پـرّنــسـسـ🍓HOT🔥

-مامی من ک.ص میخوام داشتم غذا میخوردم و با حس انگشتای داغش لای پام چشمام گرد شد جلوی پدر و مادرم داشتم ک.صم رو میمالید قاشق رو از دستی انداختم و با ابرو اشاره کردم بره زیر میز سریع ببخشیدی گفت و زیر میز رفت و دامنم رو بالا زد و زبون داغش که به خیسی لای پام کشیده شد آه بلندی کشیدم و نگاه بابام بهم افتاد...🔞💦 https://t.me/+FFdXteJLDBM2MGNk پسره برای شوگر مامیش زیر میز ک.ص خوری میکنه🙊🦦💦

رمان اروتیک مخصوص بزرگسالا⚠️🔞👇 - تف به من که سایز سینه‌ی زنمم بلد نیستم!. بیا جلو ببینم. دخترک با اخم جلو رفت و شاهکار با عصبانیت سینه هایش را چنگ. - هوی یابو چکار می‌کنی! شاهکار با اخم تنش را به دیوار چسباند. - نگو که زن اجباری من سایز سینه هاش ۸۵ بوده و من غافل بودم ازش.. انقد گل و گشاد میپوشی هیچی ندیدم. چشمهای تابان ترسید و شاهکار سر در گردنش برد. - مهمونی کنسله کوچولو، امشبم سایزت جا به جا میشه فردا برات یه ست سک*سی می‌گیرم عروسک!⛔️💦 https://t.me/+Umom31hS3w5iZTU0

-مامی من ک.ص میخوام داشتم غذا میخوردم و با حس انگشتای داغش لای پام چشمام گرد شد جلوی پدر و مادرم داشتم ک.صم رو میمالید قاشق رو از دستی انداختم و با ابرو اشاره کردم بره زیر میز سریع ببخشیدی گفت و زیر میز رفت و دامنم رو بالا زد و زبون داغش که به خیسی لای پام کشیده شد آه بلندی کشیدم و نگاه بابام بهم افتاد...🔞💦 https://t.me/+FFdXteJLDBM2MGNk پسره برای شوگر مامیش زیر میز ک.ص خوری میکنه🙊🦦💦

رمان اروتیک مخصوص بزرگسالا⚠️🔞👇 - تف به من که سایز سینه‌ی زنمم بلد نیستم!. بیا جلو ببینم. دخترک با اخم جلو رفت و شاهکار با عصبانیت سینه هایش را چنگ. - هوی یابو چکار می‌کنی! شاهکار با اخم تنش را به دیوار چسباند. - نگو که زن اجباری من سایز سینه هاش ۸۵ بوده و من غافل بودم ازش.. انقد گل و گشاد میپوشی هیچی ندیدم. چشمهای تابان ترسید و شاهکار سر در گردنش برد. - مهمونی کنسله کوچولو، امشبم سایزت جا به جا میشه فردا برات یه ست سک*سی می‌گیرم عروسک!⛔️💦 https://t.me/+Umom31hS3w5iZTU0

خوش اومدید قشنگام🎀❤️‍🔥 پارت امروزمون 🪁 ریپلای پارت اول🍒🌈 https://t.me/c/1735139652/9

-مامی من ک.ص میخوام داشتم غذا میخوردم و با حس انگشتای داغش لای پام چشمام گرد شد جلوی پدر و مادرم داشتم ک.صم رو میمالید قاشق رو از دستی انداختم و با ابرو اشاره کردم بره زیر میز سریع ببخشیدی گفت و زیر میز رفت و دامنم رو بالا زد و زبون داغش که به خیسی لای پام کشیده شد آه بلندی کشیدم و نگاه بابام بهم افتاد...🔞💦 https://t.me/+FFdXteJLDBM2MGNk پسره برای شوگر مامیش زیر میز ک.ص خوری میکنه🙊🦦💦

آیلین یه دختر هات و هورنیه که مردای پولدار رو با بدن سکسیش اغوا میکنه و اونارو تشنه تا لب چشمه میبره و برمیگردونه اما یه شب که با رفیقش شبنم تصمیم میگیرن رفیق باباشو اغوا کنن رفیق باباش ترتیب جفتشونو میده و ارضاشون میکنه آیلین هم از اون شب به پارسا رفیق پدرش دل میبنده تا....🔞💦 https://t.me/+Iwf5jkusbSA2YWNk

_دوتا راه بیشتر نداری یا بری زیر #عربا گاییده بشی یا تمام و کمال در اختیار من باشی. حرکت دستش روی کلفتم پاهامو داشت سست می کرد باورم نمیشد با حرکت دست یه مرد داشتم وا می دادم... _من همجنسگرا نیستم _تو بغل من باشی بهتره یا هر روز بهت #تجاوز کنن؟ لای پامو توی دستش گرفت و فشاری داد که چشمام #سیاهی رفت و... https://t.me/+LL8M34_HuNdkZGI8 می خواستن منو به عنوان برده ی جنسی به عربستان بفرستن، مردی که قبلا نجاتم داده بود دوباره سر رسید ولی اینبار با شرطی که گذاشت... پیشنهاد ویژه ی نویسنده💦🔥 #گی_مافیایی🔞 https://t.me/+LL8M34_HuNdkZGI8

گی🏳‍🌈 هات💦 خشن⚔ مافیایی⛓ آشوب یه پسر شر و شوره که چشم مرد مافیای خطرناک و دختر بزرگترین قاچاقچی رو میگیره. آشوب خودشو از دام مانیا نجات میده که گیر آتش می افته و... _دوتا راه بیشتر نداری یا بری زیر #عربا گاییده بشی یا تمام و کمال در اختیار من باشی.♨️❌💯 حرکت دستش روی ک‌یرم پاهامو داشت سست می کرد باورم نمیشد با حرکت دست یه مرد داشتم وا می دادم... _من کو*نی نیستم _کو*نی من باشی بهتره یا هر روز بهت #تجاوز کنن⁉️ تخمامو توی دستش گرفت و فشاری داد که چشمام #سیاهی رفت و... https://t.me/+LL8M34_HuNdkZGI8 می خواستن منو به عنوان برده ی جنسی به عربستان بفرستن، مردی که قبلا نجاتم داده بود دوباره سر رسید ولی اینبار با شرطی که گذاشت... با شورت اضافه وارد بشید💦🔥