ننه صادق)(شهید صادق غلامپور اصل بهبهانی) با تمام وجود و با عشق و محبت و احسان به پذیرایی از عزاداران مشغول بودند(چای و قلیان). در طی این سالیان،با حضور بعضی از سخنرانان همچون: حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا محمودی که خطیبی توانا و با سواد بودند،باعث گردید که جمعیت عزاداران شرکت کننده چندین برابر قبل باشد و حتی از مرکز شهر اهواز (شرق رودخانه کارون)

به لشکرآباد بیایند. حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا محمودی به دعوت حضرت آیت الله العظمی بهبهانی(ره) برای سخنرانی در ایام ماه های محرم و صفر به اهواز می آمدند و با شناختی که از مراسم با شکوه دهه اول ماه محرم از مشهدی نذیر آبدار داشتند برای سخنرانی به لشکرآباد تشریف می آوردند. با توجه به اینکه،منزل شادروان زنده یاد حاجی کرم‌ نژاد و برادرانش(فتح الله،رحمان و رحیم) در خیابان پارس بود، خاندان کرم نژاد به طور فراگیر و همه جانبه برای بیشتر با شکوه تر شدن مراسم روضه خوانی و عزاداری و تعزیه در کنار مشهدی نذیر آبدار قرار گرفتند. به طوری که افراد بازیگران اجرای تعزیه در خانه ی حاجی کرم نژاد مستقر و گاها از دو تا سه روز قبل، در همان منزل اقامت،اسکان و پذیرایی می گردیدند. در اینجا لازم به توضیح است که بعضی از مداحان و بازیگران تعزیه همچون،مرحومین: شادروان فضل الله فردایی(مورَک) از مداحان و ذاکرین درجه یک بهبهان و کهگیلویه و بویراحمد، استوار دلدار(آبادان) استوار پیکار(آبادان) به دعوت مشهدی نذیر آبدار و حاجی کرم نژاد، به لشکرآباد می آمدند. لازم به یادآوری می باشد که مرحومین: اسکندر احمدی(حاجتی،حاجت) استاد خلیل والی شاه میری در طی مدت بیش از ۴۰ سال در مجلس عزاداری و سینه زنی مشهدی نذیر آبدار نقش پر رنک و بسیار،بسیار تاثیرگذار داشتند و با خواندن نوحه هایی که توسط خودشان سروده می شد، با همراهی جمعیت بسیار سینه زنان لشکرآبادی و حتی نقش آفرینی این دو عزیز بزرگوار و فراموش نشدنی در تعزیه ی روز عاشورا، در تاریخ لشکرآباد و حافظه ی لشکرآبادی ها ثبت و ضبط می باشند. (روحشان شاد و یادشان گرامی و ماندگار). در طی سالهای نیمه ی دوم سال۱۳۴۰ شمسی تا نیمه ی اول سال ۱۳۵۷ شمسی، به دلیل سخنرانی تند سخنرانان و گاها پخش‌ اعلامیه و انتقاد به رژیم پهلوی، بارها مشهدی نذیر آبدار توسط ساواک احضار و پس از بازداشت موقت و گرفتن تعهد، ایشان را آزاد می نمودند. مشهدی نذیر آبدار دارای ۱۴ فرزند (۵ پسر و ۹ دختر )بودند، فرزندان پسر شان آقایان: مرحوم حاج ناصر(حاج محمد) غلامرضا، غلامحسین، غلامحسن(محمد رضا)، غلامعلی ✅شادروان زنده یاد مرحوم مشهدی نذیر آبدار در ۱۷شهریور ماه ۱۳۵۷ شمسی فوت و در بهشت آباد اهواز به خاک سپرده شدند.