جامعهشناسی
🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است. 💢 جستارهایی در: - جامعه شناسی - روانشناسی - اقتصاد - فلسفه - ادبیات - سینما 📞 تماس و تبلیغ: @irsociology بزرگترین مرجع علومانسانی کشور
إظهار المزيدجاري تحميل البيانات...
Find out who reads your channel
This graph will show you who besides your subscribers reads your channel and learn about other sources of traffic.المشاركات | المشاهدات | الأسهم | ديناميات المشاهدات |
01 توده، پیوسته آمادهٔ تنسپردن به سلطهٔ قدرتی است بیپایان، و به گفتهٔ لوبون تشنهٔ فرمانبرداری است.
زیگموند فروید | 4 652 | 117 | Loading... |
02 تئوری و پراکسیس انتخابات
شهریار خسروی، خرداد ۱۴۰۳
نقدونظر
@shahriarkhosravii | 4 045 | 51 | Loading... |
03 📝در بارهی بُتِ نو [بخش اول]
✍️ #فردریش_نیچه
هنوز در جاهایی مردمان و رمگانی وجود دارند. اما نه اینجا نزدِ ما، برادران، نزدِ ما دولتها وجود دارند.
دولت؟ دولت چیست؟ پس خوب گوش کنید تا سخنام را در بارهی مرگِ مردمان به شما بگویم.
سردترینِ هیولاهای سرد دولت نام دارد و به سردی دروغ میگوید؛ و این دروغ از دهانش بیرون میخزد که: « من، دولت، خودِ مردم ام».
این دروغ است! آفرینشگران بودند که مردمان را آفریدند، و ایمان و عشقی برفرازِ آنها آویختند: و بدینسان به زندگی خدمت کردند.
اما ویرانگراناند آنانی که بر سر راهِ خیلِ بیشمار دام میگسترند و ناماش را دولت میگذارند: اینان یک دشنه و صد سودا بر فرازِ سرشان میآویزند.
آنجا هم که هنوز مردمی وجود دارند از کارِ دولت هیچ سر در نمیآورند و از آن چون چشمِ بد و کاری خلاف رسوم و حقوق بیزارند.
نشانهای که به شما میدهم این است: هر مردمی به زبان خویش از خیر و شر میگویند: همسایهشان این زبان را نمیفهمد. آن مردم این زبان را برای رسوم و حقوقِ خویش ساختهاند.
اما دولت به همهی زبانهای خیر و شر دروغ میگوید؛ و هرچه بگوید دروغ است و هرچه دارد دزدی است.
همه چیزش دروغین است؛ با دندانهایی که دزدیده است گاز میگیرد. این تیرهدل اندرونهاش نیز دروغین است.
مخلوط و مغشوش کردنِ زبانهای خیر و شر: این را نیز چون نشانهی دولت به شما میدهم. براستی که این نشانه حاکی از خواستِ مرگ است! فراخوان به واعظانِ مرگ است!
خیلِ بیشماران زاده میشوند. دولت را برای زایدان ساختهاند!
ببینید دولت چگونه این زایدان را به سوی خود جلب میکند! چگونه آنها را میبلعد، میجود و نشخوارشان میکند!
« بر روی زمین چیزی بزرگتر از من وجود ندارد: من ام آن انگشتِ نظمآفرین خدا»، هیولا چنین میغرد. و تنها درازگوشان و کوتهبینان نیستند که در برابرش به زانو میافتند!
آه ای روحهای بزرگ، افسوس که دولت دروغهای تیرهگونش را پچپچکنان در گوش شما نیز میخواند! افسوس که او حضورِ دلهای غنی را که خواهانِ بذل و بخشش از وجودِ خویشاند حدس میزند!
آری، او حضور شما را حدس میزند، شما پیروزشدگان بر خدای کهن را! شما از نبرد خسته شدید و اکنون خستگیتان به بتِ نو خدمت میکند!
بتِ نو دوست دارد قهرمانان و نکونامان را گردِ خود آورد. این هیولای سرد دوست دارد خود را با آفتابِ وجدانهای آسوده گرم کند.
بتِ نو به شما همهچیز خواهد داد، به شرطی که او را بستایید: پس درخششِ فضایل و نگاهِ مغرورِ چشمانتان را میخرد!
چنین گفت زرتشت با ترجمهای از بهروز صفدری
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 9 633 | 87 | Loading... |
04 📃 همستر: انگشتان بیصاحب
✍️ سردار فتوحی
ارسطو میگفت «کشاورزی و باغداری شغلهای بسیار لذتبخشی برای افراد هستند زیرا در این شغلها تولد و مرگ و همچنین فرایند زندگی(گیاهان و میوهها) را میشناسند. دامداران با توجه به سرو کار داشتن آنها با حیوانات، انسانهای بسیار شجاعی هستند و حتی معتقد بود مدیریت یک جامعه جمهوریخواه (همان دموکراسیخواه) بهتر است بر عهده این سه صنف باشد». آنان (کشاورز، دامدار و باغبان) تمامی اعضای بدنشان (دست، پا، سر، ذهن و ...) کار میکند و بدن متوازن و هماهنگ بود.
در جهان مدرن این بدن تکهتکه شد، تنها تکهای از بدن مشغول کار میشود. کارگری در کارخانه صبح تا شب روی صندلی مینشیند و فقط پیچ را سفت میکند. کارمندی صبح تا شب با انگشتش فقط دکمه کامپیوتر را برای عبور مسافران میزند و ... بر همین اساس بدن در جامعه مدرن تکهتکه شد. تکههایی از آن بیمصرف شد و تکههایی از آن از فرط کاری به زودی فرسوده شد.
اما این تکهتکه شدن به اوج خود رسید به طوری که انگشتان نیز از هم فاصله گرفتند. در دنیای سنتی انگشت به ندرت به تنهایی به کار میرفت و حتی انگشت به تنهایی، بیشتر معنای منفی داشت داشت (مثل انگولک کردن، انگشت در بینی یا حتی صورت و...) و انگشتان در هماهنگ با هم معمولاً کاری را انجام میدادند. اوج جهان مدرن، میتوان اوج فشار بر انگشتان نامید و آغاز این فشار، در سال ۱۸۸۸ توسط کداک برای تبلیغ دوربین براونی بود که نوشته بودند «با یک انگشت فشار بده، بقیهاش با ما».
با همهگیر شدن سواد نوشتن، انگشت درگیر شد. با اختراع کامپیوتر و موبایل نیز فشار بر انگشتان تشدید شد. امروزه دیگر همه چیز حول انگشت میچرخد: انگشتر ازدواج، انتخابات، ازدواج، وام، خرید و فروشها، انوع شغلها از جمله بانکداری، بیمهگری و ...
هر فشاری که بر انگشت وارد میکنید چیزی را تأیید یا رد میکنید. مثلاً با فشار دادن انگشتتان بر ضمانتنامه، تأیید میکنید که ضامن کسی شدهاید، یا وقتی لایک میکنید یعنی تأیید میکنید و ...
ولی با وجود اینکه در جهان مدرن هر روز بیشتر انگشتان ما تحت فشار کاری (بخصوص برای تأیید) بوده است و از سایر قسمتهای بدن بیشتر استثمار شده است، یعنی تحت حاکمیت ذهن و سایر اعضای بدن قرار میگیرد. ولی در «همستر» دیگر انگشتان عضو بدن نیستند، زیرا اصلا ارتباطی با ذهن و سایر اعضاء ندارند گویی انگشتان یتیم شدهاند که از بدن جدا شدهاند یا گویی ما اضافی هستیم.
انگشتان دقیقا زمانی شروع به کار میکند که تفکر و اندیشه میایستد. پس بیروح میشوند. لذا انگشتان "همستری" سرگردان رویِ صفحه موبایل رها شده است و بیحس و بیاختیار است، مچاله شده و بر خود لولیده است. هرز شده و اقتدار ندارد.
ریتم بیش از حد یکنواخت و طوطیوار انگشتان بر روی موبایل، به معنای سرکوب کل لذتها، شجاعتها و اندیشیدنهاست که زمانی با باغداری و ... کسب میشد.
انسان همستری، انسانی است مدام با انگشتش «تأیید میزند» ولی چرایی و چگونگی آن را نمیفهمد بلکه آلوده به ریتم "تأییدکردن" با انگشتان است. چنین انسانی زندگی را باخته است.
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 14 331 | 378 | Loading... |
05 📃 تمام چشمهای آبی روی رفح است
✍️ #مهرپویا_علا
نفس اینکه اقشار مختلفی از ایرانیها در هر زمینهای میخواهند ادای شهروند غربی را در بیاورند - یا بدون تعارف بگوییم ادای کسانی را در بیاورند که ناخودآگاه از خودشان بالاتر و بهتر میدانند - شاید اشکالی نداشته باشد. بهعنوان یک لیبرال حتی شاید بد نباشد که این را به فال نیک بگیریم. حداقل در مقایسه با خیلی از عادات رفتاری و فکری چهل یا پنجاه سال پیش خودمان و حال حاضر خیلی از خاورمیانهایها بهتر است. اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم معنایش این است که یک تصوری از جامعۀ بهتر و متمدنانهتر وجود دارد و میخواهند مانند آن باشند. این اما چند تا اشکال اساسی هم دارد.
مثلاً وقتی میگویند «اغلب کشورها و اقشار فرهیخته و نهادهای بینالمللی و حقوق بشری دارند اسرائیل را محکوم میکنند» منظورشان که البته به زبانش نمیآورند این است که سفیدپوست غربی هم دارد اسرائیل را محکوم میکند تو کی باشی که خلافش را بگویی. این را چنانکه گفتم به زبان نمیآورند و حتی وانمود میکنند که وارون این فکر میکنند و همین عقیده و احساسی را که تا مغز استخوانشان رسوخ کرده است (سفید غربی از ما بهتر است) به طرف مقابلشان نسبت میدهند، ولی معنای تمام گفتارها و رفتارهایشان حاکی از همین طرز فکر است. چون در واقعیت حمایت از فلسطین را اتفاقاً فقط بخشی از همان سفیدپوستهای غربی دارند انجام میدهند؛ اعم از اینکه از نوع اینستاگرامی آن باشد یا از انواع قدری غیرنمایشیتر آن مثل امدادرسانی و کارهای مشابه. حتی تصور اینکه دولت چین یا هند اسلکهای را مشابه آنچه دولت آمریکا در غزه ساخت بسازند خندهآور است؛ یا مثلاً شما کجا دیدید دانشجوی چینی در پکن و شانگهای ادا و اطوارهای مشابه دانشجویان کلمبیا و هاروارد را در بیاورد؟ شرق آسیا که سهل است در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس کجا دیدید این مردمی که همزبان و همدینشان هم هستند یک روز مثلاً اقتصاد دبی و ابوظبی و کویت و مسقط را مختل کنند و از دولتهایشان بخواهند فراتر از مواضع رسمی و دیپلماتیک قدری قضیه را جدیتر بگیرند؟ یک تجمع ده نفره در دبی یا کویت دیدید؟
متن کامل را اینجا بخوانید
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 9 191 | 82 | Loading... |
06 🔻دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گزارشی از تشدید برخورد با زنان دانشجو منتشر کرده اند. آنها گفتهاند که در دو سال گذشته سختگیری با دانشجویان در دانشگاهها و خوابگاهها بیشتر شده و حتی به خانوادههای بعضی از دختران دانشجو پیشنهاد شده که از آنها بخواهند تست بکارت و اعتیاد بدهند.
به گفته آنها، بعد از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی، حکومت از هیچ تلاشی برای شکستن مقاومت در برابر مسئله حجاب اجباری فروگذار نکرده.
گزارش فرنوش امیرشاهی را در یوتیوب ببینید.
https://bbc.in/4bNo4yX
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 8 831 | 67 | Loading... |
07 📃 آیا چپها به خاطر اخلاق و عدالتخواهی با اسرائیل میستیزند؟
✍️ #بهزاد_مهرانی
تصور اشتباهی وجود دارد که چپهای ایرانی از ابتدای تشکیل کشور اسراییل با آن مخالف بودهاند و به دلیل روحیه حقطلبی و عدالتطلبیشان است که همواره مخالف اسراییل بودهاند. چنین نیست.
همایون کاتوزیان در کتاب «خلیل ملکی، سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی» چنین میآورد:
«ملکی مثل همهٔ سوسیالیستهای اروپایی در دههٔ ۱۹۵۰، اسراییل را الگوی یک کشور سوسیالیست و بدیل معتبری در برابر الگوی شوروی میدانست و علم و زندگی و نبرد زندگی، در بحث از برنامهٔ محتمل برای اصلاحات ارضی در ایران، مقالاتی در تایید کیبوتصهای کشاورزی نوشته بودند.»
خلیل ملکی به دعوت «اتحادیه بینالمللی سوسیالیسم» به اسراییل سفر میکند و در کنفرانسی شرکت میکند که «گلدا مایر» وزیر خارجه وقت اسراییل هم شرکت داشت. خلیل ملکی سوسیالیست به دعوت همین خانم وزیر و با هواپیمای او به اسراییل سفر میکند و همینطور با موشه دایان وزیر دفاع وقت اسراییل هم دیدن میکند.
پس از او است که جلال آل احمد و همسرش هم به تشویق مقتدایشان ملکی به اسراییل سفر میکنند.
و همهشان در وصف اسراییل زبان به تایید میگشایند.
آل احمد در کتاب خود با نام «سفر به ولایت عزاییل» که سفرنامهاش به اسراییل است «کلخوز» یا همان مزرعه اشتراکی و «خانهداری اشتراکی» را همان قبله آمال سوسیالیستی خود میبیند که در آن «هیچ کس مالک چیزی نیست جز لباسش که با همان میآید و با همان میرود» و خبری هم از مالیات و مالکیت و مزد نیست.
داریوش آشوری هم به اسراییل سفر میکند و او هم در اسراییل همه تمایل به سوسیالیسم میبیند.
چپها در اساس با جنایت و اشغالگری مشکلی ندارند بلکه اگر این جنایت به اردوگاه سوسیالیسم و چپ جهانی منتسب باشد سراپا شوق و تشویق میشوند.
شما به چند صدهزار کشته در سوریه نظر کنید و تعداد کشتهشدههای فلسطینی در سوریه را از نظر بگذرانید؛ همینطور به کشتار و جنایت علیه مسلمانان در اویغور چین بنگرید که کک چپها نمیگزد و صدای رسایی از رسانههایشان بلند نمیشود تا دریابید که مسئله چپ اساسا کشتار انسانها نیست.
پ.ن، افزوده از نیما قاسمی:
نسبت چپ کلاسیک ایرانی با «ناسیونالیسم» نسبت پیچیدهایست. اما نه به این معنا که منطقش را نتوان فهمید. صورت مساله را میتوانم به طور ساده به این شکل بیان کنم: اینجا پرچم شیر و خورشید برایشان «کوفت و زهر مار» است، اما البته پای حق فلسطینی برای تاسیس دولت ملی که به میان بیاید، کاسهی داغتر از آش! یعنی ناسیونالیسم عربی خوب است یا دستکم قابل توجیه است! دقت کنید که ناسیونالیسم عربی، محتوا ندارد و فقط در ضدیت با اسرائیل و غرب است، که بروز پیدا میکند. بنابراین معنایش این نیست که چپهای ما مفهوم «ملیت» را جایی پذیرفتهاند. ماجرا این است که ناسیونالیسم پرخاشگر ضدغربی خوب است. اما اگر این ناسیونالیسم توسعهگرا باشد و به جای جنگ با بازار آزاد، به استقبال بازار آزاد برود، این بد است! اگر بیمحتوا و نفیکننده باشد، قابل قبول است. اگر به تاریخی و فرهنگی و چیزی استناد کند و سرجنگ هم نداشته باشد، این بد است!
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 12 986 | 268 | Loading... |
08 🟢 دو ضربه جبرانناپذیر به کارون! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ کارون مهمترین رودخانه راهبردی ایران و دلیل تداوم تمدنی در بخش بزرگی از زاگرس تا خوزستان است.
2️⃣ درحقیقت، اگر قرار باشد پنج ثروت ممتاز طبیعت ایران معرفی شود، بیشک و با فاصله، کارون در رتبه نخست قرار دارد.
3️⃣ هیچ حکومتی، هرقدر هم ضعیف یا خودفروخته یا بدون پشتوانه مردمی در ایران سراغ نداریم که کوشیده باشد به عمد یا سهو از تابآوری و توان زیستپالایی مهمترین نشانه تداوم برکت فلات ایران بکاهد.
4️⃣ اینک اما انگار طرحهایی بسیار خطرناک در حال اجراست که نفس کارون را میرود تا به شماره اندازد. دقت کنیم اگر نفس کارون له شماره افتد، نفس زاگرس و ایران هم به شماره خواهد افتاد و بزرگترین موج مهاجرت و تبعات امنیتی ویرانگر از غرب به مرکز بیآب ایران شتاب خواهد گرفت.
5️⃣ هر نوع انتقال آب از حوضه آبخیز کارون بزرگ به سمت حوضههای آبخیزی دیگر در ایران مرکزی، یعنی زدن میخی جدید بر تابوت کارون. طرحهایی مانند سد خرسان سه، سد ماندگان و تغییر مسیر رودخانه ماربر حتی بسیار ویرانگرتر، مرگبارتر و جبرانناپذیرتر از طرحهای انتقال آب چشمه لنگان، خدنگستان، کوهرنگ یک و دو است و میتواند تداوم حیات در هر دو سوی کارون را به خطر انداخته و برای هر دو حوضه مبدا و مقصد ویرانی به بار آورد و کدورتهای بیشتر قومیتی.
6️⃣ لطفاً گزارشم را که در محل تهیه کردم به صورت کامل در کانالم در یوتوب به نشانی زیر تماشا کرده و بکوشیم با تبدیل دانایی فردی به آگاهی پراقتدار ملی، اجازه تاراج آینده ایران را ندهیم:
https://youtu.be/0r0KUo-7zoM?si=EUn20fnnGrFMRsCA
♦️ سرنوشت رای شجاعانه قاضی دادگاه یاسوج علیه ادامه ساخت سد خرسان۳ به کجا رسید؟
#نه_به_غلبه_تفکر_سازه_ای_در_مدیریت_آب
#نه_به_سد_خرسان_سه
#نه_به_سد_ماندگان
#محمد_درویش | 8 348 | 94 | Loading... |
09 📃 دولت شکست میخورد ولی بازار خیر!
✍️ #امیرحسین_خالقی
در هر کتاب مقدماتی اقتصاد که بگردید بلافاصله با واژه شکست بازار روبه رو می شوید؛ حرف هم اینست که در بسیاری موارد بازار نمی تواند از پس توزیع «بهینه» منابع بربیاید و بهبود اوضاع برخی به بهای بدتر شدن اوضاع برخی دیگر تمام می شود. مواردی مثل کالاهای عمومی، برونریزها، کژمنشی و کژگزینی را مصداق آن ذکر می کنند و البته یک ایده کلی دیگر اینست که اگر شروط رقابت کامل (همگنی کالا، تعداد زیاد مصرف کننده و تولیدکننده و ...) برقرار نباشد پس کار عیب می کند.
اهل دل برای بهبود شکست بازار تجویزهای مختلفی کرده و می کنند ولی حرف کلی اینست که اگر چنین شد دستی از غیب (دولت!) باید کاری کند؛ در واقع چشم ها به دست مرئی دولت است. اما کمتر از «شکست دولت» می شنویم؛ تصور می شود آدم ها وقتی به دولت می روند تمام کاستی ها و ضعف هایشان یکشبه دود می شود و فقط به منافع عمومی فکر می کنند. اما از قضا «شکست دولت» مضمونی جدی در اقتصاد سیاسی است که چنانکه باید قدر ندیده و به آن پرداخته نشده است. دولت ها به طور ذاتی دچار بحران دانش و انگیزش هستند یعنی نه خیلی می دانند و نه خیلی می خواهند! بحث های هواداران آنارشیسم (بی دولتی) البته خواندنی است ولی به نظرم دولت می تواند جاهایی نقش مثبت ایفا کند و البته باید محدودیت های آن را در ذهن داشت. چند علت اصلی شکست دولت را اینجا می آورم تا هر از چندی نگاهی به آن بینداریم و تصویری واقعیتر از ماجرا داشته باشیم:
1. اطلاعات ناقص: اهالی دولت نمی توانند همه چیز را بدانند و در موارد خاص اطلاعات کافی ندارند؛ چه مقدار با چه کیفیتی و به چه قیمتی باید فلان کالا را تولید کرد چیزی است که باید در بازار با آزمون و خطا و طی زمان فهم شود نه در پستوهای ظلمانی ادارات دولتی!
2. سیاست زدگی: هیچ دولتی بی طرف نیست؛ گروه های ذینفع عرصه سیاسی منافع خودشان را پی می گیرند و هرکدام به فراخور قدرت چانه زنی خود روی سیاست های دولت اعمال نفوذ می کنند.
3. بوروکرات های اهل دل: حزبی، گروهی یا باندی به قدرت می رسد و آدم های خودش را می آورد؛ این آدم ها هم یونیفرم دولتی تن می کنند ولی زیر آن دنبال منافع شخصی خودشان هستند تا سهم خودشان و گروهشان از قدرت و ثروت را بیشتر کنند. نظریه انتخاب عمومی بیوکان را ببینید.
4. نزدیک بینی: حتی در دموکراسی ها، اهالی دولت نزدیک بین می شوند، برای آنها مهم نیست کاری ریشه ای حل شود بلکه زمان و فوریت «اصلاحات» مهمتر است. اهالی دولت می خواهند توفیقات خود را به افکار عمومی بفروشند و دنبال راه حل های اساسی و البته بلندبرد نمی روند.
5. هزینه های بالا: تجربه بسیاری از ما می گوید که دولت ها کارها را با هزینه بیشتر، کیفیت کمتر و پاسخگویی پایینتر انجام می دهند؛ عجیب هم نیست؛ وقتی رقابتی نباشد نمی شود انتظاری داشت. دولت گران کار می کنند و این ربطی به حوالی ما ندارد کم و بیش همه جا شاهدش هستیم. هر قانون اضافی به معنای اضافه شدن به هزینه های دولت است!
6. تصاحب تنظیم گری: استیگلر نظریه مشهوری دارد که بسیاری از نهادهای تنظیمگر که برای نظارت بر فلان صنعت یا گروه به وجود می آیند به مرور زمان توسط افراد ذینفع در آن صنعت یا گروه تصاحب می شوند؛ تنظیم گری آن به مرور به جای به اصطلاح منافع عمومی به سمت تامین منافع آن صنعت یا گروه می رود حتی اگر به زیان دیگران باشد. این هم فقط به دلیل ذات خراب دولتی ها نیست درواقع پیامد طبیعی این تنظیم گری هاست.
7. پیامدهای ناخواسته: آدم ها در مقابل اجبار واکنش نشان می دهند و هر اجبار دولتی (اگر به نفع افراد تلقی نشود) یعنی آنها به سراغ راه هایی برای دور زدن محدودیت می روند و البته که دراین راه بسیار خلاق هستند! یک نمونه خوب آن کنترل قیمت هاست که به قولی چهل قرن است حاکمان در اجرای آن شکست خورده اند.
به همه اینها شرایط خاص وطنی را هم اضافه کنید؛ هر وقت به نظرتان دولت باید کاری کند بد نیست این فهرست را مرور کنید، الله اعلم.
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 7 960 | 82 | Loading... |
10 📊لیست کشورهایی که بیشترین تعداد پناهندگان را در خود جای داده است
اینجا نیز رتبه نخستیم... | 9 316 | 110 | Loading... |
11 ⭕️درگذشت جامعهشناس ایرانی در سن ۵۴ سالگی
غلامرضا گودرزی پژوهشگر جامعه شناس و نویسنده آثاری چون دین و روشنفکران مشروطه، تجددناتمام و روشنفکران ایران و درآمدی بر جامعه شناسی استبداد ایرانی در ۵۴ سالگی درگذشت.
به گزارش اعتمادآنلاین، وی سال ها برغم تضییقات و موانع و مشکلاتی که برای کار و تدریس او در دانشگاه ها پیش آوردند در دزفول به پژوهش و نوشتن می پرداخت.
دغدغه همیشگی او در گفتگوها و صحبت هایش آزادی و توسعه ایران بود.آخرین آثار وی که در حال تکمیل و نوشتن بود "ایران در برزخ" و "پوپولیسم و استبداد "است.
غلامرضا گودرزی استاد فرهیخته و مدرس دانشگاه، متولد ششم مهر ۱۳۴۹ در دزفول بود. به گفته دوستان ایشان وی در اثر ایست قبلی درگذشته است. رسانه جامعهشناسی این ضایعه دردناک را به جامعه علوم اجتماعی کشور و خانواده ایشان تسلیت عرض میکند.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 11 054 | 118 | Loading... |
12 آزادی چنان گرانسنگ و مهم است که نمیتوان آن را به روشنفکران سپرد.
نیکلاس باور | 9 932 | 87 | Loading... |
13 📖 کمونیسم به این دلیل در بازار پرآشوب اندیشهها به موفقیت چشمگیر دستیافت که میتوانست قدرت مطلق را بهطورکلی توجیه کند. درواقع استالین بهعنوان دیکتاتور نیمه دوم قرن بیستم با تکیه بر سابقه لنین، برنامههای رهاییبخشی را تبلیغ کرد و از این طریق مشروعیت بیسابقهای به دست آورد. او ادعا میکرد میتواند کشورش را با نسخهی جدیدی از دموکراسی مدرن، از رهن سرمایهداری برهاند و بهسوی سوسیالیسم سوق بدهد. این الگوی نظری بهقدری گسترده بود که میتوانست دولتهای بسیار مختلفی از ویتنام و یمن تا لهستان و چکسلواکی را شامل شود؛ اما همیشه قدرت باید به تمامی در یک حزب واحد متمرکز میبود، حتی اگر احزاب دیگری نیز بهطور اسمی در کشور وجود داشته باشند. قدرت باید در دست الیگارشی کوچکی باقی میماند که حزب را به نام قوانین تاریخ هدایت کند و دبیرکل حزب بالاتر از تمام اعضای آن محفل سیاسی قرار میگرفت. بهاینترتیب رژیم شوروی بر اساس دروغی در خاک روسیه بنا شده بود و همین دروغ را نیز تحت لوای انقلاب جهانی به تمام کشورهای دنیا تسری میداد. طی این برنامه شوروی در مواردی مستقیماً به سمت کشورگشایی میرفت و خاک کشورهای دیگر را ضمیمه میکرد مثل کشورهای بالتیک، و در مواردی جمهوریهای اقماری ایجاد میکرد که تحت کنترل احزاب کمونیستی محلی و تابع مسکو باشند، مثل کشورهای شرق اروپا. اما قدرت این نظام مکتبی و سیاسی، به فتوحات نظامی و ارتباط همجواری بین احزاب برادر ختم نمیشد، بلکه دایرهی بسیار گستردهتری داشت و به همهجا قابل صدور بود و در تمام کشورهای اروپای ثروتمند و جهان تهیدست راه پیدا میکرد. با تماشای تأیید و تحسین این نظام از سوی مردمان کشورهای دیگر، اروپا باید قبول میکرد که کمونیسم شوروی واقعاً جهانی است.
#بریده_ای_از_کتاب
گذشتهی یک توهم: جُستاری درباب اندیشهی کمونیسم در قرن بیستم
فرانسوا فوره
کتابستان برخط
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 11 088 | 97 | Loading... |
14 📃ماهیت انتخابات در ساختار کنونی
✍️ شهریار خسروی
پس از بهمن ۵۷ انقلابیون میخواستند دولت حاصل ارادهی اکثریت باشد اما رعایت حقوق اقلیت برای آنها چندان مهم نبود. اسم این وضعیت را میتوان «انتخابات بدون لیبرالیسم» نامید.
نو-انقلابیهای امروز اما از جلب حمایت اکثریت ناامید شدهاند. برای همین میکوشند در انتخاباتی با مشارکت محدود، با بسیج اقلیتی از مردم بر پدرخواندههای خودشان پیروز شوند. این وضعیت را میتوان «رایگیریِ بدون انتخابات» نامید.
«انتخابات بدون لیبرالیسم» به ثبات کلی جامعه کمک میکند و به دولت حدی از مشروعیت را میبخشد اما ماهیتا غیراخلاقی و شکلی از دیکتاتوری اکثریت است و چنان که در دههی شصت دیدیم به فجایع حقوق بشری منجر میشود. اما «رایگیری بدون انتخابات» شرّ خالص است، سودی برای جامعه ندارد، منابع را اتلاف میکند و فقط به باند بازی و فساد منجر میشود.
درواقع، در چنین شرایطی انتخابات با نتیجهی مشخص، مثل انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، از انتخابات با نتیجهی نامشخص، مثل انتخابات مجلس ۱۴۰۲، بهتر است. حتی در چنین سیستمی حذف رئیس جمهور (منتخب مردم) و احیای نخستوزیری (منتخب مجلس) شاید ایدهی بدی نباشد، زیرا حداقل مانع غلبهی پوپولیسم بر ساختار کشور میشود. هیچکدام چیز مطلوبی نیست اما شر دومی کمتر است.
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 10 023 | 111 | Loading... |
15 قدرتِ برتر هیچگاه وجود را تخریب نمیکند، بلکه او را بیرمق کرده، و امید را از او سلب میکند تا ملّت به یک مشت حیوانِ ترسو و صنعتیشده تبدیل شود که چوپانشان دولت است. همیشه بر این اعتقاد بودهام که این نوع بردگیِ آرام و بی سر و صدا، میتواند راحتتر از آنچه فکر میکنیم با برخی از انواع آزادیهای بیرونی همراه بوده و حتی میتواند خود را زیر پوشش حاکمیت ملّت تثبیت کند.
توکویل | 13 076 | 180 | Loading... |
16 بسیاری آدمها فقط به این دلیل شریفاند که احمقاند.
فیودور داستایوسکی
برادران کارامازوف
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 14 985 | 290 | Loading... |
17 ⚠️پیشبینی ایلان ماسک از آینده: هوش مصنوعی جایگزین همه مشاغل میشود/ افراد [فقط] میتوانند در صورت تمایل به صورت تفریحی به کاری مشغول شوند
ایلان ماسک، مدیرعامل شرکتهای تسلا و اسپیس ایکس، در کنفرانس فناوری ویواتک ۲۰۲۴ در پاریس پیشبینی کرد که هوش مصنوعی به زودی جایگزین تمامی مشاغل خواهد شد و گفت احتمالا هیچکدام از ما در آینده شغلی نخواهیم داشت.
ماسک آیندهای را توصیف کرد که در آن مشاغل «اختیاری» خواهند بود و افراد میتوانند در صورت تمایل به صورت تفریحی به کاری مشغول شوند. او گفت در این آینده، هوش مصنوعی و رباتها قادر به تامین تمامی کالاها و خدمات مورد نیاز انسان خواهند بود.
این کارآفرین مشهور آمریکایی، تحقق این سناریو را در گرو ایجاد «درآمد بالای جهانی» دانست؛ درآمدی که با مفهوم «درآمد پایه جهانی» متفاوت است و به معنای تامین رفاه مالی همه افراد جامعه بدون در نظر گرفتن میزان درآمد آنهاست. ماسک توضیح بیشتری ارائه نداد.
وی همچنین نگرانی خود را نسبت به آینده هوش مصنوعی ابراز کرد و آن را «بزرگترین ترس» خود نامید.
ماسک با طرح این پرسش که آیا در چنین آیندهای انسانها احساس رضایت عاطفی خواهند داشت، گفت «اگر کامپیوترها و رباتها بتوانند همه کارها را بهتر از ما انجام دهند، آیا زندگی ما معنا خواهد داشت؟ شاید هنوز نقشی برای انسانها در این آینده وجود داشته باشد، این که ما به هوش مصنوعی معنا ببخشیم.»
ایلان ماسک در پایان سخنرانی خود، والدین را به محدود کردن استفاده فرزندانشان از شبکههای اجتماعی تشویق کرد، و گفت معتقد است این شبکهها کودکان را با الگوریتمهای مبتنی بر «بیشینه کردن دوپامین» برنامهریزی میکنند.
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 15 605 | 288 | Loading... |
18 قانون چپاول کردن را به حق تبدیل کرده است.
فردریک باستیا | 11 210 | 104 | Loading... |
19 📃 «سکان قفلشده»
✍️ مهدی تدینی
به همین دلیل است که عادت دارم وقتی دربارۀ آینده ــ حتی فردا ــ صحبت میکنم، بگویم «اگر عمری باشد...» سیدابراهیم رئیسی چشم از جهانی فروبست که هم قاضیالقضاتش بود و هم رئیس جمهورش ــ و البته تنها کسی بود که ردای ریاست این دو قوه را بر تن کرد.
میخواهم پیشبینیام را بگویم ــ همانطور که روز اول جنگ اوکراین و روز اول جنگ غزه پیشبینیام را گفتم. از اینکه خطا کنم باکی ندارم، زیرا پیشبینی در برهههای بحرانی بهترین محک برای سنجش درک آدمی از واقعیات است. والاترین هنر این جهان درک واقعیت است؛ همین سادهترین کاری که سختترین است! از یافتن الماس در دل صخرۀ خارا سختتر.
بُهت سقوط پریده و همه یک به یک به خود میآیند. غبار حیرت که فرومینشیند، فکر بیدار میشود. گمانهزنیها آغاز شده است. یکی از فلان دسیسه میگوید و دیگری از فلان توطئه؛ از چرخش به سوی اصلاحطلبان تا گشایش دریچۀ بایدن. تاریخ انتخابات هم مشخص شده است — هشتم تیر — و میدانم این حدس و گمانها در روزهای آتی فوران خواهد کرد و ایدههای عجیبی خواهیم شنید.
حدس قریببهیقین من اما این است که این سکان روی مسیر ثابتی قفل شده است. هیچ نشانهای از اینکه تغییری، حتی دو درجهای، در مسیر رخ دهد، وجود ندارد. همان سختونرمافزاری که بر انتخابات ۱۴۰۰ حاکم بود و در انتخابات مجلسِ ۴۰۲ تشدید شد، هشتم تیر را هم رقم خواهد زد. نه رنگی و نه لعابی؛ نه شوری و نه تحرکی. همان سیاستهایی که در سه سال اخیر پیاده شد، با همان فرمان و با جدیتی بیشتر پی گرفته خواهد شد. گزینۀ متفاوتی از کابینه سیزدهم نخواهد آمد. اصلاحطلبان حتی برای گرم کردن تنور به بازی گرفته نخواهند شد. البته وقتی هنوز ثبتنام نامزدها هم صورت نگرفته، پیشبینی اینکه چه کسی رئیسجمهور خواهد شد مضحک است، اما باز حدس قریببهیقینم این است که یکی از اعضا یا نزدیکان همین دولت رئیس بعدی خواهد شد. چه بسا همین آقای مخبر.
برای اینکه همهچیز به روال کنونی برسد، بیپروا سنگینترین هزینهها داده شده است. برای تغییر این روال زمینههایی لازم است که چنین زمینههایی دیگر وجود خارجی ندارد؛ معنای «سکان قفلشده» همین است. نه افراد و نه نهادهایی وجود دارند که اراده، انگیزه، توان و قابلیت تغییر مسیر را داشته باشند. تیمِ بزرگِ پیدا-ناپیدایی که دولت سیزدهم را چید، قویتر از قبل سر جایش است و فقط باید دوباره رئیسجمهوری برگزیند ــ و هر چه شبیهتر به رئیسی فقید باشد، راضیتر است. ما هم به کناری در سایهای نشستهایم و نظارهگرِ آمدوشدِ خسروانی که صلاح کار خویش...
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 15 318 | 253 | Loading... |
20 📃 معنایِ سیاسیِ مرگِ رئیسی
✍️ شهریار خسروی
از لحاظ سیاسی مرحوم رئیسی یک جانگهدار بود. یعنی نقشی را اشغال کرده بود که عملا وجود نداشت. هیچ کاری نبود که اونجام بدهد و دیگران ناتوان از انجامش باشند. احمدینژاد یک «رئیس جمهور بد» بود که با حقهبازی به قدرت رسیده بود و حکمرانی فاجعهباری داشت. اما برکشیده شدن رئیسی نماد حذف نقش ریاست جمهوری به عنوان بازتاب مشروعیت مردمی حکومت بود. اگر رئیسی به مقام بالاتری هم میرسید معنای آن مقام بالاتر هم از بین میرفت.
در واقع، در ایران بعد از انقلاب نهادهای رهبری و ریاست جمهوری هرکدام نماد مشروعیت الهی و مردمی حکومت بودند و به همین دلیل هم در مواقع مختلف دچار تنش میشدند. جنبش اصلاحات میخواست مشروعیت الهی را ذیل مشروعیت مردمی قرار دهد، اما رییسی فراخوانده شده بود تا حکومت را تحت یک اقتدار عمودی یک کاسه کند.
اگرچه نمیتوان تصویر دقیق از آینده به دست داد، یک چیز روشن است: پروژهای که از آغاز دههی نود با برکشیدن ابراهیم رئیسی آغاز شد، تمام شده است. پنجاه روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آینده، تنها گزینهی عاقلانه برای حکومت، کوتاه آمدن از اجرای پروژهی مشابه حداقل برای یک دورهی چهارساله و سپردن دولت به نیروهای متعارف برای ادارهی امور اجرایی است. در حال حاضر، برنامهریزی بلندمدت برای حکومت ممکن نیست. (مگر آنکه اطلاعات ما خیلی ناکافی باشد).
درج دیدگاه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY | 18 960 | 465 | Loading... |
نفس اینکه اقشار مختلفی از ایرانیها در هر زمینهای میخواهند ادای شهروند غربی را در بیاورند - یا بدون تعارف بگوییم ادای کسانی را در بیاورند که ناخودآگاه از خودشان بالاتر و بهتر میدانند - شاید اشکالی نداشته باشد. بهعنوان یک لیبرال حتی شاید بد نباشد که این را به فال نیک بگیریم. حداقل در مقایسه با خیلی از عادات رفتاری و فکری چهل یا پنجاه سال پیش خودمان و حال حاضر خیلی از خاورمیانهایها بهتر است. اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم معنایش این است که یک تصوری از جامعۀ بهتر و متمدنانهتر وجود دارد و میخواهند مانند آن…
دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گزارشی از تشدید برخورد با زنان دانشجو منتشر کرده اند. آنها گفتهاند که در دو سال گذشته سختگیری با دانشجویان در دانشگاهها و خوابگاهها بیشتر شده و حتی به خانوادههای بعضی از دختران دانشجو پیشنهاد شده که از آنها بخواهند تست بکارت و اعتیاد بدهند. به گفته آنها، بعد از جنبش اعتراضی زن زندگی آزادی، حکومت از هیچ تلاشی برای شکستن مقاومت در برابر مسئله حجاب اجباری فروگذار نکرده. فرنوش امیرشاهی گزارش میدهد.
📃 دولت شکست میخورد ولی بازار خیر! ✍️ #امیرحسین_خالقی