سيد تقى سيدى

اگر همه چیز در دنیا سر جای خودش می بود، تو در همین لحظه بايد در آغوش من نفس می کشیدی... سید تقی سیدی

با چه رويى پس از اين، داغ صدايت بزنم من كه يك عمر تو را عشق صدا مى كردم…

عجب که مدعیان معنا، اساتید لفظند…

مثل آن شیشه که در همهمه ی باد شکست ناگهان باز دلم یاد تو افتاد، شکست… سید تقی سیدی گیل‌دخت با صدای محمد معتمدی

تکرار کن مرا من رو به کاهشم…

رفتم که باز گردم،از یاد رفته بودم…

آه اى همسفر كهنه ى من مى بينى چه بلايى به سر بال و پرم آمده است؟

من در تمایلات، بین زیاد و کم، با کم موافقم…

آه ای حسرت جوانی من آه معشوق بی نشانی کن آه، تشریح ناتوانی من پیش چشمان ارغوانی توست چه بگویم چگونه از حالم آه زیبا نیا به دنبالم من که از کودکی کهنسالم آنچه که می رود جوانی توست… سید تقی سیدی ۲۲ خرداد ۳۳ سالگی

گفتی که غم داری بله دارم غم دارم و بسیار هم دارم گفتی که بیماری؟ بله هستم دیوانه ام، آزار هم دارم…