cookie

نحن نستخدم ملفات تعريف الارتباط لتحسين تجربة التصفح الخاصة بك. بالنقر على "قبول الكل"، أنت توافق على استخدام ملفات تعريف الارتباط.

avatar

خانه آنگاه

إظهار المزيد
مشاركات الإعلانات
1 394
المشتركون
لا توجد بيانات24 ساعات
-47 أيام
-730 أيام

جاري تحميل البيانات...

معدل نمو المشترك

جاري تحميل البيانات...

. . 👈 عشق من روستای نصف‌جهان ✍️ محسن رنانی به‌گمان من از آن روز که مردم اصفهان هلهله‌کنان در قفای ملاباشی دویدند تا فرمان اخراج ملاصدرا از اصفهان را از پادشاه صفوی بگیرند تا ده سال پیش که برخی جوانان جزم‌اندیش به مقبره آرتور پوپ هجوم بردند و هَروله‌کنان دورِ آن سینه زدند و به آن رنگ پاشیدند تا مانع اجرای‌ فرمان سه رئیس‌جمهور برای دفن جنازه ریچارد فرای در آن مقبره شوند، اصفهان هنوز یک‌‌گام به پیش نرفته است، همان نصف‌جهان عصر صفوی است‌، خواه شهر باشد خواه روستا. اوج فاجعه البته در زمان حمله محمود افغان رخ نمود که شهر شش ماه در محاصره بود و کار به جایی رسید که گربه‌‌ها و سگ‌ها را کشتند و خوردند، اما هیچ جنبشی برای دفاع از شهر نکردند؛‌ نشستند تا شاه اقدام کند و شاه هم فقط نذر می‌کرد و تسبیح می‌انداخت و دعا می‌خواند. شهر، روح دارد، هویت دارد؛ وقتی می‌بیند شاهش بی‌عمل است خود دست به اقدام می‌زند، سازماندهی و قیام می‌کند. فقط یک جامعه مرده و عقب‌مانده می‌نشیند تا به‌جای کشته شدن در مقابله با دشمن،‌ قحطی حاصل از محاصره، هشتاد هزار نفر از نفوسش را بکشد. اصفهان چهار بار نشست و نظاره کرد تا نابود شود؛ آخرینش همین بود که نشست تا زنده‌رودش را غارت کنند. نه تنها نشست،‌ بلکه همانند جنگ‌های قبلی، شریک مجرمان شد، با مشارکتِ هلهله‌کنانش در توسعه نامتوازن و دیوانه‌وارِ صنعت و کشاورزی و صادرات آب. شهر اگر بود، بینش داشت، مقاومت می‌کرد. بار اول و دوم نیز حمله اعراب و مغول‌ بود. اعراب که آمدند آنقدر مردم اصفهان در پایداری و آمادگی برای جنگ تعلل کردند که مرزبان شهر ناامید شد و گریخت. دشمن او را گرفت و با او صلح کرد و قرار شد هر کس خواهد از شهر برود و هر کس می‌ماند باید جزیه بدهد. و مرزبان بازگشت و به مردم گفت «آنچه کردم شایسته شما بود». اما مغولان که آمدند شافعی‌های شهر پوشیده با مغولان قرار نهادند که دروازه‌های شهر را بگشایند به شرط آن‌که مغولان پس از تسخیر شهر، حنفی‌ها را قتل‌عام کنند. اما مغولان وقتی شهر را گرفتند، هر دو گروه را قتل‌عام کردند و با اصفهان همان کردند که با نیشابور کرده بودند. تنها باری که باور دارم اصفهان،‌ شهروَش، شهریاری و شهربانی کرده است در جنگ تحمیلی بود که بیش از هر شهر دیگری، به نسبت جمعیتش، شهید داد. و اکنون که این جمله‌ها را می‌نویسم، اشک امانم نمی‌دهد. اصفهان، شهر فیروزه من، چهار قرن است تا زانو در گِلِ سنت فرورفته و گام‌از‌گام برنداشته است. که اگر توان حرکت داشت، نمی‌گذاشت زنده‌رودش را بسوزانند؛ هوایش را از سرب داغ بیاکنند؛ تمدن چند هزار ساله شرقش را با دو هزار اثر تاریخی به یغمای کویر بسپارند؛ حمام خسروآغایش را شبانه بکوبند و آسفالت کنند؛ خانه‌های تاریخی‌اش را آب بیندازند تا خراب شود؛ کاریزهای باستانی و مادی‌ها و نهر‌های تاریخی‌اش را (که رگ‌های حیاتش بودند) در زیر بزرگراهها و خیابان‌‌کشی‌ها مدفون کنند؛ و برج‌های کبوتری مزارع‌ اطرافش را (که ارزان‌ترین و پیچیده‌ترین فناوری تولید کود کشاورزی بوده است) به هجوم باد و باران بسپارند تا نابود شوند. پس از انتشار مقاله «روستای نصف‌جهان» همشهریان زیادی به انتقاد برخاستند و کسان زیادی در فضای مجازی حمله و اهانت کردند؛ حتی برخی فرهیختگان شهر برآشفتند و نوشتند یا پیام دادند که من با این نوشته، به اعتبار اصفهان آسیب‌زده‌ام. پاسخ من این است: همین‌که اعتبار اصفهان با یادداشت کوتاهی از آدم یک‌لاقبایی مثل من آسیب می‌بیند یعنی هنوز روستاست! و همین‌که برخی فرهیختگان شهر همچنان نسبت به اصفهان غیرت قبیله‌ای دارند، یعنی ما هنوز قبیله‌ایم. جامعه‌ توسعه‌گرا و متروپولیتن (کلان‌شهر) جایی است که به هر کس نقدش کند مدال می‌دهد. متروپولیتن از نقد آسیب‌ نمی‌‌بیند بلکه صیقل می‌خورد و جلا می‌یابد. سالها پیش در مقاله «توسعه یعنی شهری با تندیس شاطر رمضان» نوشتم که تا زمانی که تندیس شاطر در اصفهان نصب نشده یعنی اصفهان «توسعه‌نیافته» است و اکنون با صدای بلند می‌گویم اصفهان آنگاه کلان‌شهر خواهد بود که به‌پاس همان یادداشت کوتاه به من «مدال شهامت نقد» بدهد. و اکنون با این حمله‌ها و گِله‌ها فهمیدم که چه خوب کردم بیست سال پیش مقاله کامل «روستای نصف‌جهان» را منتشر نکردم و هنوز نمی‌دانم کی جرأت خواهم کرد. شهری که تا دو دهه پیش،‌ تحمل نام «جمالزاده» را بر روی یک خیابانش نداشت و هرچه شهرداری تابلوی آن را کاشت، شبانه کندند؛ تا بالاخره شهرداری خسته شد و نام خیابان را عوض کرد؛ و وقتی عوض کرد، هیچکدام از آن بزرگانی که اکنون به من تذکر دادند، یقه چاک نکردند که جمالزاده هیچ دست‌کمی از سی‌وسه‌پل ندارد؛ و اگر شهرداری حق ندارد سی‌وسه پل را خراب کند یا نامش را..... ادامه یادداشت را در پیوند زیر بخوانید: https://renani.net/?p=6096 .
إظهار الكل...
درباره پروژه‌های عکاسی کاوه گلستان مصاحبه کننده: امید صالحی «من کاوه هستم. کاوه گلستان. عکاس، نه بالا و نه پایین. فقط برای ثبت حقیقت به دنیا آمده‌ام.» #کاوه_گلستان @madianevahshy1
إظهار الكل...
کاوه گلستان.mp33.93 MB
Photo unavailableShow in Telegram
کتاب 《 سهراب سپهری 》 داستان زندگی نقاش و شاعر پرآوازه ایران است. مسیر رشد او  و کودکی‌‌اش در خانه باغ‌های کاشان تا تحصیل نقاشی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و سفر به کشورهای شرق و غرب و بازگشت به ایران. این‌ها قصه‌ها و روایت‌هایی است که آرش تنهایی در این کتاب برای کودکان و نوجوانان روایت کرده است. کتاب با تصویرگری‌های زیبای سبا سلیمانی جذاب‌تر شده و مخاطب را همراه خود می‌کند، این کتاب در مجموعه انسان‌های کوچک آرزوهای بزرگ نشر فیل منتشر شده است. کتابهای فیل را از کتابفروشی های معتبر و سایت آنلاین پیشگاه بخواهید . Www.pishgah.com
إظهار الكل...
تصویرگری کتاب‌های «انسان‌های بزرگ، آرزوهای کوچک» خیلی توجه بچه‌ها رو جلب می‌کنه. امروز یه دختر بچه زیبا بهم گفت: «شما شبیه این هستی.» فروغ رو می‌گفت!
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
استوری پدر برای دختر قلب ما چنین غمی را تاب ندارد... فردا یک‌شنبه ساعت ده و نیم بهشت زهرا از سالن تطهیر به سمت قطعه هنرمندان. دوشنبه ساعت یک تا دوونیم در مسجد نور، میدان فاطمی. @journalistsclub1
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
شب احمد عربانی نشست شب عربانی در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه ششم خرداد ۱۴۰۳ با حضور و سخنرانی یونس شکرخواه، علی دهباشی، مجید کاشانی، عباس یاری، هادی حیدری و نادره رضایی در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار خواهد شد. همچنین مراسم رونمایی از «کتاب عربانی» که به زندگی و فعالیت‌های پنجاه ساله‌ی احمد عربانی می‌پردازد در خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی برگزار می‌شود. آقای عربانی از کارتونیست‌های استخوان خرد کرده‌ای است که کار خود را در سال چهل و هفت در حوزه‌ی طنز و‌کاریکاتور با مجله‌ی معروف توفیق آغاز کرد و تا امروز طی بیش از نیم قرن فعالیت هنری با بسیاری از مجلات و روزنامه‌های ایرانی همکاری کرده است. @journalistsclub1
إظهار الكل...
Repost from نشر کرگدن
Photo unavailableShow in Telegram
محمدرضا معمارصادقی، نویسنده کتاب فرصت مطالعاتی اوین و مترجم کتاب زندگینامه‌ خودنوشت مارتین‌لوتر کینگ (هر دو در زندان)، ویراستار علمی آثار تکاملی و دبیر مجموعه مطالعات تکامل در نشر کرگدن اکنون بیش از چهار سال است که با موفقیت در کار رساندن کتاب، مجله، دی‌وی‌دی، دی‌وی‌دی پلیر، پوستر و نقشه به زندانیان سراسر کشور است. نشر کرگدن در راستای انجام مسئولیت اجتماعی خویش آماده است تا کتابهای خریداری شده شما از این نشر در نمایشگاه کتاب تهران برای این پویش را به دست ایشان برساند. برای اطلاعات بیشتر و اهدای سایر کتابها میتوانید مستقیما با ایشان تماس حاصل کنید: ۰۹۱۲۵۱۷۲۹۱۳
إظهار الكل...
Photo unavailableShow in Telegram
کتاب سهراب سپهری از مجموعهٔ انسان‌های کوچک آرزو های بزرگ نشر فیل منتشر شد ، این کتاب دوازدهمین کتاب این مجموعه است که توسط آرش تنهایی نوشته شده و تصویرگری آن اثر سبا سلیمانی است. کتابهای فیل را از کتابفروشی های معتبر و سایت آنلاین پیشگاه بخواهید . Www.pishgah.com
إظهار الكل...
اختر خطة مختلفة

تسمح خطتك الحالية بتحليلات لما لا يزيد عن 5 قنوات. للحصول على المزيد، يُرجى اختيار خطة مختلفة.