*راحیل*هزارویک شب📝

تا اون قسمتی که نشان بنفش داره باید بافت رو بشکافم و دوباره ادامه بدم به بافتن 😐😐😐😐. امروز کارمم مثل ذهنم درهم برهم شد

میدونین توی قلاب بافی ۴۴رج اشتباه ببافی یعنی چندروز کار بیهوده انجام دادی و حالیت نبوده؟😭 الان که اومدم تکه های بافت رو به هم وصل کنم دیدم تکه ی اصلی ۴۴ رج بافت اشتباه داره😭 میشکافم و خون گریه میکنم

چرا من این مدت هر کار بافتی انجام دادم عکس نگرفتم؟

امروز دارم برا طرح های بافتی که توی ذهنمه قدم برمیدارم. اول نخ و رنگهای مورد نیاز رو یادداشت کردم فردا بخرم. امروز رو اختصاص دادم به تموم کردن و تکمیل دوتا کار عقب افتاده. کاش فردا سفارش های اینترنتیم رو زود به دستم برسونند. همیشه شروع ها هیجان انگیزه

هیچی دیگه از وقتی خوندم دارم هوار هوار میخونم😂😂😂 این چی بود بامان انداخت تو زبون من

تف به قوم پدری لعنت به قوم مادری دختر دسته گلی دادند به قوم دیگری 😁😁

امروز توی ماشین که با مامان نینی صحبت میکردم و سر یه سری کارهاش راهنماییش میکردم همه ش شوشو کنارم بود وقتی حرفامون تموم شد گفت این همونی نبود که میخواستی کله ش رو بکنی بخاطر دختر ویرانگرش؟ گفتم امروز یه زن بود که اینقدر حال روحی و اتفاقها اذیتش میکرد که فقط یه گوش شنوا میخواست وگرنه که اگه در نقش مامان اون دختر شیطون بلا بود کلا جوابشو نمیدادم😁 ولی امروز اینقدر حال روحیش اذیتم کرد ده بار وسط حرفم بهش گفتم اگه دیدی اونجا اذیت میشی با دخترا چند روز بیا پیشخودم. میدونم زر زیادی زدم ولی واقعا اونم هیچ راهی نداره حس تنها موندنش اذیتم کرد

و وحشتناکترین نوع وابستگی وابستگی والدین به فرزندانه طوری که میزنه زندگی و آینده شغلی و زناشویی اون بچه رو نابود میکنه.

ولی میدونین نمیدونم چرا بعضیا این افسردگی بعد زایمان که سراغ خانومها میاد رو دست کم میگیرن و فکر میکنند اون زن داره ادا در میاره؟ این چند روزی که اونجا کنار مامان نینی بودم و حال روحیشو میدیدم متوجه میشدم رفتارش ادا یا ناز نیست ولی مامانش راه میرفت سرش غر میزد اینم یه فیلم جدید واسه فرار از کار و مسئولیت. امروز باهام تماس گرفت بیشتر راه رو با هم حرف زدیم هر ده کلمه حرفم نه تاش میگفتم بیخیال حالت نشو برو یه مرکز مشاوره با یه مشاور صحبت کن .......