cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

📚فرهنگ کتابخوانی📚

"کتاب را نخوانیم که بخوابیم کتاب را بخوانیم تا بیدار شویم"

إظهار المزيد
لم يتم تحديد البلدلم يتم تحديد اللغةالفئة غير محددة
مشاركات الإعلانات
445
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
لا توجد بيانات7 أيام
لا توجد بيانات30 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

📚 @farhangeketabkhani سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت   بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش   اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام #حافظ فرا رسیدن نوروز باستانی یادآور شکوه ایران زمین و یادگار جمشید جم بر همه پارسیان پاک پندار ، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد🌹🌱
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani نوبهارست در آن کوش که خوشدل باشی که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی من نگویم که کنون، با که نشین و چه بنوش که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی چنگ در پرده همین می‌دهدت پند ولی وعظت، آنگاه کند سود که قابل باشی در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است حیف باشد که ز کار همه غافل باشی نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف گر شب و روز در این قصه مشکل باشی  گرچه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی    حافظا گر مدد بخت بلندت باشد صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی ✍ #حافظ
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد راه دهید یار را آن مه ده چهار را کز رخ نوربخش او نور نثار می‌رسد چاک شدست آسمان غلغله ایست در جهان عنبر و مشک می‌دمد سنجق یار می‌رسد رونق باغ می‌رسد چشم و چراغ می‌رسد غم به کناره می‌رود مه به کنار می‌رسد تیر روانه می‌رود سوی نشانه می‌رود ما چه نشسته‌ایم پس شه ز شکار می‌رسد باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند سبزه پیاده می‌رود غنچه سوار می‌رسد خلوتیان آسمان تا چه شراب می‌خورند روح خراب و مست شد عقل خمار می‌رسد چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار می‌رسد ✍ #مولانا
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani لحظه‌ی تحویل سال ۱۴۰۰ هجری شمسی
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani مثل چوپانِ دروغگو گفته ایم هرسال سالِ بعد نکوست اما نبود گر چه دیگر کس ندارد باورش این حرف مان آرزو دارم که این بار واقعا گرگی زَنَد بر تمامِ غصه های گله مان ✍ #حمیددلگرم https://digipostal.ir/firsteyd سال نو مبارک
إظهار الكل...
اولین نفر

📚 @farhangeketabkhani ‌ترجمه‌ی منظوم دعای تحویل سال ای خداوند قادر متعال که دل و دیده‌ها بگردانی گردش روز و شب به قدرت توست ناظم کائنات و کیهانی حال هرچیز و هرکسی خواهی خود دگرگون کنی به آسانی بده تغییر حالمان، تو به آن بهترین حالتی که می‌دانی ✍ #محسن_مردانی
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani ۲۷ اسفند ماه زادروز دکتر #عبدالحسین_زرین‌کوب_خوانساری ادیب، تاریخ‌نگار، منتقد ادبی،نویسنده، و مترجم برجسته گرامی باد🌹
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani گفته اند که وقتی سعد ابی وقاص بر مدائن دست یافت در آنجا کتاب های بسیار دید. نامه به عمر بن خطاب نوشت و در باب این کتاب ها دستوری خواست. عمر در پاسخ نوشت که آن همه را به آب افکن که اگر آن چه در آن کتاب ها هست, سبب راهنمایی است که خداوند برای ما قرآن فرستاده است که از آن ها راه نماینده تر است و اگر در آن کتاب ها جز مایه گمراهی نیست، خداوند ما را از شر آن ها درامان داشته است. از این سبب آن همه کتاب ها را در آب یا آتش افکندند. 📖 #دوقرن_سکوت ✍ #عبدالحسین_زرین_کوب
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani آثار #دکتر_عبدالحسین_زرین_کوب : نقد ادبی: ۱۳۲۳ فلسفهٔ شعر ۱۳۳۸ نقد ادبی ۱۳۴۳ با کاروان حله مجموعه‌ای از نقد ادبی ۱۳۴۶ شعر بی‌دروغ، شعر بی‌نقاب ۱۳۴۹ از کوچهٔ رندان، بحث و بررسی و نقد اشعار حافظ شیراز و تشریح شرایط سیاسی و اجتماعی شیراز در زمان شاه مسعود ۱۳۶۳ سیری در شعر فارسی، بحثی انتقادی در شعر فارسی و تحول آن با نمونه‌هایی از شعر شاعران ۱۳۶۴ سرّ نی، نقد و شرح تحلیلی و تطبیقی مثنوی معنوی ۱۳۶۶ بحر در کوزه، نقد و تفسیر قصه‌ها و تمثیلاتمثنوی معنوی ۱۳۷۰ پله‌پله تا ملاقات خدا، دربارهٔ زندگی، سلوک، و اندیشه مولانا. و نیز نحوه آشنایی با شمس تبریزی و چگونگی اثرپذیری روحی و طوفان تصوفی که در وی عارض گردید و نیز اطلاعات باارزشی در مورد کودکی و نوجوانی مولانا و نیز شرح احوالات شاگردان معروفش حسام‌الدین چلبی و صلاح‌الدین زرکوب ۱۳۷۲ پیر گنجه، در جستجوی ناکجاآباد، شرح حال نظامی گنجوی و بررسی اشعار و آثار وی و نیز شرح تفصیلی تاریخ آن دوران ۱۳۷۲ آشنایی با نقد ادبی ۱۳۷۵ از گذشته ادبی ایران ۱۳۷۷ از نی‌نامه ۱۳۷۸ دیدار با کعبه جان دربارهٔ زندگی و آثار و اندیشهٔ خاقانی ۱۳۸۱ نامور نامه دربارهٔ فردوسی و شاهنامهبامداد اسلام تاریخ ایران: ۱۳۳۰ دو قرن سکوت دربارهٔ تاریخ و اتفاقات دو سدهٔ بعد از حملهٔ اعراب به ایران و اثرات نفوذ اعراب و مسلمانان در آن دوران ۱۳۴۳ تاریخ ایران قبل از اسلام ۱۳۴۳ تاریخ ایران بعد از اسلام (کتاب) (تاریخ مردم ایران، از پایان ساسانیان تا پایان آل بویه (کتاب)) ۱۳۵۴ فتح عرب در ایران ۱۳۶۴ تاریخ مردم ایران (۲ ج) ۱۳۷۳ روزگاران، تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی ۱۳۷۵ دنباله روزگاران ایران، تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی ۱۳۷۵ روزگاران دیگر ۱۳۸۶ آشنایی با تاریخ ایران تاریخ اسلام: ۱۳۴۶ بامداد اسلام ۱۳۴۸ کارنامه اسلام اندیشه: ۱۳۴۲ ارزش میراث صوفیه ۱۳۵۳ فرار از مدرسه ۱۳۵۷ جستجو در تصوف ایران ۱۳۶۹ در قلمرو وجدان، سیری در عقاید، ادیان، و اساطیر و شامل بخش‌هایی چون: پندارهای از یاد رفته و میراث هندوان و اسطوره یا تاریخ و نفوذ در ادوار ما قبل تاریخ عقاید و دیانات. فصل آغازین کتاب با این عبارت آغاز می‌گردد: بودن یا نبودن؟ مسئله این است! و جوابی که پرسشگر حیرت‌زده می‌جوید برای آن است که مطمئن شود این بودن آیا به زحمتش می‌ارزد و زندگی وی اصلاً هیچ معنی و هدف دارد یا آنکه جز توالی کودکی و جوانی و پیری که سرانجام به عدم محض منتهی گردد چیزی نیست. ۱۳۷۷ شعله طور ترجمه: ۱۳۲۶ بنیاد شعر فارسی ۱۳۲۸ ادبیات فرانسه در قرون وسطی ۱۳۲۸ ادبیات فرانسه در دوره رنسانس ۱۳۳۲ شرح قصیده ترساییه خاقانی اثر مینورسکی ۱۳۳۷ فن شعر ارسطو ۱۳۵۷ ارسطو و فن شعر مجموعه مقالات: ۱۳۵۱ یادداشت‌ها و اندیشه‌ها ۱۳۵۳ نه شرقی، نه غربی، انسانی ۱۳۵۶ از چیزهای دیگر مجموعه چند یادداشت پراکنده ۱۳۶۳ با کاروان اندیشه ۱۳۶۵ دفتر ایام، مجموعهٔ گفتارها، اندیشه‌ها، و جستجوها ۱۳۶۸ نقش بر آب، جستجویی چند در باب شعر حافظ،گلشن راز، گذشتهٔ نثر فارسی و ادبیات تطبیقی ۱۳۷۶ حکایت هم‌چنان باقی نوشته‌های ادبی و تاریخ‌نگاری: ۱۳۴۷ تک درخت ۱۳۵۴ تاریخ در ترازو
إظهار الكل...
📚 @farhangeketabkhani #عبدالحسین_زرین_کوب عبدالحسین زرین‌کوب در ۲۷ اسفند سال ۱۳۰۱ در بروجردزاده شد. خانوادهٔ او اصالتاً خوانساری بودند. وی از نوادگان ملا علی‌اکبر خوانساری بوده‌است. تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خویش به پایان برد. تحصیل در دورهٔ متوسطه را تا پایان سال پنجم متوسطه در بروجرد ادامه داد و به‌دنبال تعطیلی کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامهٔ تحصیل به تهران رفت. رشتهٔ ادبی را برگزید و در سال ۱۳۱۹ تحصیلات دبیرستانی را به پایان برد. سال بعد به بروجرد بازگشت و به تدریس در دبیرستان‌های خرم‌آباد و بروجرد پرداخت. در این دوران، درس‌های مختلف از تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی تاعربی و فلسفه و زبان خارجی را تدریس می‌کرد. در همین دوره، نخستین کتاب او به نام فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران در بروجرد منتشر شد. در سال ۱۳۲۴، پس از آن‌که در امتحان ورودیِ «دانشکدهٔ علوم معقول و منقول» و «دانشکدهٔ ادبیات» حائز رتبهٔ اول شده‌بود، وارد رشتهٔ ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۷، دورهٔ لیسانس ادبیات فارسی را با رتبهٔ اول به پایان رساند، و سال بعد وارد دورهٔ دکتری رشتهٔ ادبیات دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۳۴ از رسالهٔ دکتریِ خود با عنوان نقدالشعر، تاریخ و اصول آن، که زیرنظر بدیع‌الزمان فروزانفر تألیف شده‌بود، با موفقیت دفاع کرد. دکتر زرین‌کوب در سال ۱۳۳۰ در کنار عده‌ای از فضلای عصر، همچون محمد معین، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب خویی برای مشارکت در طرح ترجمهٔ مقالات دائرةالمعارف اسلام (طبع هلند) دعوت شد. از سال ۱۳۳۵ با رتبهٔ دانشیاری کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و عهده‌دار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکده‌های ادبیات و الهیات شد. دکتر زرین‌کوب چندی نیز در «دانشسرای عالی تهران» و «دانشکدهٔ هنرهای دراماتیک» به تدریس پرداخت. وی از سال ۱۳۴۱ به بعد، در فواصل تدریس در دانشگاه تهران، در دانشگاه‌های آکسفورد، سوربن، هند وپاکستان، و در سال‌های ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۴۹ در آمریکابه‌عنوان استاد میهمان در دانشگاه‌های کالیفرنیا وپرینستون به تدریس پرداخت. زرین‌کوب در سال‌های ورودش به دانشکده، با قمر آریانآشنا شد. قمر آریان، در گفت‌وگویی که در سال ۱۳۸۳ در روزنامهٔ جام جم چاپ شد، تعریف کرد که آشنایی آن‌ها در فضای دانشکده نزدیک به ۹ سال ادامه یافته‌بود، تا آن‌که سرانجام عبدالحسین زرین‌کوب، که سی‌ساله شده‌بود، از آریان خواستگاری کرد. به گفتهٔ خودش، زمانی که ماجرا را با پدرش مطرح کرد، شنید که پدرش به‌خوبی با زرین‌کوب آشناست و مقالاتی از او خوانده، اما فکر می‌کرده که نویسندهٔ آن مقالات باید مردی ۵۰ساله باشد. آریان و زرین‌کوب در سال ۱۳۳۲ با هم ازدواج کردند و تحصیلات خود را در مقطع دکتری نیز ادامه دادند (زرین‌کوب نفر اول و آریان نفر دوم در کنکور دکتری بود). و پس از فارغ‌التحصیلی، سال‌های سفرشان آغاز شد. قمر آریان سال‌های بسیاری را همراه با همسرش در هند، چندین کشور اروپایی و عربی و لبنان گذراند. ازدواج آریان و زرین‌کوب نظیر ازدواج سیمین دانشور و جلال آل‌احمد فرزندی به‌دنبال نداشت. زرین‌کوب کتابی تحت عنوان دو قرن سکوت درمورد حوادث و اوضاع تاریخیِ ایران در دو قرن اول اسلام (از حملهٔ عرب تا ظهور دولت طاهریان) نگاشته و در سال ۱۳۳۶ در چاپ دوم کتاب بسیاری از مطالب کتاب که به گفتهٔ خودش، ناشی از خامی و تعصب او بوده، را حذف کرده است. در مصاحبه‌ای که عطا آیتی دو سال قبل از درگذشت زرین‌کوب با او داشت، زرین‌کوب در پاسخ به سؤال "کدام‌یک از آثار خودتان را بیش‌تر دوست دارید؟" کتاب دو قرن سکوت را نام برد. هم‌چنین او دو کتاب دیگر در سال ۱۳۴۸ به نام‌های بامداد اسلام و کارنامه اسلامدر تاریخ اسلام نگاشته است. شجاع‌الدین شفا با بیان تغییر موضع زرین‌کوب در کتاب کارنامه اسلام نسبت به کتاب دو قرن سکوت، وی را به «دوگانگی»، «غرض ورزی» و «عدم واقع بینی» متهم می‌کند. در مقابل فرهاد بهبهانی این نقد شفا نسبت به نگارش کارنامه اسلام توسط زرین‌کوب را منصفانه نمی‌داند عبدالحسین زرین‌کوب در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ در ۷۷سالگی درتهران درگذشت.
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.