غزل خانه معاصر....
با ظاهر قشنگ جهان در جهنمیم علیرضا_محمدی
إظهار المزيدلم يتم تحديد البلدلم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
913
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام
- المشتركون
- التغطية البريدية
- ER - نسبة المشاركة
جاري تحميل البيانات...
معدل نمو المشترك
جاري تحميل البيانات...
شانه با ریزش آوار به هم می ریزد
قلب با طعنه ی دلدار به هم می ریزد
دل اگر بشکند ای دوست یقین دارم که
ساعت لحظه ی دیدار به هم می ریزد
جنگ با جمع رقیبان هنر عاشق هاست
غیر از این معنی ایثار به هم می ریزد
دل سرمست زمان را به عقب خواهد برد
عشق را آدم هوشیار به هم می ریزد
یک شب از ابر نگون بخت بپرسید چرا
ماه رویت شود انکار به هم می ریزد؟؟
پاکبازی بکن ای یار در این باقی عمر
دلخوشیهای تو یکبار به هم می ریزد
#علیرضا_محمدی
#صیانت_شعر
#غزل
#شعر_کلاسیک
#شاعران_معاصر
#حقوق_مولف
🌸آوای مهر پرند تقدیم میکند🌸
جشنواره شعر کشوری
داوران :محمد علی بهمنی، عبدالجبار کاکائی، غلامرضا طریقی، حمید رضا شکار سری و رضا شالبافان
کارشناس علمی :مجتبي جواهريان
با محوریت
آزاد
و قسمت ویژه :سردار دلها
با جوایز نقدی و نفیس
مهلت ارسال آثار:1400/10/1
علاقمندان میتوانند حداکثر 5 شعر در قالب مختلف به همراه نام و نام خانوادگی و شماره موبایل و شهر به شماره واتساپ 09378124423
ارسال نمایند🌸🌸🌸🌸
@ghazalkhaneemoaser
بغض ام شکسته بود صدا را بهانه کرد
مهری به دل نداشت وفا را بهانه کرد
گنجینه ی محبت دل را به باد داد
بی معرفت عیار طلا را بهانه کرد
بخت ام چه شوربودو لبم تشنه ترولی
دستم نمک نداشت قضا را بهانه کرد
خندیده بود لحظه ی باران چشم هام
بعداش زمین گرم و هوا را بهانه کرد
هم وزن عشق از من عاشق غزل شنید
چون چاره ای نداشت هجا را بهانه کرد
با کفر چشم هاش رسیدم به عاشقی
از کفر توبه کرد و خدا را بهانه کرد
#علیرضا_محمدی
#غزل #شعرکلاسیک #عاشقانه #صیانت_شعر
#سایت_ادبی_صیانت_شعر
دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد
افکند سر به زیر حیا را بهانه کرد
#شاطر_عباس_صبوحی
@ghazalkhaneemoaser
@ghazalkhaneemoaser
آی دی اینستاگرام شاعر بزرگوار دکتر روح الله عسگری 👇👇👇👇
https://instagram.com/dr_r_asgari?igshid=1a5crqjmbijqu
غنچگی کردی و بوییدن تو دست نداد
همهتن دست شدم، چیدن تو دست نداد
پابهپا کردم و هی عقربهها رفت جلو
دیر شد، لحظهٔ بوسیدن تو دست نداد
دلم از حسرت دیدار تو دریایی شد
قدر یک قطره ولی دیدن تو دست نداد
با لبم وعدهٔ لبهای کسی جز تو نبود
چه کنم؟ رخصت نوشیدن تو دست نداد
آسمانیتر از آنی که خدایی بکنی
خاکسارم که پرستیدن تو دست نداد
#مهدی_شعبانی
@ghazalkhaneemoaser
نه دستِ خواهشی دیگر برایم مانده و نه پایِ پرهیزی
نباید انتظاری داشت از شهریورِ هممرزِ پاییزی
صدا میسوزد و شومینه از اندوهیادِ "شد خزان" گرم است
و میدوزد زمین و آسمانها را به هم، باران یکریزی
غمت را چون گلی چسباندهام بر سینه و سرشارم از عطرش
و چسبانده به سینه چون گلی "آن روز" را تقویم رومیزی،
که از من رد شدی و ساعت دیواری از ردّ تو جا ماند و
نشد پیراهنت را لحظهای روی لباس من بیاویزی
زمان تکثیر تنهاییست؛ این را جالباسی خوب میفهمد!
اگر اندازهی عطرت کنارم ماندهبودی باز یک چیزی...!
#کبری_موسوی_قهفرخی
گرفته بوی تعفن دم رفاقت را
ریا و حیله به زیرو بم رفاقت را
یکی خراب شراب است و من خراب رفیق
همیشه خورده دل من غم رفاقت را
اگرچه گم شده اودر خودش ، نشان دادم
مدام نقشه ء پیچ و خم رفاقت را
نخورده ام من اگرنان گندم ، اما چشم
هزار مرتبه دیده کم رفاقت را
وفای سگ چه قشنگ است ، وقت حادثه ها
ندیده ام بخدا آدم رفاقت را
#علیرضا_محمدی