cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

گزیده های روزانه

🚩 Channel was restricted by Telegram

إظهار المزيد
إيران335 870لم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
174
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

Prohibited content
The Group of Seven (G7) is an inter-governmental political forum consisting of Canada, France, Germany, Italy, Japan, the United Kingdom, and the United States. Its members are the world's largest IMF advanced economies and wealthiest liberal democracies;the group is officially organized around shared values of pluralism and representative government. As of 2020, the collective group accounts for a little over 50 percent of global net wealth (which is $418 trillion), 32 to 46 percent of global gross domestic product, and about 770 million people or 10 percent of the world's population.Most members are great powers in global affairs and maintain mutually close political, economic, social, legal, environmental, military, religious, cultural, and diplomatic relations. Since the start of 2022, Germany has taken over the presidency of the G7. https://en.m.wikipedia.org/wiki/Group_of_Seven
إظهار الكل...
نازلی مانی رهنما بابک بیات
إظهار الكل...
Mani Rahnama _Nazli.mp34.60 MB
نازلی ماتی رهنما باباک بیات
إظهار الكل...
Sometimes leave the superiority to others and live happily. گاهی بَرتر بودن را به دیگران واگذار کنید و خوشبخت زندگی کنید.
إظهار الكل...
- در سالی که گذشت،‌ بسیاری از انسان‌ها با دیدن نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی خشمی فروخورده همواره جانشان را در هم می‌فشرد. آیا کسی از تعداد این کسان خبر دارد؟ - در سالی که گذشت،‌ بودند اندیشمندانی که از بیان اندیشه خود در جامعه‌ای که نابردباری و عدم تحمل را آموزش می‌دهد، هراس داشتند. این‌ها یا سکوت را برگزیدند و یا سخن گفتن در ابهام را. - در سالی که گذشت، بودند اندیشمندانی که در برج عاج خود نشسته بودند و نسبت به درد اجتماع خویش بی‌‌توجه بودند. - در سالی که گذشت،‌ بسیاری از انسانها با سودای تأمین معیشت خود و خانواده‌هایشان جامۀ ریا پوشیدند و به دوام حکومت‌های ظالم کمک کردند. - در سالی که گذشت، بودند دانشجویان یا پژوهشگرانی که مقاله‌های سفارشی نوشتند و منتشر کردند. مقاله‌هایی که خودشان به محتوای آن هیچ باور نداشتند. - در سالی که گذشت، سر بی‌گناهانی بر دار رفت. - در سالی که گذشت، بودند کسانی که نان در خون دیگر انسانها آغشتند و نوش جان کردند. - در سالی که گذشت،‌ بودند انسان‌‌هایی که طعم تلخ و گزندۀ تحقیر را چشیدند. - در سالی که گذشت، بودند انسان‌هایی که نتوانستند حق خود را از حکومت‌های جبار بستانند. - در سالی که گذشت، تعدادی از انسانها که از رانت‌های ویژه برخوردار بودند ثروت‌های کلان به هم زدند. - در سالی که گذشت،‌ صداهایی خفه شد. فریادهایی شنیده نشد. رنج هایی بر زبان نیامدند اما در درون ماندند به جانکاهی خود ادامه دادند. - در سالی که گذشت،‌ عشق‌هایی ابراز نشد. عاشقانی ناکام ماندند. کودکانی از مادران خود جدا شدند. اما سخن آخر، این جهان پر از خوشی‌ها و ناخوشی‌هاست و سالها هیچ تفاوتی با هم ندارند. تقویم‌ها قراردادی هستند که ما برای تنظیم برنامه‌ها و مناسبات خود وضع کرده‌ایم. هیچ تحول و اتفاق کیهانی در کار نیست و درست گفتند آن حکیمان باستان که: زیر این آسمان بلند، هیچ چیز تازه‌ای وجود ندارد. پس چه چیز مهم است؟ مهم شاید این است که ما در کدام مسیر گام بر می‌داریم. آیا می‌توانیم تصمیم بگیریم که در سال آتی از درد و رنج انسان‌های بیشتری بکاهیم؟ بگذریم. یک تجربه از ناکامی شخصی خود بگویم و تمام. هفته گذشته برای خرید مایحتاج روزمره به فروشگاهی رفتم و سبدی پر شد. هنگام خروج زنی که با دستان خالی در فروشگاه می‌چرخید و فقط به قفسه‌ها و قیمت‌ اجناس نگاه می‌کرد، نگاهی به سبد خریدم و خودم انداخت. آن هنگام نگاهش برایم عجیب بود و معنایش را درنیافتم. اما یاد نگاه عجیبش دست از سرم بر نداشت. آیا او در حسرت توانایی خرید فقط یکی از اقلامی نبود که من خریده بودم؟ آیا من نباید به خاطر این کندی در فهمیدن معنای یک نگاه خودم را سرزنش کنم؟ آیا من نباید به سرعت معنی نگاهش را در می‌یافتم و دست کم مایحتاج یک هفته او را تأمین می‌کردم؟ آیا غرور او اجازه می‌داد که درخواست من را برای کمک کردن بپذیرد؟ اگر این کتابهایی که من می‌خوانم و معرفتی که به زعم خود می‌اندوزم و می‌آموزانم نتواند به فهم معنای یک نگاه کمک کند، دیگر چه سودی دارد؟ آیا تلاش برای فهمیدن نگاه انسان‌ها و انجام اقدامی به‌هنگام ارزشی کمتر از تلاش برای فهمیدن دشوارترین آثار فیلسوفان دارد؟ معرفتی را که نتواند به موقع بفهمد و اقدام کند، چه سود؟ اشکی که پس از اقدام ناکرده بر چشم جاری شود چه سود یا ارزشی دارد؟ اکنون این بی‌خوابیم را چه سود؟ آری! من در حال سرزنش خویشم. هنگامی که شروع به نوشتن این متن کردم گمانم بر این بود که به جای تأکید بر تاریکی‌ها بر روشنی‌های نادیده و از یاد رفته و در آمارها نیامده اشاره کنم. اما حجم تاریکی‌ها نیز آنچنان انبوه است که چنانچه عامدانه و مغرضانه چشم بر آنها نبندیم، از در و دیوار بر ما خواهند بارید. این چنین بود که تأملم مرا باز به مسیر برد که اندوهی عمیق در پی داشت. به همین جهت بود که بازگشتم و سخنم را به دو گام روشنی‌ها و تاریکی‌ها بخش‌بندی کردم و در میانۀ متن چنین نگاشتم که: هشدار! این متن از این پس غم انگیز است.
إظهار الكل...
#مقاله #آینه_ای_که_دروغ_میگوید ! کارل گوستاو #یونگ روانپزشک سوئیسی اصطلاحات "نقاب" (Persona) و "سایه" (Shadow) را وارد گفتمان روان شناسی کرد. هر فرد و جامعه ای "لایه ای" دارد که ترجیح می دهد درباره آن سخن نگوید زیرا این لایه حاوی زشتی ها، ناتوانی ها و نقص های آن فرد یا جامعه است. یونگ این لایه را "سایه" نامید. این فرد یا جامعه سعی می کند با اتخاذ نقابی (که معمولا حاوی زیبایی ها، توانمندی ها و پیشرفت هاست) سایه خود را پنهان و کتمان کند. اما سایه بی صدا نمی ماند بلکه گه گاه از منافذ و تَرَک های نقاب به بیرون تراوش می کند و خود را آشکار می سازد. در جامعه ما، #پرسونا یا نقابی وجود دارد که ملت ایران را شریف، خداجو، فرهیخته، مهربان، مهمان نواز و درستکار نشان می دهد. رسانه فراگیر (صدا سیما) یکی از ارکان مهم این پرسونا است. در مقابل این پرسونا، سایهٔ این ملت وجود دارد که در شبکه های اجتماعی مَجازی قابل رؤیتاست. میلیون ها نفر تماشاگر دیوانه خانه ای مَجازی هستند که در آن دخترکی بدن عریانش را به نمایش می گذارد یا پسرکی خودزنی می کند. بارها خبرنگارانی از من این سؤال را پرسیده اند که این همه عورت نمایی و خشونت و نمایش های سادومازوخیستی در فضای مجازی ما بیانگر چیست و پاسخ من این است که این، آن روی سکهٔ تظاهر و تملق و تقلبی است که در فضای رسانه ای رسمی ما در جریان است. اگر این آینهٔ دروغگو تصویری غیرواقعی از ما ترسیم نکند ما از دوپارگی (Splitting) خارج می شویم و آرام آرام "خودآگاهی" و "خِرَد جمعی" در ما شکل می گیرد. #دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک برای مطالعه متن کامل مقاله بالا لطفا به لینک زیر در سایت دکتر سرگلزایی مراجعه فرمایید: از اینجا بخوانید #drsargolzaei @drsargolzaei
إظهار الكل...
إظهار الكل...
این آخرین نخ سیگار بشریت بود!

‍ 🔴 این آخرین نخ سیگار بشریت بود! فیلم «قطار یخ‌شکن» را دیده‌اید؟ جهان در پی یک آزمایش ناموفق علمی به یخ‌بندانی صدساله مهمان شده و آخرین نسل از بشر سوار بر یک قطار با سوختی ابدی در حال گردش به دور زمین‌ است. فیلم می‌کوشد تا تحلیلی بر نظام طبقاتی حاکم بر جوامع و منطق انقلاب‌های اجتماعی باشد. طبقات پائین شورش می‌کنند و در مسیر رسیدن به مرکز فرماندهی قطار، مجبور می‌شوند تا دانشمندی ژاپنی را از حالت فریز درآورده تا به کمک او راه را ادامه دهند. دانشمند از خواب مصنوعیِ چندده‌ساله بیدار می‌شود، بیخبر از سیر تاریخ،…

إظهار الكل...
داستان کوتاه تیغ از ولادیمیر ناباکف

در زبان فارسی، نام خانوادگی Nabokov این داستان نویس برجسته را به صورت های گوناگون نوشته اند: ناباکوف، نبکف، نابوکف، نابوکوف. او در ۲۳ آوریل ۱۸۹۹ در سنت پتر

إظهار الكل...
وگانیسم؛ انسان-محوری و بی‌عدالتی‌های اجتماعی

واژه وِگانیسم (که ویگِنیسم یا وِگَنیسم هم تلفظ می‌شود) برای اولین بار در سال ۱۹۴۴ توسط یک مدافع حقوق حیوانات به نام دونالد واتسون ابداع شد. وگانیسم در تعریف عمومی، به تفکر و شیوه‌ای از زندگی گفته می‌شود که در آن افراد تا جای ممکن از هرگونه محصول حیوانی به‌ویژه در رژیم غذایی و پوشاک خود پرهیز می‌کنند.  آن‌چه افراد را به وگان شدن سوق می‌دهد دلایل گوناگونی می‌تواند داشته باشد اما شاید برای بسیاری از وگان‌ها، آگاهی از استثمار حیوانات غیر انسان و رنج و دردی که نظام سرمایه‌داری تولید گوشت و لبنیات و تخم‌مرغ در دامداری…