تلنگر

غزلواره شعر وصدا #اسماعیل_خویی 🆔 @talang0rr

🆔 @talang0rr

1️⃣ اسماعیل خویی، شاعر، عضو برجسته تاریخ کانون نویسندگان ایران و از سیاسی‌ترین چهره‌های ادبی دهه‌های اخیر، بنابر اعلام خانواده‌اش، بر اثر ذات‌الریه‌ی شدید در لندن درگذشت. ▫️خویی متولد مشهد بود و در دهه ۴۰ در لندن دکترای فلسفه گرفت و به ایران بازگشت. او از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران و نزدیک‌به جریان چریکی «فداییان خلق» بود. ▫️خویی، به‌سبب کارها و دیدگاه‌اش از سوی ساواک، از تدریس در دانشکده تربیت معلم کنار گذاشته شد و پس‌‌از انقلاب هم به سبب نزدیکی جریان چریکی، نخست مدتی مخفیانه زندگی کرد و پس‌از آن از کشور خارج شد و به لندن رفت. 2️⃣ شعر خویی به، گرایش‌های اجتماعی‌وسیاسی، تصویرسازی‌های استادانه و نیز استفاده از نمادها و سمبل‌ها  برای فرار از سانسور شناخته می‌شود و آثارش به زبان‌های انگلیسی، فرانسه و روسی برگردانده شده. او که ۱۰سال پیش، جایزه‌ی ادبی روکرت در کوبُرگ را برد. از جمله سرده بود: «یک پنجره ست شاعر/ شاعر کسی‌ست که می‌ترسد/ و سخت می‌ترسد/ و از همین روست/ که رو به آفتاب/ می‌نشیند...» 🆔 @talang0rr

ما مردمان عادی گاهی دلمان می خواهد خوشبخت باشیم، نان گرم بخوریم،یا بندرهای دنیا را نه در کارت پستال ها بلکه به صورت زنده ببینیم. ما مردمان عادی خیلی آرزوهای دیگر هم داریم که ما فرصت شمردنش را نداریم و شما حوصله ی شنیدنش را ندارید. «میوه‌ها طعم تکراری دارند» شعر: احمدرضا احمدی شعرخوانی: مهدی صدوقی 🆔 @talang0rr

🎬 زندگی و زمانه ی احمدرضا احمدی از زبان خودش ❇️ امروز #زادروز این شاعر برجسته‌ی ایران است. #احمدرضا_احمدی #شاعر_ادبیات_فارسی #شاعر_معاصر #ادبیات_فارسی @talang0rr

برتراند راسل: اگر عقیده‌ای متضاد عقیدۀ شما موجب خشمتان شد، نشانۀ آن است که به‌طور ناخودآگاه دلیل خوبی برای طرز فکرتان ندارید. مثلاً اگر کسی پافشاری کند و بگوید دو و دو می‌شود پنج، بجای خشم، احساس ترحم می‌کنید، مگر اینکه آن‌قدر بی‌سواد باشید که عقیدۀ او باورهای شما را متزلزل کند. #زادروز_راسل 🆔 @talang0rr

#موسیقی_روز #تصنیف_مهتاب #همایون_شجریان اشعار خیام آهنگساز: سهراب پور ناظری 🆔 @talang0rr

🎬 #داریوش_شایگان درباره نوع اندیشه های خیام 🆔 @talang0rr

#موسیقی_روز #تصنیف_مهتاب #همایون_شجریان اشعار خیام آهنگساز: سهراب پور ناظری https://telegram.me/talang0rr

خیام خوانی به سبک بوشهری گویا خیام را بوشهریها بهتر فهمیده اند.. شعر خیام را باید مانند بوشهری ها خواند... دست و ساز می زنند، هلهله می کنند و می خوانند: "این قافله عمر عجب میگذرد دریاب دمی که با طرب میگذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب میگذرد" " اوضاع جهان بی می و ساقی هیچست بی زمرمه ساز عراقی هیچست هر چند در احوال جهان می نگرم حاصل همه عشرتست و باقی هیچست" "از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن فردا که نیامدست فریاد مکن بر نامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن" "تا کی غم آن خورم که دارم یانه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پر کن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه" "افسوس که دوره ی جوانی طی شد دردا که بهار زندگانی طی شد آن مرغ طرب که نام او بود شباب افسوس ندانم که کی آمد کی شد" @talang0rr