cookie

Ми використовуємо файли cookie для покращення вашого досвіду перегляду. Натиснувши «Прийняти все», ви погоджуєтеся на використання файлів cookie.

avatar

[ اَبُوتُرآب... ]

تراوشات ذهنی یک انسانِ در مسیر... https://t.me/HarfinoBot?start=3b0609a5653a42

Більше
Рекламні дописи
336
Підписники
-424 години
-67 днів
-1730 днів

Триває завантаження даних...

Приріст підписників

Триває завантаження даних...

Repost from ذوالفقار
Фото недоступнеДивитись в Telegram
Repost from ذوالفقار
📄| حتما #بخونید (جهت جلا دادن به روح و روان های خسته.) *سالروز فتحِ قلعه‌ی خیبر به دستانِ خیبرگشایِ حضرتِ امیرالمؤمنین؛ مرتضی علی.💚 خیبر فتح نمی‌شد. ابوبکر و عمر بن خطاب که هرکدام مأمورِ فتح قلعه شدند، یکی پس از دیگری شکست می‌خوردند و فرار می‌کردند. این خبر به رسول خدا رسید. بسیار ناراحت شد و گفت: فردا این پرچم را به مردی خواهم داد که خدا و رسول، او را دوست دارند و او خدا و رسولش را دوست دارد! هجوم کننده است و فرار کننده نیست، از حمله برنمی‌گردد تا خدا به دست او قلعه را فتح کند! حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام، برای این کار انتخاب شد! دژهای هفتگانه خیبر نام‌های مختلفی داشتند. هنگامی که امیرالمؤمنین از سوی پیامبر مأمور شد که دژهای آن را بگشاید، زره محکمی بر تن کرد و شمشیر مخصوص خود؛ ذوالفقار را حمایل فرمود. سپس با شهامت به سوی دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر به دست او داده بود در نزدیکی خیبر بر زمین نهاد. در این لحظه در خیبر باز شد و دلاوران یهود از آن بیرون ریختند. نخست برادرِ مَرحَبِ یهودی که «حارث» نام داشت جلو آمد. نعره او چنان مهیب بود که سربازانی که پشت سر حضرت بودند بی اختیار عقب رفتند، ولی حضرت مانند کوه برجای ماند. لحظه ای نگذشت که جسد حارث به روی خاک افتاد. مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین کرد. او برای گرفتن انتقامِ برادر در حالی که زره بر تن و کلاهی که از سنگ مخصوص تراشیده بود بر سر داشت، جلو آمد و به رسم قهرمانان عرب با خواندن اشعاری چنین گفت: «در و دیوار خیبر گواهی می‌دهد که من مرحبم! قهرمانی مجهز با سلاح جنگی! اگر روزگار پیروز است من نیز پیروزم.» امیرالمؤمنین نیز با خواندن اشعاری خود را چنین معرفی کرد: «من هم همان کسی هستم که مادرم مرا حیدر خوانده! مردِ دلاور و شیرِ بیشه ها هستم. بازوان قوی و گردن نیرومند دارم. در میدان نبرد مانند شیر بیشه ها صاحبِ منظری مهیب هستم!» رجزهای دو قهرمان پایان یافت. صدای ضربات شمشیر و نیزه های دو قهرمان اسلام و یهود، وحشت عجیبی در دل ناظران پدید آورد. ناگهان شمشیر بُرنده و کوبنده‌ی قهرمانِ اسلام بر فرق مَرحب فرود آمد و سپر و کلاهخود و سنگ و سر را دو نیم ساخت! این ضربت آنچنان سهمگین بود که برخی از دلاوران یهود که پشت سر مرحب ایستاده بودند پا به فرار نهاده، به قلعه پناهنده شدند! علی یهودیانِ فراری را تا درِ قلعه تعقیب کرد. در این کشمکش یک نفر از جنگجویان یهود با شمشیر بر سر علی زد و سپر از دست وی افتاد. علی علیه السلام فورا به سوی درِ قلعه گردید و آنرا از جای خود کند و تا پایان کارزار به جای سِپر به کار برد! پس از آنکه آن را بر زمین افکند، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام سعی کردند آن در را از این رو به آن رو کنند ولی نتوانستند! درِ قلعه از سنگ و طول آن دو متر و پهنایِ آن یک متر بود! اما حضرت امیرالمؤمنین خود ماجرای کندن درِ قلعه‌ی خیبر را چنین نقل می‌کند: «من در خیبر را از جا کندم و به جای سِپر از آن استفاده کردم. مردی پرسید سنگینی اش چقدر بود؟! گفتم به اندازه‌ی سنگینی سپر خودم! من آن در را با نیروی بشری از جا نکندم، بلکه در پرتویِ نیروی خداداد، و با ایمانی راسخ به روز بازپسین چنین کردم..» خیبر چو به دستان علی کنده شد از جا دیوار به در گفت علیاً ولی الله ..
Показати все...
👍 5 3
اگر کسی هست که انیمیشن‌سازی کار کرده ناشناس پیام بذاره لطفا ضروریه🌱
Показати все...
Фото недоступнеДивитись в Telegram
#روایت‌نویسی باید ادامه داد؛ وقتی دیگه خسته‌ای از جنگیدن. باید راه جدید پیدا کرد؛ وقتی آخرین راهی که رفتی نتیجه نداد. باید با تن زخمی بلندبشی ‌و دوباره به مبارزه کردنت ادامه بدی؛ وقتی فقط یک قدم تا فتح نهاییت مونده بود. باید یه راند دیگه مبارزه کنی وقتی نفس برای ضربه زدن نداری، سخته، دیوونه‌کننده‌س و نشدنی بنظر میاد ولی تو مجبوری به انتخاب کردن؛ بین بزدل بودن و جسارت دوباره و دوباره جنگیدن و رسیدن! #ماریه‌نگار
Показати все...
🔥 3
خطبه‌ی غراء حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در مجلس یزید  https://www.karbobala.com/articles/info/657 حتما چند دقیقه زمان بذارید، بخونید، حظ ببرید...
Показати все...
🔥 4 1
فقط شروع خطبه علیامخدره حضرت زینب سلام‌الله‌علیها تو مجلس یزید که نوشته شده: فَقَامَتْ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ... ای به فدای برخاستنت عمه جان.
Показати все...
🔥 7
enc_16453046802129067238004.mp32.55 MB
💔 4
Фото недоступнеДивитись в Telegram
این زینب بعد از وداع آخر با برادر، حسین می‌شود و وقتی در کوفه سخن می‌گوید انگار کن که خود علی است: «والله که این خود علی است. این صلابت، این بلاغت، این لحن، این خطاب، این عرصه، این عتاب، ملک طلق علی است.» مردم از کار زینب در حیرت‌اند. مگر این همان زینبی نیست که داغ دیده است؟ اسارت چشیده است؟ مصیبت کشیده است؟ چرا این درد و رنج‌ها از شکوه و جلالش نکاسته است؟ چرا لحنش به جای اینکه لحن اسارت باشد، لحن سیطره و اقتدار است؟ [کلامت، کلام نیست زینب! تیغی است که پرده‌های تزویر را می‌درد و مغز حقیقت را از میان پوسته‌های رنگارنگ نیرنگ برملا می‌کند. شمشیری است که نقاب‌ها را فرو می‌ریزد و ماهیت خلایق را عیان می‌سازد.] شهادتِ نائبة‌الزهراء سلام‌الله‌علیها‌ و قهرمان بی‌نظیر کربلا، بر رهروان و شیعیان حضرتش تسلیت...
Показати все...
💔 8
شهادت میدهم حبل المتین، عین الیقین هستی...
Показати все...
SaberKhorasani-ShahadatMidaham[01].mp33.01 MB
🔥 4
ابوتراب ابوتراب ابوتراب شأن نزول تو قرآن بود. من چطور لب به سخن بگشایم؟ قربان قدوم نازنینت اباالحسن... قربان قدومت مولای من.
Показати все...
5
Оберіть інший тариф

На вашому тарифі доступна аналітика тільки для 5 каналів. Щоб отримати більше — оберіть інший тариф.