سووَشون
گاهی خودم رو خانم ویتوری صدا میزنم. دختری نوزدهساله و سرگردون. دوست دارم توی یکی از روستاهای انگلیس زندگی کنم. https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-830703-4zdF2wU
Ko'proq ko'rsatish233
Obunachilar
+124 soatlar
-77 kunlar
-530 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
هیئت و محرم امسال رنگ و بوی پارسال را نداشت برایم. شاید چون نصفش را نبودم و نصف دیگر هم در خستگی و خلسهی بعد از پایان امتحانات گذشت. امروز صبح تنها در خانه، ساعت نه و نیم بیدار شدم. نسکافه درست کردم و موهایم را شانه زدم. کولر را که خاموش شده بود روشن کردم و احساس نور گرم آفتاب که روی فرش سالن افتاده بود، در تضاد با سرمای خنک کولر لذتبخش بود. یک کت مشکی پوشیدم و وقتی از خانه بیرون زدم، دستههای مختلف را میدیدم که به سمت محلهی مادری صف کشیدهاند. آفتاب به فرق سرم میتابید و در صفحهی سیاه و خاموش گوشی، صورت بیرنگم مشخص بود. صبر کردم. صدای طبلها را میشنیدم. فلانی را میدیدم که شربت پخش میکند، یکی دیگر کیک. من هم بین جمعیتی که نمی شناختمشان قرار گرفته بودم تا در آخر بتوانم پشت زنجیرزنان حرکت کنم و از گوشه خودم را سمت کوچهی مادربزرگ برسانم. یکی از گرمترین تصویرهایی که من در این روزها دوست دارم تماشای دستههای مختلف، چهرههای آشنا، صدای طبلها و شلوغیهای محل است. امروز بسیار گرم بود و صورت بیرنگم کمکم سرخ شد و گونههایم تبدار شد.
👍 2
Boshqa reja tanlang
Joriy rejangiz faqat 5 ta kanal uchun analitika imkoniyatini beradi. Ko'proq olish uchun, iltimos, boshqa reja tanlang.