cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

مُت ِجاوز💦 هات

حتی اسپنک زدناتم ارضام می کنه💦🩸 رمان متجاوز هات🍓 ژانر:عاشقانه،آروتیک

Більше
Рекламні дописи
7 371
Підписники
-5124 години
+997 днів
+1 52530 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

دستمو توی شلوارش بردم و خیسی لای پاش رو لمس کردم: - چقدر خیس کردی واسم شفق... - کیانا توروخدا دستتو بیار بیرون معلم ریاضی حواسش هست یه وقت مارو میبینه... خودم رو بهش نزدیک کردم و زیر گوشش زمزمه کردم: _ هیشش... نترس. تا زنگ تفریح کلی زمان داریم میتونم دو سه دور آبتو بیارم و ارضات کنم فقط پاهاتو باز کن. ترسیده پاهاش رو کمی باز کرد که من بیشتر دستمو داخل بردم و سوراخ خیس و داغش رو لمس کردم: _ آه و ناله‌ات رو کنترل کن اینو گفتم و انگشتمو آروم وارد سوراخ تنگش کردم که بی طاقت آه بلندی کشید. نگاه همه همکلاسی‌هامون و معلم ریاضی به ته کلاس افتاد... جایی که ما نشسته بودیم. _ کیانا و شفق... اونجا چه خبره؟ شروع کردم انگشتم رو توی سوراخ شفق عقب و جلو کردن و.... https://t.me/+3ZNpnRh0CmNhYzVh
Показати все...
من بهتر ک.صتو میخورم یا دوست پسرت شفق؟💦👅 -آههه کیان ....آخ تو زبونت خیلی داغه کاشکی ک.یرم داشتی خشن سیلی به ک.ص خیسش زدم که جیغ بلندی کشید - سوراخت میخاره جنده کوچولو دلت ک.یر میخواد؟ نیشخندی زدم و بزرگترین سایز دیلدو کمری رو بستم و تو دستم تابش دادم که ترسیده عقب رفت و با رنگ پریده پرسید: - کیا....کیان این چیه؟؟؟ - دیلدوئه خوشگلم میخوام جوری جرت بدم که قشنگ خارش ک.صت برطرف بشه😱❌ وحشت زده خواست فرار کنه که نوک دیلدو رو روی سوراخش تنظیم کردم و یه ضرب توش هل دادم که نفس رفت و خون..... https://t.me/+3ZNpnRh0CmNhYzVh دختر هورنی که به دوست دخترش میگه کاشکی ک.یر داشتی .....🚫‼️
Показати все...
_ چه کلفت و بز ... نذاشتم ادامه حرفش رو بزنه و پر فشار مردو*.نگیم رو داخل دهنش کردم که اون یکی هم شروع به لیسیدن تخم هام کرد. آخ رو ابرا بودم ...! من رو روی تخت دو نفره داخل اتاق پرت کردند و یکیشون کی*.رم رو بین پاهاش تنطیم کرد و خودش رو تا واردم کرد که صدای نالش بلند شد! اون دوتای دیگه م*.مه هاشون رو بهم مالوندن و لب های همو بوسیدن و یکیشون بهم نزدیک شد و لبم رو بوسید و بعد روی صورتم نشست که شروع به لیسیدن ک*.صش کردم ...👅💦 https://t.me/+dRArf5g1aOYxMDc0 پسره می ره تو پارتی و با سه تا دختر سکس همزمان میکنه ...🔞❌
Показати все...
🔞خـانـومـ روانـشـنـاسـ🔞

انقدر گردنشو بخوری که دستت به بهشت کوچولوش رسید انگشتات خیسیشو حس کنه🫦💦 رمان: #خانوم_روانشناس🔞🔥 #عاشقانه #بزرگسال #روانشناسی😈💦 نویسنده: #بانوی_طلایی_F رمان های کاملم @novel_bano P1

https://t.me/c/1788962313/12

ماشـ🏎ـین سکـ💦ـسی #part5 #ک*ص و کو*ن صورتی و آبدارمو از پشت انداخته بودم بیرون و خم شدم تا تایر ماشین رالی مرد #ک*یرکلفت مسابقه رو تعمیر کنم که با حس #ک*یر گنده اش دم #ک*صم حش‍*‍ری خندیدم و یهو تا ته ت*خماش توی #ک*صم فرو کرد و وحشیانه شروع کرد به تلمبه زدن و کوبیدن #ک**یرش👅💦 _آهههه اووف جنده‌ی مکانیکی آههه زیر #ک**یرکلفتم حال میکنی آهههه اووف... با لذت و شهوت به ماشین رالی سکسیش کوبیده میشدم که یهو پامو داد بالا و ک*ص صورتیمو بیرون انداخت که با دیدن مربی درحال جق زدن....💦💦 https://t.me/+5IzBNUfk1R5iYjg0
Показати все...
👍 1
- لای سینه هات بوی فلفل میده. دستمو روی سینه هام گذاشتم. - من؟ نمیدونم اقا. اخماشو توی هم کشید. - میخوای دهن منو بسوزونی پدر سگ؟ ترسیده نگاهش کردم که رونمو چنگ زد و دم گوشم غرید. - یه سوزوندنی نشونت بدم. دستش لای پام رفت و... https://t.me/+1o_hM6wVhHxmZTE8 ❌💦رابطه هات فرمانده جنگ و دختر فلفل فروش👅
Показати все...
ماشـ🏎ـین سکـ💦ـسی #part5 #ک*ص و کو*ن صورتی و آبدارمو از پشت انداخته بودم بیرون و خم شدم تا تایر ماشین رالی مرد #ک*یرکلفت مسابقه رو تعمیر کنم که با حس #ک*یر گنده اش دم #ک*صم حش‍*‍ری خندیدم و یهو تا ته ت*خماش توی #ک*صم فرو کرد و وحشیانه شروع کرد به تلمبه زدن و کوبیدن #ک**یرش👅💦 _آهههه اووف جنده‌ی مکانیکی آههه زیر #ک**یرکلفتم حال میکنی آهههه اووف... با لذت و شهوت به ماشین رالی سکسیش کوبیده میشدم که یهو پامو داد بالا و ک*ص صورتیمو بیرون انداخت که با دیدن مربی درحال جق زدن....💦💦 https://t.me/+5IzBNUfk1R5iYjg0
Показати все...
ماشـ🏎ـین سکـ💦ـسی #part5 #ک*ص و کو*ن صورتی و آبدارمو از پشت انداخته بودم بیرون و خم شدم تا تایر ماشین رالی مرد #ک*یرکلفت مسابقه رو تعمیر کنم که با حس #ک*یر گنده اش دم #ک*صم حش‍*‍ری خندیدم و یهو تا ته ت*خماش توی #ک*صم فرو کرد و وحشیانه شروع کرد به تلمبه زدن و کوبیدن #ک**یرش👅💦 _آهههه اووف جنده‌ی مکانیکی آههه زیر #ک**یرکلفتم حال میکنی آهههه اووف... با لذت و شهوت به ماشین رالی سکسیش کوبیده میشدم که یهو پامو داد بالا و ک*ص صورتیمو بیرون انداخت که با دیدن مربی درحال جق زدن....💦💦 https://t.me/+5IzBNUfk1R5iYjg0
Показати все...
کانال VIP رمان جنجالی #متجاوز_هات افتتاح شد💦😁 اگه میخواید رمان رو جلوتر و خیلی زود تر از کانال اصلی تموم کنید فقط با مبلغ #سی_تومن می تونید وارد کانال VIP بشید🔥💋 راستی تو کانال وی ای پی هفته ای بیش تر از دوبرابر کانال اصلی پارت داریم😜 برای گرفتن شماره کارت به ادمینم پیام بدید @newwginnn
Показати все...
#part38 از رودخونه بیرون اومدم لخت لخت بودم از به.شتم آب می‌چکید و نوک پستون هام سیخ شده بودن.. حشری شده بودم و زده بودم بالا روی شن ها به پهلو دراز کشیدم و یکی از پاهامو بالا بردم چهارتا از انگشتامو توی به.شتم فرستادم و مشغول جق زدن شدم _اههه..اههههه اوممم کاشکی الان یه کلفت بود به.شتمو جرمیداد اومم اههه با فرو رفتن چیزی کلفت و بزرگ توی ک..ونم چشم هام از شدت درد و لذت بسته شد دست های بزرگ و مردونه ایی دور دهنم حلقه شد و درحالی که جلوی دهنم رو گرفته بود تندتند توی ک..ونم تلمبه میزد _اخخخ عجب به.شت نابی توی جنگل تور کردم اههه اخخ https://t.me/+-fbdTZsQ0j1mNGI0
Показати все...
👍 2
#part38 از رودخونه بیرون اومدم لخت لخت بودم از به.شتم آب می‌چکید و نوک پستون هام سیخ شده بودن.. حشری شده بودم و زده بودم بالا روی شن ها به پهلو دراز کشیدم و یکی از پاهامو بالا بردم چهارتا از انگشتامو توی به.شتم فرستادم و مشغول جق زدن شدم _اههه..اههههه اوممم کاشکی الان یه کلفت بود به.شتمو جرمیداد اومم اههه با فرو رفتن چیزی کلفت و بزرگ توی ک..ونم چشم هام از شدت درد و لذت بسته شد دست های بزرگ و مردونه ایی دور دهنم حلقه شد و درحالی که جلوی دهنم رو گرفته بود تندتند توی ک..ونم تلمبه میزد _اخخخ عجب به.شت نابی توی جنگل تور کردم اههه اخخ https://t.me/+-fbdTZsQ0j1mNGI0
Показати все...