cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

who did not become myshare

مجموعه رمان سایه فصل اول 🌾who did not become myshare🌾 درحال آپ فصل دوم🍂 Trew and the seizure of power🍂 فصل سوم 🪶death or life🐾 به قلم: nala 🎭 ژانر:گی، اروتیک ، خشن، معمایی زمان پارت گذاری هر روز

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
1 286
Obunachilar
-524 soatlar
-727 kunlar
+10830 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

00:04
Video unavailable
چند پسر که توی مسابقه پارتنریابی کراش میزنن روی چندتا مرد و سعی میکنن مخشونو بزنن...🥵💦 دستشو میگیرم و اغواگرانه روی مبل میزارمش انگشتمو روی قفسه سینه ش میکشم و زبونمو از روی خط فکش تا گردنش میکشم که هیسی میکشه و کو*نمو چنگ میزنه _نکنه با اون دوستات نقشه کشیدید که ما رو اغوا کنید آره؟ شوکه از حرفش فاصله میگیرم که روی مبل پرتم میکنه و دستشو از روی شلوار روی آلتم میزاره _با این دو سانتی میخوای منو تحریک کنی پسر کوچولو؟ پیرهنمو توی تنم جر میده و با دندون به جون نوک سینه های حساسم میوفته و همزمان انگشتای بلندشو روی دیواره های مقعدم میکشه و سعی میکنه اولین انگشتشو وارد سوراخ باکره م کنه اما با اومدن یکی از بچه ها...🔞👅 https://t.me/+3NH99zLj1YE0MmI0 https://t.me/+3NH99zLj1YE0MmI0
Hammasini ko'rsatish...
1.30 KB
ختره_حامله‌‌‌_زیر‌_شوگر‌ددیش_جر_می‌خوره🙈🙊 دراز کشید و پاهاش رو از هم باز کرد🔞❤️‍🔥 با ناله گفت: بیا بکن توم♨️ اخمی کردم و گفتم: بچه ضرر داره #داگی استایلش کرد و بعد از گذاشتن بالشت کوچیکی زیر سینه هاش رون هاش رو محکم بهم چسبوند و #آل*تم رو بین رون هاش گذاشتم و شروع به عقب جلو کردن خودم کردم💢🔴 همین طور که بین رون هاش ضربه میزدم #سوراخ نبض دارش رو انگشت میکردم و ایلیا با صدای بلند برام #ناله میکرد💦❌ https://t.me/+dVNChKMcv9k4Yzlk https://t.me/+dVNChKMcv9k4Yzlk
Hammasini ko'rsatish...
Photo unavailable
🥃﹏ گرو گان گیری و تج*اوز ...سک*س گروهی⚠️ 🥃﹏گی گی گی گی گی گی گی گی ⚠️ ║▌❗️║█║▌❕│║▌❗️║▌█❕ با حس #خیس شدن #پایین #تنم ازش فاصله گرفتم و دیدم دور #آلت-م یکم #خونی شده بدون توجه دوباره شروع کردم به #ضربه #زدن ..کم کم داشت #صداش در میومد..دوباره صورتشو تو #تخت فرو برد که متوقف شدم و دوباره کامل روش #دراز کشیدم .. 𝗛⍟𝗧 𝗛⍟𝗧 𝗛⍟𝗧🏳‍🌈💦🔞⚠️ https://t.me/+RusSBrgCcC5jZjE1 https://t.me/+RusSBrgCcC5jZjE1 ❌ منبع +¹⁸ برای افراد هـورنـی ❌
Hammasini ko'rsatish...
آیان هایبرید ریزه میزه ای که چشم یه الفای خون خـالـص رو میگیره و مجبور میشه با حـفـره تنگ و بـاکـرش نیاز هاشو برطرف کنه... 🔞💦 _بدن بکر و دست نخوردت داره دیونم میکنه امگا!! سر #عـضـو کلفت و داغ‌ش روی ورودی حفرم گذاشت و فشار داد که از درد جیغی کشیدم🔥 _اما نگران نباش امشب جوری #بـفـاکـت میدم که #سوراخت حسابی گشاد بشه ببین چطوری داری شبیه یه هـ.ـرزه عـضـوم رو قورت میدید انگار بدنت ساخته شده تا #کلفتمو راضی نگه داره....🔥💦 https://t.me/+B7vxNWeLRno2ZjM0 https://t.me/+B7vxNWeLRno2ZjM0
Hammasini ko'rsatish...
00:05
Video unavailable
#لیتل_گرل_که_به_ددیش_التماس_میکنه_بهشتشو_بخوره🍑🍼👅 زیرش داشتم پیج و تاب میخوردم سوتینمو درآورد رفت پایین‌تر بینیشو گذاشت از روی شرت رو بهشتم و بویید.🐙🌸💦 نیما:اففففف بوی توت فرنگی میدی الای این بهشتت فقط برا منه اففففف چه زود خیس کردی بیشرف .🍓💧🎀 نیما:کجاتو بخورم؟ الای:وایییی نیما تورو خدا میخوام بهشتمو... با احساس زبونش رو بهشتم از لذت جیغ کشیدم نزاشته بود حرفمو کامل بگم🥺🪷🔥 الای:آههههه نیماااا تند تررررر زبونتوووو بکن داخلمممم اههههه.🍌🍭🧸 https://t.me/+dVNChKMcv9k4Yzlk https://t.me/+dVNChKMcv9k4Yzlk #زیر_هجده_سال_جوین_نشه ❌️🔞⛔️
Hammasini ko'rsatish...
6.61 KB
00:09
Video unavailable
الفای خون خـالـص امـگای کیوت و دورگه ای رو تو سرویس گیر میندازه و با انگشت های مردونش حـفـره تـنـگش رو انـگـشـت میکنه...🔥💦 انگشتش رو روی #حـفـره امگا گزاشت و بدون اینکه واردش کنه با بدجنسی دور اون سوراخ خـیـ🍌ـس و لجز کشید... با دسته آزادش ضربه آرومی به گونه سرخ شدش زد که باعث شد اشک هاش پایین بچکه و با التماس به الفا نگاه کنه... _نوچ نوچ امگای دست و پاچلفتی من حسابی خودش رو خیس کرده... #سوراخت داره انگشتامو میبلعه😈 هقی زد که الفا بیشتر از قبل بدنش رو خم کرد و از پشت بهش چسبید و #دیـک کلفتش رو بهش مالید💦 _نمیتونم تا شب ازدواج صبر کنم... پس چطوره همین الان سوراخ تشنش رو با دیکم پر کنم امگا!...🔞💢 https://t.me/+B7vxNWeLRno2ZjM0 https://t.me/+B7vxNWeLRno2ZjM0
Hammasini ko'rsatish...
1.01 MB
پسری که برای انتقام تبدیل به کابوس برادر‌بزرگترش می‌شه و هرشب به بدترین‌ و عذاب‌آورترین شکل ممکن باهاش سکس می‌کنه و به فاکش می‌ده❌🔞چی می‌شه وقتی می‌فهمه برادرش بی‌گناهه و سال‌هاست مظلومانه و از دور عاشقشه⁉️ "خواهشا اگر دنبال رمان هایی با صحنه های خشن و خیلی باز نیستید وارد نشید‼️" https://t.me/+2JAEcqBhc3NlMDNk https://t.me/+2JAEcqBhc3NlMDNk
Hammasini ko'rsatish...
00:05
Video unavailable
تابان پسری که عاشق برادر ناتنی کوچیک‌ترش می‌شه و به اجبار هرشب بهش سرویس می‌ده😱🔥
آخرین تکه ی لباسمم توی تنم #پاره کرد و مثل یه گرگ گرسنه بهم خیره شد: _کاری می کنم امشبو هیچ وقت یادت نره #داداش!🔞 در حالی که سعی داشتم #بدن‌عریانم رو پنهون کنم روی زمین عقب عقب رفتم و نگاه پر از التماسم رو بهش دوختم اما اون بی توجه به حالم توی یه حرکت صورتم رو به دیوار چسبوند⛓💢انگشتش رو بین #شیارباسنم کشید که ناخودآگاه #آه‌بلندی از بین لب‌هام خارج شد.♨️❤️‍🔥بی قرار #زبون‌داغ‌وخیسش رو روی لاله ی گوشم حرکت داد و با صدایی که از شدت #شهوت دورگه شده بود ، لب زد: _ادای تنگارو در میاری ولی #سوراخ‌صورتی‌ و #هرزت بدجوری #خیس شده!💦‼️ https://t.me/+2JAEcqBhc3NlMDNk https://t.me/+2JAEcqBhc3NlMDNk لطفا اگه زیر سن قانونی هستید یا روحیه حساسی دارید وارد نشید❌🔞
Hammasini ko'rsatish...
68747470733a2f2f73332e616d617a6f6e6177732e636f6d2f77617474706164.mp41.23 KB
Repost from N/a
00:08
Video unavailable
پسر شیطون کلاس عاشق پسر مذهبی کلاس میشه و غافل از اینکه پشت نقاب مذهبیش یه پسر هات پنهون شده و... 😱🫠🏳‍🌈🔥 روی گردنش و پشت گردنش رو بوسیدم و لب زدم: آماده ای عزیزم؟! 🍆 سرش رو تکون داد و برگشت سمتم و با چشای خمارش نگاهم کرد و لب زد: فقط آروم باش و وحشی بازی درنیار! 🍑 خندیدم و روی صورتش رو بوسیدم و سر عضوم رو روی ورودیش مالیدم که بی اختیار باسنش رو تکون داد و آهی کشید. 🍌 مست حرکتش بودم که نفهمیدم چطوری واردش کردم! 🍒 آه عمیقی از ورود یهوییم کشیدم و به دستم که کنار سرش بود چنگ زد و گفت: آههه...اوممم...عرفانننن...لعنت بهت... 🥥 🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥🔞🔥 https://t.me/+J8kTniPXsAsxNTU0 https://t.me/+J8kTniPXsAsxNTU0
Hammasini ko'rsatish...
0.45 KB
Repost from N/a
00:05
Video unavailable
#گی_اجباری 🔥💦 به زور عقدش کرد و بهش تجاوز کرد😳👌🏳️‍🌈🔞 دستم رو روی صورتم کشیدم و #خون رو پاک کردم، #پوزخندی زدم، دستش رو پشت گردنم برد و سرم رو کشید سمت خودش، تا به خودم بجنبم لبهاش روی لبهام بود و با ولع می بوسیدم. همین الان داشتم بهش می گفتم #گورش رو گم کنه، اما دلم بوسه های بیشتری میخواست، حتی خیلی بیشتر از یه #بوسه، به دستور قلبم دستم رو پایین بردم و دکمه ی شلوارش رو باز کردم. 😱🏳️‍🌈🔞🔞 با یه حرکت دستش روی #شونه ام نشست و مجبورم کرد زیر #پاهاش زانو بزنم، با دیدن د🔞یک قد کشیده اش سرم رو برگردوندم که چونه ام رو گرفت و با #فشار دهنم رو باز کرد، بلافاصله د🔞یکش رو تا ته تو #دهنم فرو برد. اینبار قانون این زندگی هرچی من بگمه. نفسم رفت، دلم میخواست با عمق وجودم عُق بزنم اما دهنم پر بود. رابطه و ازدواج اجباری با یه ترنس💦🔥 https://t.me/+RwEoraXQCHJjZTg0 https://t.me/+RwEoraXQCHJjZTg0
Hammasini ko'rsatish...
253435249_1943352022502747_3965245300401066398_n.mp41.71 KB