𝑳𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆𝒉𝒆𝒂𝒗𝒆𝒏🌿

یکی از عبث‌ترین کارهای دنیا حرص و غصه خوردن سر سنه. زندگی یه مسابقه نیست. زندگی یه سفر مهیجه که هر روز صبح بلیطمون رو تمدید می‌کنن. و مادامی که قدر چیزایی که داریم رو می‌دونیم، و با کارت‌هایی که دستمونه بهترین بازیمون رو می‌کنیم، حق و وظیفه داریم از خودمون راضی باشیم تا فردا!

‏شما ایرفرایر خریدید، رفتید پاساتا، شفق قطبی دیدید، گارداسیل زدید، قند رو حذف کردید، تقدیر و سرنوشت هاتون رو هم در کنارش ادامه دادید. ولی من هنوز توی مرحله‌ی قوز نکردن و ۸تا لیوان آب خوردن موندم. بچه‌ها آروم‌تر! نمیتانم بهتان برسم...

دیروز بعد تولد دوستم رفتیم پارک قیطریه یکم راه بریم موقع خدافظی یکی از دوستام محکم بغلم کرد تو گوشم گفت:"یکم بیشتر زندگی کن!" آقا منو میگی... از اون موقع دارم دور خودم می‌چرخم که چجوری انقدر معلومه چجوری چجوری

‏زندگی خیلی عجیبه. به خودت می‌آی و می‌بینی کسایی رو از زندگیت حذف کردی که یه روزی ترس از دست دادنشون رو داشتی...

هر روز رو با گفتن این سخن به خود آغاز کنید: امروز با بی‌احترامی، فضولی، ناسپاسی، خصومت و خودپسندی مواجه خواهم شد. همه این ها ریشه در جهل آدم ها نسبت به نیک و بد امور دارد و کاملاً طبیعی است...

عاشق دخترایی ام که به صورت رندوم از غریبه‌ها تعریف میکنن. از اینا که راحت میرن به یکی میگن وای عطرت چه خوشبوئه، موهات چه خوشگله، لباستو از کجا خریدی چه بانمکه. واقعا feminine energy 10/10 💞✨

میگم دیگه جدی جدی حوصله م نمیکشه.‌‌.. بشینم دونه دونه برا آدما توضیح بدم، فلان رفتار غلطه ، فلان حرفت ناراحتم کرد ، فلان حرکت از تو بعید بود! ولی واقعا کسی که بعد از اون همه زمان گذاشتن و کلی حرف زدن ، نفهمیده چی اذیتمون میکنه و چی اذیتمون نمیکنه دیگه هم نمیخواد که بفهمه...

همتون یه شب یه پیام از یکی دریافت کردید که بعدش نمردید ولی مدتها زندگی نکردید،اون شب برای همتون شاید غریبانه ترین ساعات زندگیتون باشه. پس به حرمت همون شبا،برگشت آدمایی که اون حسو بهتون منتقل کردن رو نپذیرید...

میخوام اعتراف کنم. اعتراف کنم هرچقدر سَرَم رو شلوغ کنم و در طول روز بگردم و برم و انجام بدم و مفید باشم، شب وقتی سَرم میرسه به بالش، از گوشه چشمم اشک غم و حسرت میاد. و توی سرم سوال بزرگ که پس چرا تو نیستی؟ پس تو کجایی؟ پس چرا من و تو نه؟ هرچقدر همه ازم تعریف کنن باز تو نیستی...