خـوانش بـلاگ | بهـراد بیژنپـور
نخستین گام در راه درست اندیشیدن، رها شدن از پیروی کورکورانه است! مطالب کانال: تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، کتاب، کتاب ممنوعه، کتاب صوتی، پادکست، مستند، فیلمهای مطرح سینمایی، نقد ادیان برای تهیهی کتابهای ممنوعهی چاپی از طریق اینستاگرام اقدام نمایید.
Більше359
Підписники
+524 години
-3857 днів
-40530 днів
- Підписники
- Перегляди допису
- ER - коефіцієнт залучення
Триває завантаження даних...
Приріст підписників
Триває завантаження даних...
00:05
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🟢🟠 رســوایی
اینکه از قویترین و خطرناکترین نیروهای داخلی حکومت و نیروهای ناخودآگاه، یعنی ترس و نفرت، از دیگر کشورها، برای حضور مردم در انتخابات استفاده کردید و باز هم رسوا شدید، مفهومش اینه که حمایتِ روح ماکیاولی رو هم از دست دادید. درسته که اون بزرگوار به "هنر اعمال حفظ قدرت" توجه اساسی داشت، ولی بر خلاف رفتار توتالیترها، به جلب مشروعیت و تکیه بر اعتماد مردم هم اهمیت میداد. جالبه بدونید در خرداد توفانی 88 که ( جنگ میرحسین و احمدینژاد بود ) این دو نفر در تیر 1403 هیچکدام رأی ندادند و متوجه عمق فاجعه شدهاند ، اما هنوز این نسلٕ غیور از ترس جلیلی به بغل پزشکیان بیفتیم منقرض نشدهاند ، با صراحت اعلام میکنم دور دوم انتخابات اگر مشارکت پایین بیاید و چشمگیر باشد کار جمهوری اسلامی تمام است چه با جلیلی چه با پزشکیان! اما بازی همان ورق قبلی ست امیدوارم ذهن عوامگرایی متحول بشود خیلیها از ترس دندان گرگ زیر ساتور قصاب پناه میگیرند.
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
8.30 KB
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🤬کسانی که جلوی بیمارستان در آمریکا نعره میزدند که شاه بیمار را به ما بدهید تا اعدامش کنیم برای ما معلم اخلاق شدند!
فقط خفه شید حرومیای آدمخوار...
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
🟢تخمینِ «آمار واقعی»
⭕ جدا از حضور پررنگ جنبش تحریم در این چند دوره در ماهوارهها و فضای مجازی و حضور اکثریت ملت در این محیط، نه صداوسیما و فشار اقتصادی فوقالعاده در طی این سالها و خشونتهای شدید در جنبش مهسا و مناظرات ضعیف و شعارهای سطحی و سرد و مشابه، نکته اینجاست که حکومتی که آمار فوتیهای کرونا را به دروغ تا نصف کاهش داده تا از فشار افکار عمومی بر خود بکاهد برای چنین موضوع مهمتری که مربوط به «مشروعیت نظام» است و اساسِ مالهکشی و سرکوب نرمِ احمد زیدآبادیها در داخل و ظریفها در خارج خواهد بود تا به عدد ۴۰ نزدیک بماند، ۲ برابر کردن آمارها، چیزی عجیبی بهنظر نمیرسید؛ خصوصا اگر به ۱۰۰ برابر کردن آمار در قانون اساسی و دو مورد دیگر از آمارسازیهای فجیع (یکیشان برای رفراندم ج.ا) که رئیس مرکز آمار اول انقلاب بیان کرده، رجوع کنیم. از اینجهت بود که گمان ما این بود که آمار مشارکت زیر ۲۰ درصد و تحریم و عدم رأی حدودا ۸۰ درصد بوده. با توجه به رسوایی مضرب ۳ بودن که کاشف بعمل آمده، آمارسازی بشکل فجیعی مبتدیانه انجام شده و احتمالا مشارکت بین ۱۳.۳ تا نهایتا ۲۶.۶ (۲/۳ رسمی) بوده.
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
09:54
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🔴 تأثیر قمر در عقرب بر انسان
واقعیت یا خرافه؟
#علم
#خرافات
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
تاثیر_قمر_در_عقرب_بر_انسان:_واقعیت_یا_خرافه؟.mp412.47 MB
🔴 رژهی پروپاگاندا تا تسخیر واقعیت
اگر فساد به معنای تباهی است، یکی از بدترین فسادهایی که میتواند به جان اجتماعی سیاسی بیفتند «پروپاگاندا»ست، زیرا پروپاگاندا دقیقاً کاری میکند که بگندد نمک!
پروپاگاندا در سادهترین معنا، بهمعنای تبلیغات سیاسی است. در این نوشتار میخواهم شرح دهم چگونه پروپاگاندا حرکت خزندهی خود را آغاز میکند و چگونه منزل به منزل، سنگربهسنگر و شهربهشهر فتحناشدنیترین چیزها را فتح میکند تا جایی که در نهایت «جایگزین واقعیت» میشود.
پروپاگاندا موذیترین دشمن جامعه است، زیرا در ابتدا اصلاً چیز خطرناکی بهنظر نمیرسد. حتی بسیار طبیعی بهنظر میرسد که هر حزب و هر جریان سیاسی ایدهها و اهداف خود را تبلیغ کند، اما هیجان و شوری که پروپاگاندا ایجاد میکند افیونی است، رفتهرفته پیکر جامعه را گرفتار میکند و توهماتی به ذهن جامعهی افیونزده میاندازد که هیچش علاج نیست. درست همانگونه که افیونیشدن یک جسم سالم مراحلی دارد، پروپاگاندازدگیِ یک اجتماع سیاسی نیز مراحلی دارد و یکشبه رخ نمیدهد.
اما هرچه هست، مسیر خطرناکی که ممکن است رخ دهد این است که پروپاگاندا از مرحلهی ابلاغ یک ایدهی سیاسی رفتهرفته به جایی برسد که جایگزین واقعیت شود:
گام نخست مرحلهی بهنظر بیخطرِ ابلاغ یک باور سیاسیـاجتماعی است. در مرحلهی بعد این ابلاغ چنان فراگیر میشود که به «خبر» تبدیل میشود. در مرحلهی بعد، همان خبرهایی که در اصل گزارههای پروپاگاندیستی بود، دستمایهی «تفسیر و تحلیل» امور و واقعیت میشود. با فراگیریِ تحلیل پروپاگاندیستی واقعیت دیگر آنگونه که هست بیان نمیشود. این مرحلهای است که «حقیقت» نابود میشود. «حقیقت» بهمعنای «بازنمایی عینی واقعیت» است. اگر خبر، تحلیل و تفسیر کاری کند که واقعیت دیگر بازنمایی درستی نداشته باشد، واقعیت هنوز سر جایش هست، اما حقیقت دیگر نابود شده است. واقعیت تنها بهصورت تکهوپاره و فقط برای اینکه تأییدکنندهی دروغ پروپاگاندا باشد بازنمایی میشود. اما همچنان واقعیت در جایی در دنیای بیرون وجود دارد.
اما واپسین مرحله، خطرناکترین مرحله است و این زمانی است که پروپاگاندا کاملاً جایگزین واقعیت میشود. این مرحله کمتر پیش میآید، زیرا به سازوکاری توتالیتر نیاز دارد و برای ایجاد آن به عواملی فراتر از پروپاگاندا ــ همانا به ارعاب فراگیر ــ نیاز است. و اینچنین پروپاگاندا جایگزین واقعیت میشود. بگذارید در مثالی خیالی کل این فرایند را نشان دهم:
فرض کنیم مسئله تولید صنعتی است. گام اول پروپاگاندا، در آن مرحلهی محقر و حتی مشروع خود، این است که بگوید: تنها فلان نظام سیاسی یا فلان حزب با ایجاد فلان ساختار در جامعه میتواند بیشترین تولید صنعتی را داشته باشد. تا اینجا هیچ چیز هولناک یا زیانباری وجود دارد. در مرحلهی بعد «خبرسازی» شروع میشود. اطلاعات به نوعی ارائه میشود که در واقع همان پروپاگانداست: فلان قدر تولید صنعتی به موفقترین شکل با همان شیوهای که در پروپاگاندا اعلام میشد، محقق شده است. پس «ایده» به «خبر» یا «داده» تبدیل میشود. میرسیم به مرحلهی بعد که همین «دادهها» ــ و فقط همین دادهها ــ مبنای تحلیل تولید صنعتی قرار میگیرد. تولید صنعتی صرفاً بر مبنای همین دادهها تحلیل میشود و همهی دادههای دیگر کنار نهاده میشود. از این طریق دادههای تصنعی یا گزینششده به بار مینشیند و ساختار تحلیلی کاملی را پدید میآورد...
حالا میتوان تولید را بر مبنای همان خط سیر پروپاگاندیستی که ایده را به خبر تبدیل کرده بود، تحلیل کرد و از این رهگذر شناخت جدیدی حاصل میشود. از این پس واقعیت تنها بر مبنای «همین شناخت» ـــ که استخوانبندی و جوهرهاش پروپاگانداست ــ روایت میشود و به این ترتیب تصویری مجعول از واقعیت ترسیم میشود و این یعنی «بازنمایی واقعیت دروغین میشود». این همان مرحلهی نابودی حقیقت است. درنتیجه به چنین گزارههایی میرسیم: فقط از این طریق چنین تولیدی امکانپذیر بود... از این طریق معجزهای در تولید رخ داده است و فلان و بهمان. حالا فقط مانده است که این گزارهها کل ذهن و روح، و سطح و عمق جامعه را بگیرد. این همان زمانی است که واقعیت پروپاگاندیستی جدیدی جای واقعیت بیرونی را میگیرد. و تمام! دست جامعه برای همیشه از واقعیت راستین کوتاه شده است.
این تیرهترین، عمیقترین و درمانناشدنیترین تباهی است. خِرد اگر یک کارکرد داشته باشد، همین است که جلوی این توسعهطلبی شوم و بدفرجام پروپاگاندا را بگیرد. اگر چنین نشود، واقعیتی پدید میآید که سراب است و در مهلکترین لحظه مشکها از آب تهی خواهد ماند... نه از سراب میتوان پیالهای پر کرد و نه از چاههای توهم پروپاگاندا...
شرح اینکه چگونه میتوان جلوی این تسخیر شوم را گرفت، مجال دیگری میطلبد.
✍️ مهدی تدینی
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
26:33
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🟢انقلاب ۵۷ و مصادرهی اموال و داراییها
⬅️ مصادرهی اموال که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد گسترهای وسیع دارد. از توقیف اموال خانوادهی پهلوی و نزدیکان آنها تا مصادره و تصاحب اموال و املاک کارخانهدارها و کارآفرینان. خلأ بهوجود آمده در اوایل انقلاب و رواج نگاه چپ و ضدسرمایهداری در بین گروهی از انقلابیون باعث شد حساب و کتاب این مصادرهها از دست در برود. نعیمه نامجو در گزارشی نگاهی کرده به بستری که انقلاب و فرمان آیتالله خمینی برای تصاحب اموال بهدست داد و سرانجام اموالی که مصادره شد.
#تاریخ_معاصر
#جمهوری_اسلامی
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
برنامه_ویژه_بی_بی_سی_انقلاب_۵۷_و_مصادره_اموال_و_دارایی_HSzjEgo2wZY.mp418.68 MB
🟢🟠 درسهایی از یک اشتباه
در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ نظام حکمرانی ایران به این ادراک اشتباه رسیده بود که تولید نفت در آمریکا رو به افول است و این کاهش تولید منجر به وابستگی بیشتر آنها به کشورهای نفتخیز از جمله ایران خواهد شد. امروزه برای ما آشکار است که این پیشفرض اشتباه منجر به چه اشتباهاتی در سیاستهای کلان ایران شده است. در حقیقت امروز آمریکا بزرگترین تولیدکنندهی نفت خام در جهان است. اما این مسیر را میتوان از دههی ۱۹۹۰م. مشاهده کرد.
نکتهی قابل توجه آن است که اظهارات مقامهای سیاستگذار ایران در دورانی است که تولید نفت در آمریکا دچار افول شده بود و فهم غیرسیستمی از این کاهش منجر به آن شده بود که سیاستمدار ایرانی این تصور اشتباه را داشته باشد، که شرایط همینگونه باقی خواهد ماند.
بررسی این اشتباه به دلایل مختلفی حائز اهمیت است. که در ادامه بر دو جنبهی آن تأکید شده است. اما این تأکید براساس یک نگاه سیستمی ارائه شده است و نه خلاصه کردن سیاست در فرد یا افراد.
ـــــ نگاه سیستمی:
هر سیاستی تصمیمی برای آینده است. به همین دلیل نیز زمان و تاریخ را میتوان سنگ محک موفقیت یا شکست یک سیاست در نظر گرفت. بسیاری از سیاستهای اشتباه را میتوان حاصل ادراک نادرست یا پیشبینیهای اشتباه از آینده دانست. اما نگاه سادهاندیشانه همواره تلاش دارد تا اشتباه را از سطح سیستمی به سطح فردی بکشاند. اینکه چرا یک سیاست موفق یا شکستخورده است، بیش از آنکه تابع افراد باشد، تابع نظام (یا همان سیستم) حکمرانی است.
دستیابی به توسعه نیز در گرو همین سیستمی دیدن موضوع است. جامعهای توسعه مییابد که بدون تعارف یا مقدسانگاری، بتواند اشتباهات تاریخی خود را بشناسد و تلاش کند تا به بهبود نظام حکمرانی بپردازد.به عبارت دیگر بهبود وضعیت سیاستگذاری در هر زمینهای نیازمند بازبینیهای مداوم در سیاستگذاریهای پیشین یک کشور است.
➖تقدم گذشته بر آینده
سیاستمداران و سیاستگذاران ایرانی در سطوح بالای سیاسی ایران، در زمانی دچار این فهم نادرست در خصوص نفت شدند که روند تولید نفت خام در آمریکا در حال کاهش و افول بود.
نگاه گذشتهنگر بهجای توجه بر فهم تغییرات و تحولات آینده، تلاش دارد تا براساس گذشته دنیا را بشناسد. این بزرگترین چالش سیستم حکمرانی در ایران است، که در مسئلهی نفت بهخوبی خود را آشکار ساخته است.
در این نگاه گذشتهنگر، آینده ادامهی روندهای پیشین دانسته میشود. درحالی که در نگاه درست، روندها یکی از بنیانهای ساخت آینده هستند و در کنار تصاویر، اقدامات و رویدادها یکی از ۴ جزء ساخت آینده هستند.
این نگاه گذشتهنگر نهتنها در خصوص نفت، بلکه در خصوص تعریف آینده و حتی در سند چشمانداز ۱۴۰۴ ایران نیز به وضوح آشکار است. چشماندازی که بر اساس مفاهیمی بنیان نهاده شدند (در سال ۱۳۸۴) که اساسا در دنیای امروز معنادار نیستند. سیاستگذار گذشتهنگر است که مطلوب خود و آرمانشهر خود را در گذشته مییابد، و نه آینده!
➖بهروز نبودن
نه تنها سیاستگذار گذشتهنگر است، بلکه عامل دیگری نیز این وضعیت را بحرانیتر میکند، و آن بهروز نبودن است. زمانی سیاستمداران ایرانی ادعای اتمام و کاهش نفت آمریکا را طرح کردند که حداقل از ۳ سال قبلتر این روند کاهشی در حال تثبیت و رو به افزایش بود.در حقیقت نقش گذشته چنان در ذهن این سیاستمداران پررنگ بود که به دادهها کمترین توجه را داشتند.
قفل نهایی: مقدسانگاری سیاست
مقدس کردن سیاست، مانع از نقد سیاست میشود. نبودن فضای آزاد لازم برای نقد سیاست، مانع از تصحیح و بهبود سیستم حکمرانی میشود و در نهایت سیستم حکمرانی تبدیل به سیستمی ناکارآمد و پراشتباه میشود.تا زمانی که این فهم برای سیاستمداران بهوجود نیاید که سیاست ذاتا امری زمانمند است و مقدس و غیرمقدس ندارد، میشود بارها و بارها این اشتباه را تکرار کرد.گفت جستهایم ما یافت مینشود!
✍️ امیر ناظمی
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
04:15
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🟢🟠 کاخ شهربانی تهران
⭕ کاخ شهربانی ساختمانی است که در سال ۱۳۱۵ در میدان مشق (باغ ملی) در مرکز شهر تهران برای ادارهی شهربانی تهران ساخته شد.
وزارت امورخارجهی ایران در سال ۱۳۸۱ کاخ شهربانی را از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی خریداری نمود و پس از بازسازی آن در دههی گذشته، این ساختمان را با نام ساختمان شماره ۹ وزارت خارجه مورد بهرهبرداری اداری خود قرار داد.
در دورهای این ساختمان با نام ساختمان شهربانی کل کشور نیز خوانده میشد.
📍در فیلم به اشتباه سال ساخت بنا ۱۳۵۱ عنوان شده است که سال ۱۳۱۵ درست میباشد.
#تاریخ_معاصر
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
کاخ_شهربانی_تهران_یادگار_رضا_شاه_پهلوی_:_مروری_بر_تاریخچه_شکل_گیری.mp44.22 MB
🟢🟠 آداب خردمندی
💢 در ۱۸ سال گذشته در صدها نشست و جلسه و گفتگو در سطوح مختلف و موضوعات گوناگون شرکت داشتهام و با اشخاص زيادى در حاكميت، بخش خصوصى، جامعهی مدنى و اقشار گوناگون همنشين بودهام. این حضور فراوان و متنوع بیشترین بهرهای که برایم داشته است، آشناشدن با انواع رفتار، گفتار و کردار و یافتن فرصت مقایسهی آنها با یکدیگر بوده است. در این مدت بسیار کوشیدم که روش خردمندان را در میان جمع شناسایی کنم.
باید بگویم که منظورم از خردمندی، هوشمندی نیست، زیرا بسیار افرادی را دیدهام که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بودهاند اما ویژگیهای خردمندی را کمتر داشتهاند.خردمندی به باور من حاصلجمع هوش، اخلاق و اراده است. بههرحال گزیدهی آداب خردمندان را چنین یافتم؛
۲٠ ویژگی که البته با قوت و ضعف در افراد مختلف وجود دارد.بهگمان من خردمند واقعی کسی است که اقلا ١٥ مورد از موارد زیر را (که مورد بیستم حتما یکی از آنها باشد) همزمان داشته باشد: ١. بسیار خوب و بادقت گوش میکنند و وسط صحبت دیگران نمیپرند. هنگام سخن گفتن دیگران، با بغلدستی خود حرف نمیزنند. ٢. سنجیده، کوتاه و دقیق سخن میگویند. در سخنانشان اثری از کنایه، تهدید، تحکم، خشونت و توهین نیست. ٣. بسیار اهل مطالعه هستند و عطش یادگیری دارند. در كنار بهروز بودن در حوزهی تخصصیشان، در علوم انسانى مطالعات زيادى دارند. ٤.از گفتن "نمیدانم" ابا ندارند و از تصحيح اشتباهاتشان توسط ديگران استقبال مىكنند. ٥.راستگویند. هرجا که راستگفتن را مصلحت نبينند، بهجای دروغگفتن سکوت میکنند. ٦.نگاهشان توأم با احترام و خوشآمدی است. در سلام و احترامکردن به دیگران، به جایگاه اجتماعیشان توجه نمیکنند. رفتارشان با فروتنی و آرامش همراه است. چهرهای گشاده و بشاش دارند. ٧. اهل افراط و تفريط نيستند. در نگهدارى اموال عمومى و محيط زيست كوشش مىكنند و از جيب ديگران خرج نمىكنند. ٨. نسبت به باورها و نظراتشان تعصب ندارند و مدام آنها را پالايش مىكنند. از اينروى، نظر مخالف را با گشادهرویی میشنوند و پيشداورى نمىكنند. ٩. گفتار و کردارشان با تغییر منصب و مسئولیتشان تغییر نمیکند. در مديريتشان اهل كار گروهى و تعامل هستند. ١٠. روابطشان بر تصميماتشان تأثير نمىگذارد و سفارشپذير نيستند. براى خوشآيند ديگران اظهارنظر مساعد نمىكنند. ١١. به مکان نشستنشان در مجلس حساسیت ندارند. روی اولین صندلی که خالی باشد مینشینند. ١٢. برای بهدست آوردن مسئولیتی با دیگران، مستقیم یا غیر مستقیم، مذاکره یا لابی نمیکنند. ١٣. برای دیدهشدن تلاش نمیکنند. داوطلب عکسگرفتن یا مصاحبهکردن نیستند. تلاش نمىكنند كه كارها را بهنام خود تمام كنند. ١٤. بسیار نکتهبین هستند. از تکرار گفتههایشان پرهیز میکنند و در سخنانشان همیشه نکات تازه و بدیع یافت میشود. در موضوعات خارج از تخصصشان اظهارنظر نمىكنند. ١٥. از پذیرش همزمان چند مسئولیت پرهیز میکنند. اگر مسئولیتی را بپذیرند برای تحقق اهداف آن بسیار تلاش میکنند. ١٦. افراد را قضاوت نمیکنند و در خصوص پیشینه، اعتقادات و احوالات خصوصی افراد کنجکاوی و تجسس نمیکنند. بهجای سخنگفتن از افراد، از افکار و اندیشهها سخن میگویند. ١٧. مسئوليت اشتباههایشان را مىپذيرند و از اعتراف به خطا يا شكست خود طفره نمىروند. در پذيرش اشتباه فرافكنى نمىكنند. ١٨. وارد محاجه و یکیبهدو نمیشوند و حاضرجوابى نمىكنند. در برابر تندی و توهین صبور و با سعهی صدر هستند. ١٩. به هیجانات خود مسلط هستند. در رفتارشان خشم، ترس، اضطراب یا شادی مفرط دیده نمیشود. ٢٠. به هیچکدام از ویژگیهای بالا تظاهر نمیکنند. اگر چنین افرادی را میشناسید، قدر آنها را بدانید. آنها در این زمانهی پرآشوب مانند گلهایی هستند که در شکاف صخرهها گم شدهاند. جامعهی بالنده و آرمانی از اینگونه افراد در لایههای زبـرین خود بیشتر دارد. کشوری که هرم خردمندی در آن وارونه باشد، یعنی هرچه بالاتر روی بیشتر از جنس خردمندان بیابی، جامعهی رهیدهایست. ✍️ پدارم سلطانی 👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
01:49
Відео недоступнеДивитись в Telegram
🔴 قدیمیترین فیلم موجود از تخت جمشید
🌿 این فیلم که مربوط به سال ۱۹۳۱ است در زمانی ضبط شده که هنوز تخت جمشید مورد کاوش قرار نگرفته بود!
👉 join ➡️ @khaneshblog ⬅️
IMG_6108.MP45.41 MB
Оберіть інший тариф
На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.