[پنبه]

اصلا از دیدن عکسا شرم نیابتی‌م می‌شه :))

چرا حالا تو قاجار همه‌ی زنا سکینه سه پستون بودن و لباسای داغون و تو پهلوی همه لاغر و شیک شدن؟

توییتر رو باز می‌کنی عکسای قاجاریه که می‌ریزه رو سر و صورتت!

یه حرکت از امتحان تربیت‌بدنی‌م مونده بود که عقده‌ای خانوم هفته‌ی پیش نگرفت و گفت هفته‌ی بعد بیاید. (چون از بقیه قرار بود فرداش بگیره و از ماچندنفر نمی‌شد یه روز زودتر بگیره☺️) دیروز رفتم و چون نمی‌تونم گرم کنم یه جوری بدنم کوفته شده که باهربار نشستن و پاشدن انگاری خنجر می‌کنن تو پا و کمر و کونم. یعنی به حق همین وقت عزیز فلج بشی زن که با بچه‌های مردم اینجوری می‌کنی.

انقدر فکر کردم برای ناهار چیکار کنم که اگه همون اول پاشده بودم قورمه سبزی گذاشته بودم، الان آماده بود. ولی خب منم و یه تن‌ماهی و برنجی که باید بذارم و ناهار و شامی که ندارم.👍🏻

تاکی‌کارد هم بود بچه‌م. همش رو ۱۷۰ تا بود. استرس اونم می‌کشیدم تو خواب.🥲🤣

چرا چرت‌ و پرت‌هام رو share می‌کنید؟ به کی؟ به کجا؟

بعد اصلا بیمارستانی که ما می‌ریم و تو خوابم هم اونجا بودم، اتاق‌های بلوک‌ زایمانش برای هرمریض جداست و کسی، کس دیگه رو نمی‌بینه و از اول توی اتاق خودشه تا بزاد و بره بخش. بعد دوباره ناخوداگاهم برای زجر دادن بیشترم یه تخت دیگه هم روبروم توی اتاقم گذاشته بود که اون مریض و همراهش اول تا آخر همه چیز رو دیدن.🤦🏻‍♀️

بعد دقت کردم، وقتی مثلا یک‌بار ۷ صبح بیدارشدم و‌ خوابیدم، خواب‌هایی که بعدش می‌بینم کسشعرپرومکسه.🤦🏻‍♀️