cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

𝖧𝖮𝖳 𝖳𝖤𝖠𝖢𝖧𝖤𝖱💦📚

رو میز خمت کنم از پشت کلاهک سالارم بمالم وسط چاک ک*ص تنگت🔥🔞 ᕼOT TEᗩᑕᕼEᖇ🍑💦 ورود افراد زیر 18 سال ممنوع🔞❌️ تبلیغات: @tablighat_hash

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
12 334
Obunachilar
+30524 soatlar
-2017 kunlar
-97330 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

🔞🔞🔞🔞👅👅💦💦 با انگشت شستش روی کلیشه ام رو فشار میده و من چشمام بسته میشه بیشاپ وقتی لباس‌های بیکینی‌ام رو در میاره سینه‌ام بالا و پایین می‌پره و نفس‌هام سنگین میشه. دهن گرمش بین پاهام میره، دستم روی دهنم میزارم تا ناله هام رو خفه کنم در حالی که پاهام بیشتر باز میشن منو از بالا تا پاین لیس میزنه و بعد اونو میک میزنه و بعد نوک کیتور*سم منو تو دهنش میچرخونه اروم صداش میزنم: -بیشاپ -چی میخوایی بچه گربه؟ اون بین پاهایی من زمزمه میکنه -شاید بهت بدم چیزی که میخوایو با صدای اروم زمزمه میکنم -من…من زبونش رو روی کیتور*سم فشار میده و اونو میک میزنه تا جایی که رون هام و لرزن -من تو رو میخوام دستش رو دور کمرم حلقه می کنه، منو بالا می کشه و روی آب میزاره. دستامو دور گردنش حلقه میکنم و پاهام رو دورش حلقه میکنم و آرومی روی سر کلفش پاین میام زمزمه میکنم -لعنتی محکم تر… 🔞🔞🔞🔞💦💦💦💦 https://t.me/+-X6LaQOrC0ViZjlk https://t.me/+-X6LaQOrC0ViZjlk https://t.me/+-X6LaQOrC0ViZjlk
Hammasini ko'rsatish...
-لعنتی. لب پایینش رو لیس می‌زنه و چشمام باز می‌شه و فوراً روی لبش فرود میاد. -همین جا جذاب ترین کیتور*سم کوچولوییه که تا حالا دیدم یا مسیح. حرفایی بد اون نباید منو حشری کنه اما این کارو میکنه. سرش رو میاره جلو و در حالی که با چشماش به من نگاه میکنه از بین رون هام حرف میزنه -چشمات رو باز نگه دار، بچه گربه لرزش کیتور*سمم رو احساس میکنم. و بعد با زبونش بین چین هام فشار میاره و به آرومی دور ورودی من میچرخونه نگاهش رو از من میگیره و قبل از اینکه زبونش سمت شکاف های من بره کیتور*سمم رو پیدا میکنه قفسه سینه ام در حالی که نفس هام به صدا در میاد بالا و پایین میشه و چشمام برای باز موندن میجنگه اونا رو روی هم نگه میدارم و نگاه میکنم که لب‌هاش دور کیتور*سمم می‌پیچه مدیسون مونتگومری وقتی مادرش مرتکب قتل میشه مجبور میشه به شهر جدیدی بیاد و این یعنی مدرسه جدید مدرسه ای که تو دستایی گروهیی به اسم باشگاه پادشاه نخبگان میچرخه و مدیسون باید خیلی بدبخت باشه که توجه رهبر اونارو جلب میکنه یعنی بیشوت وینسنت هیز https://t.me/+-X6LaQOrC0ViZjlk https://t.me/+-X6LaQOrC0ViZjlk https://t.me/+-X6LaQOrC0ViZjlk
Hammasini ko'rsatish...
- اگه آلتمو بخوریش بهت بیست میدم. با استرس به خشتک برجسته ش نگاه کردم. - من...بلد نیستم بخورمش استاد. پوزخندی زد. - زن مطلقه ساک زدن بلد نیست؟ باور کنم. - شما... - آمارتو دارم دختر جون‌ حالا هم شروع کن. نمره هارو باید وارد سیستم کنم. جلوی پاش زانو زدم و... https://t.me/+ZH884_yWPaphOWE0 ❌دختر مطلقه و استادش😮
Hammasini ko'rsatish...
-اهههه اهیییی دارم پاره میشم کامی اهههه خیلی کلفتههه لنتی اهیییی تند تند توی سوراخ تنگ و خیس بهشتم تلنبه های سرعتی میزد و رفیقش سوراخ با*سنمو انگشت میکرد از درد و لذت به خودم میپیچیدم و سینه های بزرگم که بالا و پایین میشدن رو میمالیدم -اههه فااکک چقد تنگی تو دختر هر چقد میکنمت گشاد نمیشی اووف با تلنبه محکمی که توی بهشت پر از آبم زد لرزی کردمو آبم پر فشار بیرون ریخت -اووف آبشار راه انداختی جوجه تشک رینگ رو وایتکسی کردی… زبونشو روی بهشتم کشید و رفیقش….🍑👅💦 https://t.me/+ofYPzs29zJQ3NmZk پارت اولشه💦🍑
Hammasini ko'rsatish...
#پارت۱۱۸ 💦👇 -- جوون قربون صدات برم. #انگشتش رو روی خیسی #بهشتم گذاشت و گفت: -- شتتتت چقدر خیس کردی #کوچولو. خمار نگاهش کردم که #انگشتش رو فرو کرد داخل بهشت خیسم، چنگی به لباسش زدم و خودم رو بهش #چسبوندم که با تعجب نگاهم کرد. انگار فکر میکرد حتی الان که #تحریک شدم هم عقب بکشم، و جیغ و #داد راه بندازم، و نخوام که بهم دست بزنه. با #انگشتش #عقب جلو میکرد، و دائم باهر آهه و #ناله ام #نوازشم میکرد. اینقدر #سروصدامون زیاد شده بود که متوجه اومدن #داییم نشدیم که با شنیدن صداش....🍑🫦💦 https://t.me/+6IunYZgLJPM0NmIx https://t.me/+6IunYZgLJPM0NmIx سک*س با رفیق داییش ک داییش میاد و دوتایی....🙈
Hammasini ko'rsatish...
- بیا بشین رو صورتم بخورم اون بهشتتُ👅 با لوندی شورتم‌رو دراوردم و رفتم رو صورتش و سرش‌رو محکم به ک*صم چسبوندم که زبون داغش همزمان به وا*ژنم خورد - اوووف همینه💦 با زبونش عقب جلو می‌کردو چوچولم‌رو لیس میزد که چنگی بین موهاش زدم و خودمو رو صورتش حرکت دادم تا بیشتر لیس بزنه😮🫦 ماهرانه برام میخوردو ملچ ملوچ می‌کرد و از پشت انگشت فاکش‌رو تو سوراخ عقبم انداخته بود…#ادامه👇🏻 https://t.me/+3TXOzGg6dTtiODQ0
Hammasini ko'rsatish...
_وسط خونه لنگارو دادی بالا که چی بشه؟ میخوای بابات اخراجم کنه دختره‌ی خیره سر؟ نگاهای عصبی و خشنش دوباره رو لباس خواب سیاه رنگم زوم شده بود و دستشو با لوندی گرفتم و لای پاهام فشردم. _اروند خودت ببین چه قدر زدم بالا!خیس خیس شدم! _من بادیگارد پدرتم...داری با دم شیر بازی میکنی! بی توجه به حرفاش لباسمو در اوردم و با تن برهنه مشغول باز کردن زیپ شلوارش شدم.💦👅🔞 https://t.me/+ZFgyIFSF81BjNmI0
Hammasini ko'rsatish...
#قسمت9 #عشقبازی‌با‌دکــتر💉👨‍⚕️ چنگی به پشتش زدم وباـ سنشو تو دستم گرفتم هیکل خوبی داشت و پایین تنه توپری داشت همزمان شروع کردم به خوردن و لیس زدن گردنش اه و ناله ش بلند شده بود و حسابی حال میکرد خوابوندمش رو تخت و خیمه زدم روش از نوک پا تا پیشونیشو بوسیدم و لیس زدم که بلند گفت :وااای بسههه بکن تومممم _دا*گی شو _ویی چربش کن فقط باشه ای گفتم و وازلین اوردم و براش چرب کردم! اووف که سوراخ خوشگلی داشت تنگ هم بود. بعد اینکه چربش کردم خودمو با سوراخش تنظیم کردم و با یه حرکت کردم توش اخ بلندی گفت : ویی درد دارم چقدر کلـ، فتی! شروع به تلنـــ..ـبه زدن کردم و.... https://t.me/+TVzZ6iwIS21hYmFk https://t.me/+TVzZ6iwIS21hYmFk پارت امشبشششش 💦💦💦💦
Hammasini ko'rsatish...
#part1 -پشت کن بهشتتد بنداز بیرون ببینمش خم شدم که انگشتاشو روی بهشتم کشید -اووف چه تپل و تنگه این بهشت دلم میخاد تا صب توش تلنبه بزنم تا گشادش کنم پرتم کرد روی تخت و مردونگی کلفت و درازشو روی سوراخ تنگم فشار داد جیغی از درد کشیدم -اههه اههه خیلی کلفته سوراخم داره پاره میشه اههه بی توجه به جیغام مردونگی کلفتشو تا ته تخماش داخلم فشرد که… https://t.me/+ofYPzs29zJQ3NmZk
Hammasini ko'rsatish...
-ا‌ومم بابایی تپلم اب انداخته اومم بخورش برامم بی معطلی لای پاشو باز کردم با دیدن تپل صورتی و خیس لای پاش زبونمو روش کشیدم که اه ریزی کشید -اههه بابایی بکن توش اهییی زبونمو دور سوراخش چرخوندم و وارد تپلش کردم که از لذت…👅💦 https://t.me/+ofYPzs29zJQ3NmZk سک*س با پدربزرگ هات💦💥
Hammasini ko'rsatish...