cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

کانال نو اندیشی دینی کیان

با رویکرد نواندیشی دینی [email protected]

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
4 798
المشتركون
-724 ساعات
-27 أيام
+2630 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

✅ حمله روزنامه دولت به مصطفی ملکیان به دنبال انتقادش از رئیسی 🔹وقتی کسی که عنوان اندیشمند را با خود حمل می کند آن هم با مدعای دین پژوه و اخلاق پژوه با اغراض سیاسی به معنای نازل آن لب به سخن می‌گشاید نه تنها مهر تأیید بر بی صلاحیتی خود در عرصه اندیشه می‌زند بلکه فریاد می‌کند که تنها حمل کننده کتاب‌هایی است که بر پشت خود می‌کشد. 🔹وقتی کسی که عنوان اندیشمند را با خود حمل می کند آن هم با مدعای دین پژوه و اخلاق پژوه با اغراض سیاسی به معنای نازل آن لب به سخن می‌گشاید نه تنها مهر تأیید بر بی صلاحیتی خود در عرصه اندیشه می‌زند بلکه فریاد می‌کند که تنها حمل کننده کتاب‌هایی است که بر پشت خود می‌کشد. حمل کننده‌ای که نه بویی از عقلانیت برده است و نه بهره‌ای از معنویت. مصطفی ملکیان که همواره تلاش داشته است در عرصه اندیشه ایران سری در سرها در بیاورد، علی‌رغم پرکاری و تقلا برای مطرح شدن هیچ گاه اندیشمندی مفید و مؤثر حتی برای جریان غربگرا نیز نبوده است. اگر اندیشه‌های عبدالکریم حاج فرج دباغ (سروش) برای سال‌ها الهام بخش جریان سکولار و تربیت کننده افرادی بود که سودای مبارزه با دشمنان «جامعه باز» داشتند و تا مدت‌ها برای گفتمان اصلاح‌طلبی در ایران مفاهیم نظری دست و پا می‌کرد از جمله خود مفهوم «اصلاحات» که اقتباس سروش از پوپر بود، ملکیان هیچ گاه نتوانست الهام بخشی کند و افقی بگشاید و جریانی راه بیندازد. 🔹اولین توقعی که از خرد، خردورزی و آدم خردمند می‌رود، طمأنینه، ادب و فروتنی است و جناب آقای ملکیان که براحتی زبان به توهین می‌گشاید و در جسارت به رئیس منتخب جمهور هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد باید نشان دهد که چه نسبتی با خرد و خردورزی دارد. این گونه سخن گفتن نشان از هرچه داشته باشد نشان از خردورزی ندارد. سخنانی که نه تنها توهین به رئیس جمهور بلکه مستقیماً و بدون هیچ شرم و تعارفی توهین به 62 درصد آرای مردمی است که نام سیدابراهیم رئیسی را در برگه رأی خود نوشتند. ( بماند که آرای 16 درصدی محسن رضایی و قاضی‌زاده هاشمی نیز آرایی است که سنخیتی با جریان مطبوع جناب ملکیان ندارد و جریان مطبوع ایشان تنها 8.5 درصد آرا را در انتخابات 1400 کسب کرد.) 🔹به راستی چرا جریان روشنفکری ما همواره در گفتار و رفتار خود اینقدر مردم ستیز و جامعه ستیز است؟ چگونه جریان روشنفکری در ایران که می‌توانست با حفظ وجهه انتقادی خود جریانی محترم باشد این گونه خود را مبتذل کرده و بغض و اغراض را مبنای سخنان بی منطق و بی مبنا و پایه خود قرار داده است؟ جریانی که به اسم روشنفکری این گونه در لحظه اظهار نظر می‌کند و بارها نشان داده که هیچ حد و مرزی در به لجن کشیدن مردم و جامعه نمی‌شناسد تا جایی که از فحاشی به عنوان راهبرد مبارزه استفاده می‌کند بدایتاً از دست‌های خالی خود از منطق و استدلال خبر می‌دهد. 🔹کانت گفته بود که روشنگری، رهایی انسان از نابالغی خویش است اما جریان روشنفکری ما که ملکیان امروز به نمایندگی از آن سخن می‌گوید براحتی دست به قضاوتی زشت و غیراخلاقی درباره افراد می‌زند و نشان می‌دهد علیرغم دست گرفتن شعارهای روشنگری، همچنان کودکی نابالغ است که تنها کاری که از دستش برمی‌آید پرتاب سنگ به سمت دولتی است که در حال آواربرداری از هشت سال خسارت محض دولت مورد علاقه اوست. به راستی نباید تأسف خورد برای جریانی که اندیشمندش می‌شود ملکیان؟ اندیشمندی که در برابر هشت سال خسارت محض دولت تدبیر و امید و اعتدال! لب فروبسته بود. دولت سیزدهم بارها اعلام کرده است که نه تنها از انتقاد استقبال می‌کند بلکه نیازمند انتقاد است اما جریان روشنفکری ما که لااقل می‌توانست به عنوان جریانی محترم نقش انتقاد را بر عهده گیرد (دلسوزی و همیاری پیشکش) آنقدر دچار بغض و لجاجت نابالغانه است که نه تنها هیچ دردی از مردم دوا نمی‌کند بلکه خود مبدل به درد و رنجی مضاعف بر تاریخ ما شده است. 🔹آقای ملکیان به نمایندگی از روشنفکری، بخوبی به ما نشان می‌دهد که این جریان نه تنها نگران درد و رنج مردم نیست بلکه افسرده و مأیوس از مردم است. دیگر نباید گفت که برای این جریان رأی مردم فقط زمانی مقبول است که پیروز انتخابات می‌شود بلکه این جریان به کل از مردم متنفر و ناامید است. جملات تأسف‌بار ملکیان خیلی چیزهای دیگر را برملا می‌کند از جمله اینکه معرفت اخلاقی باعث عمل اخلاقی نمی‌شود و روشنفکری ما دچار خلأ تهذیب نفس است. آقای ملکیان که خود در گفت و گویی اذعان می‌کند کنشگر سیاسی نیست امروز مورد خوبی برای نشانه‌شناسی و تحلیل جریان روشنفکری است. #دیدار_نیوز
إظهار الكل...
🔶پرسش‌های نیازمند پاسخ در پروژۀ روشنفکری دینی ✅ مصطفی ملکیان 1 خرداد 1403 🔸پروژۀ روشنفکری دینی عبارت از جمع میان دین و مدرنیته است. موفقیت این پروژه در گرو آن است که روشنفکران دینی ده گزارۀ ذیل را با استدلال عقلی ثابت کنند؛ چرا که قوام روشنفکری دینی به عقلانیت است و قوام عقلانیت به استدلال‌گری است. به موجب آن، روشنفکران دینی باید پاسخ دهند که گزاره‌های ذیل را چگونه اثبات می‌کنند: ▪️1. بزرگترین مشکل بشر جمع میان دین(قرآن) و مدرنیته است. ▪️2. بشر به دین نیاز دارد. ▪️3. بشر به دین اسلام نیاز دارد. ▪️4. به پیامبر اسلام(ص) وحی می‌شده است. ▪️5. پیامبر اسلام(ص) در تلقی و حفظ و ابلاغ وحی خطا نکرده است. ▪️6. قرآن همان وحی است. ▪️7. [آیات قرآن سازگاری درونی دارند.] ▪️8. [آیات قرآن سازگاری بیرونی دارند.] ▪️9. [مراد واقعی آیات قرآن قابل فهم بشر است.] ▪️10. قرآن بهترین راه حل را برای مشکلات بشر دارد. https://t.me/dineaqlani
إظهار الكل...
👍 2
1:09:02
Video unavailableShow in Telegram
🔶 بررسی کتاب «پرسش‌های ایمان»، تألیف پیتر برگر به مناسبت رونمایی از آن در شهر کتاب فرهنگان پاسداران ✅ مصطفی ملکیان 1 خرداد 1403 🔹کانال سخنرانی‌ها، درس گفتارها و گفت‌و‌گوها https://t.me/dineaqlani
إظهار الكل...
✅سید محمد خاتمی:وقتی شما نامزد مطلوب خود را ندارید طبعا زمینه‌ای هم برای شرکت در انتخابات نمی‌بینید 🗣️سید محمد خاتمی در دیدار با اعضاء شورای مرکزی حزب مردم سالاری گفت: 🔹در اینکه قانون اساسی نیاز به بازنگری دارد حرفی نیست. گذشت زمان بطور طبیعی و تغییر شرایط و اقتضائات و نسل ها، اینرا ایجاب می کند. طبیعی است که هر پدیده بشری اگر می خواهد مفید و کارساز باشد باید ظرفیت نو شدن را داشته باشد و قانون اساسی هم از این امر مستثنی نیست. البته اینکه چگونه و در چه زمان بستگی دارد به دید و نیز تلقی‌ای که مردم بخصوص صاحب نظران دارند. 🔹آنچه من رسماً هم سالها پیش به بزرگان گوشزد کرده ام اینکه قانون اساسی قطعاً نیاز به اصلاح دارد ولی باید شرایطی باشد که بنام اصلاح، اصول و موازین خوب و قابل قبول آنهم به نفع یک بینش و جریان حذف شود. در شرایط فعلی پیشنهاد من این است که انحرافهائی که در مسیر جامعه و حکمرانی و با توجه به آرمانهای انقلاب و تلقی ویژه ای که مردم بخصوص اهل نظر از جمهوری اسلامی بودن نظام داشتند پیش آمده است و کم رنگ شدن حیثیت جمهوریت نظام و میداندار شدن نوعی تلقی از اسلام در عرصه حیات اجتماعی که صد در صد با مسلم ترین موازین جمهوریت اگر نگوئیم تضاد دارد لااقل ناسازگار است، تقویت جنبه جمهوریت نظام حتی با همین قانون اساسی اولویت دارد و راهکار آنرا هم بیان کرده ام که البته مورد توجه قرار نگرفته است و بر اساس آن بیانیه 15 ماده ای صادر شده است. 🔹 ولی هرچه باشد هیچ اشکالی ندارد که صاحبنظران عرصه سیاسی و حقوقی و علمی در فضائی آرام بررسی های خود را بعمل آورند. و اینکه چه اشکالاتی در قانون اساسی هست و چه روند ها و روال هائی (که حتی خلاف همین قانون اساسی هست) وجود داشته است و چه پیشنهادها و روش های علمی و منطقی برای اصلاح هست از جمله کار احزاب و گروهها است. ولی اینکه قانون اساسی چه زمان و چگونه می تواند با توافق ملت اصلاح شود مسأله دیگری است. 🔹در مورد تشکیلات : او ًلا این مسأله به خود جبهه و دوستان دست اندکار برمی گردد ولی راه طی شده ای که به جبهه رسیده است نباید فراموش شود. بنظرم عواملی که این مسیر را ایجاب کرد همچنان موجود است و نمی توان از آن بازگشت. 🔹جبهه هنگامی به وجود می آید که احزاب و تشکل ها به تنهایی کارآیی و جایگاه خود را ندارند و وقتی جبهه تشکیل می شود شرط اول پای بندی اعضاء به مقتضیات فعالیت جبهه ای و تصمیمات و راه کارهائی است که معین می کند. و اینکه افراد حقیقی هم در آن حضور دارند، چون که بخش تحول خواه و در واقع اصلاح جویان جامعه بزرگتر از احزاب و گروهها است. چرا نباید صاحب نظران و کسانی که می توانند آن بخش هایی را که بهرحال عضو رسمی احزاب نیستند نمایندگی کنند حضور و مشارکت داشته باشند؟ 🔹جبهه می تواند در دوران بی وفائی به احزاب و ضعف کارآمدی آنها، زمینه را برای حضور موثر احزاب در جامعه و در واقع تقویت جامعه مدنی کمک کند. و اما در مورد برنامه انتخابات اولاً چرا از من می پرسید. ثانیا بنظرم برنامه دارند و من هم معتقدم زودتر باید تکلیف را مشخص کنند. و اما آنچه به من مربوط است اینکه انتخابات مهم است ولی اگر انتخابات از معنی تهی شود باید کوشید که ابتدا معنی آن به آن برگردد اهمیت صندوق اینست که بیان کننده رأی و نظر مردم است نه یک گروه و اگر از جایگاه خود خارج شد باید کوشید آنرا به جایگاه خود برمی گرداند. 🔹در مورد انتخابات پیشین گفتم اگر مطالبی که رهبری در باب انتخابات گفتند که همه جریانها باید نامزد خود را داشته باشند و نیز این مطلب که عدم احراز صلاحیت معنی ندارد. با صلاحیت احراز می شود یا نمی شود همین هم اگر زودتر گفته شده بود و عملا هم زمینه اجرای آن فراهم می آمد جریانها می توانستند و می بایست فعالانه در انتخابات شرکت کنند. ولی وقتی شما نامزد مطلوب خود را ندارید طبعا زمینه ای هم برای شرکت نمی بینید. 🔹البته شرایط یک انتخابات خوب و استانداردهای آن خیلی بیش از اینها است که باید همه بکوشند به سوی آن بروند ولی می توان حداقلهایی را مشخص کرد که شرکت در انتخابات را موجه کند. 🔹اما اینکه مردم می آیند یا نه، باید بررسی کنیم که چرا مشارکت های بالای ۵٠٪‏ و ٧٠٪‏ و ٨٠ درصدی به این وضع ناگوار رسیده است و اگر شرط، رضایت مردم باشد این در درجه اول نظام حکمرانی است که باید آنرا تامین کند. #امتداد
إظهار الكل...
👍 14👎 1
✅ چرا دوم خرداد هنوز الهام‌بخش و خاطره‌انگیز است؟ 🗣 یادداشتی از اروجعلی محمدی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت 🔹آقای خاتمی در سفر انتخاباتی خود به آذربایجان در تبریز به دوستانشان گفته بودند که ما هم نهایتا ۴ میلیون رای می‌آوریم و انتخابات رقابتی می شود و باقی قضایا. 🔹ولی شاید آقای خاتمی خود هم نمی‌دانست سخنانی که پژواک می‌دهد در روح و جان مردم چه می‌کند. خاتمی از حق دانستن مردم می‌گفت و مردم را ارباب حکومت خطاب می‌کرد و مشارکت مردم در حکمرانی و اداره سرنوشت خود را نه تکلیف بلکه حق آشکار آنان و مصرح قانون اساسی کشورشان می‌خواند آواز توسعه متوازن و همه جانبه و از توسعه سیاسی و جامعه مدنی و دمکراتیزاسیون سخن می‌گفت و آن را زیر بنای مدرنیزاسیون و نوسازی اقتصادی کشور می‌دانست. 🔹او حق انتقاد را چنان حرمت می‌گذاشت که شهروندان بتوانند بدون لکنت زبان با حاکمان سخن بگویند. او نه از حقوق اکثریت بلکه از حقوق اقلیت نیز دفاع می‌کرد و برای ثبات حکمرانی شایسته سالاری و گردش آزاد نخبگان را ترویج می‌کرد ولی شاه‌بیت سخن او دموکراسی در خانه و صلح با جهان بود که جهان را نیز به تکریم ایده‌اش واداشت. دوره خاتمی بهار مطبوعات و بهار احزاب و شوراها و بهار اقتصاد نیز بود. 🔹هرچند خاتمی وعده اقتصادی زیادی نداده بود ولی حاصل توسعه سیاسی و تنش‌زدایی او توسعه‌ای متوازن و اقتصادی مولد و پویا را رقم زد. 🔹شادروان مهندس عزت‌الله سحابی روزی در تمجید اقتصاد خاتمی به من گفت اقتصاد خاتمی بعد از مشروطیت بی‌نظیر است و از اقتصاد دکتر محمد مصدق نیز بالاتر است. در دوره خاتمی علیرغم نفت ۷ دلاری اقتصاد ایران سالانه بیش از ۵% رشد کرد و برای اولین بار متوسط سرمایه‌گذاری ثابت سالانه به ۲۷/۵% تولید ناخالص ملی کشور رسید که این رقم در سال پایانی دولت او به ۲۹/۵ % افزایش یافت. 🔹خاتمی ۳۳ میلیارد دلار از بدهی‌های خارجی دولت هاشمی را هم پرداخت کرد و صندوق ذخیره ارزی را بنیان نهاد که در سال پایانی دولت او بیش از ۱۵ میلیارد دلار موجودی داشت. تورم در پایان دولت او به ۹/۵ % رسید و تک رقمی شد. بهره بانکی با ۲۴% در آغاز دولت او به ۱۴/۵ % در سال‌های پایانی کاهش یافت و بیکاری ۱۱% شد. او راه سرمایه جهانی و سرمایه ایرانیان خارج از کشور و راه برای ورود به اقتصاد ایران را هموار کرد و توانست بیش از یکصد هزار پروژه عمرانی و صنعتی را تکمیل کند و به نوسازی صنعت ایران بپردازد که پارس جنوبی با یازده فاز آن نماد این سرمایه گذاری‌ها محسوب می‌شود. 🔹در دولت خاتمی اقتصاد نفتی و وابستگی به دلارهای نفتی با اعمال انضباطی شدید مالی روز بروز رنگ باخت، بطوریکه هزینه یک درصد رشد اقتصادی با ۳/۶ میلیارد سرمایه‌گذاری حاصل شد. او برنامه سوم را بشکل موفقیت‌آمیزی اجرا کرد و برنامه چهارم را نیز با ۱۶/۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری سالانه و با رشد اقتصادی ۸% در سال تنظیم کرد. 🔹شاهکار برنامه ریزی اقتصادی او تنطیم برنامه سند چشم‌انداز بیست ساله بود که بدست استراتژیست سازمان برنامه و بودجه او دکتر ستاریفر تنظیم شد و به تایید همه ارکان نظام رسید و مطابق این سند قرار بود ایران از طریق تعامل موثر و سازنده با جهان به رشد اقتصادی ۸% سالانه دست یابد و در سال ۱۴۰۴ در منطقه در هفت شاخص به رتبه اول منطقه‌ای نایل آید برنامه‌ای که بعد از خاتمی به همراه برنامه چهارم عقیم و بلا اجرا شد. 🔹بی‌تردید می‌توان گفت اگر اقتصاد ایران بعد از پایان دولت خاتمی نیز با همان آهنگ دولت خاتمی حرکت می‌کرد ایران امروز جوان بیکار نداشت و GDP ایران دو برابر امروز یعنی بالاتر از ترکیه و مالزی قرار داشت و سکه طلا ۳۰۰ هزار تومان و دلار ۱۵۰۰ تومان بود و قدرت خرید هر ایرانی حداقل سه برابر امروز بود و بدین ترتیب جمهوری اسلامی با دلسوزی و کارآمدی فرزندان اصیل خود با اقتصادی مولد و پویا با صادرات کالاهایی روزآمد مروج نام ایران بودند. 🔹او پاکدستی و کارآمدی و دلسوزی را در دولت خود نهادینه کرد و این دلسوزی امروز بیش از هر اکسیری نیاز ایران و نظام جمهوری اسلامی است تا در این کید زمانه و پررویی دشمنان گره از کار ملت گشاید. 🔹آقای خاتمی ثابت کرده که برای منافع ملی ایران و سربلندی نظام هیچ مضایقه‌ای ندارد، سرمایه‌ گرانسنگی که می‌تواند دگربار با ایده‌هایش سرمایه ایران و نظام
إظهار الكل...
10👍 3👌 3
Photo unavailableShow in Telegram
6👎 2🤔 1
🔹 درس هایی از رویداد دوم خرداد ۷۶ ✍️ مهران صولتی رویداد سترگ دوم خرداد امروز بیست و هفت ساله شد. جلوه ای از درآمیختن تغییر خواهی عمیق ایرانیان، با انتخاب سید محمد خاتمی که آمده بود تا فردای بهتری را برای ایران اسلامی رقم زند. در این سه دهه، جامعه و سیاست ایران دوران پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشت؛ نهال های امید گرچه به دلیل برخورد با سد ستبر حفظ وضعیت موجود مجالی برای تناور شدن نیافتند ولی در برابر تندبادهای موجود هم نشکستند. همین دو سال پیش بود که جنبش زن، زندگی، آزادی، اصلاح طلبی به معنای مرسوم و انتخاباتی آن را به محاق برد و تحول خواهی را جایگزین آن ساخت. در هر حال در روزگاری که دفاع از اصلاحات در افکار عمومی هر روز سخت تر از پیش می شود این یادداشت قدیمی یادآور درس هایی است که می توان از این رویداد تاریخی آموخت و انبان تحول خواهی را سنگین تر ساخت. ✅ اصلاحات اگر چه نیازمند حضور همزمان در قدرت و جامعه است ولی نمی‌توان با گذشتن از همه خطوط قرمز به ماندن در قدرت رضایت داد. اصلاح طلبان آن زمانی از چشم مردم افتادند که پرنسیب‌های خود را زیر پا نهاده و با وعده بهبود اندک اوضاع از لزوم انجام اصلاحات ساختاری در قدرت مستقر چشم پوشیدند. ✅ اصلاحات به دنبال توازن قوای سیاسی به معنای حضور همزمان حکومت قوی و جامعه قوی در کنار یکدیگر است. حکومت قوی و جامعه ضعیف به استبداد می انجامد و حکومت ضعیف و جامعه قوی به بی ثباتی ختم می شود. کارآمدی، شفافیت و پاسخگویی یک نظام سیاسی مستلزم حضور همزمان حکومت و جامعه قوی در کنار یکدیگر است. ✅ اصلاح طلبی زمانی می تواند موفق باشد که از تشدید یافتن نابرابری های اقتصادی، طرد شدگی اجتماعی و انحصارگرایی سیاسی پرهیز کند. اصلاحات باید منطق حاکم بر عرصه های مختلف زیست اجتماعی را به رسمیت بشناسد و بر بهره گیری از رانت های قدرت چشم بپوشد. ✅ اصلاحات در صورتی می تواند موفق باشد که خواست دموکراسی را با عدالت طلبی، آزادی خواهی و تنوع سبک زندگی پیوند زند. ارائه خوانش های تنگ نظرانه از اصلاحات می تواند تاثیر گذاری آن را محدود سازد. اصلاح طلبی در صورتی موفق است که به گفتمان غالب جامعه تبدیل شود. ✅ اصلاح طلبی یک مرام است نه یک نشان! مروت با دوستان، مدارا با دشمنان، به رسمیت شناختن مخالف، خردمندی در تصمیم گیری، شجاعت در دانستن، پرهیز از تعصب و جزم اندیشی، صلح طلبی، تعامل سازنده با جهان، احترام به نظر اکثریت، تفسیر رحمانی از دین و ... از جمله معیارهای اصلاح طلبی می باشد. ✅ اصلاحات نشان داد که تا شکل گیری حداقلی از توازن قوای سیاسی، سیاست همچنان از اولویت های اصلی جامعه است. وجود نابرابری سیاسی، روند نابرابری های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تشدید می کند. از همین رو پیش بردن پروژه توسعه سیاسی، با لحاظ کردن ویژگی های خاص جامعه ایران، از مسیر شکل گیری اجماع میان جامعه و حکومت بر سر مبانی حکمرانی خوب می تواند پایدارترین و موثرترین مسیر برای اصلاحات باشد. @solati_mehran #دوم_خرداد #خاتمی #اصلاحات
إظهار الكل...
👍 2 1
Photo unavailableShow in Telegram
انا لله و انا الیه راجعون خبر درگذشت شهادت گونه ریاست جمهور مردمی ایران جناب حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رییسی و جمعی از مسِئولان دلسوز، مردمی و خدمتگزار، دردناک و جان گداز بود. ایشان که در عمر با برکت خویش، درد و رنج و محرومیت را لمس کرده بود، در دوران خدمتگذاری به ملت شریف ایران در قامت خادمی دلسوز، خود ساده زیستانه زیست و به رفع فقر و محرومیت و بر پایی عدالت اندیشید و لحظه لحظه عمر گرانمایه خویش را در این راه کوشید و تمام توان خویش را برای برپایی عدالت به کار برد. امید که این شهید عزیز الگویی برای دیگر مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، برای ساده زیستی، مردم داری و عدالت خواهی قرار گیرد. موسسه الحیات این ضایعه جانگداز را به رهبری گرانقدر و ملت شریف ایران تسلیت عرض می کند و برای تمامی بازماندگان از خداوند متعال صبر و اجر مسالت دارد. موسسه‌ فرهنگی-هنری الحیات @allamehhakimi
إظهار الكل...
👎 5 1
وعده های زیادی اوایل انقلاب به مردم داده شد و مردم امیدوار بودند، بنا بر این بود که در کشور آزادی باشد و حکومت در دست مردم باشد بخشی از مصاحبه آیت الله منتظری با خبرنگار تلویزیون اتریش (ORF) ۲ خرداد ۸۳ سوال: به نظر شما این شیوه از اسلام که در ایران وجود دارد می‎شود به عنوان یک الگو و یک مدل قرار بگیرد برای بقیه کشورهای اسلامی؟ جواب: ✅ اگر تندروی هایی که شده و سوءاستفاده ها را کنار بگذارند بله وعده های زیادی اوایل انقلاب به مردم داده شد و مردم امیدوار بودند، بنا بر این بود که در کشور آزادی باشد و حکومت در دست مردم باشد. معنی جمهوری یعنی حکومت مردمی و مردم واقعا نقش داشته باشند، نقش اساسی. جوری نباشد که دخالت های ناروایی انجام شود از ناحیه شورای نگهبان یا جاهای دیگر، اگر از اینها دست بردارند و به مردم بیشتر بها بدهند ممکن است ایران روزگاری الگو شود برای سایر کشورهای اسلامی خلاصه یک تندروی ها و انحصارطلبی هایی در این وسط پیدا شده است متأسفانه قدرت یک مقداری استبداد و انحصارطلبی می‎آورد؛ اگر دست از این استبدادها و خودسری ها برداشته شود و جوری نباشد که مثل شورای نگهبان خودشان را قیم مردم پندارند و نمایندگان مردم را به بهانه های واهی رد کنند و واقعا حکومت مردمی باشد، طبعا نمونه خوبی خواهد بود سوال: آن زمان که قانون اساسی تنظیم می‎شد آیا شما مواظب بودید این قانون اساسی که نوشته می‎شود مطابق باشد یا نزدیکی داشته باشد با دنیای مدرن امروزی؟ جواب: ✅ واقع مطلب این است که ما سابقه قانونگذاری نداشتیم، اولین باری بود که وارد شده بودیم، لذا آن جور که می‎بایستی قانونهای اساسی کشورهای دیگر مطالعه شود یا مثلا عواقبی را که بر این قانون اساسی مترتب است ملاحظه کنیم این چیزها کمتر مورد توجه واقع می‎شد برای این که افراد اولین مرتبه بود که در قانونگذاری وارد شده بودند. خیلی ها هم اصلا با دنیای خارج ارتباط نداشتند، با رادیوهای خارج، تلویزیونهای خارج یا کتابهای خارجی خیلی ها سر و کار نداشتند روی این اصل قانون اساسی آن طور که دلخواه باشد، طوری که در آینده به آن اشکالی وارد نباشد تنظیم نشد بخصوص در بازنگری باز یک اضافاتی کردند، مثل ولایت مطلقه فقیه که این چیزی است که برای دنیا زننده است و خود مردم ایران خیلی قبول ندارند بنابراین یک طور قوانینی که مورد اشکال است تصویب شده، و اینها در اثر این است که افراد تجربه نداشتند برای قانونگذاری خود من اولین مرتبه ام بود که در این رشته وارد شده بودم و من شده بودم رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی، و این طور امور مهم که مربوط به اداره کشور است تجربه می‎خواهد. بر این اساس در قانون اساسی تضادهایی دیده می‎شود. از یک طرف مسئولیت ها به طور کلی بر عهده رئیس جمهور گذاشته شده و از آن طرف امکانات و اهرمهای قدرت در دست او نیست آن که مسئولیت دارد باید قدرت هم دست او باشد، امکانات دست او باشد. این تضادی است در قانون اساسی ما سوال: شما از این نگران نیستید که یک وقت با این اتفاقاتی که دارد می‎افتد و کنترلهایی که می‎شود یا به همان صورتی که فرمودید ولایت فقیه قدرت مطلقه و نامحدود گردد و تمامی رفتارهای اقتصادی و سیاسی باعث شود که جوانها یا نسل آینده ناراحت شوند، و آن موقع از دین اسلام روگردان بشوند؟ جواب: ✅ بله، وحشت دارم و روی همین اصل من همیشه در نوشته هایم این جهت را می‎گویم که شاه جهات اسلامی را رعایت نمی کرد ولی به اسم اسلام نبود. او زور می‎گفت اما نه به اسم اسلام متأسفانه الان زور می‎گویند به اسم اسلام، و قهرا مردم از اسلام هم زده می‎شوند. این زورگویی ها، بازداشت های سیاسی، محاکمات سیاسی، اینها همه برخلاف موازین اسلام است مردم باید در اظهار نظر آزاد باشند. لذا من در نوشته هایم دارم که اگر به این وضع که الان پیش می‎رود ادامه دهند ولایت فقیه از آیت الله خمینی شروع شد و به شخص فعلی ختم می‎شود باید مسئولین تجدیدنظر کنند، به مردم آزادی بدهند، و این فشارهایی که بر مخالفین وارد می‎شود قطع شود، زندانیان سیاسی را آزاد کنند. افراد زیادی بی جهت در زندانها هستند، محاکمات سیاسی همه غلط است در زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین که حاکم بود محاکمات سیاسی و زندانی سیاسی وجود نداشت. در حضور مولا امیرالمؤمنین علیه آن حضرت شعار می‎دادند و هیچ وقت مزاحمشان نشدند؛ اما الان تا کسی یک شعار بدهد چند سال زندان در پی دارد، اینها همه برخلاف موازین اسلام است، و چون به اسم اسلام انجام می‎شود ضررش زیادتر از آن است که در زمان شاه واقع می‎شد، برای این که آن به اسم اسلام نبود اما آقایان به اسم اسلام این کارها را انجام می‎دهند سوال: با این صحبت هایی که فرمودید آینده سیاسی مملکت را چگونه پیش بینی می‎کنید؟ جواب: ✅ بالاخره باید مسئولین در رفتارشان تجدیدنظر کنند و الاعاقبت خوبی ندارد 📚 #دیدگاه_ها ج۲ ص۳۲۵ کانال فقیه دور اندیش
إظهار الكل...