شایار
A man with no nation کپی نکن فور کن تبلیغات: @shin_tab پیامرسان: @shayaarbot
Більше7 927
Підписники
-8624 години
+3947 днів
+89330 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
Repost from N/a
تا حالا اصن عاشق نشدم ولی اینارو میخونم چرا گریه میکنم
چته دختر وا
شاید بگید منظورش این بوده حس امنیت میدم! ولی خب اینجوری نبود چون وقتی آخرین بار کشیدم از خیابون ردش کردم به حالت شوخی و گلایه رو به رفیق سومی که باهامون بود گفت این شایا هم مث مامان باباهاس... 『من بالا اشتباه نوشتم :)』
💔 3
من یه دختری رو دوس داشتم حسش مث بچم بود یجورایی...مثلا رفیق بودیم...
وقتی داشت از جاده رد میشد بدو ردش میکردم یا دستش میگرفتم میکشیدم سریع برسه جای امن خیالم راحت بشه...
یبار برگشت بهم گفت تو مث مامان باباهایی...منظورش این بود که کسالت باری :)
💔 7❤🔥 1
بچه ها شرمنده من یکم مودم بهم ریخته...
شبتون بخیر شاید فردا کلا تل نیام پیامتون آنلاین بشم چک میکنم 🖤
شبتون بخیر
ولی من با یبار نه شنیدن نا امید نمیشم
دفعه بعدی که من تو رو از خودت میخوام
و قراره تو صورتم نه بگی میخوام واسه آخرین بار به چشمات خیره شم واسه هر خوب و بدش و هر حسی که هست...
💔 5
واقعا دوس دارم بدونم چرا هیچوقت ازم خوششون نمیومد؟ من قشنگ اینو حسش میکردم شاید چون اصلا آدم باحالی نیستم؟!
شایدم شبیه آدم پیرام؟
هیچوقت از اونا نبودم که تو چشمن یا اون پُر سر صداعه نبودم اونی که جمع رو گرم میکرد نبودم فقط سرم تو کار خودم بود یگوشه بودم تو خودم البته خب دوستیابیم ضعیف بودا...
کاش حداقل وقتی ازشون میپرسیدم میگفتن چه حسی درباره م داشتن اما متاسفانه هیچوقت جواب درستی نگرفتم.
💔 5
ولی امشب فهمیدم بچه های باشگاهی که کنار کشیده بودن و منم یجورایی بخاطر اونا و خودم کنار کشیده بودم برگشتن سر تمرین :)
همونا که پشت شون میگفتن حاشیه ای ها...
ولی خب من قرار نیس دیگه هیچوقت برگردم.
شاید باشگاه واقعی من اونجایی بود که قبولم داشتن... یا رفیقم بودن...که هیچکدومش نبود...
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.