cookie

Sizning foydalanuvchi tajribangizni yaxshilash uchun cookie-lardan foydalanamiz. Barchasini qabul qiling», bosing, cookie-lardan foydalanilishiga rozilik bildirishingiz talab qilinadi.

avatar

حنام⚘️

Ko'proq ko'rsatish
Reklama postlari
1 602
Obunachilar
-224 soatlar
-217 kunlar
-13130 kunlar

Ma'lumot yuklanmoqda...

Obunachilar o'sish tezligi

Ma'lumot yuklanmoqda...

آدم‌ها از نداشتن و نرسیدن می‌ترسند. ترس من از چیز‌هاییست که در دل پنهان شده‌اند و دست نخورده‌اند. #حنام
Hammasini ko'rsatish...
7
00:59
Video unavailableShow in Telegram
سعدی در روسیه
Hammasini ko'rsatish...
15.04 MB
12
وقتی کسی برای یه آدم امید می‌سازه و خودش تا ته اون مسیری که ساخته، کنارش می‌مونه؛ هم‌پای اون غصه می‌خوره، هم‌پای اونم شادی می‌کنه به دوتا چیز رسیده یه آدم زنده بوجود آورده و مادری کرده و خودشو کامل شناخته #حنام
Hammasini ko'rsatish...
11
Photo unavailableShow in Telegram
#صبح_بخیر
Hammasini ko'rsatish...
15
کاش می‌شد هر دو به قلب من سفر کنیم آنجا برای دوست داشتنت خانه‌ای امن است. #حنام
Hammasini ko'rsatish...
12
لطفا برای پست‌ها ری‌اکشن بذارید. ممنون🩵
Hammasini ko'rsatish...
9
شاید هر یک از ما در این دنیا نه از کسی طلبکاریم و نه به کسی بدهکار شاید تنها فردی که باید به دادش برسیم خودمان است. باید خودمان را بشناسیم و بسازیم. #حنام
Hammasini ko'rsatish...
13
Photo unavailableShow in Telegram
در من خانه‌ایست که...
Hammasini ko'rsatish...
9
Photo unavailableShow in Telegram
#صبح_بخیر
Hammasini ko'rsatish...
11
راه درازی در پیش دارم، دلم دور شدنی  میخواهد آنقدر بزرگ که فراموش کنم کجا هستم. منی با من بیگانه؛ خودش را به من معرفی کند و از نو بگوید و من نشناسمش، شاید چون از نو متولد شده به جا نیاوردم. چقدر غمینم وقتی چمدانم را بسته ام اما حتی یک نفر را ندارم تا با او خداحافظی کنم و او بگوید به امید دیدار. تنها دو عکس مانده به یادگار در چمدانم؛ دارا و ندار به ساز چرخ گردون می رقصم. شاید سحرگاه غربت چشمانم نمناک شد و یا غروبی با یاد بندرگاه وطن‌ در آب های مهاجر غم هجرت را با خیال نوای نیهمبونی  به چرخش چرخ چاچی پایکوبی کردم  و فریاد زدم  خداحافظ وطن. #نیلوفر_فرهنگ
Hammasini ko'rsatish...
8 4