cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

کانال کانون مفاخر و مشاهیر ایران

مشاركات الإعلانات
437
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
+17 أيام
+430 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

✔️فوايد اخلاقی زيستن ✍️ مصطفی ملکیان 1️⃣ طبق ديدگاه اول اخلاقی زيستن باعث می شود بقای زندگی اجتماعی، كمًا و كيفًا محفوظ بماند و اين فايده اخلاقی زيستن است . يعنی اگر اخلاقی زندگی نكنيم، اولين خسارتی كه می بينيم اين است كه زندگی اجتماعی كمًا و كيفًا نابود می شود؛ منظور از « كمًا » روشن است ولی كيفًا يعنی اينكه ممكن است يك جامعه هنوز نابود نشده باشد، ولي در آن جامعه، عدم امنيت، عدم اعتماد، فقر و مشكلات ديگر وجود داشته باشد . يعنی چنين جامعه ای گويا به لحاظ كيفی نابود شده است . اين يك ديدگاه درباره فايده يا پيامد اخلاقی زيستن است؛ 2️⃣ ديدگاه دوم معتقد است می شود بدون اخلاق هم، جامعه كمًا و كيفًا از هم نپاشد . امروزه بسياری معتقدند كار اخلاق را حقوق دان و قانون انجام می دهد؛ يعنی حتی اگر اخلاق نباشد، قانون مانع متلاشی شدن جامعه می شود. اگر قانون رعايت شود، جامعه متلاشی نمی شود. لذا در اين ديدگاه فايده اخلاق را در آرمان های روان شناختی می دانند . وقتی انسان اخلاقی زندگی كند، مثلا راست بگويد يك آرامش درونی می يابد، اما وقتی دروغ بگويد اضطراب، غلق و دل نگرانی دارد؛ وقتی هم راستگويی، صداقت، تواضع و احسان دارد، يك سلسله امور روانی برايش حاصل می آيد كه كاری هم به كيان اجتماعی ندارد . به عنوان مثال در بعضی از جوامع غربي، بالاخص بعضی از جوامع كشورهای اسكانديناوی، كه كشورهای كوچكی هستند با جمعيت های ۳ تا ۴ ميليون، مطلوب های اجتماعی شان واقعًا فراهم است و با قانون اين كار را كرده اند؛ يعنی هيچ مشكل اجتماعی وجود ندارد، ولی در عين حال در اين جوامع خودكشی، افسردگی، بی خوابی و بيماری های عصبی وجود دارد و واليوم مصرف زيادی دارد؛ به اين دليل كه گويا مطلوب های روان شناختی حاصل نمی آيد. 🔹امور بيرونی را می توان با زور قانون سر و سامان داد؛ يعنی می توان بهداشت را تأمين كرد، بيماری ها را ريشه كن كرد و مانع ظلم افراد به يكديگر شد و ماليات ها را به موقع دريافت كرد، ولی در عين حال گويی چيزهای ديگری هم وجود دارد كه تأمين نشده است . كسانی گفته اند اخلاقی زيستن باعث می شود عامل يعنی كسی كه به اخلاق عمل میكند از لحاظ روانی سلامت پيدا كند؛ يعنی آرام، شاد و اميدوارشود و در زندگی اش معنا بيابد و رضايت باطن داشته باشد؛ 3️⃣ كسانی هم گفته اند اتفاقًا گاهی اخلاقی زيستن، عكس خواسته های روانی انسان است . يعنی گاهی اوقات كسی كه اخلاقی زندگی می كند، به وضع روانی خودش ضربه می زند. لذا ديدگاه دوم را نمی پذيرند و ديدگاه سوم را طرح مي كنند و آن اينكه وقتی انسان اخلاقی زندگی می كند، نوعی استكمال درونی در خودش احساس می كند، يعنی احساس می كند دارد انسان بالا « احترام به خودِ» بزرگ تر می شود، و انسان بالغ تری می گردد و می رود. يعنی ممكن است انسان درد و رنج بكشد، ولی احساس می كند هم اكنون، همان چيزی كه هستم مهم تر، عظيم تر، با جلال تر، و به تعبيرانگليسی با dignity بيشتری هستم . اكنون كريم تر از گذشته ام هستم، ولو آنكه بر اثر راست گفتن به هزار مخمصه هم افتاده باشم و هزار گرفتاری داشته باشم، ولی اكنون يك dignityای دارم كه قبلا نداشته ام. يعنی قبلا پيش خودم خوار و خفيف بوده ام و عزت نفس نداشته ام، اما اكنون پيش خودم احساس كرامت، عزت و dignity می کنم. ❇️ روش شناسی مطالعات مقایسه ای عرفان |صفحات 253 تا 256 @mostafamalekian
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
و گفت: هر ساعتی می آیی بسته گناهی در گردن و گاهی می آیی بسته طاعت در گردن. تا کِی گناه و تا کِی طاعت؟ گناه را دست به پشت باز نِه و سر به دریای رحمت فرو ده، و طاعت را دست به پشت باز نِه و سر به دریای بی نیازی فرو ده، و سر به نیستی خویش فرو بر و به هستی او برآور. ▪️نوشته بر دریا: (از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی)، محمدرضا شفیعی کدکنی، نشر سخن، ص 216. @irajrezaie
إظهار الكل...
اخلاق جوانمردی ورای اخلاق شرعی و اخلاق فلسفی ( ارسطویی ) است نصرالله پورجوادی (توضیح: این یاد داشت در اصل پاسخی است به سوالهای پژوهش گر محترم آقای مهدی خلجی . بنا به درخواست دوستان آن را به عنوان یک پست مستقل در اینجا هم میگذارم. برای پرسشهای آقای خلجی میتوانید به کامنت های پست قبلی رجوع کنید.) سلام. منظور من از اخلاق ایرانی در این نوشته، همانطور که اشاره کردم ، اخلاق جوانمردی یا آیین مهر است که جنبه معنوی و عرفانی دیانت ایرانی است، نه اخلاق شرعی که جنبه ظاهری آن است. فرق میان اخلاق جوانمردی درآیین مهر با اخلاق فلسفی هم در این است که در اخلاق فلسفی اساس و مبنای احکام وظیفه یا عنایتی است که انسان نسبت به دیگران (هم نوعان) خود دارد. انسان از این حیث که انسان است موظف است که به دیگران بدی نکند، کسی را بیگناه نکشد، دزدی نکند، خیانت نکند و ...اما در اخلاق جوانمردی اصلی که احکام بر آن استوار است و هدفی که انسان دنبال میکند معرفت یا خود شناسی است. انسان برای این که خود حقیقی و مینوی خود را بشناسد باید از راه خدمت به دیگران و نیازردن دیگران وارد شود. توضیح آنکه خود مینوی هریک از ما حقیقتی است کلی و متعالی که در حاق ذات ما نهفته است و این همان چیزیست که به آن انسانیت میگوییم. هیچ کس قادر نیست در تنهایی و به تنهایی به این حقیقت راه یابد. بلکه فقط از راه گذشت از خویشتن و خدمت به دیگران میتواند به مقصود رسد. در واقع خود موهوم ما بزرگ‌ترین مانع در این راه است و بدترین چیز این است که ما نه تنها به دیگران خدمت نکنیم بلکه آنان را بیازاریم. پس برای این که ما به خودی حقیقی و ایزدی خویش که همان انسانیت است برسیم و انسانیت به نحو اتم و اکمل در ما تحقق یابد باید به دیگران آزاری نرسانیم، چنانکه فرمود: به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود نیرزد آنکه دلی را ز خود بیآزاری ودیگر این که به انسانیت که در همه مردم هست خدمت کنیم. اخلاق جوانمردی اگرچه اساس فلسفه ایرانی را تشکیل می‌داده ولی اختصاص به ایران نداشته است. در فلسفه نوافلاطونی هم وقتی اخلاق را غایت و هدف نهایی افعال و همت انسان در زندگی فلسفی یا دیالکتیک معنوی نمی‌دانند و معتقد ند که انسان در سیر و سلوک خود برای رسیدن به کمال معرفت باید از اخلاق فراتر رود در واقع یک قدم به همان اصول فلسفه ایرانی نزدیک می‌شوند، اصولی که در اخلاق مسیحیت هم رعایت شده است. در مسیحیت وقتی میگویند هرگاه کسی به گونه ای سیلی زد آن طرف را هم بگیرد تا بزند ، این به خاطر کمک کردن به شخص سیلی زن نیست. به خاطر این نیست که او دق دلش را خالی کرده باشد. به خاطر خود شخص مضروب است. این سیلی ها در حقیقت به صورت «من» یعنی «خود موهوم» می خورد و «من» را تحقیر میکند که باعث می شود شخص مضروب یک قدم به خودی ایزدی خویش نزدیک شود. در مورد قربانی‌ها هم که اشاره کردید من چیز زیادی نمی دانم . همینقدر می گویم که به برداشتها و تفسیر های ایرانشناسان که اغلب فیلولوگ هستند و همه چیز را ظاهری و مادی می‌بینند اعتمادی ندارم. مثلاً این داستان قربانی کردن گاو توسط مهر ایزد را همه مادی تفسیر میکنند در حالی که قربانی کردن گاو، و در اسلام گوسفند (که همان گاو مقدس است) ، جنبه سمبلیک دارد و منظور از گاو و گوسفند خود موهوم یا نفس است. من در جوانی این بیت را زیاد شنیدم و نفهمیدم و این روز ها افسوس میخورم که چرا از آن غفلت کردم. در جوانی کن نثار دوست جان گوسفند پیر قربانی مکن https://t.me/Vortrags/82790
إظهار الكل...
سخنرانی ها ، درس گفتارها ، گفت و گوها و دیگر برنامه های فرهنگی و مطالعات تطبیقی

نصرالله پورجوادی @Vortrags

🍂 نگاهی به خوانش محمود دولت‌آبادی از تاریخ بیهقی 🍁#نقد 🍁#انتقاد 🍁 #ادبیات_کلاسیک 🍁#تاریخ_بیهقی 🍁#نثر_فارسی 💠 @dmdehghani
إظهار الكل...
negah_i_be_xanesh_e_dowlatabadi_az_tarix_e_beyhaqi.pdf3.42 KB
Photo unavailableShow in Telegram
🔺 نقد و بررسی کتاب
إظهار الكل...
🔥 نقد کتاب «فلسفهٔ لاجوردی سپهری» نوشتهٔ سروش دباغ 🍀 #مقاله 🍀 #ادبیات_معاصر 🍀#نگاه_انتقادی 🍀#معرفی_کتاب 💠 @dmdehghani
إظهار الكل...
Taravate-Tekrar.pdf3.62 KB
🔥 آنچه نباید از فردوسی بیاموزیم 🍀 #مقاله 🍀 #ادبیات_کلاسیک 🍀 #فردوسی 🍀#نگاه_انتقادی 🍀 #نگاه_نو 💠 @dmdehghani
إظهار الكل...
an_che_nabayad_az_Ferdowsi_biyamuzim.pdf1.45 MB
Photo unavailableShow in Telegram
🔥 مولوی بیش از هر شاعر ایرانی دیگر آدمی را به شادمانگی و مهرورزی فراخوانده است. بجز مولوی،شاید هیچ شاعر دیگری در جهان نباشد که عشق و امید را تا بدین‌حد رنگارنگ و گونه‌گون تصویر کرده باشد. جاذبهٔ عشق و امید در منظومهٔ فکری مولانا فضای هستی را چنان فراگرفته که وی هیچ سببی برای نگرانی و حرمان آدمی در این جهان نمی‌بیند. عرفان مولوی عرفانی منفعل و منزوی نیست؛ دعوت عام است به سوی همدلی و همزیستی شادمانه. و این بهترین پیام است برای همهٔ انسان‌ها و بویژه انسان غربی، که امروز در پیلهٔ فردیت خویش گرفتار نوعی نگرانی درونی است؛ نگرانی از این که «امن عیش»اش‌ در این جهان ناپایدار است. الهیات مسیحی و آموزه‌های عرفانی آن که مبتنی بر انزواطلبی و دنیاگریزی است با شیوهٔ زندگی انسان غربی و خواست و نیازهای امروز او در تقابل است‌. لیکن مولوی بدون این که غربی را از زندگی دنیویش دور بدارد او را به یگانگی و همدلی با انسان‌های دیگر فرامی‌خواند و نشئه‌ای از عشق و امید در کالبد حیات مادی او می‌دمد. ☘ #از_شهر_خدا_تا_شهر_انسان ☘ #مقاله ☘ #تألیف ☘ #پیشنهاد_کتاب ☘ #لذت_متن ☘ #نشر_مروارید 💠 @dmdehghani
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
🌕 عشق‌ورزی و احترام به حقوق یکدیگر امروز از نیازهای حاد جامعهٔ ماست و عرفان _مخصوصا نحله‌ای که مولوی معرف آن است_ می‌تواند در برآوردن این نیاز بسیار مؤثر باشد. این واقعیت را هم باید پذیرفت که جوان ما از زبان آمرانهٔ متداول به تنگ آمده است. این زبان، که البته بخش عمده‌ای از آن میراث سلطهٔ طولانی استبداد است، دیگر برازندهٔ بالای او نیست. پس به بیان عارفانه روی می‌آورد که مشخصهٔ آن شکستن همهٔ قالب‌های تنگی است که زبان رسمی آمرانه بر ذهن و اندیشهٔ انسان تحمیل می‌کند. جوان امروز، به تعبیر حافظ، از خلاف آمد عادت کام می‌طلبد. 🌕#از_شهر_خدا_تا_شهر_انسان 🌕#تألیف 🌕#نشر_مروارید 🌕#نقد 🌕#مولوی 🎨 نقاشی شمس و مولانا اثر محمود فرشچیان 💠 @dmdehghani
إظهار الكل...
💢از سلسله نشست‌: ✨قله‌های شعر زنانه 🔸نشست دوم: سیمین، خطی ز سرعت و از آتش 🔸سخنران: شهریار شاهین دژی #سروش_مولانا #سیمین_بهبهانی @sorooshemewlana
إظهار الكل...
سیمین بهبهانی.۱۴ آذر ۱۴۰۲.mp3194.20 MB
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.