cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𝐇𝐲𝐛𝐫𝐢𝐝

♨️صدات وقتی با ناله اسمم رو صدا میزنی و برای بیشتر بفاک رفتن حفرت التماس میکنی دلنشین تر میشه امگای من♨️ لینک چنل: https://t.me/+TuOLuwNTg1A5YTVk چنلای دیگموم:https://t.me/myhomeroman

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
2 342
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
-857 kunlar
+16730 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

Repost from N/a
00:06
Video unavailable
#مافیایی🩸 #هات🔥 - یه #اسلحه جدید گرفتم، میخوام رو تو امتحانش کنم! شوکه تکونی خوردم و غریدم - بازم کن #روانیییییی... فرزام به تقلا گردنم خندید و گفت - عین یه #کاغذ چسبیدی به دیوار! تقلاهات بی فایده‌س اروند... اومد سمتم و چونمو گرفت تو مشتش - بگو #غلط کردم تا ولت کنم!😈 #تف غلیظی تو صورتش پرت کردم و غریدم - برو به جهنم #قاتل! فرزام که دید کوتاه نمیام بیخیال شونه ای بالا انداخت و گفت - حالا که خودت اینجوری میخوای حرفی ندارم! و سر #اسلحشو به طرف #پایین‌تنم گرفت و گفت - تا حالا کسی با اسلحه #ترتیبتو نداده نه؟ فکر کنم من اولین نفر میشم!🔥💦 با شنیدن حرفش خشکم زد! سر اسلحه رو روی #سوراخم فشار داد و گفت - اخ یادم رفته #ضامنشو بکشم! اگه اشتباهی توت شلیک کنم چی میشه؟ خندید و سر اسلحه رو به زور فرستاد #داخلم که دادی کشیدم و ...🔥 https://t.me/+bydUcBvJTr9kNDRk https://t.me/+bydUcBvJTr9kNDRk
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.78 KB
Repost from N/a
#خشن🗡 #مافیایی🔫 #گی🏳‍🌈 #همخونه_ای💞 #فرار⛓‍💥 #اجباری پسره میخواد #فرار کنه که پارتنرش گیرش میندازه و به بدترین شکل بهش #تجاوز میکنه🚫 _گو..ه خوردم غلط کردم _دیگه دیره عزیزم دستامو با کمربندش به بالای تخت بست دیلدوی بزرگی برداشت و همه شو یکجا واردم کرد از #درد فریادی کشیدم #لیسی به لبام زد💦 _بازم فرار میکنی اشکام روونه بود سرمو تکون دادم که موهایم #چنگ انداخت 😥 _با دهنت زر بزن یا میخای بگامش💦🔞 https://t.me/+_wmN5A68yfk1ODNk https://t.me/+_wmN5A68yfk1ODNk ۱۱ شب پاک شه 🌞
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
00:06
Video unavailable
#مافیایی🩸 #هات🔥 - یه #اسلحه جدید گرفتم، میخوام رو تو امتحانش کنم! شوکه تکونی خوردم و غریدم - بازم کن #روانیییییی... فرزام به تقلا گردنم خندید و گفت - عین یه #کاغذ چسبیدی به دیوار! تقلاهات بی فایده‌س اروند... اومد سمتم و چونمو گرفت تو مشتش - بگو #غلط کردم تا ولت کنم!😈 #تف غلیظی تو صورتش پرت کردم و غریدم - برو به جهنم #قاتل! فرزام که دید کوتاه نمیام بیخیال شونه ای بالا انداخت و گفت - حالا که خودت اینجوری میخوای حرفی ندارم! و سر #اسلحشو به طرف #پایین‌تنم گرفت و گفت - تا حالا کسی با اسلحه #ترتیبتو نداده نه؟ فکر کنم من اولین نفر میشم!🔥💦 با شنیدن حرفش خشکم زد! سر اسلحه رو روی #سوراخم فشار داد و گفت - اخ یادم رفته #ضامنشو بکشم! اگه اشتباهی توت شلیک کنم چی میشه؟ خندید و سر اسلحه رو به زور فرستاد #داخلم که دادی کشیدم و ...🔥 https://t.me/+bydUcBvJTr9kNDRk https://t.me/+bydUcBvJTr9kNDRk
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.78 KB
00:03
Video unavailable
پسره از لج اینکه عشقش شام رفته خونه مامانش لج میکمه و میره #مست میکنه و وقتی میاد خونه،شوهرش اومده.🔥💦 غیاث سریه رفت شونه هاش روگرفت و‌بادندونای چفت شده غرید. _رفتی چه گوهی خوردی؟ اراد با خنده گفت _رفت...م خوش گذرونی. غیاث عصبی #لب اراد رو‌به دهن کشید و جوری بوسیدش که لبش خون‌اومد. اراد با بغض نگاش کرد. _دردم گرفت. _بایدم درد بگیره،میری برای من‌مست میکنی؟ اراد پاش رو به زمین کوبید. _اره اره میرم مست میکنم‌ تو‌به مشروبم گیر میدی تازه تو‌ولم کردی رفتی خونه‌مامانت. اخرش رو‌چنان‌بامظلومیت و‌دلبرانه گفت که‌دل غیاث رفت براش و اینباربا ملایمت لبش رو بوسید و‌ #نیپل اراد رو‌به‌بازی گرفت و اه اراد توی دهن‌غیاث خالی شد. غیاث‌روی لب اراد‌لب زد. _پس حداقل امشب باید حسابی نهایت #استفاده رو‌از مستیت ببریم.😈💦 شلوار اراد رد پایین کشید #اولین انگشتش‌رو‌  وارد #مقعدش کرد،لبش رو‌ گاز گرفت وای با ورود دومین‌انگشت اه کشداری کشید که‌ #دیک غیاث تکون‌خورد.
اراد رو‌ #برگردوند و‌ #دیکش رو‌از‌شلوار بیرون‌اورد و...💦💦🔞🔞
https://t.me/+viWHMgqrMhYwYmY0 https://t.me/+viWHMgqrMhYwYmY0
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.93 KB
Repost from N/a
00:06
Video unavailable
#مافیایی🩸 #هات🔥 - یه #اسلحه جدید گرفتم، میخوام رو تو امتحانش کنم! شوکه تکونی خوردم و غریدم - بازم کن #روانیییییی... فرزام به تقلا گردنم خندید و گفت - عین یه #کاغذ چسبیدی به دیوار! تقلاهات بی فایده‌س اروند... اومد سمتم و چونمو گرفت تو مشتش - بگو #غلط کردم تا ولت کنم!😈 #تف غلیظی تو صورتش پرت کردم و غریدم - برو به جهنم #قاتل! فرزام که دید کوتاه نمیام بیخیال شونه ای بالا انداخت و گفت - حالا که خودت اینجوری میخوای حرفی ندارم! و سر #اسلحشو به طرف #پایین‌تنم گرفت و گفت - تا حالا کسی با اسلحه #ترتیبتو نداده نه؟ فکر کنم من اولین نفر میشم!🔥💦 با شنیدن حرفش خشکم زد! سر اسلحه رو روی #سوراخم فشار داد و گفت - اخ یادم رفته #ضامنشو بکشم! اگه اشتباهی توت شلیک کنم چی میشه؟ خندید و سر اسلحه رو به زور فرستاد #داخلم که دادی کشیدم و ...🔥 https://t.me/+bydUcBvJTr9kNDRk https://t.me/+bydUcBvJTr9kNDRk
Hammasini ko'rsatish...
animation.gif.mp40.78 KB
00:02
Video unavailable
پارت۱۲۷ ❌پارت واقعی❌ دستش روی دهنم چفت بود تا صدام بیرون نره و دهنش داشت سینه ام رو گاز میگرفت و میمکید.❌🔞 از لذت ناله ای سر دادم و اون نوک سینه ی صورتیمو لای دندوناش فشرد و گفت _چه حسی داری دختر همایون؟ دوست پدرتو از راه بدر کردی تا یه لقمه چپت کنه؟ دستشو از روی دهنم برداشت که با ناز و عشوه جواب دادم _احساس خیسی میکنم بدن خیسمو کوبید به دیوار و برجستگی میون پاهاشو کوبید به بین پام _داری روانیم میکنی توله سگ آروم نمیگیری تو؟ _بخورش توله سگ قطره های شیر روی رگ کیر کلفتش چکید🍼💦 _کل شیرتو باید بخوری لیتل کوچولو دختره لیتل دوست پدرش شده و هر شب دور از چشم پدرش...🔞🍓🤤 https://t.me/+F4SZI11Tc2I1ZTI0 https://t.me/+F4SZI11Tc2I1ZTI0
Hammasini ko'rsatish...
2.40 KB
_اینهمه خرج نکردم که بخوای از دستم فرار کنی پسر جون تا میاد چیزی بگه دست روی کم شایان میزارم و سرشو به دیوار فشار میدم شلوار و شورتشو یکضرب پایین میکشم و از پشت کیـ.ـر سیخم رو به سوراخ صورتی و گشاد شدش میمالم🔞 _انقدر هر شب زیرم سرویس میدی که سوراخت حسابی گشاد شده دیگه نیازی به آماده کردنت نیست با پایان حرفم مردونگیمو تا ته....🍆👅 https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0 https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0 من امیر شاهان مافیایی که هیچ دختری نظرم رو جلب نمیکرد عاشق یه پسر میشم و به زور میارمش تو تخت تا...
Hammasini ko'rsatish...
فایل‌های رمان های شهوانی ددی لیتل🔞🍼 توام دنبال رمان‌های #بی‌دی‌اس‌امی هات و #هیجانی میگردی؟ هر رمانی میخونی #بی‌محتوا و مزخرفه؟! بجای این که وقتت و سر #رمان‌های مسخره تلف کنی یه سر به‌این چنل بزن🍭🔥 رمان‌های سکس گروهی و خشن BDSM🔞🍒 هروقت رمان‌های این چنل و میخونم #هورنی میشم💦👇🏻 اگه میخوای شبا با رمان های فول #آبدارش جق بزنی جوین شو!😈💕 https://t.me/+KLm9bT4F_oAxMmM0 https://t.me/+KLm9bT4F_oAxMmM0
Hammasini ko'rsatish...
Repost from N/a
00:11
Video unavailable
#خشن🗡 #مافیایی🔫 #گی🏳‍🌈 #همخونه_ای💞 #فرار⛓‍💥 #اجباری⛓ پسر خدمتکاری که بخاطر مادرش اسیر بزرگترین مافیای کشور میشه و به بدترین شکل مورد تج..اوز  قرار می گیره!!🔥 ترس تمام وجودمو گرفته بود پاهامو از هم باز کرد _از دست من فرار می‌کنی موش کوچولو تاوان کاری که کردیو اون سوراخ صورتیت قراره پس بده 🍑🌸 _غلـ...ط کردم یکدفعه دی*کشو تا آخر واردم کرد که نعره بلندی زدم شکمم داشت آتیش می‌گرفت دستاشو دور گلوم حلقه کرد و تند تند شروع کرد تلم..به زدن 💦🍆🔥 بدنامون به شدت بهم میخورد و صدای بلندی ایجاد میکرد دستامو به اطراف می کشیدم تا شاید چیزی پیدا کنم نگاهم پارچ آب کنار میز خورد خودمو به طرف پارچ کشیدم و بدون معطلی برش داشتم و تو سر آریاس شکوندم....🚫😱❌ https://t.me/+_wmN5A68yfk1ODNk https://t.me/+_wmN5A68yfk1ODNk ۹ شب پاک شه 🌞
Hammasini ko'rsatish...
5.07 KB
00:04
Video unavailable
امیر دست روی سوراخ تنگ شایان میکشه و چند سیلی به سوراخ ملهتب و قرمزش میکوبه _سوراخت واسه جر خوردن زیر کیـ.ـرم له له میزنه...نکنه وقتی بادیگارد هامو میبینی هم اینجوری واسه ک.یـ.ـرشون باز و بسته میشه.🍆 شایان لباشو از حرفای کثیف امیر بهم فشار میده و گودی کمرشو به رخ میکشه امیر تفی روی سوراخ پسر هورنی و سکـ.ـسی زیرش میندازه و انگشت شصتشو وارد سوراخش میکنه _خیلی مشتاقم حلقه شدن سوراختو دور مردونگی م ببینم ضربه های سریع و پشت سرهمش به پروستان شایان میخوره و صدای ناله ش توی کل انبار میپیچه و...💦 https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0 https://t.me/+lii7QKXua8I5YjA0 من رئیس بزرگترین باند عاشق پسر غد و بد دهنی میشم و به اجبار برای نگه داشتنش...
Hammasini ko'rsatish...
ghmttiuixcvckmeklaxvfghbqfncuhgtyxwvijewmalaztimfkhjdqdkjdpatael.mp42.09 KB