ناگهان‌تا‌ابد🌈ستاره‌تاریک

آران پسر کوچولوی یتیمی که توسط یه زوج گـ.ـی از بیخانمانی نجات پیدا میکنه و حالا باید با بدنش بدهیش رو پرداخت کنه....🔞💦 عـضـو کلفت و #سیاهش رو با خشونت وارد اون #حفره خیـ🍌ـس و تنگ کرد و بی توجه یه تقلاهای پسر زیرش ضربه های سنگینش رو شروع کرد +بلند تر جیغ بزن... این تازه اولشه پون قراره جوری #بـگـ.ـامت که تا یه هفته نتونی رو پاهات بایستی چه برسه هوس فرار به سرت بزنه ♨️🔥 https://t.me/+D6GB9_yw40E1NTk8 https://t.me/+D6GB9_yw40E1NTk8 لیتل بوی فراریش رو پیدا میکنه و حـفـره تنگش رو با دیـک کلفتش پر میکنه...🔞❤️‍🔥

استاد خشن و جذابی که چشمش استاد جدید و شیطون دانشگاه رو میگیره و..😈🔥 #گـــــــی🏳‍🌈 #عاشقانه🔞 #دانشگاهی📖#ممنوعه♨️ از ترس مثل #بید می لرزیدم.. توی بد موقعیتی منو دیده بود.. آستینای #پیرهن مشکی رنگشو بالا داد ... +حالا دیگه واسه من تو دانشگاه لباس پاره و پوره می پوشی..اره...؟! با صدای #فریاد آخرش یکه خوردم.. _نه..پاره نیست که این.. بهم اجازه ی حرف زدن نداد و محکم #تنمو به دیوار کوبید. _اخ.. +خفه شو و فقط راستشو بهم بگو!میخواستی #مخ کی رو بزنی؟#چشمت کیو گرفته..!؟از #دانشجو هاست.؟! _نه.. +پس کیه.؟! #حرف بزن... بدون هیچ حرفی بهش نگاه کردم..واقعا دیونه شده بود.. دوباره #داد زد.. +حرف نمی زنی...نه...!؟! با خونسردی کمربند مشکی رنگشو از شلوارش بیرون کشید. _...چی کار می کنی.. امین!؟ با صورتی که حالت ترسناکی به خودش گرفته بود با لحن سردی کنار گوشم لب زد +هیچی فقط میخوام یه کوچولو ادبت کنم..🥵🫣 https://t.me/+RRAA5e_4TRs1N2Vk https://t.me/+RRAA5e_4TRs1N2Vk داستان عشق ممنوعه ی دوتا استاد دانشگاه که عاشق همدیگه می شن و ...🔥🔞

فرمانده ای که کشورش جنگ رو باخته و اسیر شاهزاده کشور رقیب شده حالا...🔞👅💦 سیلی توی صورت فریان زد. ضرب سیلی به قدری بود که صورتش کج شد. -مگه نگفتم حق خروج از قصر رو نداری؟🔥 چانه‌ش را در دست گرفت و با تمسخر لب زد: -حتی اجازه نداری بدون من شلوارت رو بالا بکشی و تو چیکار کردی... فرار؟ با بغض به او خیره شد. نمی‌خواست بگوید چقدر از آزارهایش به ستوه آمده آن هم وقتی او را تا این حد دوست دارد.. سر پایین انداخت تا اگر بغضش باز شد شاهزاده نبیند. -تقاص فرارت از قصر میدونی چیه فرمانده؟😏 سر دم گوشش برده و پچ زد: -این‌که بدنت مارک گذاری بشه تا اگه فرار کردی همه بدونن صاحبت کیه و برگردوننت!🔞🔥 https://t.me/+GT8EaQbw2zAyZTJk https://t.me/+GT8EaQbw2zAyZTJk #گی‌لاو #تاریخی #خشن #اجباری

#گی🏳‍🌈 #عاشقانه💞 #هات💦 #اجباری♨️ از #عقب و #جلو #می_کنتش. لوبریکانت رو روی سوراخ #مقعدش ریخت و انگشت #فاکش رو بی هیچ مکثی تا ته داخلش کرد. _آخ، آه. کمی انگشتش رو تاب داد و این بار نوبت انگشت دومش بود که داخل اون سوراخ تنگ بشه. انگشتاش رو قیچی وار داخل #سوراخش حرکت داد تا برای دیلدوی کلفتش جا باز کنه. _امروز قراره حال کنی ماهان #دیلدو رو داخل #مقعدش گذاشته و روی دور تند تنظیمش کرد. _آه، اه، #امیر این عالیه اه _هنوز مونده تا حال کنی، می خوام امروز زیرم حداقل #سه_بار #ارض.ا بشی زبونی به #سوراخ#پشتش کشید و #ک..یر #کلفتش رو یک ضرب داخلش کرد و محکم شروع به تلمبه زدن داخل سوراخش کرد. نگاهی به #کی..ر شق شده ی ماهان انداخت و دستش رو دورش حلقه کرد و همزمان با تلمبه زدنش دستش رو هم حرکت می داد. با آه غلیظی که ماهات کشید و آبی که #ک.یر و #دستش رو سفید کرد نیشخندی زد. https://t.me/+r8DLFBR4jZw0ZDdk ۵ پاک شه 🌞

مرصاد مصتر خشنی که برای بدست اوردن معشوقش مجبور میشه لیتل بوی‌ش رو بدزده و بهش تجاوز میکنه.... 🔥🔞 با چشمای تیله ای به مرد نگاه کرد و در حالی که سعی میکرد بدن نیمه #برهنش رو بپوشونه گفت +اقا... میشه ولم کنید؟ میخوام برم پیش ددی رادینم مرصاد با دیدن #پاهای سفید و برهنه آران حسابی #تحریک شده بود و دیـک شـ.ـق کردش داشت پارچه شلوار رو جـر میداد💦💯 _متاسفم سکـ.ـسی بوی تا وقتی ددیت نفهمیده اربابش کیه و باید زیر پاهای کی #پارس کنه تو اینجا میمونی.... 😈 اما چطوره تا وقنی ددی‌ت میاد یکم با #حفره صورتی و تـنـگ تو بازی کنیم هوم؟ 💯 https://t.me/+D6GB9_yw40E1NTk8 https://t.me/+D6GB9_yw40E1NTk8

روی میزمو با آبت خیس کردی هورنی گرل!!!!!🔞 -مممم......منننن....چیزه .....ام ببخشید ...یعنی -نترس کوچولو فقط بهم بگو داشتی چیکار میکردی؟ ترسیده بهش نگاه کردم که توی بغلش بلندم کرد و روی میز نشوندم و بلافاصله دامنمو بالا زد که هین بلندی کشیدم و با پایین کشیده شدن شورتم....... - آخخخ چه ناز کوچولو و صورتی داری دختر🔥😈 - زشته آقا.....ترو خدا برید کنار الان میزتونو تمیز میکنم.... - بشین سر جات آرتیکا!! از این به بعد وقتی خیس شدی جای ور رفتن با خودت روی میزم، با نازت روی زبونم میرقصی تا ارضا بشی......💦👅 https://t.me/+OZTbzr7LdRUzNTg0

توی اتاق پرو تپل تنگ پارتنرشو طوری جر میده که…😈🔥 https://t.me/+ty2cOfad-R1iZjI0 https://t.me/+ty2cOfad-R1iZjI0

༺🌈 جذاب ترین گپ مخصوص من و تو ما😍😍 گپ چت آزاد گپ خودمونی 🤤💃 پر از ممبرای پایه و باحال🤩 ادمینای شیطون و مهربون😈😇 ویس چت فعال🎙 بپر تو لینک زیر و پارتنر و رفیق پیدا کن😌🫶🏽 https://t.me/+zMkDKxNR0LEyNmIx https://t.me/+zMkDKxNR0LEyNmIx اینجا همچی فوق العادست🤤🔥👆 ۳ پاک شه 🌞

شورت سک.سی‌م رو با حرص مچاله کرد و داخل دهنم چپوند تا صدای جیغم رو خفه کنه. - صدات رو خفه کن هرزه. یه جور می‌کنمت که هوس سرویس دادن به بابام رو نکنی! مردونگی متورمش رو بی‌ملاحضه داخلم کوبوند و من هق زدم. - آی... بسه جر خوردم... جری‌تر شد و ضرباتش رو محکم‌تر کرد که در اتاق باز شد و پدرش لخت داخل اومد. - تازه کجاش رو دیدی عروس خانوم! تا صبح قراره زیر من و پسرم خدمت کنی... https://t.me/+OZTbzr7LdRUzNTg0 https://t.me/+OZTbzr7LdRUzNTg0 پسره شب عروسی میفهمه زنش قبلا برده‌ی باباش بوده و تصمیم می‌گیره که هر شب با تریسام دختره رو جر بدن🤭🤤

تو اتاق پرو کارایی میکنن که😱🫡❌ #رمان_دارای_محدودیت_سنی_میباشد🔞📛 تو اتاق پرو برسام با گرفتن دستم و چسبوندنم ب دیوار فاصله میونمونو پر کرد اونم دستشو نوازش وار ب همه نقاط بدنم میکشید🔞 😶 💦دستشو رو #سی_نه_هام اورد ، چند بار از رو لباس #فشار داد تقلا کردم ولم کنه اما اون به کار خودش ادامه داد.😨 🔞وسط سوتینم و محکم کشید سوتین از وسط پاره شد و سی..ن هام ک بیرون افتاد چشاش برق زد خم شد و زبونشو از…..💦 #کلکلی🤏 #عاشقانه❤️‍🔥 #صحنه‌دار🔞 https://t.me/+ty2cOfad-R1iZjI0 https://t.me/+ty2cOfad-R1iZjI0