cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

رمان سرای لیپتوس🌵

Більше
Рекламні дописи
3 763
Підписники
Немає даних24 години
+277 днів
+16430 днів
Архів дописів
اگه کسی از رنج قیمت ها اطلاع داره بهم بگه
Показати все...
سلام دوستان امیدوارم خوب باشین من به دلایلی دیگه امکان ادامه فعالیت تو کانال رو ندارم و میخوام کانال رو واگذار کنم اگه کسی مایل بود بهم پیام بده @zanle_22
Показати все...
😢 24💔 2
خواستم بگم اولین باره کائنات جوابمو میده :)))
Показати все...
😍 28 3🥰 2😢 1
+++
Показати все...
آخه بگو مگه سبک زندگی سید علی و لادن چشه که دهن خودتو سر درس سرویس کردی دختر؟
Показати все...
🤣 91👍 6👎 3🤔 3👻 2 1
کاش میشد هرجا دیگه نتونستی، از زندگی لف بدی کاش محکوم نبودیم به زندگی کردن ...
Показати все...
👍 19
Фото недоступнеДивитись в Telegram
🤣 74😁 27👍 6👏 4👎 3 1
Показати все...
👍 2
Repost from 🌵کاکتوس
Фото недоступнеДивитись в Telegram
وقتی دوست پسرت از این اپلیکیشنای پریودی دانلود می‌کنه تا حواسش بهت باشه: @Cactos 🌵
Показати все...
🤣 11👻 1
خب دخترا شما برین خودتونو با رمان خفه کنین منم برم خودمو با درس خفه کنم😬 مراقب خودتون باشین تا بیام❤️
Показати все...
59😁 9🍓 4🔥 2🙏 2
نظرتون درباره رمان قبله گاه شیطان؟🌻🌵
Показати все...
👍 4🍓 1
👍
🤷
👎
🌵رمان #قبله_گاه_شیطان قبله گاه شیطان 🌵نویسنده : #آرمیتا_فسایی 🌵ژانر: #عاشقانه 📄خلاصه : من گلبرگم، شب زایمانم از خونه ی شوهرم فرار کردم چون می خواست تو اون وضعم بهم تجاوز کنه. نیمه شب با ماشینی تصادف کردم که صاحبش دکتر خوش قد و بالایی بود که من رو برد خونش. طلاقم رو گرفت و برای این که تحت حمایتش باشم من رو صیغه کرد. قرار نبود بینمون اتفاقی بیوفته ولی اون داغ بود و منم پر از نیاز... 《@liptos_roman
Показати все...
نظرتون درباره رمان قبله گاه شیطان10.49 MB
👍 10👎 4🍓 1
نظرتون درباره رمان بیگانه؟🌻🌵
Показати все...
👍 2
👍
🤷
👎
🌵نام‌رمــان‌ : #بیگانه 🌵 نویسنده: #ساره_مرادیان 🌵ژانر : #عاشقانه 📄خلاصه : ترنم دختری دهه شصتی از یه خانواده مذهبی و متعصبه که تو خونه پدربزرگش زندگی میکنه. زندگی ترنم روی روال عادی خودش پیش میره تا اینکه پسر عموش، سیاوش، نامزدش دقیقا یک شب قبل از عروسی می میره و ترنم عروس نشده بیوه میشه! حالا حدود 4, 5 سالی از مرگ شوهرش گذشته که پسر عموی بزرگش، سالار، برادر سیاوش، پزشک زنان و زایمانی که توی آلمان بهترین زندگی رو داره برمیگرده ایران سالاری که  خودش دلش گیر ترنم بوده، حالا هم باید به حرف پدر بزرگش با ترنم ... 《@liptos_roman
Показати все...
بیگانهliptos_roman.pdf10.23 MB
👍 8👎 1🍓 1
نظرتون درباره رمان کوچه عطرآگین خیالت؟🌻🌵
Показати все...
👍 2🥰 1🤔 1
👍
🤷
👎
🌵 رمان: #کوچه_عطرآگین_خیالت کوچه عطرآگین خیالت 🌵 نویسنده: #رویا_احمدیان 🌵 ژانر: #عاشقانه #اجتماعی 📄 خلاصه: صورتش غرقِ عرق شده و نفسهای دخترک که به لاله‌ی گوشش می‌خورد، موجب شد با ترس لب بزند. - برگشتی! دستهای یخ زده و کوچکِ آیه گردن خاویر را گرفت. از گردنِ مرد خودش را آویزانش کرد. - برگشتم... برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و کمرِ باریکِ دخترک را گرفت. وارد خانه شد و بوسه‌ی نرمی از روی همان شال به موهای خوش بویش زد . 《@liptos_roman
Показати все...
کوچه عطرآگین خیالتliptos_roman.pdf5.19 MB
👍 6 1
نظرتون درباره رمان ابرهای صورتی؟🌻🌵
Показати все...
2
👍
🤷
👎
🌵رمان: #ابر_های_صورتی 🌵ژانر: #عاشقانه #مهیج #اروتیک 🌵نویسنده: #تهمینه 📄خلاصه: داستان از جایی شروع میشه که پولاد به جرم ضرب و شتم و تلاش برای کُشتن همسر دومش، برفین، دستگیر شده.. شدت ضرب و شتم به قدری شدید بود که برفین به کما رفت و حالا هم رو تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم میکنه.. پولاد، مردی که عاشقانه همسرش رو دوست داشت و ظاهرا زندگی خوب و ایده‌آلی باهم داشتن، اما الان در آستانه فروپاشی و نابودی خیلی چیزها قرار داشت.. 《@liptos_roman
Показати все...
ابرهای صورتیliptos_roman.pdf3.58 MB
👍 6👎 1 1🥰 1
نظرتون درباره رمان لیدوکائین؟🌻🌵
Показати все...
👌 2
👍
🤷
👎
🌵رمان: #لیدوکائین 🌵ژانر: #عاشقانه #اجتماعی 🌵نویسنده: #غزاله_ماه 📄خلاصه: قصمون در مورد دختریه که بخاطر نقص مادرزادیش از کودکی از همه رانده شده. نه مادرش اون رو قبول میکنه و نه پدرش از پس نگهداریش برمیاد.مادرش اون رو رها میکنه و خالش سرپرستیشو قبول میکنه.اما… اون هم بعد به دنیا اومدن دخترش ؛ دیگه نمیتونه مادر خوبی برای ماهور قصه باشه. قصمون از جایی شروع میشه که دخترخاله ی ماهور که خواهرناتنیش بوده میمیره و خاله ی ماهور اون رو مسئول مرگ‌دخترش میدونه و از خونه بیرونش میکنه..دختر۲۰ ساله ی قصمون سرگردون خیابونا بوده که با یه اگهی مواجه میشه: _نیازمند پرستار برای سالمند.. با امید به خدا تصمیم میگیره بره اونجا.. فکر میکنید با چه کسی رو به رو میشه؟؟ 《@liptos_roman
Показати все...
لیدوکائینliptos_roman.pdf5.10 MB
👍 7 2😍 1
نظرتون درباره رمان کوازار؟🌻🌵
Показати все...
🔥 4
👍
🤷
👎
🌵رمان: #کوازار {سه جلد کامل} 🌵ژانر: #تخیلی #عاشقانه 🌵نویسنده: #پرستو_س 📄خلاصه: کوازار روایتگر داستانی عاشقانه از دنیای فرشتگان و شیاطین است. دختری به نام ساتی که در یک شرکت برنامه نویسی کار می کند، پس از سپرده شدن پروژه ی مرموز و قدیمی نوسانات برق به شرکت شان، دست به ساخت یک شبکه ی کامل برای شناسایی انرژی های مشکوک (کوازار) که طی سال ها در قسمت های مختلف و عجیب شهر رخ می دهند، می زند. حال که پس از دو سال تلاش مستمر، او در یک قدمی کشف دلیل این پدیده قرار گرفته، کارفرمای جدید از کنسل شدن پروژه می گوید. در این شرایط که ساتی به شدت عصبانی است، پیام دعوتی از جانب شخصی با آیدی سرخ دریافت می کند: “اطلاعاتتو بردار؛ برات یه سرمایه گذار خصوصی پیدا می کنم.” او نمی داند که قرار است با گروهی همکاری کند که هیچ کدامشان انسان نیستند. 《@liptos_roman
Показати все...
کوازار.pdf15.54 MB
👍 5👎 3 1👏 1
نظرتون درباره رمان ترنم؟🌻🌵
Показати все...
🤔 2
👍
🤷
👎
♥️رمان: #ترنم ♥️ژانر: #عاشقانه ♥️نویسندگان: #پرستو_س #رعنا ♥️خلاصه : ترنم یه داستان برگرفته از واقعیت هست. داستان پسریه که عاشق نامزد دوستش میشه. سعی میکنه از این دختر دوری کنه اما وقتی میفهمه این نامزدی زوری هست و دوستش سعی داره به ترنم تجاوز کنه دیگه نمیتونه عقب بمونه. حالا باید ترنم رو عاسق خودش کنه در حالی که خودش نوه یه تاجر مراکشی هست که رسومات خاص و سفت و یختی برای ازدواج و حجله و ... دارن . رسوماتی که شاید ترنم به هیچ وجه حاضر نباشه حتی بهش فکر کنه... از طرفی ترنم برای خاندان مراکشی امیر دختری خارج از عرف و رسومات به حساب میاد که برای ازدواج مناسب نیست ... امیر با پدر بزرگش یه شرط میبنده... یه شرط که شب حجله اونو سر دو راهی بدی میذاره... 《@liptos_roman
Показати все...
ترنم.pdf20.34 MB
👍 9 1🤔 1🤯 1
نظرتون درباره رمان راز مانا؟🌻🌵
Показати все...
🤩 2
👍
🤷
👎
♥️رمان: #راز_مانا ♥️ژانر: #عاشقانه #تخیلی #فانتزی #ماجراجویی #معمایی ♥️نویسنده: #پرستو_س (#پونه_سعیدی) ♥️خلاصه: هانی، دختری که با لمس شدن و لمس کردن افراد مشکل داره، متوجه میشه نامزدش بهش خیانت کرده! درست تو همین شبی که فکر میکنه زندگیش سیاه شده، مردی رو میبینه که سالهاست میشناسه! البته تو خواب! مردی که ادعا میکنه هانی عادی نیست و اون رو با خودش به یه گروه جدید میبره، گروه جدید، خانواده جدید! قدرت های جدید و..عشق و خطرات جدید.. این داستان یه عاشقانه راز آلود از دنیای جادو و انسان های متفاوته... 《@liptos_roman
Показати все...
راز مانا.pdf26.71 MB
👍 3👎 1
نظرتون درباره رمان دلارای؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵رمان : #دلارای 🌵نویسنده : #حنانه_فیضی 🌵ژانر : #عاشقانه #صحنه_دار #بزرگسال #اروتیک 📄خلاصه : دلارای دختر حاجی ک عاشق الپ ارسلان می‌شه. مردی ک هر روز یک زن تختش را گرم میکنه دلارای خودش رو شکل دخترهای بدکاره میکنه و ب خلوت ارسلان راه پیدا می‌کنه تا عاشقش کنه . ولی حواسش نیست این مرد سنگ تر از این حرف هاست و فقط طبل رسوایی خودش رو بلندتر میکوبه... 《@liptos_roman
Показати все...
.دلارای.pdf22.77 MB
👍 7👎 2
نظرتون درباره رمان حاکم؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵رمان: #حاکم 🌵نویسنده :#فرشته_تات_شهدوست 🌵ژانر: #عاشقانه #انتقامی 📄خلاصه: امیر بهادر طباطبایی جوان خوش گذران که پدرش از تاجر های بازار فرش تهران می باشد، امیر بهادر برعکس برادرش بهنام، علاقه ای به شغل پدرش ندارد و بوتیک خودش را دارد و همچنین مستقل زندگی میکند. هنگام تقسیم مال و اموال میگویند امیر بهادر باید ازدواج کند حالا دختر عمه اش دل به او باخته و عمه اش نقشه هایی در سر..... 《@liptos_roman
Показати все...
حاکم.pdf73.88 MB
👍 6
نظرتون درباره رمان عیان؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵رمان : #عیان 🌵 نویسنده : #آذر_اول 🌵ژانر : #عاشقانه #معمایی 📄خلاصه : - جلوی شوهر قبلیت هم غذای شور گذاشتی که در رفت!؟ بغضم را به سختی قورت می دهم. - ب… ببخشید، مگه شوره؟ هاتف در جواب قاشق را محکم روی میز می کوبد. نیشخند ریزی می زند. - نه شیرینه… من مرض دارم می گم شوره! 《@liptos_roman
Показати все...
عیانliptos_roman.pdf4.65 MB
👍 1
نظرتون درباره رمان نوشیکا؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵#نوشیکا 🌵 نویسنده : #نشاء_حسنوند 🌵ژانر : #عاشقانه 📄خلاصه: - امروز بار جدید سفارش دادم، حول‌و‌حوش ساعت ۱۱ می‌رسه در مغازه. یاسر حواست جمع باشه بار ابریشمه، کم و کاستی پیش نیاد... آره خودمم هستم، تا نیم ساعت دیگه برمی‌گردم، فقط اگه زودتر از من اومدن تو حواست باشه. پیچید تا پله‌های حجره‌ی حاج صابر رو بالا برود که با دیدن موتوری که با سرعت به سمتش می‌آمد و شیشه‌ای که در دستش بود، حرف در دهانش ماسید. نمی‌دانست ماجرا چیست، فقط متوجه شد آن دختر چادری با مشمای پر آبی که دو ماهی قرمز داخلش بود و چند قدمی با او فاصله داشت، هدفشان است. 《@liptos_roman
Показати все...
نوشیکاliptos_roman.pdf8.17 MB
👍 19
نظرتون درباره رمان طلایه دار؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵رمان: #طلایه_دار طلایه دار 🌵ژانر: #عاشقانه 🌵نویسنده: #دلیار 📄خلاصه: رَسام جدیری بزرگ طایفۀ جَدیری‌هاس... چی میشه که اون از اهواز به تهران میاد و مسیر زندگیش گره می‌خوره به دختر هفده سالۀ یحیی،همسر مادرش؟ اون قراره پدر باشه برای دختر بی‌کس و بی‌دست و پای یحیی یا مرد رویاهاش؟ چطور می‌تونه دختری که از نظرش دوست داشتنی نیست رو با خودش ببره اهواز و بشه پناهِ بی‌پناهیاش؟ 《@liptos_roman
Показати все...
طلایه دارliptos_roman.pdf3.53 MB
👍 2 1
نظرتون درباره رمان موهایم را تو بباف؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵رمان #موهایم_را_تو_بباف موهایم را تو بباف 🌵نویسنده #سیده_حنانه_حسینی 🌵ژانر #عاشقانه #اختلاف_سنی #اجتماعی 📄خلاصه الینا نریمان دانشجوی تئاتر است او در یک خانواده ثروتمند و بی‌قید با پدری قمارباز زندگی می‌کند و مادرش هم مدت‌ها قبل با استاد موسیقی‌اش فرار کرده و او را تنها گذاشته است. الینا علاقه‌ای به دنیای پدرش و خانه‌شان ندارد و همیشه کمبود پدری واقعی و مادری دلسوز را احساس می‌کند. یک روز در دانشگاه که الینا از روابط روزمره با دوستان و کلاس‌هایش خسته است، در حال قدم‌زدن به کافه‌ای به اسم «کافه کتاب» که تازه در نزدیکی دانشگاه بازشده، می‌رود. محیط کافه و نبودن گارسون برای گرفتن سفارش توجهش راجلب می‌کند و وقتی برای سفارش دادن کاپوچینو به سمت پیشخوان می‌رود، متوجه می‌شود مرد میان‌سال تقریبا چهل و چند ساله صاحب کافه دچار نقصی در پای خود است. طولی نمی‌کشد که از مکالمات همکلاسی‌هایش که بعد از او به کافه آمده‌اند، متوجه می‌شود که صاحب کافه دکتر جانبازی است که تازه به ایران برگشته و کلی هم کتاب نوشته و ترجمه کرده @liptos_roman
Показати все...
موهایم_را_تو_بباف_@shahregoftegoo_watermarked.pdf29.84 MB
👍 3
نظرتون درباره رمان همسر کوچک من؟🌻🌵
Показати все...
👍
🤷
👎
🌵رمان #همسر_کوچک_من 🌵 نویسنده: #ملی_ر 🌵 ژانر : #بزرگسال #عاشقانه 📄خلاصه: داستان ما روایتگر عاشقانه های ناب و دوست داشتنی بین یک پسرو دختر روستایی پسر غصه نه پولداره نه به شدت مغرور دختر غصه ما نه شیطونه نه زبون دراز محمد یک سروان پلیسه که در روستایی نزدیکی مرز خدمت میکنه البته همون روستا هم زادگاهشه پسری معمولیه که به شدت عاشق کارشه وناگفته نمونه شیطنت هایی هم داشته ناز پریه قصه ما دختری 14 سالست که اهله همون روستاست دختری بسیار ارام و سربه زیر داستان از اونجایی شروع میشه که مادر محمد تصمیم میگیره براش استین بالا بزنه تعجب نکنین هنوز هم خیلی از روستاها هستن که دخترهارو در سن کم شوهر میدن "محمد 26 ساله..نازپری 14 ساله. 《@liptos_roman
Показати все...
همسر کوچک من.pdf7.99 KB
👍 7👎 2 1
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.