دلــــــℳεŋبــــر👩❤️💋👨
عمارت خانوم بزرگ💥 تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 هیچگونه تبلیغ غیراخلاقی، پیشبینی و شرط بندی داخل این کانال درج نمیشه🌹
Ko'proq ko'rsatishMamlakat belgilanmaganTil belgilanmaganToif belgilanmagan
3 088
Obunachilar
Ma'lumot yo'q24 soatlar
Ma'lumot yo'q7 kunlar
Ma'lumot yo'q30 kunlar
- Kanalning o'sishi
- Post qamrovi
- ER - jalb qilish nisbati
Ma'lumot yuklanmoqda...
Obunachilar o'sish tezligi
Ma'lumot yuklanmoqda...
Photo unavailable
♥️
بهترین لحظاتِ من
در کنار تو سپری میشه
98200
Photo unavailable
موفقیت پایان کار نیست،
شکست هم نابودکننده نیست؛
فقط یک چیز اهمیت دارد
و آن شجاعتِ ادامهدادن است.
- وینستون چرچیل
| ☀️ صبح بخیر
90100
00:16
Video unavailable
در سکوت صبح
نقش رویاهایت را
به تصویر بکش
ایمانداشته باش به خدایی
که نا امید نمی کند
و رحتمش بی پایان است
.
ظهر بخیر❤️
243236445_109000078211222_6976468644817933861_n.mp43.28 MB
99410
#قسمت363
#عمارتخانومبزرگ♥️
درست می گفت.
باید خوب فکر می کردم
_ باید خوب فکرام رو بکنم
_ آره. دقیقا.. منم حرفم اینه
عجولانه تصمیم نگیر.
که بعدش بخوای پشیمون بشی.
راه طولانیه.
رفت و آمد سخته.
ارتباطت کم و حتی قطع میشه
خب فکر کن و بعد تصمیم بگیر.
_ باشه. مرسی بابت راهنمایی هات رقیه.
_ خواهش می کنم. حالا میای بشینیم یکم درس بخونیم؟
دلم واسه کتاب هام هم تنگ شده بود.
_ بریم.
***
تصمیمم رو بالاخره گرفتم.
می رفتم عمارت.
می خواستم تنها باشم
با خودم خلوت کنم.
تو دشت های اونجا واسه خودم بچرخم
و تفریح کنم حتی!
تا اون موقع تکلیف آتاش آن با زنش روشن می شد .
بهترین کار همین بود.
اگه دور می شدم، آتاش هم می تونست بهتر تصمیم بگیره
88110
Photo unavailable
♥️
عشق،
دل به دريا زدن است، بى كشتى
96520
Photo unavailable
♥️
دلم براے بوییدنِ
یک ممنوعه شیرین
تا خود بهشت
هوس سیب دارد ...
95340
00:42
Video unavailable
♥️
چقدر زیبا میخندی
با وجود اینکه
در درونت درد بزرگی نهفته است
Gifybot.mp41.29 MB
99210
#قسمت362
#عمارتخانومبزرگ♥️
دلم گرفت. راست می گفت.
رقیه تو اوون سال ها همش پیشم بود.
هروقت دلم می گرفت. هروقت نیاز به کمک داشتم
هروقت از تنهایی و خونه نشینی خسته می شدم
همیشه بود.
اما توی عمارت دیگه نبود.
نمی دونستم باید چی کار کنم
رفتن رو ترجیح می دادم یا موندن رو.
کدومش درست بود؟
کلافه گفتم : نمی دونم رقیه. گیجم.
منگم. موندم چی کار کنم؟
رقیه آهی کشید و گفت :
راستش منم نمی دونم چی بهت بگم.
می ترسم بگم برو، خوب نشه.
بگم بمون، بدتر شه. این تویی که باید تصمیم بگیری چی کار کنی
اگه می تونی با تنهایی کنار بیای برو
چون این رفتن موقته
حداقل باعث میشه از آتاش دور باشی تا هی سراغت نیاد و پیله نشه
ولی خب رفتنت مساویه با تنها شدن
با دلتنگی.
با جاموندن از درس ها!
95330
01:01
Video unavailable
درگیر عشق تو شدم... ♥️
241280725_2971619736383384_8122792836483672673_n.mp41.61 MB
1 43220